حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه ، و ریشه در دورهٔ امپراتوریهای عیلامی، ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی دارد. در این دوران نظم و امنیت ایرانی (persianpax) بر سراسر این پهنه آبی خلیج فارس و جزایر آن حکمفرما بود. جزایر سهگانه در سال ۱۹۰۸ به طور کامل تحت اشغال بریتانیا به عنوان قیم رسمی در آمد اما تا سال ۱۹۷۱ هیچ یک از دولتهای وقت ایران این اشغال را قبول نداشته و ابوموسی به همراه تمب بزرگ و کوچک در تقسیمات کشوری ایران قرار داشتند.
در سال ۱۹۷۱ پس از توافق ایران و بریتانیا و پیش از خروج نیروهای نظامی بریتانیا از منطقه و تأسیس کشور ، ابوموسی به همراه تنب بزرگ و تنب کوچک پس از نزدیک به ۷۰ سال شکایتهای مداوم دولت ایران علیه اشغال گری بریتانیا سرانجام به ایران بازگردانده شد.
محتویات[] |
[]جزایر سه گانه در دورهای تاریخی
[]پیش از اسلام
- گزارشهای تاریخی یونانیان و رومیها و سفرنامههای آن دوران حکایت از فارسی بودن ساکنان تمام سواحل و جزایر خلیج فارس دارند. اسناد و که جزیره خارک کشف شد یک نمونه از این موارد است. کتیبه خط میخی خارک با اندازه ۲۰ در ۳۰ سانتیمتر بر روی سنگ مرجانی بومی جزیره نوشته شدهاست. و تاجی بر آن حک شده نشانگر حاکمیت و حضور موثر امپراتوری پارس بر جزایر دارد این کتیبه یگانه و بی نظیر در سال ۱۳۸۶ هنگام هموار سازی و ساخت جادهای در جزیره و بطور تصادفی پیدا شد.
در کنار کتیبه، آثاری از محل گردآوری آب شیرین و بازماندههای پلکان دسترسی به آن دیده میشود که امروزه خشک شدهاست. همچنین کتیبه در سایه یک درخت بزرگ «لیل» یا انجیر معابد قرار دارد. کتیبه از شش سطر تشکیل شده که دربردارنده شش واژه به خط و زبان فارسی باستان متداول در عصر هخامنشی است در پیرامون صخره، نشانهای میخی دیگر که گاه بسیار محو و ناخوانا هستند، دیده میشود. این سنگ نوشته خط میخی منحصربهفرد در اثر رها شدن آن بدون حفاظت توسط عوامل مرموز تخریب شد ولی با استفاده از تصاویر گرفته شده از آن چند خط بازخوانی شدهاست. که مربوط به حفر قنات و چاه آب است..
[]گواهانی از دورههای اسلامی
- بطور مشخص ، و عبارتهای مشابهی دارند:
این دریا که از سند و کرمان تا فارس ادامه دارد و به جناوه، مهروبان، و عبادان() ختم میشود، در میان همه سرزمینها با نام خوانده میشود زیرا مملکت فارس() از همه کشورها آبادتر، پیشرفته تر بوده و آن همه کرانههای دور و نزدیک این دریا را تحت کنترل خود دارند. به روزگار گذشته پادشاهان بزرگتر و قویتر بودهاند و هم در این روزگار مردمان برهمه سواحل و کرانههای این مستولی اند”(حاکمیت دارند).
.
[]فتح هرمز و حاکمیت بر کل خلیج فارس
- همچنین ببینید:
۲۱ آوریل سال ۱۶۲۲ سپاه ایران را از بزرگترین امپراتور قرن باز پس گرفت و جایگاه خود را در جهان در فهرست ابرقدرتهای قرن شانزدهم ثبت کرد. انگلیسیها نیز ۴ کشتی خود را با خدمه فنی در اختیار ارتش امام قلی خان گذاشتند. آلبوکرک(پرتغالی) اعتقاد داشت هرکشوری که سه نقطه مالاگا- عدن و هرمز را در اختیار داشته باشد بر تجارت دنیا حاکم خواهد بود. اهمیت هرمز آنقدر بود که استعمارگران انگلیسی را نیز به طمع انداخته بود. سپاه ایران بدلیل شکایتهای ایرانیان گمرون قصد تنبیه پرتغالیها در خلیج فارس کرد و نه تنها را آزاد ساخت بلکه را تا در مجبور به عقب نشینی کرد. و این مقدمهای برای شکستهای پی در پی در شرق آفریقا. شد و با حمایت شاه ایران، امام مسقط موفق شد قلعه عظیم ممباسا را در جنگ خونینی که به جنگ صلیبی ممباسا معروف است را تصرف کند. ایران تا سال ۱۸۲۰ پرچم دار تمام خلیج فارس و دریای عمان و بحر فارس شد. بریتانیا که از شکست پرتغال خرسند بود در ۱۸۰۸ و ۱۸۱۲ مجمل و مفصل حاکمیت ایران را بر کل خلیج فارس به رسمیت شناخت.
در کتاب تاریخ عالم آرای عباسی چنین آمدهاست:
از فتوحات(پیروزیهایی) که درین سنه مبارکه مطابق احدی و ثلثین و الف(۱۰۳۱ قمری) به نیروی اقبال قرین حال اولیا دولت بیزوال گردید، فتح و تسخیر بلده هرموز است که بسعی امامقلیخان امیر الامرا فارس بوقوع پیوست… و در سال گذشته اشعاری شد (آن پیروزی به شعر درآورده شد)که بنابر ظهور بی ادبیهای فرنگیه پرتکالیه مقیم آنجا… امیر الامرا مذکور لشکر بتادیب(مجازات) ایشان فرستده خود نیز متعاقب رفت… در این وقت که فرنگیه پای از دایره ادب بیرون نهاده به اموری که بتحریر پیوست اقدام نمودند… جماعت را اخبار نموده ایشان نیز بر حسب وعده آماده خدمت شدند. القصهامام قلی خان شجاعت شعار با جنود قاهره فارس متوجه آن صوب(سوی) گشته خود در بندر گمبرو که الیوم به موسوم است اقامت کردند و افواج قاهره(سپاهیان پیروزمند) از با کشتیها و سفاین عبور نموده داخل جزیره هرمز شدند… القصه بعد از دو ماه و چند روز امتداد ایام محاصره و جنگ و جدال به نیروی دولت و اقبال که همواره قرین حال این والاست، قلعه رفیع بنیان که در متانت و حصانت شهره جهان و از کارنامههای نادره فرنگیان است، مسخر اولیای دولت ابد پیوند گردید. ،… چون خبر فتح هرموز رسید، جناب خانی (امام قلی خان) مورد تحسین و آفرین شاه(عباس) و سپاه گردید و آن خبر بهجت اثر بر مبارزان قلعه گشای رکاب مبارک و میمون امده در همان روز قلعه نیز بتوفیق کردگار مفتوح گشت.. از هر طرف که چشم گشایی نشان فتح… وز هر طرف که گوش نهی مژده ظفر.
