اذعان به بی شرفی فرهنگی جاعلان نام خلیج فارس | پژوهشهای ایرانی

اذعان به بی شرفی فرهنگی جاعلان نام خلیج فارس

 فرا رسیدن روز    در بهار زیبا و سر سبز  ایران  به همه ایرانیان از استارا- مغان تا بلوچستان و اهواز  شادباش می گویم 

 

یوسف عزیزی بنی طوروف  که در موسسات  مطالعاتی عربی فعال است و  حقوق بسیار بسیار خوبی هم می گیرد آنهم به دلار  یکی از کسانی است که ابزار  دست عده ای ضد ایرانی قرار گرفته است  وی در مقاله اخیر خود در  شبکه العربیه  وابسته به سلطنت طلبان عربستان سعودی (گروه وهابی محافظه کار سنتی سعودی)  غیر از  (وهابی  های سلفی جهادی  که به القاعده می گویند)  وی مدعی شده که :

در ایران بعد از انقلاب مشروطیت  فارس گرایی  در صدد محو اقوام دیگر برآمد و شعارآنان “ایران یک کشور یک نژاد و یک زبان” بود .!!!  

به نقشه نگاه کنید یکی از دهها نقشه که خوزستان را نوشته اند نقشه عربی سال ۱۱۴۲ قمری  خوزستان  نوشته است همان دوره  که ایشان می گوید اهواز  و خوزستان – عربستان  نام داشته است.

 بحر فارس و  ببینید که دریای عرب  هم در اسناد عربی ” بحر محیط العجم نامیده می شده  است. و بحرین که در واقع  سواحل و منطقه قطیف عربستان را هم شامل می شود نیز جزو ممالک ایران نام برده است.

فهرست ممالک ایران در نقشه عربی ۱۱۴۲ قمری نقشه رسمی دولت عثمانی

 

انتظاری بهتر از اینگونه افراد  در شبکه  عربیه  نیست و این گونه قضاوت کردن آنها تعجبی ندارد اما تا آنجایی که اسناد و شواهد نشان می دهد حتی اولترا ناسیونالیستهای فارس گرای افراطی هم  هر گز چنین حرفی نزده اند. هیچ کس از تحقیر سیستماتیک(سازمان یافته و هدفدار) قومی حمایت نمی کند.

بلکه حتی فارس گرایان افراطی که مورد نکوهش غالب جامعه آنروز بوده اند همواره بر احترام  بر اقوام تاکید داشته و اعتراف داشته اند که ایران کشور متعدد قومی و نژادی است .

 آنچه که آریا گرایان  بر آن تاکید می کردند تاکید بر یک زبان  مشترک ملی برای همه اقوام بود که آنها زبان فارسی را  حمایت می کردند  حال آقای بنی طرف و آقای پور پیرار می گویند نه بهتر بود زبان عربی زبان مشترک ملتهای ایران می بود.

 خوب این یک نظر است اما واقعا در ایران عملی نبود. کما اینکه در مراکش نیز که نیم جمعیت غیر عرب بودند زبان عربی نتوانست  حتی بزور  و زر و  تزویر  به زبان مشترک مردم  تبدیل شود. بلکه یک زبان اجنبی  بنام فرانسوی را زبان مشترک قرار دادند . در میان آریا گرایان و  مدافعان  زبان فارسی به عنوان زبان مشترک بسیاری از کسان غیر فارس بودند احمد کسروی به عنوان نمونه خود آذری بود.

در ایران اقوام و ملیتهای متعدد در همه جای کشور پراکنده هستند در تهران – خراسان – فارس – کرمان – کردستان – خوزستان و …. همه نوع اقوام هستند مثلا تنها در خراسان ۶۰ قوم و ملیت وجود دارد. در استان تهران شاید بیشتر از یکصد قومیت وجود داشته باشد بنا براین وجود یک زبان ملی مشترک برای ارتباط یک ضرورت حتمی  بود.

اما در حال حاضر که آموزش زبان نیاز به هزینه های سنگین ندارد همه اقوام می توانند در کنار زبان فارسی به زبان قومی خود آموزش بدهند و بنویسیند و بخوانند. فکر نمی کنم در ایران هیچکس مخالف آموزش  زبان باشد مثلا  همه افراد متخصص می توانند آموزشگاه زبان اعم از عربی – انگلیسی – ترکی – کردی ….. باز کنند.اینهمه موسسه اموزشی زبان انگلیسی وجود دارد خوب دلسوزان زبانهای قومی نیز موسسه باز کنند و زبان اموزش دهند.
این یک حقیقت است که ایران در طول تاریخ  چند هزار ساله دارای گروه های قومی واتنیکی گوناگون بوده است که بعضا دارای سلطه ها و فرمانروایان محلی خود بوده اند  عرب ها، کردها، لرها، گیلک ها و آزربایجانی ها از آن جمله اند. 

مقاله ایشان را عینا در پایین می خوانید و مردم ما  با بیان اینگونه  سخنان  مشکلی ندارند چون تاریخ ما و انسجام و یکپارچگی ملی ایران محکم تر از آن است که با  اینگونه  حرفها بلرزد. 

اما یک بخش مطلب ایشان را بدقت بخوانید قضاوت جالبی دارد.

بنام بی شرفی فرهنگی او چه چیزی را بی شرفی فرهنگی نامیده و خود چطور همینگونه عمل کرده است!

. بی شرفی فرهنگی؟؟؟ .

