گرسنگی در هند یک میلیارد و دویست میلیونی ریشه کن شده است.
در ایران ، هند کشوری فقیر و بدون جذابیت به حساب می آید. بسیاری از مردم و مسؤولان ما با دیدن عکس های خبری و تصورات ذهنیشان٬ هند را کشوری فقیر و توسعه نیافته میدانند و از طرف دیگر بسیاری از مردم هند با توجه به تبلیغات مسؤولان ما و نفتی بودن کشورمان تصور می کنند ملت ایران، مردمی ثروتمند و مرفه مانند کشورهای عربی هستند و ایران را کشوری توسعه یافته میدانند.
به کشورهایی توسعه یافته میگویند که قادر به تولید مواد غذایی و تولیدات صنعتی مازاد بر مصرف داخلی خود باشند. از طرف دیگر کشورهای توسعه نیافته نیز کشورهایی شناخته میشوند که قادر به تأمین نیازهای مصرفی خود نباشند. یعنی توانمندی صنعتی و اقتصادی لازم برای رفع نیازهای مردم کشورشان را نداشته باشند. اگر نگاهی به تأمین مایحتاج مردم و قدرت خرید آنان در کشور هند بیندازیم به تفاوت تصورات خود با واقعیات موجود پی میبریم. مردم هند هم بهتر است در همان تصور زیبا از مردم و کشور ما باقی بمانند!!
امروز هندوستان کشوری است با قدرت تولید داخلی بسیار بالا که در بسیاری از آمارهای تولید، رتبههای یک رقمی در دنیا دارد. البته این قدرت بالای تولید را تا حدی مرهون خاک حاصلخیز و آب فراوان خود است، اما از یاد نباید برد که هند، صادرات میلیونها تن محصولات کشاورزی و تولیدات صنعتی را پس از تأمین نیاز داخلی خود_ نیاز جمعیتی که یک هفتم جمعیت دنیا هستند- انجام میدهد.
در خصوص اقتصاد و بازار هند در یک جمله میتوان گفت که هندوستان کشوری است که در آن همه چیز از همه نوع و به مقدار بسیار فراوان وجود دارد. رقابت در بازارهای این کشور در جذب مشتری است و نه در تأمین نیازمندی های او. بازارهای این کشور تقریباً هیچگاه با رکود مواجه نیستند.
در رابطه با قدرت خرید مردم میتوان گفت قشر متوسط این کشور که معادل کارمندان ایرانی میشوند، اغلب به راحتی از پس هزینههای معمول زندگی بر میآیند و بسیاری از آنها نیز، قادر به پس انداز حدود یک سوم حقوقشان هستند. با حقوق دو ماهشان میتوانند یک خودروی مناسب دست دوم بخرند و تقریباً هر روز هفته، یک نوع لباس متفاوت میپوشند. البته وجود میلیونها فقیر با درآمد روزانه ی بسیار کم را نباید نادیده گرفت که محصول رشد بالای جمعیت٬ عدم توزیع مناسب ثروت٬ وجود نظام طبقاتی و سواد پایین به خصوص در بین روستاییان این کشور است.
در خصوص نحوهی تأمین بازار، مغازه داران نه فقط برای کالاهای لوکس بلکه خوراکی ها و میوه ها را هم با ترغیب و حتی بزور شما چذب می می کنند مقلا اگر در خیابان از جلوی چند مغازهی مرغ فروشی رد شوید هر یک از فروشندهها با اشاره یا با صدا شما را به طرف خود میکشانند و پس از جذب شما، همان جا مرغ را برایتان ذبح٬ تمییز و قطعه قطعه کرده و با احترام تحویل شما میدهند.
گرچه مقداری در رعایت بهداشت مشکل دارند. در خصوص میوه و سبزی٬ در تمام فصول سال؛ چه فصل سرما و چه فصل گرما، آن قدر فراوانی وجود دارد که شما میمانید چه میوهای برای خرید انتخاب کنید. مشتری هم حق هر نوع ناز کشیدنی دارد. در واقع این تولید و فراوانی، مازاد بر تقاضا است و همیشه حق را به مشتری میدهد. این قضیه نه تنها برای مرغ و میوه بلکه برای تمامی اجناس صدق پیدا میکند.
