جنگجویان خدا | پژوهشهای ایرانی

جنگجویان خدا

نقش آمریکا در شکل دهی القاعده

تلویزیون سی ان ان از مدتها قبل بطور مستمر نوید پخش فیلم مستند بن لادن را می داد و بلاخره  سوم شهریور این مستند را پخش کرد که در مجموع هیچ چیز تازه ای نسبت به آنچه قبلا بی بی سی و سایر شبکه های جهانی پخش کرده بودند نداشت بلکه موارد زیادی  از حقایقی که قبلا بر ملا شده بود را بطور عمد ناگفته گذاشت و تنها تلاش نمود مساجد را  پناه گاه تروریستها و مسلمانان را تروریست پرور قلمدا نماید و دستهای آلوده آمریکا را از همه گناهانی که در تاسیس و راه اندازی و تدارک و تسلیح  تروریستها مرتکب شده  پاک نماید.

سی ان ان نگفت که در سال 1985  بیت انصار در پیشاور  با مبارکی ریگان  رئیس جمهور وقت آمریکا  به مرکز و نقطه وصل مامورین سیا و مجاهدین عرب تبدیل شد. و در دوره  ریگان بیست میلیارد دلار برای نابودی امپراتوری شر ( شوروی) هزینه شد که بخش اعظم آن در پاکستان  به تربیت، آموزش و مسلح سازی  افرادی   که آمریکا آنها را مبارزان راه آزادی می نامید خرج شد  پاکستان از قبل کمکهای تسلیحاتی که به مجاهدین می شد به یک زرادخانه منطقه ای تبدیل شد. موشکهای استینگر کارایی خود را با سرنگونی بیشتر 90 هواپیمای جنگنده  روسی  بخوبی نشان داد و در سال 1989 ارتش آمریکا هزاران گلوله ضد تانک با خرج اورانیوم غنی شده برای پایگاههای پاکستان  که در خدمت عرب افغانها بود اختصاص داد  این نوع گلوله ها بعدا در جنگ  خلیج فارس ( 1991) علیه عراق نیز  بکار گرفته شد و  تشعشعات آن هزاران معلول در عراق و بیش از 10 هزار بیمار در ارتش آمریکا برجای گذاشت اما  پنتاگون  آگاهانه  این بیماری را بیماری مرموز و ناشناخته اعلام و نام آن را بیماری خلیج فارس گذاشت  تا اینکه  یک پرفسور آلمانی برای اولین بار پرده از این بیماری برداشت و آن را بیماری ناشی از تشعشعات  اورانیوم  بکار رفته در گلوله های ضد تانک  تشخیص داد و بعد از آن هیچ راهی برای پرده پوشی باقی نماند و ماموران تحقیق و کارشناسان امر و سرانجام مقامات رسمی اعتراف کردند که از گلوله هایی با سوخت  اورانیوم  برعلیه تانکهای عراقی استفاده شده  و حتی بمبی که  10 متر در بتنهای  پناهگاه بغداد نفوذ کرده بود بمب  اورانیومی بوده است.

سی ان ان نگفت که بسیاری از همین افرادی که امروزه تروریستهای  القاعده نام گرفته اند   از سوی رئیس جمهور ریگان و بوش پدر مدال قهرمانی گرفته اند نمونه آن علی محمد یکی از افراد ارتش آمریکا  است که هم اکنون بجرم دلسوزی برای القاعده  در آمریکا زندانی است و لقب قهرمانی نیز از وی سلب شده است. او در افغانستان مامور آموزش افراد القاعده بود و به همین دلیل مدال گرفته بود .

سی ان ان و ستاره دنباله دارش بنام امانپور نگفت که  چرا برژنسکی در سال 1985 گفته بود مجاهدین فرشتگانی هستند که برای پشتیبانی از  آمریکا  در نابودی امپراتوری شر فرستاده شده اند. او همچنین نگفت که گلبد الدین حکمتیار که امروزه بازوی القاعده است بیشترین حمایت  تسلیحاتی را از آمریکا دریافت می کرد و از جمله موشکهای استینگر در آن زمان به این گروه تحویل شده بود و نه به گروه شاه مسعود و بعد از فروپاشی شوروی آمریکا  حاضر شد موشکهای باقی مانده را هر فروند به مبلغ سیصد هزار دلار باز خرید نماید  .