[]دروه های صفویان، زندیه و افشاریه
persian gulf in the othoman maps 1729 y
صفویان که پرتغالیها را از بیرون راندند، همه جزایر این دریا را به ایران باز گرداندند.و خلیج فارس تماماً یک دریای ایرانی شد.و تا سال 1850 روسیه و عثمانی ها و بریتانیا ایران را صاحب تمام خلیج فارس می دانستند.(نقشه دوره عثمانی1142 ق) افول قدرت صفویان در اوایل قرن دوازدهم سبب ایجاد آشفتگی در ایران شد. شیخ قاسمی کرانههای مُسَنْدَم (شارجه)، در دهة ۱۱۰۰ با بهره گرفتن از این آشفتگی، به باسعیدو (در جزیرة قشم) رفت. نادرشاه افشار (حک: ۱۱۴۸ـ۱۱۶۰)، عربهای مسندم را برجای خود نشاند، ولی مرگ وی آشفتگی را به ایران باز گرداند. کریم خان زند (متوفی ۱۱۹۳) قبایل عربِ ساکن در کرانههای شمالی خلیج فارس را سرکوب کرد و اقتدار ایران را در کرانههای ایرانی شمال برقرار کرد.(جعفری ولدانی). در این دوران بود که شاخهای از قواسم (جواسم) ، در ساکن شدند و توانستند با قبول تابعیت ایران مقام ضابطی بندر لنگه و توابع آن را از کریم خان زند بگیرند. ( لوریمر، ج ۱، ص ۶۳۱ـ۶۳۲؛ نوری زاده بوشهری، ص ۱۲۹؛ موحد، ص ۹۴ـ۹۷). در سراسر دوران صفویه و زندیه و قاجاریه، فرمانداری بندر لنگه شامل بندرهای کنگ، لافْت، چارَک و جزایر قشم، کیش، تنب بزرگ و کوچک، ابوموسی، سیری / سرّی، فارور و نَبیو فارور میشد (مجتهدزاده، ۱۹۹۵، ص ۱۹).
[]دروه قاجار
در نظام حکومتی ایالتی آن دوران، که به نظام «ممالک محروسة» ایران معروف بود، فرمان داری و حکومت بر ولایات ایران، چه این ولایات به صورت خودمختار و تحت فرمان حاکمان محلی اداره میشدند چه حکومت مرکزی فرماندار آن را تعیین میکرد، حق مالکیت و حاکمیت مستقلی برای فرمانداران محسوب نمیشد چنانکه پیش از فرمانداری عربهای قاسمی در بندرلنگه، شماری از فرمانداران ایرانی آنجا را اداره میکردند و پس از عزل قاسمیان در ۱۲۶۶، تعدادی از اداره امور بندرلنگه وتوابع آن را بر عهده گرفتند. در ۱۸۲۰ که بریتانیا شیوخ قاسمی ساحل جنوبی خلیج فارس را که به راهزنی دریایی میپرداختند سرکوب کرد، قصد داشت قواسم لنگه را نیز مورد تعرض قرار دهد اما ایران با این استدلال که آنها تابع ایران هستند و دزدی دریایی نمیکنند و اگر هم کردند دولت ایران آنان را سرکوب خواهد کرد با آن مخالفت کردند (کلی، ص ۱۶۱ـ ۱۶۲). بر اساس همین واقعیت جغرافیایی بود که از ۱۲۵۶ تا ۱۲۶۵/ دهة ۱۸۴۰، که بریتانیا در خلیج فارس، اقتدار مییافت و جزایر را به حاکمیت های عربی تحتالحمایة خود تبدیل میکرد، حاج میرزا آقاسی، صدراعظم وقت ایران، در اطلاعیهای و یادداشتی به بریتانیا همه جزایر خلیج فارس را متعلق به ایران اعلام کرد (اسکوفیلد، ص ۳۵).
از اواخر عهد قاجار تا ۱۳۱۶، تقسیمات کشوری تغییر یافت و نظام سیاسی ـ اداری تازهای به وجود آمد. بر اساس این نظام جدید، ایران به ۲۷ ایالت تقسیم شد. ایالت بیست وششم، شامل جزایر و بندرهای خلیج فارس میشد و بندر لنگه و توابع آن، ولایت ویژة آن ایالت به شمار میآمدند.
[]بهره برداری ایران از خاک سرخ بوموسا
بوموسا از زمانی اهمیت پیدا کرد که معدن خاک سرخ آن مورد توجه قرار گرفت. بهره برداری از معدن خاک سرخ بوموسا ابتدا از سوی ناصرالدین شاه به معین التجار بوشهری واگذار شد اما چند سال بعد این معدن به حال خود رها شد تا اینکه یکی از تجار بندر لنگه با زبند با شیخ قاسمی در بند لنگه بهره برداری و صادرات خاک سرخ را بدست گرفت و سالانه چهل هزار کیسه حاک سرخ بهره برداری می کرد او نیز چند سال بعد کار را رها کرد. بعد از مدتی یک آلمانی از شرکت ونکهاوس با دولت ایران وارد مذاکره شد و قرارداد بهره برداری از این معدن را بدست آورد ولی با کارشکنی انگلیسی ها مجدداً کار رها شد و اینبار انگلیسی ها خود بهره برداری را بدست گرفتند. در همین زمان ایران نیروهای مخفی به معدن فرستاد تا بهره برداری غیر قانونی انگلیسی ها را گزارش کنند.(کشورها و مرزها) سلمان قاسمیان از نقل میکند:
“تجدید حاکمیت ایران بر لنگه در سال ۱۸۸۷م/۱۳۰۵ ه ق، و تحقیقات و ارسال این موارد به دربار ناصر الدین شاه و صدر اعظم او – امین السلطان از دیدگاه مقامات انگلیسی یک شوک سیاسی بود. نماینده سیاسی که مخفیانه از این نامه اطلاع یافته بود، آن را برای وزیر مختار انگلستان در تهران فرستاد. ظاهراً این نخستین سندی است که ایران به طور رسمی بر حاکمیت دیرین خود بر جزایر تاکید نموده و به دست مقامات انگلیسی رسیدهاست. این نامه مقامات انگلیسی را نسبت به آینده موقعیت خود در خلیج فارس نگران نمود. همزمان، پرچم ایران بر سیری بر افراشته شد. اگرچه انگلستان حضور نیروهای ایرانی در این جزیره را مورد اعتراض قرار داد اما در سال ۱۸۸۸م/۱۳۰۵ ه ق موقعیت ایران در سیری را به رسمیت شناخت و نسبت به اعلامیه ایران که جزایر چهارگانه را جزئی از سرزمین خود دانسته بود اعتراضی ننمود. وزیر مختار انگلستان در تهران نیز در ژوئیه همان سال به ناچار موضع ایران را پذیرفت و به علاوه نسخهای از نقشه ۱۸۸۶ م/۱۳۰۳ه ق، شعبه اطلاعات وزارت جنگ انگلستان که در آن جزایر مذکور به رنگ خاک ایران بود را به شاه داد. این نقشه در سال ۱۸۹۱ م/۱۳۰۸ (ه. ق) تجدید چاپ شد. در سالهای ۱۸۹۲ م/ ۱۳۰۹ ه ق و ۱۸۹۷ م/۱۳۱۴ه ق به دستور لرد کرزن نقشههایی از ایران تهیه شد و در این موارد نیز جزایر مذکور جزئی از خاک ایران هستند.”
