هميت ژئوپليتيكي و اقتصادی خليج فارس | پژوهشهای ایرانی

هميت ژئوپليتيكي و اقتصادی خليج فارس

عنوان : اهميت اقتصادي و ژئو پوليتيك خليج فارس
نویسنده : کرامت الله زیاری ، معصوم دوستی ، مریم بیرانوندزاده  
کلیدواژه : جهان اسلام، خلیج فارس، تنگه هرمز، اهمیت استراتژیکی، همگرایی منطقه¬ای  
توضیحات :  
 چکیدهpersian gulf rashtrapati.parssea
اهميت ژئوپليتيكي و اقتصادی خليج فارس در عصر حاضر به خاطر سه عامل موقعيت جغرافيايي، بازار صدوركالا، سرمايه و تجهيزات نظامي و ذخاير عظيم نفت و گاز است كه سه قاره اروپا، آفريقا و آسيا را به هم پيوند مي دهد. در واقع خلیج فارس گلوگاه حساس سیاسی و حیاتی ایران، در جنگهای پرتحرک سیاست و اقتصاد در دنیای گذشته و حال نقش ارزنده و فعالی را ایفا کرده و می کند و در حوزه استراتژیک دنیای امروز شاهد چالش های بزرگی است که این منطقه به دلیل اهمیت آبراهی و سوق الجیشی می تواند در تحولات آینده جهان کاملاً اثرگذار باشد. اهمیت خلیج فارس به جهت ارتباط آن از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و جهان است که با توجه به شاخص های اقتصادی- سیاسی و ارتباطی، استراتژی ترین نقطه دنیا است.از طرف دیگر خليج فارس در قلب جهان اسلام قرار دارد و در این منطقه نوعی خیزش و بیداری ملتهای اسلامی که از دهه پایانی قرن 20 شروع و تا کنون نیز ادامه دارد خلیج فارس را در کانون این مباحث قرار داده است. روش بررسی در این مقاله توصیفی- تحلیلی است. این مقاله در پی آن است که به بررسی اهمیت اقتصادی، ژئوپولوتیکی خلیج فارس بپردازد و همچنین آیا این منطقه می توانند در همگرایی کشورهای منطقه موثر باشند یا خیر؟ نتایج بررسی ها نشان می دهد که اهمیت و حساسیت خلیج فارس، با توجه به ابعاد اقتصادی، سیاسی ،تجاری و ارتباطی در پهنه گیتی یگانه است به طوریکه مسائل فوق بخشی از ویژگیهای حیاتی و تأثیر گذار خلیج فارس بر فرآیندهای جهانی منطقه ای و جهان اسلام به شمار می¬رود به گونه ای که این عوامل در خلیج فارس می توانند در همگرایی جهان اسلام نقش تعیین کننده ای داشته باشند. 
كليد واژگان: جهان اسلام، خلیج فارس، تنگه هرمز، اهمیت استراتژیکی، همگرایی منطقه¬ای.
مقدمه
اهمیت ژئوپولتیکی خلیج فارس و کشورهای همجوار در معادلات سیاسی جهان امروز از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند، این اهمیت به لحاظ ژئواستراتژی، ژئواکونومیک و ژئوکالچر می باشد. در حوزه استراتژیک دنیای امروز شاهد چالش های بزرگی است که منطقه خلیج فارس به دلیل اهمیت سوق الجیشی می تواند در تحولات آینده جهان کاملاً اثر گذار باشد. در حوزه اقتصاد وجود ذخایر عظیم نفتی در این حوزه و نیاز روزافزون جهان به این ماده حیاتی بر اهمیت نقش این منطقه بر معادلات سیاسی جهان می افزاید، از طرفی دیگر نوعی خیزش و بیداری ملت های اسلامی که از دهه های پایانی قرن بیستم شروع و تاکنون نیز ادامه دارد خلیج فارس را در کانون این مباحث قرار داده است. مسائل فوق که بخشی از ویژگیهای حیاتی و تأثیر گذار حوزه خلیج فارس بر فرآیندهای جهانی منطقه ای و جهان اسلام به شمار می رود همه در اختیار شش کشور شورای همکاری خلیج فارس به اضافه ایران و عراق است. در این مقاله سعی شده است که به طور کلی ابتدا به بررسی اهمیت اقتصادی، ژئوپولوتیکی و ایدئولوژیکی خلیج فارس پرداخته شود. به طوری که مسائل فوق بخشی از ویژگیهای حیاتی و تأثیر گذار خلیج فارس بر فرآیندهای جهانی منطقه ای و جهان اسلام به شمار می رود. 