داروخانهها مانند سوپرمارکت فراوان هستند و هیچ مشکلی در تأمین دارو وجود ندارد. گوشت علاوه بر تأمین نیاز داخلی٬ کامیون کامیون و کشتی کشتی به کشورهای مختلف از جمله ایران صادر میشود. جالب است با این که هند وارد کنندهی نفت و گاز است، اما هیچگاه کمبودی در تأمین سوخت مورد نیاز مردم وجود نداشته است و اصولاً چیزی به نام صف بنزین و گاز در این کشور معنا ندارد. کلید این فراوانی نعمت در هند، در تولید فراوان، خارج بودن دست دولت از سیستم تهیه و توزیع و اصولاً بازار و البته مدیریت صحیح ادارهی اقتصاد کشور است.
جالب است بدانید با وجود خصوصی بودن اقتصاد در هند٬ رسانهها و افکار عمومی این کشور، آن قدر نسبت به مسألهی اقتصاد و معیشت مردم حساس هستند و به بیکفایتی دولت در تنظیم بازار و نظارت بر قیمتها واکنش نشان میدهند که یکی از دولت های این کشور در سال های گذشته، فقط و فقط به دلیل گران شدن پیاز در مملکت، سقوط کرد و مجبور شد قدرت را به گروه دیگری واگذار کند.
در کشورهایی با سیستم بازار آزاد و اقتصاد مبنی بر تولید٬ دولت فقط نقش تأمین زیرساختها و حمایت از تولید را دارد و مابقی امور در دست بخش خصوصی و مردم است. دولت و حاکمیت در اموری مانند بازار و واردات کالاهای مردم دخالت مستقیمی ندارند و مردم نیز در مسایل جزئی و روزمره و کمبودهای موردی، کاری به دولت ندارند؛ به طوری که خصوصی سازی اقتصاد و وجود بازار آزاد و رقابتی، همه چیز را از انحصار دولتها خارج کرده است و مردم با هر کمبود و یا نارساییای در مقابل نظام و حاکمیت قرار نمیگیرند. اما در کشور ما که گفته میشود ۸۵ درصد اقتصادش دولتی -و متأسفانه رانتی است- و دولت خودش را مسؤول تهیه، توزیع و تنظیم بازار و مایحتاج مردم میداند٬ مردم نیز به تبع، با گرانی سوخت و وجود صف خرید سیلندر گاز٬ گرانی خودرو و کمبود شیر خشک بچه و با هر فشار و کمبودی در زندگی روزمرهشان، آن را نشانهی بیکفایتی مسؤولان و مدیریت نادرست دانسته و دولت را مقصر میدانند و به طور ذهنی یا کلامی و خواسته یا ناخواسته در مقابل دولت و نظام قرار گرفته و اعتمادشان را به مسؤولان از دست میدهند.