از طرف دیگر دکتر تقی طبرسا در رابطه با اعتراض مظفرالدین شاه به اشغال جزایر تنب و ابوموسی توسط انگلستان مینویسد:
در این حال، مظفرالدین شاه طی فرمانی توسط عین الدوله صدر اعظم به وزیر امور خارجه مورخ ۲۲ ربیعالثانی ۱۳۲۲ [۶ ژوئیه ۱۹۰۴م / ۱۵ تیر ۱۲۸۳] نوشت:
«در خصوص تمب و ابوموسی… با این که دولت علیه این دو محل را که ملک ثابت خود میداند… و از دریابیگی و معینالتجار هم که احتمال قوی میرود مستندات این کار را بدانند یا بتوانند تحصیل نمایند هم جداً خواهید خواست که هر سندی بتوانند به دست بیاورند یا دلیلی اقامه نمایند به اطلاع جناب مستطاب عالی برسانند که به لندن مرقوم بنمایید…”
- در کتاب «خاطرات و تألمات»، فصل ۲۴: «انتصاب من به وزارت خارجه»(وزیر خارجه)۱۳۰۲، در باره این جزیرهها، چنین نوشتهاست:
«اولین روز ورودم به وزارت خارجه، میرزا محمد تقی خان منتخب الملک، نامهای به من ارائه نمود که «سرپرسی لورن»، به نخست وزیر نوشته و موضوعش این بود که “جزایر «ابوموسی» و «شیخ شعیب» (لاوان)، متعلق به ایران نیست و نظامیان ایران برخلاف حق در آنها دخالت میکنند”. بعد از خواندن متوجه شدم که این جزایر ملک طلق ایران است فوراً یادداشت اعتراض نوشتم و چند بار هم با او مذاکرات شفاهی داشتم.
[]جزایر سه گانه در دوره پهلوی
در سال ۱۳۴۱ بدون سر و صدا به ایران بازگشت. در دوره پهلوی درخواست ایران برای حاکمیت بر جزایر سه گانه و بهره برداری از خاک سرخ بوموسی همواره مطرح بودهاست. تا اینکه موضوع جزایر سهگانه ایرانی در میان و از سال ۱۳۴۵ با تضعیف موقعیت نیروهای در این جزایر (، و ) به اوج خود رسید و در سال ۱۹۷۱ و ورود نیروهای نظامی ایران در همان سال به این سه جزیره بر اساس توافقات صورت گرفته میان دو کشور مرحله دیگری آغاز شد. روزی که ایران جزایر را از بریتانیا تحویل گرفت <سی ام نوامبر ۱۹۷۱> دو روز قبل از تاسیس کشور بود.
این اختلافات بر روابط ایران با کشورهای عربی و اثر گذار بودهاست.
بر اساس یک سند سری سفارت بریتانیا در بغداد، اولویت های صدام حسین در آغاز جنگ چنین بود: اولویت نخست: تصرف آبادان و خرمشهر، پیشروی به سوی اهواز ولی نیروهای ایرانی به طرز شگفت انگیزی مانع این پیشروی شدند. اولویت دوم: پس از گذر از قصر شیرین پیشروی به سوی جاده کرمانشاه، تصرف اراضی نوار شمال و جنوب مندلی. اولویت سوم: کمک از شیخ صقر حاکم برای سوخت دهی به جنگندههای عراقی، حمله به جزایر سه گانه و اشغال آنها و سپس تحت فشار قرار دادن تهران برای آغاز مذاکره در شرایط اشغال اراضی ایران.
[]پیشینه مناقشه با استعمار بریتانیا
جنگ خوشاب | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
تابلو نقاشی از جنگ خوشاب |
|||||||
|
|||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
واحدهای درگیر | |||||||
۷،۰۰۰ تن | ۴،۶۰۰ تن | ||||||
نیروها | |||||||
۷،۰۰۰ تن | ۴،۶۰۰ تن | ||||||
تلفات | |||||||
۷۰۰ تن، ۱۰۰ اسیر | ۱۹ تن، ۶۴ زخمی |
ایران در نقشه دولتی بریتانیا ۱۸۰۸, قبل از دست دادن هرات و قبل از قرارداد گلستان ۱۸۱۳ , ۱۸۵۷ .
استقبال شیخ محمد القاسمی ، حاکم از فرماندهان در کرانه جزایر تنب، آرتمیس- آذر ۱۳۵۰/۱۹۷۱.
در خصوص پیشینه مناقشه در مورد سه جزیره چندین کتاب نوشته شدهاست. در کتاب صفحه ۱۷۰-۱۹۷: پاسخ کوتاه به ادعاهای بزرگ و حاکمیت جزایر سه گانه آمدهاست:
“به دنبال شکست جنگ سالاران (pirate coast) از بریتانیا (شارجه و راس خیمه) به تصرف انگلیس درآمد. و بر اساس قرارداد ۱۸۱۹ بریتانیا برای آنها پرچمی و علامت ملی و مهر درست کردو آنها را تحت حمایت (مستعمره)قرارداد. اما با تضعیف دولت مرکزی ایران پس از و, و مرو، نیروهای به تدریج به سوی سواحل پارسی نیز چشم طمع دوخت و جزایر کیش و خارک و بوشهر را مورد تهدید قرار داد و جنگ خوشاب ۱۸۵۷ روی داد. علیرغم بهبود روابط مناقشه در مورد جزایر بافی ماند. اسناد و مدارکی که ایران در سال های ۱۸۸۷ تا ۱۹۰۳ مبنی بر اعتراض به اشغال جزایر لاوان و… به بریتانیا ارایه مینمود عبارت بودند از:
۱- یادداشت اعتراضی سال ۱۸۴۰ صدر اعظم ایران و ممالک محروسه :” همه جزایر متعلق به است و انگلیس حق دخل و تصرف در آن ندارد”.
۲- ۱۸۰۹ میلادی- ۱۸۱۲ میلادی دو قرارداد میان ایران و انگلیس دریای خلیج فارس را دریایی ایرانی دانسته و بیان شده بریتانیا پیش از استقرار در هر نقطه از این دریا باید از ایران اجازه بگیرد.
۳- همه دنیا دریا را به نام خلیج فارس میشناسند این یعنی این که جزایر آن متعلق به مملکت فارس است کما اینکه در قدیمالایام هم ایرانی بودهاست. . .