عواملی که خلیج فارس را به عنوان یک واحد جغرافیایی معرفی می کند بسیار گسترده است که به طور اجمالی این عوامل بررسی می شود.
پيشينه 
درآثار همه جغرافي‌دانان يونان باستان ازجمله طالس، بطلميوس، ‌آناكسي ماندر، اراتوستن و مخصوصاً استرابون ـ كه مقارن ميلاد مسيح مي‌زيست و به پدر علم جغرافيا معروف بود ـ‌ در ميان درياهاي جهان نام «خليج فارس» ديده مي‌شود(استخري، 1347: 21). يونانيان درياهاي جهان را به يك اقيانوس عظيم كه بر دنيا احاطه دارد و چهار درياي منشعب از آن تقسيم كردند(اطلس،1349: 4) كه عبارتند از: درياي متوسط يا خليج روم (مديترانه امروزي)، درياي خزر، خليج عربي، خليج فارس(ابن حوقل، 1345: 37). در منابع تاریخی و جغرافیای تاریخی جهان باستان و به ویژه در نوشته های لاتینی واژه هایی چون Lecus Persicus)دریای پارس) یا Mare Persicum (دریاچه پارس) به کرات به کار برده شده است و مراد تنها خلیج فارس است (خدادادیان، 1384: 263). بطلمیوس که از جغرافیدانان و منجمین یونانی به شمار می آمد طبق عقاید اراتوستن از عالم نقشه ای تهیه نمود که خلیج فارس را بر روی آن به نام سینوس پرسیکوس مشخص نموده است(رامشت، 1366: 5). خلیج فارس در قبل از اسلام شاهراه تجارتی بین النهرین و سرزمین های جنوب عربستان و هندوستان به شمار می آمد. در زمان ساسانیان و در نخستین قرن هایی که اسلام راه یافته بود خلیج فارس مرکز بازرگانی بین المللی بزرگی به شمار می رفت( معتکف و اسفندیاری، 1384: 212).
در قرن سوم و چهارم هجری تجارت در خلیج فارس به بالاترین درجه پیشرفت خود رسیده بود بندر سیراف مهمترین مرکز تجارت مروارید به شمار می رفت و مسافرانی که به این بندر می آمدند از ثروت این شهر در تعجب بودند.
مواد و روشها 
نوع تحقيق كاربردي است و روش بررسي توصيفي- تحليلي و تاريخي است. همچنين شيوه گردآوري اطلاعات به صورت کتابخانه‌اي است.
خلیج فارس
خلیج فارس قسمتی از اقیانوس یا دریاست که کمابیش در خشکی پیشرفته است (کاره، 1368: 36). مساحت آن نزدیک به 240000 کیلومتر مربع طول 800-850 کیلومتر بیشترین عرض 375 کیلومتر و دارای بیش از 130 جزیره که بزرگترین آنها قشم، بوبیان، بحرین، لاوان و کیش و … می باشد (تقدیسی، 1384: 174). مساحت حوزه آبخیز آبریزهای منتهی به خلیج فارس حدود 350000 کیلومتر مربع است (اهلرز، 1365: 150). آب های خلیج فارس بسیار شور است چون شرایط اقلیمی برای افزایش درجه شوری مناسب است اگر چه آب های اروند رود و کارون باعث کاهش آن می شود ( جداری، 1369: 66). همچنین خلیج فارس 062/0 درصد آب های سطح کره زمین را شامل می شود. خط القعر ناودیس خلیج فارس نزدیک سواحل ایران است که پس از عبور از مابین جزایر تنب و فارو در منطقه هرمز به سمت ساحل شبه الجزیره مسندام کشیده می شود( حافظ نیا، 1372: 17). 
