کشورهای عربی هر روز بی سر و صدا توطئه جدیدی علیه هویت تاریخی خلیج فارس صورت می دهند.
اتحادیه عرب (پایه گذاری 1945) تنها سازمان منطقه ای و دولتی روی کره زمین است که اساس و اهداف آن قومی است. و قبلا آرم قومی داشت و آیه ما به اعراب برتری دادیم شعار آن بود.
البته قومیتی که هیچگاه وحدت نداشته است حتی در دره جمهوری وحدت سوریه – مصر و عراق .قذافی دشمن سرسخت و همیشگی عربستان و شیخ های خلیج فارس بود و آنها نیز دشمن توطئه گر همیشگی علیه قذافی بودند. امروزه نیز عربها همدیگر را روی کره خاکی نمی توانند تحمل کنند. فعلا در سوریه درگیر جنگ هستند بعد معلوم نیست موج جنکهای عربی به کدام سو برود احتمالا شعله های فروزان آن دامن اردن را اول بگیرد بعد بسوی عربستان زبانه بکشد.
تنها مصوبه این اتحادیه نژاد پرستانه که با جدیت اجرا شده است . مصوبه سال 1964 آن برای تغییر نام خلیج فارس به نام قومگرایانه خلیج عربی است. حال آنکه خلیج فارس نامی است که از سرزمین وجغرافیای پهناور پارسیا(پرشیا) گرفته شده است و مربوط به قومیت خاصی نیست.
چرا عربها یک طرفه به قاضی می روند و همیشه شکست می خورند یکی از بی خاصیت ترین سازمانهای منطقه ای و بین المللی اتحادیه عرب است این اتحادیه در طول عمر پر هزینه اش یک اقدام انسانی و منطقه ای و یا جهانی بنفع همگرایی و صلح و امنیت بین المللی برنداشته است. اتحادیه عرب آنقدر بی خاصیت است که دبیرکل چندین دوره ان یعنی دکتر عمر موسی گفته است از خودم خجالت می کشم که عرب هستم و از عرب بودن خجالت می کشم چون ما شاهد کشتارهای بی رحمانه مردم بی گناه هستیم ولی بجز نگاه کردن کاری از دست ما بر نمی آید.
اما فعلا موضوع ما کشت و کشتارهای بی رحمانه در جهان عرب نیست و از دنیای تعصبات کور و جاهلیت مدرن عربی نمی خواهیم حرف بزنیم موضوع
نام دریای عرب و خلیج فارس است. خلیج فارس نام پهنه آبی است که بیش از دو هزاره در تمام زبانهای دنیا بخصوص در زبان عربی به آن خلیج فارس و بحر فارس می گفته اند ولی با یک مصوبه غیر منطقی اتحادیه عرب نام ان در جهان عرب عوض شد و نام قوم گرایانه و نژادپرستانه خلیج عربی به ان داده شد. حال اینکه خلیج فارس هیچ شائبه قومی و نژادی نداشته است و این نام از منطقه جغرافیایی گسترده پرسیا گرفته شده است.
دریای عرب
پهنهای آبی است در شمال شرقی اقیانوس هند، میان شبهجزیره عربستان و هندوستان، در شمال متصل به سواحل پاکستان و دریای عمان که به خلیج فارس میپیوندد.
امروزه دریای عرب بر اساس تعریف سازمان آبنگاری بینالمللی و سازمان بینالمللی کشتی نوردی پهنه آبی است که از خلیج عمان تا تمام سواحل هند و پاکستان و غرب ایران و تا سواحل جیبوتی در شاخ آفریقا را در بر میگیرد. در قرنهای ۱۸ و ۱۹ دریای عرب به سواحل یمن و جنوب عمان گفته میشد. اما امروزه طول و عرض جغرافیایی و محدوده مرزی آن بر اساس اعلام سازمان آبنگاری بین المللی چنین بیان شدهاست:
در غرب. از مرز غربی خلیج عدن و جنوب شبهجزیره عربی تا غرب سواحل ایران و تمام سواحل پاکستان تا سواحل شبه قاره هند و پایینترین نقطه جنوب آخرین جزیره کشور مالدیو -تا خلیج عدن .
نام های تاریخی دریای عرب
دریای عرب در اسناد و مکتوبات عربی و غیر عربی با نامهای بحر فارس – بحر عجم – بحر المحیط العجم- بحراخضر – بحرمکران – دریای اریتره- بحر هندوس – دریای سند- بحر دریا- Sea of Daria- – میره اندیکوم- دریای رومروم Sindhu Sagar سند سگر, نامیده شدهاست. به همین دلیل عدهای از نویسندگان در هند و پاکستان آنرا بحر مکران مینامند و در ایران عدهای آنرا دریای پارس میگویند.