- پاسخ بریتانیا: جزایر هنگام اشغال توسط بدون صاحب بوده و مطابق قاعده حقوقی تقدم در مالکیت سرزمین بدون صاحب،(قاعده عرفی دوره استعمار گری) متعلق به کشوری است که آن را تصرف کند.
- پاسخ ایران: جزایر مسکونی بوده اتباع آن ایرانی هستند آنها برای خرید و معاملات و رفع دعاوی و ارسال شکایتهای بین قبیلهای به نماینده فارس در و مراجعه میکردهاند و میکنند. و رعیت(شهروند) ایران هستند(در آن زمان شناسنامه نبود). نقشههای رسمی و مکاتبات شیوخ موید این موضوع است.
- برافراشته شدن در جزایر سال ۱۹۰۳ تا ۱۹۰۴ و مجدداً سال ۱۹۳۳ تا۱۹۴۱ بطور متناوب.
- ۸۰ مورد شکایت و یادداشت اعتراضی ایران علیه اشغال جزایر.
- شکایت به جامعه ملل (سازمان ملل آن دوره)
- تهدیدایران به شکایت به برای استعمار زدایی از جزایر ایرانی سال ۱۹۶۶
- بریتانیا به ایران اعلام کرد: نیاز به شکایت و یا به توسل به زور نیست و امکان رسیدن به توافق با رضایت طرفین وجود دارد.
- رضایت برای خروج از مستعمرات در خلیج فارس و برگرداندن جزایر به ایران.
- وساطت بریتانیا برای جلب رضایت ایران در مورد محترم شمردن استقلال شیخ نشینان و همکاری و مساعدت ایران با آنها.
- مخالفت شدید ایران با تشکیل قبل از برگشت کامل سه جزیره.
- وساطت برای انعقاد توافق نامه برای انجام ترتیبات برگشت جزایر به ایران و تشکیل دولت جدیدامارات در خلیح فارس.
- سفر شیخ خالد رئیس شارجه و شیخ صقر رئیس راس الخیمه به ایران و تقاضای کمک مالی در قبال برگشت دادن جزایر سه گانه به ایران.
- رد قاطعانه خواسته شیخ صقر(ناصریست بود) از سوی ایران در مورد واگذاری و به ایران در قبال دریافت پول. بریتانیا نیز در مورد برگرداندن تنبها به ایران هیچ اعتراضی نکردو فقط تلاش کرد که در مورد بوموسی امتیازاتی بنفع شیوخ از ایران بگیرد.
- در نتیجه ایران رضایت داد به دادن کمک مالی سالانه یک و نیم میلیون پوند به امیر شارجه برای توسعه و عمران شیخ نشین شارجه.
- اعطای سه فقره چک به همین مبلغ برای سال ۱۹۷۱ از سوی وزارت خارجه ایران پس ازامضای توافقنامه همکاری و ترتیبات برگشت جزایر به ایران میان ایران و میانجیگر بریتانیایی.
- ایران این یادداشت تفاهم(مذکرة التفاهم) را فقط ترتیبات موقتی برای برگشت بوموسو میدانست و فردای آن در پارلمان اعلام کرد:”جزایر سه گانه امروز بطور کامل به مام میهن برگشت و ما به هیچ چیز کمتر از حاکمیت کامل ایران بر سه جزیره رضایت ندادیم”. نخست وزیر وقت ایران در واقع تفاهم نامه ۱۹۷۱ را موقتی دانست. قبل از پذیرش توافقنامه از طرف دولت ایران طی یادداشتی به دولت بریتانیا اعلام کرد تفاهم نامه و ترتیبات را میپذیرد اما هیچ گونه محدودیتی را برای اعمال(حاکمیت)ایران نمیپذیرد.
– میانجی گر بریتانیا و کشورهای عربی به این یادداشت و بیانیه اعتراضی نکردند.
- به موجب تفاهم نامه ایران قبول مساعدت کرد که، سالیانه یک و نیم میلیون لیره به شیخ شارجه بپردازدتا زمانی که آن کشور از کمک مالی برای توسعه زیر ساختها بی نیاز شود.
- در مورد جزایر و که ایران آنها را ملک مسلم خود میدانست، حاضر به پذیرش هیچ گونه شرط و یا همکاری با شیخ نشدو اعلام کرد: به زور و یا با رضایت جزایر به ایران بر خواهد گشت. صرف نظر از سوابق تاریخی حاکمیت ایران- انگلیس نیز پذیرفته بود که این دو جزیره در داخل حوزه قلمرو و صلاحیت دریایی ایران قرار دارد(دنیس رایت و اسد الله علم). بنا بر این انگلیس نتوانست در مورد برگردان تمبها هیچ گونه عذر و بهانه و شرطی بتراشد و بدون هیچ گونه شرطی دو تنب به ایران برگشت.
در دسامبر ۱۹۷۱ نماینده ایران در اسناد و مدارک ایرانی بودن جزایر را به اعضای ارایه نمود و شکایت ۴ کشور عربی برای همیشه از دستور کار خارج شد. “این جزایر همواره از گذشتههای بسیار دور بخشی از قلمرو ایران بودهاند و در قرنهای ۱۸ و ۱۹ میلادی جزء حوزهٔ صلاحیت و حکمرانی لنگه به حساب میآمدهاند که خود یک بخش اداری از استان فارس بودهاست. حاکمیت ایران بر این جزایر در کتابها، اسناد تاریخی، نقشههای جغرافیایی و به خصوص در اسناد رسمی، گزارشهای اداری و یادداشتهای وزارت خارجه و دفتر امور هندوستان در انگلیس در خلال قرنهای ۱۷ و ۱۸ و بخش اعظم قرن ۱۹ و در اسناد و نقشههای و آمریکا نیز منعکس شدهاست. از میان نقشههای رسمی و نیمه رسمی میتوان به چند نمونه زیراشاره کرد:
- در نقشهها و کتابها وزارت دریاداری تحت عنوان «راهنمای دریایی خلیج فارس».
- در «نقشه اداره جنگ» انگلستان ۱۸۸۷ و نقشه سال ۱۸۸۶- اداره امنیت بریتانیا که توسط سر ادموند وولف از طرف ملکه انگلیس به ناصرالدین شاه هدیه شدهاست. و نقشه لرد کروزن از ایران مورخ ۱۸۹۲ و نقشه مورخ ۱۸۹۷
- نقشه شرح وضعیت دریانوردی در خلیج فارس که در سال ۱۷۸۶ توسط جان مک کلئور تهیهاست
- یادداشتهای جغرافیایی مربوط به امپراطوری ایران که جی. ام. کیز مشاور سیاسی سرجام ملکم سال ۱۸۱۳ به چاپ رسیدهاست،
- نقشه وزیر مختار بریتانیا در هند، کاپیتان سی. بی. اس. سنت جان در سال ۱۸۷۶
- نقشه سال ۱۸۹۷ رنگی ایران توسط دفتر نقشه برداری اداره امور خارجی هند(بریتانیا) در همه این نقشهها جزایر تنب و به رنگ قلمرو اصلی ایران است.