چنانچه به مرکزیت خلیج فارس دایره ای به شعاع 10000 کیلومتر ترسیم نماییم چهار قاره جهان (آسیا، اروپا، آفریقا و استرالیا) در شعاع این دایره قرار می گیرند و تنها قاره ای که در ماوراء شعاع این دایره قرار دارد، آمریکاست. بنابراین خلیج فارس را می توان همان مکان مرکزی خشکی ها مذکور به جز آمریکا دانست، که می تواند به عنوان هارتلند بیش از 080/0 جمعیت جهان محسوب گردد. مدار رأش سرطان از جنوب و مدار 30 درجه شمالی از شمالی ترین بخش خلیج فارس می گذرد. بنابراین خلیج فارس روی کمربند خشک و بیابانی نیمکره شمالی که وسیع ترین و خشک ترین بیابانهای جهان را فرا گرفته، قرار دارد. نتیجه چنین شرایطی این است که خلیج فارس دریای است بدون یخبندان و آرام به لحاظ شرایط جوی، به عبارتی طوفان های دریایی که خطری برای کشتی رانی محسوب می گردد، تقریباً نادر و کمیاب است. این وضعیت سبب شده است که رفت و آمد کشتی ها و دیگر شناورها در تمام طول سال با آرامش و امنیت صورت گیرد و نقش موثری در داد و ستد یا تجارت منطقه ای و جهانی بازی کند. شاید بتوان گفت یکی از نیکبختی هایی که شامل ایران گردیده است قرار گرفتن در جوار خلیج فارس می باشد(دری، 1384: 527). این خلیج چون پیشرفتگی آن در خاک فارس بیشتر از جاهای دیگر است و مالکیت آن از قدیمی ترین ازمنه با دولت و ملت ایران بوده، لذا به خلیج فارس مشهور است (بیک محمدی، 1377: 167).
اهميت خليج فارس به چهار عامل بستگي دارد 
موقعیت جغرافیایی
خليج فارس محور ارتباط بين اروپا، آفريقا، آسياي جنوبي و جنوب شرقي است و از نظر استراتژيك، در منطقه خاورميانه، به عنوان مهمترين مركز ارتباطي ميان سه قاره است و بخشي از يك سيستم ارتباطي را كه درياي مديترانه ودرياي سرخ، اقيانوس هند،اقيانوس كبير و اقيانوس اطلس را به هم مي پيوندد تشكيل مي دهد(حافظ نيا، 1384: 20). از طرف ديگر خليج فارس و تنگه هرمز، كشورهاي حاشيه خود را با اقيانوس هند مرتبط مي كند، كه اين امر باعث شده به صورت يك منطقه عملياتي، در استراتژيهاي نظامي، مورد توجه قرار گيرد(عزتي، 1366: 144). مسیر خلیج فارس برای ارتباط های جهانی و تجارت بین غرب و شرق یا اروپا و قفقاز از یک طرف و شرق و جنوب آسیا از طرف دیگر نزدیک ترین راه است و در واقع کانون عمده جمعیتی و صنعتی جهان را به یکدیگر وصل می کند به همین لحاظ است که صحبت از احیای جاده ابریشم در مسیر خشکی از سواحل خلیج مطرح می شود و یکی از پرترافیک ترین مسیرهای آبی و هوایی جهان است.
نفت و گاز 
خلیج فارس مهمترین مرکز حساس و ثروت زای کشور می باشد و همین کرانه های شرربار خلیج فارس و همین آبهای شور دریاست که سیل ثروت را به سوی جامعه ما سرازیر خواهد کرد (مدنی، 1357: 9). خليج فارس به عنوان مهمترين مخزن نفتي جهان، نقش تعيين كننده اي در سرنوشت اقتصاد جهان دارد، ذخيره نفتي خليج فارس در سال 1988 برابر با 649 هزار و 655 ميليون بشكه برآورد شده است كه معادل 5/65 درصد ذخاير كل جهان است، در سال 1987،ذخيره گاز آن را نيز 17/31010ميليارد متر مكعب برآورد كرده است.