در میان جغرافینویسان اسلامی نام دریای عرب برای اولینبار در دو قرن اخیر ظاهر شدهاست این نام را ابتدا استعمارگران اروپایی در نقشهها رایج نمودند. در منابع عربی و اسلامی کلاسیک اعم از سفر و رحله نویسان و مسالک و ممالک نویسان و تاریخ نویسان نامی از بحر عرب نیامده بلکه آنها کل این دریا را بحر فارس نامیده اند.” تا سال 1958 هیج نوشته ، سند و مکتوبی به زبان عربی وجود ندارد که عبارت خلیج عربی را برای خلیج فارس بکار برده باشد اما عکس موضوع صادق است یعنی در مکتوبات عربی بسیار زیادی’ دریای عرب’ امروزی با نام بحر فارس و بحر محیط العجم و یا بحر مکران یا کرمان نام برده شده است”… از جمله در آثار شخصیت های برجسته زیر دریای عرب امروزی بنامهای بحر فارس و یا نامهایی غیر از دریای عرب بکار رفته است:
ابن خردادبه -قدامة بن جعفر-یعقوبی – ابن فقیه همدانی- ابن رسته، سهراب – علی بن حسین مسعودی- اصطخری – بزرگ بن شهریار- مطهر بن طاهر مقدسی- ابوریحان بیرونی-ابن حوقل-مقدسی-ابن بلخی-شریف ادریسی-محمد بن نجیب بکران- زکریای قزوینی- ابوالفدا – شمسالدین انصاری دمشقی-شهابالدین نویری- ابن وردی- ابن بطوطه- مصطفی کاتب چلبی قسطنطنی- ابن خلدون- طبری- الماوردی-
استخری، مسعودی، بیرونی، حمدالله مستوفی، یاقوت حموی، حمزه اصفهانی، ناصرخسرو قبادیانی، ابوریحان بیرونی – حافظ ابرو و .. حافظ ابرو، عبدالله بن لطف بن عبدالرشید مورخ و جغرافیدان مشهور عصر تیموری (متوفای 833 ق) صاحب آثاری در تاریخ اسلام و ایران، خاصه دروه تیمور و شاهرخ است. او در کتاب جغرافیای که بویژه در فصول مربوط به ایران و ماوراء النهر پر از اطلاعات مهم تاریخی است و از مهمترین آثار او به شمار می رودکه خود او شاهد وقایع بوده است. ذکر دریاها و خلیج هارا در چند فصل شرح داده است.
فصل اول:
خلیج چین
گفتار دوم: ” بحر الاخضر و هو بحرالهند”. از نظر او بحر اخضر و بحر هند و بحر فارس یک دریا حساب می شوند. (او این دریا را شرح داده است همان محلی که امروزه دریای عرب نام دارد)
بحر فارس و کرمان
بحر قلزم(دریای سرخ)
بحر بربر(مدیترانه)
بحر اوقیانوس(اقیانوس اطلس یا بحر ظلمات)
یاقوت حموی در معجم البلدان : دریای محیط از طرف شرق به طرف غرب اول دریای چین است و بعد دریای هند که دو دریای بزرگ از آن منشعب می شودمانند دریای فارس که شرق آن تیز و مکران و غرب آن عمان است . همچنین در کتاب البداية والنهايةـ أبو الفداء إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي الدمشقي (المتوفى: 774هـ) – دریای اخضر يُقَالُ لَهَا الْبَحْرُ الْأَخْضَرُ فَشَرْقِيُّهُ بَحْرُ الصِّينِ وَغَرْبِيُّهُ بَحْرُ الْيَمَنِ وَشَمَالُهُ بَحْرُ الْهِنْدِ وَجَنُوبِيُّهُ غَيْرُ مَعْلُومٍ *
الدمشقی در حالیکه در گفتار مفصل به بحر فارس پرداخته است اما نامی از بحر عرب نیاورده است ولی در عوض گفته است بحر اخضر شرق آن بحر چین و شمال آن بحر هند است جنوب آن شناخته شده نیست. این دقیقا همان جایی است که امروزه دریای عرب می گویند.
در كتاب : الزيج المؤلف : البتاني صفحه 14 ( موقع الوراق ) چنین آمده است. و می بینید که او تمام مناطق خلیج فارس – دریاهای اطراف هند و چین و آفریقا را شرح داده ولی هیچ نامی از بحر عرب نیاورده و آنجا را بحر اخضر نامیده است.