علاوه بر دورههای مختلف تاریخی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۵۰۰ تمامی جزایر و سواحل تحت حکومت سلطان بود که خود تابع حکّام فارس یا کرمان محسوب میشد. در دوره استعمار مدت کوتاهی حاکمیت موثر ایران بر جزایر تحتالشعاع قرار گرفت اما ایران هرگز حاکمیت خود بر این جزایر را به دولتی تفویض نکردهاست. ماموران ایرانی در طول سال های ۱۹۳۵ تا ۱۹۷۱ بارها بصورت علنی و یا مخفی به جزایر سرکشی میکردند و تحرکات انگلیسیها را گزارش میکردند بخصوص در مورد معدن خاک سرخ ابوموسی و از چراغهای دریایی.
در دورهٔ ۲۲ نوامبر ۱۹۵۴ تا ۲۰ ژانویه ۱۹۵۵ سواحل ایران در خلیج فارس بصورت فرمان داری کل بنادر و جزایر خلیج فارس سازمان دهی شد. طبق طرح تقسیمات اداری جدید، جزء بخش قرار گرفت که خود قسمتی از حوزهٔ محسوب میشد و جزایر و ابوموسی به بخش جزیرهٔ کیش اختصاص یافت. البته ابوموسی در تابستان ۱۹۵۸ در بخش ادغام شد. در این موارد، دولت بریتانیا هیچ اعتراضی نکرد.
[]یادداشت تفاهم ایرانی-انگلیسی ۱۹۷۱
در سال ۱۹۰۳ دولتهای هند و بریتانیا، شیوخ شارجه را که آن هنگام ازداشتن سرزمین بیبهره بود، وادار کردند که پرچم قبیلهای خود را در جزیرهها به اهتزاز در آورند. ایران اعتراض به این اقدام را تقریباً بلافاصله آغاز کرد تا سال ۱۹۷۰ که اعتراضهای نیرومند ایران سرانجام بریتانیای کبیر را وادار ساخت تا از راه مذاکره این مساله را حل کند. مذاکراتی که توسط «سر ویلیام لوس» با ایران پیگیری شد، ماهها ادامه یافت تا سرانجام به این نتیجه رسید که دو جزیره تنب به ایران بازپس داده شوند و در مورد ابوموسی، اعمال حاکمیت مشترک ایرانی – شارجهای در نظر گرفته شود. این توافق براساس تفاهمنامه ۲۷ نوامبر ۱۹۷۱ که از سوی ایران و شارجه، تحت سرپرستی وزارت امور خارجه و مشترکالمنافع پادشاهی متحده بریتانیا، امضا شد، شکل گرفت. بازگشت جزایره سه گانه به ایران روز ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ در شرایطی صورت گرفت که نیروهای ایرانی در جزیره ابوموسی مورد استقبال برادر حاکم شارجه قرار گرفتند. این اتفاق در شرایطی صورت گرفت که پادشاهی متحده بریتانیا هنوز مسئول روابط خارجی و دفاع سرزمینی اماراتی بود که چند روز پس از آن به امارات متحده عربی تبدیل شدند. پس از آن نماینده دایمی پادشاهی متحده بریتانیا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در جلسه ۹ دسامبر ۱۹۷۱ از این که این ترتیبات و توافقها به صلح و امنیت در منطقه یاری خواهد داد، ابراز«رضایت» کرده بود.
با فشارهای متعدد بریتانیا ایران مجبور شد که ورود به جزیره بوموسا را تحت شرایط یک یادداشت تفاهم انجام دهد. حال اینکه ایران اصرار داشت که بدون هیچ گونه قید و شرطی جزایر باید به حاکمیت ایران برگردد ولی شارجه و بریتانیا ضمانتهای لازم برای احترام به مالکیت شهروندان تابعه شارجه را درخواست داشتند. ایران در تمام مذاکرات اعطای ضمانت به شهروندان شارجه را موقت میدانست.
در جریان اعاده بر جزایر، سه تن از نیروهای ایران (سروان رضا سوزنچی، مهناوی حبیب سلکی کهریری و ناوی آیتالله خانی) به دلیل ناهماهنگی میان شیخ با پلیس بومی جزیره تنب بزرگ کشته شدند. این درحالی بود که ورود نیروهای ایرانی به جزایر از قبل با شیوخ شارجه و راس الخیمه هماهنگ شده بود و شیخ شارجه، برادر خود شیخ صقر را به استقبال نیروهای ایران فرستاده بود.
-
شیخ شارجه موافقت ایرانیها با تفاهمنامه را از وزارت خارجه بریتانیا میخواهد.
-
تفاهمنامه که پیوست نامه ۱۸ نوامبر ۱۹۷۱ شیخ شارجه به وزارت خارجه بریتانیا است.
-
نقشه جزیره بوموسا (Bumusa) پیوست تفاهمنامه.
-
نامه ۲۴ نوامبر ۱۹۷۱ وزارت خارجه بریتانیا به وزارت خارجه ایران که موافقت ایرانیها با تفاهمنامه را میطلبد.
-
نامه ۲۵ نوامبر ۱۹۷۱ وزارت خارجه ایران به وزارت خارجه بریتانیا مبنی بر پذیرش تفاهمنامه از سوی ایران.
-
نامه ۲۵ نوامبر ۱۹۷۱ وزارت خارجه ایران به وزارت خارجه بریتانیا جهت ابراز شرایط و اخطارهای ایران در رابطه با پذیرش تفاهمنامه از سوی ایران.
-
نامه ۲۶ نوامبر ۱۹۷۱ وزارت خارجه بریتانیا به وزارت خارجه ایران مبنی براینکه شرایط و اخطارهای ایران به اطلاع شیخ شارجه رسیدهاست.
[]متن یاداشت تفاهم
*مقدمة: ایران وشارجه از مطالبه ابوموسی دست بردار نیستند و هیچکدام ادعای طرف مقابل را نمیپذیردبنا بر این ترتیبات زیر انجام میشود:
- ۱ ـ ارتش ایران وارد جزیره ابوموسی میشود و مناطقی را که در نقشه پیوست این یادداشت تفاهم مشخص شده تصرف میکند.
- ۲ ـ (أ) ـ ایران در این مناطق تحت تصرف صلاحیتهای کامل دارد و پرچم ایران در آن جا برافراشته خواهد بود.
(ب) ـ شارجه در بقیه مناطق دارای صلاحیت خواهد بود و پرچم شارجه (نه امارات)در بالای(فقط) پاسگاه برافراشته میشودبر همان اساسی که به موجب آن پرچم ایران در مقر نظامی ایرانی بر افراشته میشود.
- ۳ ـ آبهای ساحلی جزیرة ۱۲ مایل دریایی است.