بازار مصرف
جمعيت حدود يكصد ميليون نفري حوزه خليج فارس كه مشمول درآمدهاي نفتي مي شوند، بازار مصرف خوبي براي كشورهاي صنعتي غربند در نتيجه براي تصرف اين بازار و جذب دلارهاي نفتي آن، بين قدرتهاي اقتصادي غرب چون آمريكا، ژاپن، انگليس، فرانسه و آلمان غربي رقابت هايي وجود دارد(حافظ نيا، 1381: 25).
نقش فرهنگي و ايدئولوژيكي
خلیج فارس جدا از جنبه های ارتباطی، تجاری، سیاسی و … از لحاظ دینی نیز مظهر پیدایش دین اسلام بوده است( حافظ نیا، 1372: 25). خليج فارس در قلب جهان اسلام قرار دارد و فاصله آن با كرانه هاي شرقي و غربي دنياي اسلام، تقريباً برابر است. اين منطقه كانون ظهور و پخش دين مبين اسلام بوده و از اين منطقه انديشه اسلامي به غرب و شرق و حتي امريكا منتشر شده است. حال به طور اجمال به بررسی عواملی که باعث همگرایی و واگرایی در منطقه می شود می پردازیم.
عوامل همگرایی 
اسلام 
اسلام به عنوان یک اعتقاد مدعی ارائه راه نجات و رستگاری بشریت است و برنامه کامل برای اداره جامعه بشری را در خود دارد. اصولاً اسلام یک دین اجتماعی است منشأ و خواستگاه اولیه این دین، خلیج فارس است و نخستین جایگاه آن نیز سرزمین های مجاور خلیج فارس بود که تا امروز نیز اکثریت ساکنان سرزمینهای خلیج فارس مسلمان هستند و دین رسمی همه هشت کشور، اسلام است و همه حکومتهای این حوزه پایبندی خود را به اسلام اعلام می نمایند و لذا مشروعیت خود را از راه دین به دست می آورند، بنابراین یک ایدئولوژي مشترک در میان همه کشورها و جوامع خلیج فارس وجود دارد که اختلافات قومی، قبیله ای، نژادی و حتی جغرافیایی را به رسمیت نمی شناسد و بحث امت را پیش می کشد و می تواند اساسی ترین و پایدارترین عامل وحدت و همگرایی باشد که این مهم نیازمند هزینه است. گفتگوی نخبگان، دست برداشتن از ادعاهای برتری جویانه نسبت به یکدیگر، اعتقاد به هم، کنار گذاشتن سوءظن ها، خود را مسلمان تر از دیگری ندانستن، پرهیز از هر گونه اقدامی که شائبه فرقه گرایی را تقویت کند، احترام به اقلیتهای شیعه و سنی و در یک کلام پذیرفتن تساوی بین هم، گام های بلندی است که این کشورها برای وحدت بر مبنای دین می توانند بردارند. در این میان دو کشور بزرگ مقتدر و صاحب نفوذ در این منطقه ایران و عربستان می توانند نقش عمده ای داشته باشند. این دو کشور مرکزی نماد دو مذهب سنی و شیعه در جهان اسلام و منطقه به شمار می آیند که تفاهم و نزدیکی این کشورها با توجه به پارامترهای ذکر شده در فوق حل اختلافات و سوء تفاهمات دیگر کشورهای پیرامون منطقه را به همرا خواهد داشت. در نهایت اینکه دین اسلام پارامترهای مشترک فراوانی را در مقابل پیروان خود قرار داده که با به کارگیری آنها جوامع پیرامون خلیج فارس می توانند زمینه همگرایی و نزدیکی به هم را تجربه و تقویت کنند.