حکمتیار همان فردی است که پس از پیروزی مجاهدین و فتح کابل  به چیزی کمتر از ریاست جمهوری و یا نخست وزیری قانع نبود و برای این منظور جنگ داخلی را شروع کرد و هزاران راکت به مرکز کابل انداخت  و 2000 نفر را بقتل رساند تا به  کرسی ریاست  دست یابد. حکمتیار همان زمان نیروهای عرب افغان را تحت رهبری خود داشت و علاوه بر کمکهایی که از عربستان و آمریکا می گرفت کشت خشخاش نیز در مناطق تحت نفوذ او انجام می شد و صادرات آن از طریق پاکستان در انحصار وی قرار داشت و مقامات پاکستان  و امریکا نیز در عبور بی ضرر این مواد از خاک خودشان نظارت و پشتیبانی می کردند.

Made in USA  ساخت آمریکا

سی ان ان نگفت که بدون حمایت های لجستیکی و پشتیبانی مالی و اطلاعاتی آمریکا القاعده هرگز نمی توانست به تشکیلاتی قدرتمند و بین المللی تبدیل شود. ویلیام کیسی رهبر سیا  شخصا  در سال  1986  یکی از مدیران ISI   را مامور کرد تا داوطلبان نخبه  را از کمپ های آموزشی پاکستان شناسایی و برای آموزش به کمپ پیری مرکز سری سیا در ورجینیا و در کمپ بروکلین در نیویورک منتقل سازد  در این  دو کمپ  صدها جوان مصری، پاکستانی،  سعودی ،  یمنی،  اردنی و …  حتی آمریکایی ، اموزشهای ویژه  و حتی آموزش ساخت و استفاده از سلاحهای شیمایی و ش. م. ر . دیدند  و بیشتر آنها پس از آموزش به جلال آباد اعزام می شدند. حکمتیار نیز ضمن بازدید از این دو کمپ بر آموزش آنها نظارت کرده بود . تام کیروی یک مامور انگلیسی که به مجاهدین آموزش می داده است  به آبزرور شماره 13  اوت می گوید تمام چیزهایی که ما به آنها آموزش دادیم که علیه شهرهای بزرگ شوروی و علیه شهروندان و  منافع شوروی بکار گیرند هم اکنون آنها علیه خودمان بکار می گیرند.

 

از سال 1982 تا 1990 بیشتر از 30 هزار داوطلب از 25 کشور دنیا وارد پاکستان شدند و پس از طی دوره های لازم  که عموما افسرانی از پاکستان و آمریکا آنها را هدایت می کرد عازم جبهه می شدند در این میان بیت انصار پیشاور و دفتر خدمات رسانی ( MAK ) بن لادن نقش واسطه را انجام می داد. این دفتر نقطه اتصال ماموران سیا و آی سی آ و مجاهدین بود.

این دو سازمان اطلاعاتی آمریکا بهترین دوستان دفتر خدمات رسانی و گروه سلفی بودند. در سال 1985 ترکی فیصل رئیس کل استخبارات عربستان به همراه کمک قابل توجه مالی و لجستیکی به پیشاور رفت و ضمن ملاقات با بن لادن کمبودها و نیازمندی های آنها را به مقامات عربستان برای تصویب بودجه کمکی گزارش نمود

بنظر ماموران سیا در آن دوره  بهترین دوستان آمریکا سلفی هستند و نه  ناسیونالیستها و ملی گراهای مذهبی  زیرا سلفی ها با تمام وجود اعتقاد به نابودی کمونیسم دارند اما ملی گراها فقط می خواهند کشورشان را از سلطه کمونیزم برهانند و بعد از آن  ماموریت خود را خاتمه یافته می دانند. این نوع بینش،  سلفی ها و آمریکایی ها را به قوی ترین متحدین تبدیل کرد.  موسسات مالی و تجاری بن لادن بزرگترین سودهای تاریخ خود را در دهه 80 میلادی بدلیل حمایت کاخ سفید بدست آورد . بن لادن حتی شریک تجاری بوش پدر و پسر بود.