- ۴ ـ بر اساس یک قرارداد شرکت (باتس جاز أند اویل کومپنی) بهره برداری از میدان های نفتی ابوموسی فلات قاره آن را انجام میدهد. که البته باید مورد توافق ایران قرار بگیرد. سود حاصله نیمه به نفع ایران و شارجه خواهد بود
- ۵ ـ شهروندان ایران و شارجه در صید از حقوق مساوی برخوردارند
- ۶ ـ یک قرارداد مساعدت مالی بین ایران و شارجه منعقد میشود.
- امضااز طرف بریتای کبیر ویلیام لوس – از طرف ایران…
- این یاداشت تفاهم ۶ بندی را ایران امضا نکرده بلکه وزارتخارجه و مشترکالمنافع بریتانیا متن و ضمایم آن را ابتدا برای امیر شارجه فرستاده و او شیخ خالد طی نامه مورخ ۱۸ نوامبر ۱۹۷۱ اعلام نموده که مفاد آنرا پذیرفتهاست از سوی دیگر وزیر خارجه ایران نیز طی دو نامه در یک روز به شماره W21281 تاریخ ۲۵ نوامبر ۱۹۷۱ و در پاسخ به یادداشت مورخ ۲۴ نوامبر وزارت خارجه و مشترکالمنافع بریتانیا که منضم به یادداشت تفاهم مذکور بوده ابتدا پاسخ مثبت دادهاست. و سپس طی نامه شماره W21284 اعلام میکند که من از طرف دولتم مامور شدم به اطلاع برسانم که ضمن پذیرش یادداشت تفاهم – ایران هیچ گونه محدودیتی را در اجرای اقداماتی که برای امنیت جزیره لازم بداند نخواهد پذیرفت. فردای آن روز هویدا نیز همین مطلب رادر بیانیهای در پارلمان اعلام میکند.
امارات بر این نظر است که که شارجه تفاهم نامه ۱۹۷۱ بر سر ابوموسی را از سر اجبار و در آن زمان فقط به طور دو فاکتو پذیرفتهاست. این ادعا خلاف مکاتبات شارجه و وزارت خارجه برتانیا و ویلیام لوس است و از سوی دیگر در ۱۹۷۱ بریتانیا مسئولیت روابط مستعمرات و شارجه را برعهده داشته اشت و ایران در حال مذاکره با مستعمره گر اشغالگر بوده و شارجه طبق قراردادهای ۱۸۶۴ و ۱۸۹۲ صلاحیت مذاکره با ایران را نداشتهاست. شیخ محمد القاسمی حاکم فعلی شارجه، که ولیعهد برادرش خلیفه بن محمدالقاسمی حاکم شارجه و نماینده او بود شخصاً از سربازان ایرانی استقبال کرد. از سوی دیگر نامهای که امارات در ۱۹۹۲ در سازمان ملل توزیع کرد و از ایران خواست به توافق ۱۹۷۱ پایبند بمانداز سوی دیگر توافقنامه مساهدت مالی به شارجه و دریافت کمک مالی نشانگر رضایت امیر شارجه نسبت به ترتیبات برگشت جزایر به ایران بودهاست.
- (توضیح: قرارداد مساعدت مالی ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ با ورود ایران به ابوموسی جداگانه امضا شد. قرارداد مساعدت مالی سالانه یک و نیم میلیون پوند انگلیس جهت توسعه شارجه را دولت ایران سخاوتمندانه پذیرفت. و سه فقره چک تحویل شیخ خالدداد. این مبلغ هر سال قابل پرداخت بود تا زمانیکه درآمد شارجه به سقف سه میلیون پوند در سال برسد..
[]مناقشههای معاصر
تفاهمنامه ۱۹۷۱ دو مجموعه حقوق را روشن میکرد، حقوق اتباع شارجه و حق انحصاری حاکمیت ملی ایرانی در خصوص موارد مصرح. در آوریل ۱۹۹۲، گزارش هایی منتشر شد مبنی بر این که ایران به گروهی از کارمندان شارجه (که تابع شارجه نبودند) شامل کارگران و تکنیسنهای پاکستانی و فیلیپینی و هندی و معلمین مصری اجازه ورود به جزیره ابوموسی را ندادهاست. ایران ضمن تکذیب خبر اخراج اتباع شارجه، از زبان کمال خرازی نمایندهاش در سازمان ملل گفت که آنهایی که در آنجا نزیستهاند حق ندارند آنجا بمانند. این اظهارات توسط برخی در غرب به این تعبیر شد که فقط اتباع شارجه که ارتباط ثابت شدهای با جزیره دارند اجازه خواهند یافت در آینده در آن بمانند. ولایتی وزیر خارجه ایران گفت که تفاهمنامه ۱۹۷۱ تنها به اتباع شارجه حق میدهد که در جزیره اقامت داشته باشند. نمایندهای از امارات در بازدید از تهران پیشنهاد داد که کمیسیونی از نمایندگان ایران و امارات برای مطالعه قضیه تشکیل شود ولی ایران بر این اساس که این مساله بین ایران و شارجهاست آن را رد کرد.
در فروردین ۱۳۹۱ محمود احمدی نژاد در سفر خود به استان هرمزگان از جزیره ابوموسی دیدار کرد.
[]واکنشهای بینالمللی
وزیر امور خارجه امارات سفر رئیس جمهور ایران به جزیره ابوموسی را نقض آشکار حاکمیت امارات بر سرزمینهای خود دانست.همچنین فدراسیون فوتبال امارات بازی تدارکاتی که قرار بود بین تیمهای فوتبال ایران و امارات برگزار شود لغو کرد.
خلیفه بن سلمان ال خلیفه، نخست وزیر نیز در همبستگی با امارات به این سفر اعتراض کرد و آنرا نقض حاکمیت امارات خواند.
نخست وزیر لبنان سفر احمدی نزاد به ابوموسی را اقدامی در راستای افزایش نزاع موجود در منطقه دانست. همچنین دولتهای اردن و لیبی نیز در بیانیههایی جزایر سه گانه را جزئی از خاک امارات دانستند و از سفر احمدی نژاد انتقاد کردند.
سخن گوی وزارت امور خارجه فرانسه از سفر احمدی نزاد به جزیره ابوموسی ابراز تاسف کرد و گفت ایران با نپذیرفتن پیشنهادهای امارات برای حل منازعه بر سر جزایر، موضع مسالمت آمیزی را در پیش نگرفتهاست.
تونس هم اعلام کرد از امارات در کسب آن چه «حقوق تاریخی و مشروع» اش خواند حمایت میکند با این حال معتقد است مشکلات را باید در چارچوب گفتگو و احترام روابط میان همسایگان و منافع متقابل پیگیری کرد.