منابع عظیم نفتی و گازی 
بیش از 62 درصد از کل منابع جهانی نفت و نزدیک به 40 درصد از ذخایر جهانی گاز و کمابیش تمام ذخائر مازاد تولید نفت جهان در کشورهای حوزه خلیج فارس قرار دارد. 90 درصد صادرات نفت از راه تنگه هرمز صورت می گیرد و میانگین هزینه تولید نفت در این کشورها پایین ترین هزینه تولید در جهان است. همچنین پیش بینی ها حکایت از آن دارد که سهم خلیج فارس در تولید جهانی نفت خام از 27 درصد در سال 2003 م به 33 درصد در سال 2020 افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر منبع اصلی ثروت همه کشورهای خلیج فارس نفت است. با درک اهمیت آمار فوق و در صورت تشکیل سازمانی از کشورهای این منطقه و تعاملی مثبت با یکدیگر برای حل و فصل احتلافات بر سر میادین مشترک نفت و گاز و سرمایه گذاری های مشترک در تولید و تبادل کارشناس و در نهایت تلاش برای استقلال از نیازمندی به تکنولوژی کشورهای فرامنطقه ای، می توانند مجموعه ای قوی و قطب اقتصادی مطرح در جهان باشند که بی شک نقطه عطف در ایجاد همگرایی منطقه ای خواهد بود.
محیط زیست مشترک
خلیج فارس با وسعتی حدود 232000 کیلومتر مربع (الهی، 12:1368) از دریای خزر کوچکتر و تقریباً نصف وسعت آن است. خلیج فارس یک دریای نیمه بسته است با تبخیر زیاد و واردات محدود آب شیرین به علت وسعت و عمق کمتر، محیط زیست خلیج فارس حتی از مدیترانه هم حساستر است(درایسدل، 1373: 163). آمار، حاکی از آلودگی شدید خلیج فارس و افزایش بیشتر این آلودگی است. به همین دلیل در سال 1978 کلیه کشورهای ساحلی خلیج فارس توافق کردند که طی کنوانسیون منطقه ای کویت به منظور حفظ و حمایت محیط زیست خود به همکاری با یکدیگر بپردازند و به این ترتیب سازمان منطقه ای حمایت زیست دریایی به منظور پیاده کردن برنامه اجرایی در سال 1981م موجودیت یافت(همان: 57). خلیج فارس یکی از منابع مهم تولید ماهی، میگو و مروارید است، مروارید خلیج فارس مرواریدی درخشان و گرانبهاست و میگوهای خلیج فارس نیز از انواع بسیار مرغوب میگو به شمار می آیند. مناطق ساحلی این آبراهه در شرایط رشد سریع شهر نشینی و توسعه صنعتی قرار دارند. 76 درصد نفتکشها از این منطقه به سایر نقاط نفت حمل می-کنند(بهرامپور، 1377: 41) و فعالیت های وابسته به نفت مانند اکتشاف، حفاری، استخراج، پالایش، خطوط انتقال نفت در بستر دریا، بارگیری و حمل و نقل و فعالیتهایی نظیر آن هم منابع بالقوه آلودگی آب خلیج فارس به شمار می¬آیند.
تأمین امنیت خلیج فارس
امنیت در حوزه خلیج فارس زنجیره به هم پیوسته ای است که اگر برای کشوری مفقود شود برای دیگران نیز مشکل آفرین خواهد بود. در حقیقت شعار امنیت برای همه یا برای هیچکس عملاً در خلیج فارس در دهه های گذشته تجربه شده است. بنابراین تأمین امنیت مسئولیتی همگانی است که می تواند به عنوان عامل بسیار مهمی در همگرایی برای صلح عمل نماید. بی شک این امنیت فقط می تواند با مشارکت همه کشورهای منطقه بدون قدرت فرا منطقه ای تحقق یابد.