رابین کوک وزیر  در کابینه انگلیس طی مصاحبه ای به گاردین می گوید غرب باید اعتراف کند که مقصر است و در جنایت القاعده  سهیم است  دشمنی با بلوک شرق ما را کور کرده بود فقط به ک.تاه مدت فکر کرده بودیم .

برژینسکی می گوید برای ما مهم آزاد سازی اروپای شرقی و فروپاشی شوروی بود با طالبان و القاعده  نیز سر فرصت می شد معامله کرد. میلت بیردن رئیس سازمان سیا در پاکستان(بین سالهای 1986تا 1989 )  به مجله نیویورکر 24 ژانویه 200 گفته است « بله ما می دانستیم که برای بن لادن ماهانه بطور متوسط 25 تا 20 میلیون دلار پول از خلیج فارس می رسید او به پول ما نیاز نداشت اما تجهیزات ما برای او کارساز بود .  سیا بطور کامل از فعالیتهای MAK  و دفتر بیت انصار آگاه بود .»

 

رئیس جمهور پاکستان اخیرا در پاسخ به این اتهام آمریکا و انگلیس که « هرجا عملیات تروریستی انجام می شود سرنخهایی و حلقه وصلی بین آن و پاکستان وجود دارد از انفجارهای  کنیا و تانزانیا  تا نیویورک ،  لندن، مادرید و بمبی ای  » چنین پاسخ داده است :

مشکل به زمانی برمی گردد که بین 20 تا 30 هزار جنگجو برای مبارزه با کمونیزم وارد پاکستان شدند و شبکه مساعدت و سازماندهی آنها در پاکستان انجام گرفت  و ما در مسلح کردن و پشتیبانی مالی آنها نقش نداشتیم ( یعنی خود شما آمریکایی ها و انگلیسی ها همه کاره بودید)  ژنرال طلعت مسعود نیز در توجیه  وجود سرنخ های تروریستی می گوید : ما وارث بقایای و تبعات  دوره جهاد با شوروی  هستیم.

آیا واقعا نحسی امپراتوری شر  دامن غرب را هم گرفته است و یا غرب قصاص جنایات و مظالم  خود را می پردازد؟ بن لادن می گوید ما با آمریکا می جنگیم چون حکومت جنایتکاری است  ما بر امپراتوری شر ( شوروی)  پیروز شدیم و به یاری خداوند بر شیطان بزرگ آمریکا نیز پیروز خواهعیم شد. آمریکا و القاعده هر دو به مصادره افتخارات ناشی از فروپاشی شوروی پرداخته اند . هنگامیکه شوروی فرو پاشید آمریکا افتخارات  این پیروزی را بطور تام و تمام از آن خود دانست و پشیزی هم برای مجاهدین و القاعده و دیگران قائل نشد در تمام فیلم های سینمایی که راجع به جنگ افغانستان ساخته شد حتی یک عرب وجود ندارد قهرمانها همگی یا آمریکایی هستند و یا مجاهدین افغان که فقط به عنوان راه بلدهایی البته نادان ، احمق و تند خو ،  کماندو های آمریکایی را راهنمایی می کنند؟ و این کماندو ها هستند که همه جا دشمنان خود را با زرنگی نابود می کنند  و اصلا حتی زخمی هم بر نمی دارند  و همیشه پیروز فیلم هستند اگر هم فردی  از همراهان کماندوهای آمریکایی کشته می شود همان رابلد های محلی هستند که بدلیل عدم توجه به فرامین آمریکایی ها کشته می شوند  و این   مصادره  افتخارات پیروزی و انحصار طلبی آمریکا خود آغاز بروز سوء ظن میان این دو طایفه بود .

