از این مقطع به بعد دستور اکید فرماندهی معظم کل قوا به نهادهای ذی صلاح موثر واقع شد و با هوشیاری نهادهای امنیتی و اطلاعاتی باندی مخوف کشف شد. این باند طی سالها با استفاده از موقعیت ویژه خود مبادرت به انواع فعالیت های غیرقانونی در کردستان و بویژه شهرستان مریوان مبادرت می کرد.

سر دسته این باند از اعضای یک نهاد مهم نظامی بود که با سواستفاده از موقعیت اش سال ها تحت لوای مبارزه با گروهک تروریستی پژاک در منطقه فعال مایشا بود. ظاهرا به طمع برخورداری از پاداشی که بابت تحویل اجساد اعضای گروهک تروریستی پژاک نصیب وی و همدستانش می شود، سوگند وفاداری اش به نظام و انقلاب را از یاد برد و به لباس مقدس سربازی خیانت کرد.

تعداد بسیاری از هموطنان کُرد را با توجه به اطلاع قبلی از وضعیت شان مبنی بر اینکه خانواده های شان اغلب روستایی بوده و نمی توانند پیگیر وضعیت شان باشند مورد شناسایی قرار داده به قتل می رساند و لباس مخصوص چریکی بر تن قربانیان بیگناه کرده تحویل می داد تا لیاقت و توانایی اش در مبارزه با تروریست ها در منطقه را به اثبات برساند.

سرهنگ ه-ب با استفاده شهرتی که در این پیوند به هم می زند دستی فراخ برای انجام هرگونه فعالیت خلاف قانون از جمله قاچاق کالا و انسان،تجاوز و… پیدا می کند.

از روزی که مردم به مقام معظم رهبری پناه می برند و با دستور اکید ایشان برای روشن شدن ابعاد ماجرای مفقود شدن حدود سیصد نفر یکسالی می گذرد تا بالاخره صیاد خود توسط عدالت صید و در دادگاه نظامی به اعدام محکوم می شود. برخی از شنیده ها حاکیست «عبدالله خان» (نام مستعار سر دسته باند مخوف) در قتل فرزند امام جمعه مریوان نیز دست داشته است.  از سال 89 تا نوزده مهرماه وی در انتظار اجرای حکم اعدام بود و پس از طی مراحل دادرسی عاقبت شخصی که سال ها در منطقه وحشت می پراکند خود در سحرگاه با وحشت از مرگ به دار مکافات آویخته شد.

هنوز مقام های ارشدتر و مسوولان درباره ابعاد ماجرا بنا به دلایل امنیتی و حساسیت منطقه اظهار نظر رسمی نکرده اند و اطلاعات حاصله از برخی خانواده های داغدیده بدست آمده است. دولت پرداخت دیه به خانواده های قربانیان بر عهده گرفته است اما هنوز برخی از خانواده های داغدار خواستار روشن تر شدن ابعاد ماجرا و تحویل اجساد عزیزان شان هستند.