عوامل واگرایی
اختلافات ایدئولوژیک
اگرچه از دیدگاه دینی همه هشت کشور حوزه خلیج فارس مسلمان هستند، اما متأسفانه بیشترین اختلافات مذهبی دنیای اسلام یعنی اختلاف بین دو مذهب عمده شیعه و سنی در این منطقه است، به گونه ای که ایران تنها کشور شیعه منطقه با مذهب رسنی تشیع، عراق و بحرین با ترکیب اکثریت شیعی و اقلیت سنی که در کشور اخیر حاکمیت در دست اقلیت است. عربستان و قطر تنها کشورهای سنی وهابی منطقه و عمان تنها کشور اباضی مذهب منطقه و جهان اسلام، همه بر کرانه های خلیج فارس هم مرز و همسایه اند. ایران و عربستان دو کشور دارای گرایشهای شدید مذهبی و تأثیر گذار بر معادلات خلیج فارس و هر دو داعیه دار رهبری جهان اسلام و مدافع گروههای هم مذهب خود در کشورهای دیگر و تأثیر گذار بر آنها هستند. این عامل باعث شده است که در گذشته عراق و امروزه عربستان و بحرین مطالبات مدنی شیعیان کشورشان را به تحریکهای ایران نسبت دهند. این واقعیت که اقلیتی از مردم بیشتر کشورهای خلیج فارس شیعه هستند و یا شیعه ها اقلیتی بزرگ در این کشورها به شمار می¬آیند و اینکه همگی آنها تحت حاکمیت سنی ها قرار دارند که اغلب تبعیضاتی علیه شهروندان شیعه قائل می¬شوند ابعاد فرقه ای قدرتمندی به این مناقشه داده است(پائول جابر، 1370: 14) و بدبینی این کشورها را نسبت به یکدیگر افزایش داده است.
اختلافات مرزی کشورهای حوزه خلیج فارس
اکثر کشورهای حاشیه خلیج فارس به استثناء ایران عمر بسیار کوتاهی از همسایگی با هم به عنوان یک کشور مستقل تجربه نموده و مرزهای این کشورها روند طبیعی خود را سپری نکرده اند بلکه از جانب قدرتهای خارجی تحمیل شدند و بنابراین هیچ کشوری از سوی همسایگان خود احساس امنیت نمی کند (بیومونت، 1369: 388). به همین دلیل سه دهه پایانی قرن بیستم شاهد اختلافات و مناقشات عمده این کشورها بر سر مرزها بود. این اختلافات به جهت زمینی و دریایی بودن از پیچیدگی های زیادی برخوردار است که وقت و انرژی فراوانی از کشورهای منطقه را هدر داده است اختلافات ایران و عراق در اروند رود تقریباً تمام نیمه دوم قرن گذشته را در بر گرفت. جنگ هشت ساله دو کشور نتیجه نهایی آن بود اختلاف مرز دریای کویت و عربستان، اختلاف دریای عربستان و قطر، عمان و امارات در خشکی و دریا و مرز دریای بحرین و قطر تاکنون به صورت اصولی حل نشده است (مجتهدزاده، 1380: 71-70). همچنین اختلاف بر سر مرزهای فلات قاره ادامه دارد (درایسدل، 1373: 163). این اختلافات حل نشده از عوامل مهم بروز تنشهای منطقه ای و عامل مهم عدم اطمینان و همگرایی بین کشورهای خلیج فارس بوده و هست که نه تنها بین ایران و عراق و این دو کشور با شورای همکاری خلیج فارس واگرایی را شدت بخشید بلکه بین اعضاء شورای همکاری خلیج فارس گاه و بیگاه تنش ایجاد می کند و اعضاء را به مسابقه برای توسل به قدرتهای فرا منطقه ای وادار می نماید. البته در بعضی موارد اختلافات به صورت ریشه ای پایان نیافته است و از عوامل مهم عدم دسترسی به امنیت منطقه ای به شمار می¬آیند(سیاوش پوری، 1370: 130).