- آمریکا
“مارک تونر” سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز در بیانیهای از دولت ایران خواست به در خواستها و پیشنهادهای امارات برای مذاکره پاسخ دهد و افزود آمریکا از خواسته دولت امارات برای حل این نزاع از طریق گفتگو یا مراجعه به دادگاه بینالمللی لاهه، اعلام حمایت میکند. در یکی از صریحترین مواضع آمریکا، ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، با صدور بیانیهای مشترک با ، ولیعهد ابوظبی و قائم مقام فرماندهی کل نیرویهای مسلح امارات، در ۸ تیر ۱۳۹۱ از درخواست این کشور برای حل اختلاف بر سر جزایر سهگانه از طریق گفتگو، رجوع به دادگاه لاهه یا دیگر نهادهای بینالمللی حمایت کرد. در این بیانیه تصریح شدهاست که ایالات متحده آمریکا «با قاطعیت از ابتکارعمل امارات متحده عربی برای حل این موضوع از طریق گفتگوی مستقیم، دیوان بینالمللی دادگستری، یا دیگر مجامع مربوطه بینالمللی حمایت میکند».
[]واکنش مقامات ایران
در پی اظهارات مداخلهجویانه معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره سفر احمدی نژاد به ابوموسی، وزارت خارجه ایران سفیر سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران است را فراخواند.
احمدرضا پوردستان فرمانده گفت:اگر بخواهد تعرضی صورت بگیرد و موضوع از طریق سیاسی حل نشود نیروهای نظامی آمادهاند اقتدار ایران را به کشور متعرض نشان دهند.
همچنین ۲۲۵ نفر از نمایندگان مجلس با امضای بیانیهای اظهارات مداخله جویانه مقامات امارات متحده عربی و مجلس فدرال این کشور را محکوم کردند.
[]استان خلیج فارس
از سال ۱۳۸۱ که تحریف نام ابعاد بیشتری گرفت عدهای برای صیانت از نام خلیج فارس راهکارهایی دادند از جمله پیشنهاد دادند که استان بوشهر به استان خلیج فارس تغییر نام پیدا کند. اما این پیشنهادها همواره با مخالفت بعضی نمایندگان و یا بعضی افراد روبرو شد. عدهای نیز پیشنهاد دادند که استان جدیدی متشکل از جزایر خلیج فارس بنام استان خلیج فارس به مرکزیت تشکیل شود اما همه این پیشنهادها تا کنون بلاتکلیف ماندهاست. به هر حال ایده تغییر نام استان بوشهر به استان خلیج فارس و یا دریای پارس موضوعی است که در ایران طرفدارانی دارد.
پس از سفر احمدی نژاد موضوع تشکیل استان خلیج فارس جدی تر شدهاست. و قرار است استان توریستی فرهنگی مرکزیت “بوموسو” تشکیل شود. در این طرح نام “ابوموسی” به “بوموسو” تغییر پیدا میکند؛ “بوموسو” در واقع ترکیبی از بوم یعنی مکان و سو Souw که دارای دو معنی است اگر آن را مخفف از سوز Souwz بدانیم یعنی سبز و اگر آن را از سووزSooz بدانیم معنی سوزان و داغ میدهد؛ اما ابوموسی یک نام استعماری است. وی گفت: شهرستانهای همجوار این استان متشکل از جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک، بندر سیریک، کیش، قشم، بندر لنگه و لاوان است. اسماعیلی نماینده مجلس گفت: با تشکیل استان خلیج فارس هواپیماییهایی که از آسمان این استان عبور میکنند مجبورند که هنگام عبور از آسمان این استان هم نام این استان را بگویند.
[]اسناد جزیره ها
احمد تویسرکانی رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک ایران روز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ در یک نشست خبری اعلام کرد که تمام نقاط استان هرمزگان از جمله جزایر سه گانه خلیج فارس سند مالکیت دارند.
[]جستارهای وابسته
- سرای بریتانیا در خلیج فارس
[]پانویس
- Small Islands, Big Politics The Tonbs and Abu Musa in the Persian Gulf – Hooshang Amirahmadi –
- Small Islands, Big Politics The Tonbs and Abu Musa in the Persian Gulf. –
- کتاب توضیح تصویر جلدو صفحه۱۹۳-۱۹۴
- سمینار بینالمللی ایران و آفریقا ۱۳۸۱دانشگاه تربیت مدرس- یونسکو- جلد دوم مقاله ایرانیان بلوچ در جنگ ممباسادکتر عجم چاپ ۱۳۸۳ دانشگاه تربیت مدرس. و کتاب صفحه ۸۴-۸۵-۲۰۴-۲۰۵
- کتاب تاریخ عالم آرای عباسی و خامه اسکندربیگ ترکمان، در صفحه ۹۷۹
- .(نامة وزارت امور خارجه ایران به سفارت بریتانیا، ۲۴ ربیع الا´خر ۱۳۱۲، مجموعة ش ۶۱۸۰ اسناد دولتی مرکز اسناد وزارت امور خارجة ایران ؛ نیز رجوع کنید به قائم مقامی، ص ۱۲۶ـ۱۳۱).
- مهدوی، هوشنگ.(۱۳۵۵)، عبدالرضا هوشنگ، تاریخ روابط خارجی ایران، تهران، سیمرغ
- انطباق اصل سرزمین بلاصاحب و توجیه بریتانیا در اشغال جزایر ایرانی تنب و ابوموسی در سال ۱۲۸۲ (۱۹۰۳م.) شماره ۲، زمستان ۱۳۸۴
- ParsSea.. محمد مصدق”خاطرات و تألمات”(رنجها):۱- شرح مختصری از زندگی و خاطراتم – به کوشش ایرج افشار، تهران ۱۳۶۴ صفحه ۱۶۲ فصل بیست وچهارم.
- پيروز مجتهدزاده، «جغرافياي سياسي و تاريخ جزاير تنب و ابوموسي»، در اطلاعات سياسي و اقتصادي، سال ششم، شماره 11و12(60-56) مرداد و شهريور 1371، مقاله نخست. ـ پيروز مجتهدزاده، مسعود مهاجر، دريادار ابراهيم شاهحسيني، ملكرضا ملكپور، «مناقشه بر سر ابوموسي»، گزارش اصلي، صنعت حمل و نقل، آبان-آذر 1371. – پيروز مجتهدزاده، «كشورها و مرزها در منطقه ژئوپوليتيك خليج فارس»، ترجمه حميدرضا ملك محمدي نوري، انتشار دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي 1372، فصل مربوط به جزاير تنب و ابوموسي.
- النزاع بین دولة الامارات العربیة المتحدة و ایران حول الجزر الثلاث فی الوثائق البریطانیة، دکتر:ولید حمدی الأعظمی(ترجمه فارسی).
- . روزنامه همشهری، ۲ دی ۳۷۷.
- ». مجله ایرانی حقوق بینالملل، ۲۳ اردیبهشت۱۳۹۱.[]
- . فارس، ۱۳۸۵/۰۳/۱۷.
- ↑ . کانون پژوهشهای خلیج فارس، ۲۳ اردیبهشت۱۳۹۱.