قابل ذکر است کشوری مانند هند که دروازههای اقتصادش را بر روی سرمایهگذاری خارجی باز و از این راه میلیونها فرصت شغلی برای مردمش ایجاد نموده، سیاست خارجیاش را نیز به گونهای تنظیم کرده که به جز پاکستان (که خود کشوری مسألهدار است) با هیچ کشوری در دنیا مشکل حاد سیاسی ندارد; بطوری که از یک سو جزء دوستان منطقهای آمریکا محسوب میشود و از سوی دیگر روابط محکم و دیرینهای با روسیه، رقیب آمریکا دارد. با ایران یار غار است و جزء معدود خریداران نفت ایران در شرایط سخت تحریم به شمار میرود و همزمان بیش ترین خریدهای تسلیحاتیاش را از اسراییل انجام میدهد و با عربستان و جهان عرب نیز روابط بسیار حسنهای دارد. سفارت فلسطین در دهلی نو مستقر است و کارکنانش در کنفرانسهای حمایت از فلسطین که در دانشگاه های این کشور برگزار میشود، برای آرمان مردم فلسطین و علیه اسراییل سخنرانی میکنند. تنها رقیب منطقهای هند، چین است که با هم رقابت اقتصادی و مقداری اختلاف مرزی دارند که آن هم مانعی برای روابط حسنه دو کشور نشده است. شاید از نظر برخیها، این نوع سیاست، نوعی نفاق بین المللی محسوب شود، اما در عرف بین الملل به آن میگویند سیاست خارجی موفق بر اساس منافع ملی؛ یعنی تنظیم رابطه با جهان خارج به گونهای که کشور، کم ترین مخالف یا دشمنی داشته باشد، هیچ تهدیدی متوجه مملکت نشود و منافع سیاسی و اقتصادی ملت نیز تأمین بشود. هند با سیاست خارجی موفق و تعامل مناسبش با قدرت های بزرگ جهان توانست برنامههای هستهایش را هم با موفقیت به سرانجام برساند، بدون این که در گرداب تحریم های کمرشکن اقتصادی بیافتد. در داخل کشور نیز، اقلیت های قومی و مذهبیاش را با دادن حقوقشان راضی نگه داشته و آرامش نسبی داخلی را که نیازمند سرمایهگذاری و توسعهی اقتصادی است، فراهم کرده است.
اما متأسفانه کشور ما در یک سال گذشته با افزایش تحریم های بین المللی و برخی سیاست های اشتباه داخلی با بحران اقتصادی و گرانی افسار گسیخته ای مواجه بوده است. از آن جایی که کلید حل مسایل اقتصادی، در سیاست خارجی مناسب و داد و ستد گسترده و پایاپای با جهان خارج است٬ اگر مسایل اساسی سیاسی و اقتصادی کشور -چون تنشزدایی در عرصهی بینالمللی٬ بهبود روابط با کشورهای بزرگ و تأثیرگذار در عرصهی جهانی٬ الحاق به سازمان تجارت جهانی و تجارت آزاد و رقابتی٬ حمایت از تولید داخلی اما نه با شعار و وعده و وعید٬ کوتاه کردن دست رانتخواران٬ دلالان و مفسدان اقتصادی از اقتصاد و جایگزینی اقتصاد تولیدی و توریسم به جای اقتصاد تکمحصولی نفتی- حل شود، مسایل پیش پا افتادهای چون تأمین مرغ یخ زده و میوه و آجیل شب عید، خود به خود حل میشود و آن وقت مقامات بلند پایهی استانی و کشوری، بهجای خوشحالی از اعلام تأمین سیب و پرتقال شب عید مردم در رسانهی ملی٬ میتوانند خبر راه اندازی کارخانههای تولید و بستهبندی و صادرات میوه و خشکبار به کشورهای خارجی٬ ورود میلیونها گردشگر به کشور و رونق صنعت هتل داری و حمل و نقل٬ جذب سرمایهگذاری های بزرگ و چند میلیارد دلاری -با توجه به وجود پتانسیل آن در کشور- را بدهند.
ختم کلام این که به نظر میرسد بهتر است برای رها شدن از اقتصاد کهنه و بیرونق دولتی، مسؤولان کشور، هرچه سریعتر نسبت به خصوصی سازی اقتصاد و خدمات عمومی و آزاد و رقابتی کردن بازار با نظارت شوراهای صنفی اقدام کنند و خود به برنامهریزیهای کلان کشوری – مانند تسهیل جذب سرمایهگذاری خارجی، ایجاد اشتغال و یافتن راه های خروج از بحران تحریم ها٬ توسعهی صنعت توریسم و کاهش وابستگی شدید به درآمدهای نفتی و گسترش عدالت و خدمات رسانی برابر به تمامی مناطق کشور و رسیدگی به اقوام و اقلیتها٬ استفادهی بهینه از فرصتهای تجارت مرزی و کاهش تهدیدات داخلی- بپردازند.
آخرین دیدگاهها