احساس ناامنی و ترس از یکدیگر
خروج بریتانیا از خلیج فارس در سال 1971 نگرانیها و شادیهایی را در منطقه به وجود آورد. کشورهای بزرگی نظیر ایران، عراق و عربستان خردسند شدند، اما کشورهای کوچکتر که مواضع آسیب پذیرتری داشتند نگرانی شدیدی نشان دادند (مجتهدزاده، 1380: 19). بنابراین درصدد تکیه گاه امنیتی برآمدند. عامل دیگری که به این احساس ناامنی و ترس دامن می¬زد. عدم توازن در ساخت جمعیت، وسعت و امکانات و توان اقتصادی و نظامی بود که بر نگرانی کشورهای کوچکتر می افزود. ادعای عراق نسبت به کویت، اختلاف عربستان با قطر که حتی منجر به درگیری نظامی در سال 1992م شد (مشکینی، 1377: 84). جنگ ایران و عراق و به خطر افتادن کشتیرانی در خلیج فارس، باجگیری عراق از کشورهای کوچک خلیج در جریان جنگ و در نهایت اشغال کویت توسط عراق سبب شد کشورهای کوچکتر در پی یافتن تکیه گاهی در بیرون از منطقه باشند. با آغاز قرن بیست و یکم نه تنها این نگرانی ها و ترس ها کاهش نیافت، بلکه طرح مسئله هسته ای ایران و بزرگ نمایی آن از جانب قدرتهای فرامنطقه ای و ایجاد ترس در بین کشورهای منطقه باعث شد که بدبینی ها افزایش یابد.
رقابت برای ژاندارمی و قدرت برتر بودن منطقه
سه کشور مقتدر منطقه یعنی ایران با داشتن جمعیت و وسعت و امکانات و نیروی نظامی مقتدر(قبل از اشغال) اما با ساحل بسیار کم یعنی 55 کیلومتر(جعفری ولدانی، 1371: 292)، عربستان با ذخایر عظیم نفتی و دست¬یابی به خلیج فارس و دریای احمر و وجود شهرهای مقدس مکه و مدینه، هر سه مدعی برتری و رهبری در منطقه بودند و برای ژاندارمی منطقه زمانی را با هم به رقابت سپری کرده اند این رقابت چند جانبه است. عراق با ایران، ایران با عربستان، عربستان با عراق. این سه کشور برای کسب اقتدار بیشتر و ایفای نقش گسترده تر در تحولات منطقه خلیج فارس نزدیک به سه دهه رقابت داشتند و به تقویت نیروهای نظامی و خرید تسلیحات جدید و پیشرفته دست زدند و علاوه بر آن در تلاش برای تقویت مواضع بین المللی خود، عراق و عربستان به قدرتها و کشورهای فرا منطقه ای متمایل شدند و ایران تلاش خود را برای نفوذ در میان توده های مردمی منطقه متمرکز کرد.

ناهمگونی رژیم های سیاسی
یکی از عوامل مهم دیگر ناهمگونی رژیم های سیاسی حاکم بر هشت کشور خلیج فارس است. از میان این کشورها ایران با نوعی حکومت دینی متکی به اصل ولایت فقیه که به صورت غیر مستقیم از جانب مردم برگزیده می شود و داشتن نهادهای انتخابی مانند مجلس و ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا نوع جدیدی از مردم سالاری در جهان و منطقه به شمار می¬آید. در عراق پس از اشغال نیز نوعی دموکراسی بر مبنای ترکیب قومی و مذهبی و فدرالیسم شکل گرفته است که در صورت موفقیت می تواند برای نظامهای سیاسی بسته منطقه مشکل آفرین باشد و در صورت ناکامی، بروز جنگ داخلی، قومی و مذهبی گزینه محتمل خواهد بود و پای کشورهای دیگر نیز به منازعه کشیده خواهد شد. در دیگر کشورهای خلیج فارس مشروعیت نظام های سیاسی سنتی و حکومتها خاندانی است، و مردم در شکل گیری نوع حکومت نقشی ندارند. در عربستان بزرگترین کشور شورای همکاری خلیج فارس فقط در دو سال گذشته بود که برای اولین بار در طول تاریخ این کشور بحث انتخابات مطرح شد که در آن فقط نیمی از اعضاء را مردم انتخاب کردند و انتخاب شدن ندارند و در بعضی کشورهای دیگر مانند کویت دیدگاههای اجتماعی آنقدر سنتی است که زنان علی رغم آزادی برای انتخاب شدن هنوز هم نتوانستند آرای لازم را برای ورود به مجلس را به دست آورند. در اکثر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس همه تصمیمات در دست خانواده و شخص حاکم است. هیچ قانونی برای نظر خواهی از مردم یا همه پرسی در مسائل اساسی کشور وجود ندارد. حکومت ها با اتکاء به درآمدهای کلان نفتی در مقابل ملتها مقتدرند. بنابراین رانتی و آمرانه هستند و نخبگان در آن جایگاهی ندارند. در چنین شرایطی زمینه های همگرایی نابود می شود زیرا که منافع ملی و مردمی در آن جایی ندارد و حتی خواسته های مردم منطقه با همه اشتراکات دینی، تاریخی و فرهنگی نادیده گرفته می شود که نتیجه منطقی آن افزایش ناهماهنگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در منطقه و وابستگی به قدرتهای فرا منطقه¬ای است.