- , نقشه هاواسنادنام خلیج فارس و جزایر آن- دکتر عجم بنیاد ایران شناسی ۱۳۸۷ Author:Ajam, Muḥammad.]],
- مجله خواندنیها. شنبه ۱۳ آذرماه ۱۳۵۰ شماره ۲۳ سال سی و دوم
- Small Islands, Big Politics The Tonbs and Abu Musa in the Persian Gulf. –
- Small Islands, Big Politics The Tonbs and Abu Musa in the Persian Gulf – Hooshang Amirahmadi –
- . فارس.
- Small Islands, Big Politics The Tonbs and Abu Musa in the Persian Gulf. –
- ↑
- . انتخاب.
- وبگاه بولتن
- فردانیوز
- عصر ایران
- تابناک
[]منابع
- کتاب کشورها و مرزها در منطقه ژئوپلتیک خلیج فارس مجتهد زاده
- 6هزار سند در آرشیو بریتانیا در مورد جزایر خلیج فارس
- در خصوص یادداشت تفاهم:
- برنامه صدای آمریکا
در
- اعتبار قانونی، تاریخی و جغرافیایی نام خلیج فارس گزارش منتشر شده در وبسایت سازمان ملل
- نام ابوموسی به پارسیان تغییر کند
- سندشماره 161 S/PV. تاریخ ۹/۱۲/۱۹۷۱، آرشیو بایگانی شورای امنیت.
- سندشماره 10740 S/ تاریخ ۱۸/۷/۱۹۷۲ آرشیو بایگانی شورای امنیت.
- سندشماره 2055 S/PV. تاریخ ۵/۱۰/۱۹۷۲ آرشیو بایگانی شورای امنیت.
- سندشماره 1763 S/PV. تاریخ ۲۰/۲/۱۹۷۴ آرشیو بایگانی شورای امنیت.
- UN Report of the Secretary General on the work of the Organnisaion ، 16 june 1971 to 15 june 1972. Bathurst & Northcutt op.cit ،pp.11–14.
- UN Report of Secretary General Offical Records ، 27the Session pp.76
- آرشیو اسناد مکاتبات وزارت خارجه بریتانیا FO و اداره ششم سیاسی.
- سند شماره FO 371/13009 ،نامه به دولت هندبریتانیا۲۷سپتامبر. 1887
- F.O. 416/17، R/15/11253. Residency Agent Lingeh to Political Resident in the Persian Gulf، 4 April 1904.
- – F.O. 416/17. R/15/1/253/ india office to Foreign office. 14 April 1904. Enclosing Telegram from viceroy. 13 April 1904.
- IBID ، POLITICAL RESIDENT MEMOTANDUM OF MAY 1895.P.985/O
- TELEGRAM FROM TEHRAN TO POLITICAL RESIDENT PERSIAN GULF 20 MAY 1905 P.116/05
- FO 371/13721 ، INDIA OFFICE TO FO ، 25 OCTOBER 1902
- – F.O.248 /843. R/15/1/253. Cox To Ruler of sharjah.5 Aug 1905.
- – F.O. 416/17. R/15/1/253.Harding to the Marquess of Landsdown. 20 April 1904.
- – F.O. 416/17. R/15/1/253.F.O(Foreign Office) To India Office. 23 April 1904.
- – F.O. 416/18. R /15/1/253. Telegram From the Marquess of Landsdown to Sir A Harding Minister at Tehran. 11 MAY 1904.
- – F.O. 416/18. R/15/1/253. Telegram from Harding to the Marquess of Landsdowne. 24 MAY 1904.
- – F.O. 371713721، E 262/52/91، Jan 16th 1929، Persian claim to Abumusa and Tunb’ Report by A. F. Orcharad (F.O) Dec 3rd، 1927.
- .F.O.371/17827.1934. Arabia E5652/3283/91.M.Q.W.Rendel.(F.O) to J.G.Laitwaite (I.O) dated 13 oct. 1934.
- – F.O.371/18901.P.116. Mar 12.1932. pp.116&117.
- – F.O. 248، 448، No. 87. 26th sep. 1887 F.O. 248، 448، No. 222، enclosed with letter No. 88 To The British charge d’Affair at Tehran.
- -FO 371/14478 ، MEMORANDUM ، SUGGESTION THAT THE ISLAND OF TUNB MIGHT BE LEASED TO PERSIA ، 14 NOV 1930
- – FO 371/15276 ، BRITISH RESIDENCY AND CONSULATE GENERAL ، BUSHIRE.
- FO 371/17827 ، PERSIAN CLAIM TO TUNB AND ABU MOSA FROM FO ، MEMORANDUM ، BY Mr. D.W. LASELLES 4 SEP. 1934.
- FO 371/ 18901 ، THE PERSIAN CLAIM TO THE ISLAND OF TUNB AND ABU MOSA 17/5/1935
- FO 1089/13 BRITISH RESIDENCY ، BAHRAIN ، 10 NOV 1954.
- FO 371/109852 ، BRITISH EMPASSY ، TEHRAN ، 18 DEC. 1954.
- FO 371/114640/FO TO THE SECRETARY OF THE ADMIRALTY ، 31 JAN 1955
- FO ، TO g.e. MiLLARD ، TEHRAN ، 2 NOV 1961
- FO 371/13721 ، FROM BRITESH RESIDENCY TO THE FOREIGN SECRETARY.NEW DELHI
- – Wolf، 22 July، 1888. 1888. Enclosing Map of Persia. Public Records Library.
- – Wolf، 21 Aug، 1888. To Mr Marquis of Salisbury No،160. P.R. Library.
- – Wolf، 22 Aug، 1888. Enclosing Map of Persia No،105. P.R. Library.
- – Wolf، 7 Sep، 1888. To Mr Marquis of Salisbury No،176. Public Records Library
- Books:
- – Lorimer، J. C. Gazetteer of the Persian Gulf، Oman and Central Arabia Vol، IIB، Historical. Calcutta superintendent Government printed India 1915; Repbulished in 1970 by Gregg International Publishers Ltd، West mead، England)، p.2138.
- – Lights and Record Book of the Survey of Persian Gulf by Capitain Haine 1829.
- – Memorandum Respecting British Intereste in the Persian Gulf، confidential، No، 9161. January 1914، CAB 16/94.
– Marquis of Salisbury، 22 Jun، 1888. Enclosing map of Persia to Mr Wolf No،64. Public Records Library.
- – Oppenheim، L. International Law، A Treatise، Vol.1، Peace، ed. By H، lauter pacht، 8th ed. London Xongman، 1955.
- – Persian Gulf and Gulf of Oman Resources and Coast defence، 1903، Admiralty.
- – Starke، J.G. (967). Introduction to International Law 6thed. London: Butter Worth.
- – Trigonometrical Survey Made by Order of the United English East Indian co. by George Barnes Brucks، Commander.H.C.marine 1830.
[]پیوند به بیرون
- موسسه حقوق بینالملل پارس
- مجله ایرانی حقوق بینالملل.
- تفاوت یادداشت تفاهم و قرارداد
- نقشه هاواسنادنام خلیج فارس و جزایر آن- دکتر عجم بنیاد ایران شناسی، 1387
آخرین دیدگاهها