پایان ماه عسل آمریکایی ها و افراد بیت انصار

آمریکا تصور می کرد که می تواند از نیروهای القاعده همانند دستمال کاغذی استفاده  کند و بعد هم  کار آنها را تمام خواهد کرد اما القاعده دست آمریکایی ها را خواندند.   پس سهم ما از پیروزی چیست؟ افراد القاعده  هنگام خروج شوروی از افغانستان  به کشورهای خود بازگشتند و در میان توده های مردم از آنها همچون قهرمان استقبال شد اما دولتمردان هیچ سهمی برای آنها قائل نشدند . در عربستان دولت به درخواستهای اسامه بن لادن برای بکارگیری نیروهایش  بجای تفنگداران آمریکا دست رد زد  و 450 هزار تفنگدار آمریکایی را به سرزمین خود راه داد. غربی ها حاضر نشدند به  آنها  در آزادسازی کویت نقشی بدهند. آمریکایی ها از این به بعد بجای عبارت مبارزان راه آزادی که بیشتر از 10 سال آن را در رسانه های غربی برای نامیدن جنگجویان افغانستان بکار می بردند عبارت نوساز« عرب افغان»  را رایج ساختند.  باقی ماندن تفنگداران آمریکایی ( پس از آزاد سازی کویت)  در عربستان  ناراحتی گروه بن لادن( عرب افغان )  را به همراه داشت   این گروه تهدید کرد که اگر آمریکایی ها از سرزمین وحی بیرون نروند علیه آنها اعلام جنگ خواهد کرد  نه دولت عربستان و نه آمریکا هیچگونه اهمیتی برای این تهدید ها قائل نشدند. حتی وقتی  انفجار ظهران 1996  صورت گرفت آمریکایی ها این انفجار را به ایران نسبت دادند و به هیچ عنوان حاضر نبودند بپذیرند که القاعده حاضر به  انجام خرابکاری علیه آمریکا است اما خود سعودی ها از متهم کردن ایران امتناع ورزیدند و به گروه بن لادن مظنون شدند  دولت سعودی ثروت بن لادن را بلوکه کرد و در سال 1994  ملیت سعودی را از وی سلب نمود بن لادن در این زمان در سودان بسر می برد و دویست میلیون دلار در آنجا سرمایه گذاری کرده بود  در سال 1996 بدنبال انفجار در ظهران بن لادن مجبور شد سودان را به مقصد افغانستان ترک کند او به طالبان که به تازگی کابل را بتصرف در آورده بودند پیوست  و به یک تندروی افراطی علی آمریکا تبدیل شد .  1998  انفجار همزمان سفارت آمریکا در کنیا و تانزانیا رویداد  اما حتی در این زمان نیز هنوز ماموران سیا و دوستان سابق بیت انصار حاضر نبودند که  دوستان القاعده ای خود را متهم کنند بلافاصله آنها حزب الله را مسئول شناختند  اما وزارت خارجه آمریکا،  سیا را متهم به بی کفایتی نمود و راسا القاعده را مسئول شناخت. کسانی مانند سناتور اورین که از دوستان القاعده بود و کنیسترانو که از سال 19984 مسئول پشتیبانی مالی و تدارکاتی برای مجاهدین بود  حاضر به قبول این موضوع نبود که القاعده  دشمن آمریکا است . ولی  سازمان سیا و اف بی ای نیز یک هفته بعد تائید کردند که کار کار القاعده است و القاعده به دشمن آمریکا تبدیل شده است. دو هفته بعد کلینتون دستور حمله موشکی به مقر القاعده در خوست و یک مرکز صنعتی  در خارطوم را صادر نمود.  کلینتون برخلاف ریگان و بوش پدر  چندان از طالبان و القاعده خوشش نمی آمد و آنها را نیروهای ارتجاعی می دانست که نمی توانند دوستان خوبی برای آمریکا باشند.

واقعیت این است که بن لادن در میان مسلمانان  نتنها در خاورمیانه بلکه حتی در اروپا و آمریکا  نیز طرفدارانی دارد  و اگر جنایتهای بی رحمانه  افراد  تکفیری و گروه زرقاوی   در عراق نبود شاید طرفداران القاعده به مراتب بیشتر از این نیز می شد . اما باید دید چه عواملی باعث ظهور چنین گروههای افراطی شده است آیا آمریکا نمی خواهد به  عواملی  که ریشه در سیستم  و عملکرد آن کشور بویژه در خاورمیانه دارد  اعتراف کند .

نویسنده : محمد عجم ٢٠٠۶

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.