نقش و تأثیر عوامل یاد شده در آینده خلیج فارس
عوامل همگرا و واگرا هم به صورت بالفعل و به صورت بالقوه در منطقه خلیج فارس وجود دارند، اما تشدید و تقویت عوامل واگرا که مطلوب قدرتهای بزرگ جهانی است هزینه های هنگفتی را بر جوامع منطقه تحمیل کرده و خواهد کرد. سه جنگ بزرگ در خلیج فارس تخریب محیط زیست و اثرات زیانبار آن بر ساکنان این منطقه ترس و بیم از آینده بحران ها و تنش های پیش بینی نشده سیاسی و اجتماعی، فقدان مشروعیت حکومتها، مسابقه تسلیحاتی و هزینه های گزاف آن، همه و همه برای پیشرفت، شکوفایی، سلامت، امنیت، ثبات اجتماعی، کاهش بیکاری، اقتدار منطقه، مصرف ثروتهای منطقه برای مردم منطقه، گسترش آموزش، جلوگیری از دخالت نیروهای فرامنطقه ای، غلبه بر اختلافات، ایجاد بازار منطقه ای، خودکفایی منطقه ای و شکوفایی علمی و فرهنگی منطقه، کاهش آلودگی محیط زیست و احترام به اقلیتهای مذهبی و قومی را به همراه داشته باشد. 
نتیجه گیری
همانگونه که گفته شد اقتصاد منطقه اي خليج فارس با اقتصاد جهاني رابطه متقابل دارد. خليج فارس به جهت داشتن منابع عظيم نفت و گاز كه به عنوان، عناصر محركه دنياي صنعتي شناخته مي شود، و نيز به علت وابستگي شديد صنعت و رفاه اجتماعي جامعه بشري به ويژه كشورهاي صنعتي غرب به نفت خليج فارس به صورت قلب اقتصاد جهان عمل مي كند و با توجه به عوامل همگرا و واگرا در حوزه خلیج فارس بررسی این عوامل در منطقه نشان می دهد که بعضی از این عوامل ساختاری هستند و بعضی عارضی عواملی از قبیل اعتقادات مذهبی سنی و شیعی و یا ناهمگونی رژیم های سیاسی در منطقه واقعیت های ساختاری منطقه به شمار می آیند که نمی توان آنها را نادیده گرفت، اما می توان با هزینه بیشتر نقش آن را کم رنگ¬تر ساخت. برای مثال می شود با تمسک به اصول اولیه دینی برای همه مذاهب اسلامی حق حیات اجتماعی قائل شد و حقوق مدنی اقلیتهای مذهبی را رعایت نمود. در این صورت سوء ظن ها کاهش خواهد یافت و زمینه های سوء استفاده بیگانه نیز از میان خواهد رفت. ناهمگونی رژیم های سیاسی را نمی توان به راحتی حل کرد، اما این حکومتها با پذیرش اصل احترام به یکدیگر و تقویت عوامل مشترک دیگر می توانند نتایج این ناهمگونی را به حداقل کاهش دهند.

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.