وخليج آخر يخرج نحو أرض أيلة وهو بحر القلزم (دریای سرخ ) طوله ألف وأربعمائة ميل وعرض طريقه الذي يسمى البحر الأخضر مائتا ميل وعرضه في الأصل سبعمائة ميل. وخليج آخر يخرج نحو أرض فارس يسمى الخليج الفارسي وهو بحر(من) البصرة طوله ألف وأربعمائة ميل وعرضه في الأصل خمسمائة ميل وعرض طريقه مائة وخمسون ميلاً. ويكون بين هذين الخليجين أعني خليج أيلة وخليج فارس أرض الحجاز واليمن ويكون ما بين هذين الخليجين ألفاً وخمسمائة ميل. ويخرج منه أيضاً خليج آخر إلى أقصى ارض الهند عند تمامه يسمى الخليج الأخضر طوله ألف وخمسمائة ميل.
نگاهی بکنیم به تغییر نامهای جغرافیایی
بعضی دولتها و قوم گرایان تندرو با انجام هزینههای سنگین تغییر نام خلیج فارس را بطور جدی و بی سر و صدا دنبال میکنند. بر اساس کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان برهانهای آنها بر موضوع های زیر استوار است:
– زمانی که اروپاییان آن دریا را خلیج فارس نام گذاری کردند دولتهای قدرتمند مستقل عربی وجود نداشتند ولی امروزه کشورهای عربی بزرگی پیرامون این دریاهستندو جمعیت عرب در پیرامون خلیج از فارسهابیشتر هستند.
– عربها حق دارند آبهایی را که پیرامون آنها است به نام مورد دلخواه خود بنامند.
– پلینی مورخ رومی این دریا را خلیج عر.بی نامیده و در سال ۱۷۶۲ «کارستن نیبور» نوشتهاست: سواحل خلیجفارس تابع دولت ایران نیست
– «رودریک اوون» در کتاب «حبابهای طلایی در خلیج عربی، ۱۹۵۷» نوشتهاست: در همه نقشههایی که دیدهام، خلیجفارس در آنها ثبت شده، اما من با زندگی در اینجا(بحرین) دریافتم که ساکنان دو سوی این دریا عرب هستند، پس ادب حکم میکند که این دریا را «خلیج عربی» بنامیم.
نامهای دیگری هم برای خلیج فارس بکار رفتهاست مانند خلیج بصره و قطیف.
کتاب “اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان” فهرست سیصد کتاب تاریخی جغرافیایی، تفسیر و حدیث را از صدر اسلام تا اوایل قرن بیستم که در آنها در زبان عربی بحر فارس و خلیج فارس بکار رفته را فهرست و متن آنها را آوردهاست و حدود یکهزار نقشه اروپایی و عربی و بیشتر از سی قرارداد امیران و شیوخ و دولتهای عربی را که نام خلیجفارس را دارند و اعترافات روشنفکران مشهور عربی را ارایه نموده و نوشته است: حتی یک نوشته و مکتوب در زبان عربی تا قبل از سال ۱۹۵۸ وجود ندارد که خلیجعربی بکار برده باشد.
کارستن نیبور در تمام نقشه های و مکتوبات خود نام خلیج فارس را بکار برده است.
پلینی خلیج فارس و دریای پارس رادستکم در ۱۵ مورد شرح داده است و همانطور که عبدالخالق الجنبی نیزاین ادعای نویسنگان عرب را عاری از حقیقت خوانده است. و نوشته است اینکه بعضی ادعا کرده اند که رومی ها(مانند پلینی) خلیج عربی بکار برده اند ابدا صحت نداردخلیج عربی نامی است که رومی ها به دریای سرخ داده اند.
عبدالخالق الجنبی،پژوهشگر تاریخ و باستان شناسی و استاد دانشگاه در عربستان سعودی در مصاحبه با شبکه فرانس 24″:
نام خلیج فارس از دوره اسکند مقدونی و از طریق آثار مکتوب به مارسیده و حتى مورخان عرب هم همین نام را بکار برده اند و در معاهدات حکام خلیج با بریتانیا نیز همین نام بکار رفته و تا زمان جمال عبدالناصر هیچ تغییری در کاربرد نام خلیج فارس ایجاد نشده کما اینکه خود ناصر هم در ابتدا می گفت: “نحن أمة واحدة من المحيط الأطلسي إلى الخليج الفارسي”.اما اینکه بعضی ادعا کرده اند که رومی ها(مانند پلینی) خلیج عربی بکار برده اند ابدا صحت نداردخلیج عربی نامی است که رومی ها به دریای سرخ داده اند.
و اما در رابطه با تغییر نامهای جغرافیایی و دریا ها
واگر قرار باشد طبق دلیلها و برهانهای موافقان تغییر نام خلیج فارس عمل شوداولین جایی که باید نام آن تغییر کند دریای عرب است که جمعیت یک میلیاردی غیر عرب آن را احاطه کردهاست و قبلا هم با نامهای دیگری از جمله بحرمکران و بحرفارس و بحر محیط عجم نامیده میشدهاست.
آخرین دیدگاهها