اینکه کسانی نامی را در یک کتاب تاریخی عمدا  تغییر دهند بی شرفی فرهنگی است. اما آیا آقای یوسف بنی طرف و همپالگیی هایش که صدهها کتاب تاریخی و نقشه جغرافیایی را بدون اجازه از نویسندگان اصلی  در ترجمه ها  و در تجدید چاپ های جدید جعل کرده اند و نام خلیج فارس را حتی در عنوان  اصلی جلد کتاب تغییر داده  و

اقدام به    نموده اند بی شرفی فرهنگی نیست؟

بی شرفی همکاران شما  در العربیه بیشتر است  و یا آنهایی که نام عربستان را که  در کنار نام خوزستان  و هوزستان – یک دوره  کمتر از ۲۰۰ ساله  عربستان هم بکار می رفته و نام   بخش حنوب غربی خوزستان بوده است را بصورت دیگر آن بکار برده اند.

چرا رگهای گردن را بر افروخته می کنید برای کاری که خود بانی آن هستید.

 کمی بدور و اطرافت نگاه کن  قوم گرایان عرب بیشتر از هر ملتی  تحریف گر تاریخ و نامها هستند. اگر مدرک می خواهی صدهها نمونه برایت بیاورم.

%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%ae%d9%84%db%8c%d8%ac-%d9%81%d8%a7%d8%b1%d8%b3-%d8%b9%d8%ac%d9%85

DrAjamParssea.org

حال اینکه خلیح فارس نامی رسمی و بین المللی در تمام زبانها در  بیش از ۲۵۰۰ سال بوده است. پس  طبق قضاوت خود شما بی شرفی فرهنگی است.

 پس آقای بنی طرف  طبق قضاوت و تعریف خود شما “بی شرفی فرهنگی جعل کنندگان نام های تاریخی بیشتر است.  از آنکه نام عربستان را در ترجمه تبدیل به نام دیگر تاریخی آن  یعنی خوزستان شده باشد.

البته  من طرفدار حفظ نام اصلی در سند هستم  اما واقعیت این است که نام واقعی و تاریخی خوزستان درست ترین نام  تاریخی است خوز- هوز – حوزه  – کوزا- کازا – همه یک ریشه دارند و  همگی معنی خانه و یا قصر می دهند البته  ریشه های دیگری نیز برای خوزستان و خوزیا بر شمرده اند اما خوزیا به احتمال زیاد تغییر یافته هوزیا- هوزه –  حوزه  است House-Casa -khaza  کوزه – کوره هم گفته شده  همگی معنی خانه – بخش و قسمت و کاخ و …  می دهد. عربها خوره – خوزه – کوره را به معنی بخش و ناحیه بکار برده اند. هوزه – بصورت جمع مکسر به اهواز تبدیل شده است. خود اهواز نیز ریشه در خوزه و خوزستان دارد. صرف نظر از اینکه ریشه آن چه باشد می دانیم خوزستان بیشتر از دو هزاره کاربرد داشته است.

 

۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

مقاله آقای بنی طروف:

آشنایی یا تعریف تاریخی ایران

 کشوری که اکنون ایران نام دارد باز مانده آن امپراتوری هاست که در طول تاریخ ممالک و خلق هایی به آن پیوسته یا از آن جدا شده اند. 
 

ازدوران امپراتوری صفویه تا امپراتوری زندیه، کشوری که اکنون ایران نام دارد از چهار مملکت تشکیل می شده است: کردستان، لرستان، عربستان (خوزستان کنونی) وگرجستان. در اوایل دوره قاجار، مملکت گرجستان از این امپراتوری جدا شد وممالک محروسه ایران شامل شش مملکت شد: مملکت عربستان ، مملکت لرستان، مملکت کردستان، مملکت آزربایجان، مملکت گیلان و مملکت خراسان. بقیه جاها هم یا ایالت بودند یا ولایت.

در اینجا به کتابی استناد می کنم که “رُستَم‌التَواریخ” نام دارد. نام نویسنده این کتاب شخصی است به نام محمد هاشم آصف معروف به “رستم‌الحکما”. وی به بازگویی رویدادهای سال های پایانی امپراتوری صفویه تا زمان زندگی خود یعنی دوره فتحعلی شاه قاجار می پردازد.

“رستم التواریخ” فصلی دارد به نام “اسامی والیان اربعه وبیگلربیگیان و حکام با جاه و جلال و عظمت آن زمان” والبته منظور زمان کریم خان زند است. او در آن جا می گوید: “بر اولوالالباب معلوم باد که در آن زمان عالیجاه خسروخان والی کردستان، وعالیجاه اسماعیل خان فیلی والی لرستان، و عالیجاه شیخ عبدالله چعبی والی عربستان، وعالیجاه ارگلی خان والی گرجستان بوده. (ص ٣۵۱ نشر شرکت سهامی کتاب های جیبی) 
این چهار مملکت حتی از اصفهان هم مهمتر بودند چون اصفهان در آن هنگام ولایت بوده نه مملکت، و والی نداشته بلکه بیگلر بیگی داشته که رتبه اش از والی کمتر بوده است.
رستم الحکما در همان صفحه ودر ادامه می گوید: ” در اول دولت والا جاه کریم خان وکیل الدوله جم اقتدار در دار السلطنه اصفاهان، عالیجاه سلاله السادات، میرزا عبدالوهاب حاکم وبیگلر بیگی بوده”.
نیز این کتاب فصلی دارد با عنوان ” صورت جمع بستن مالیات حسابی، دیوانی ممالک ایران”. واین ممالک همان چهار مملکتی است که به انها اشاره کردم. 
 

“رُهر بُرن” ایران شناس آلمانی در کتاب “نظام ایالات در دوره صفویه” که توسط کیکاووس جهانداری ترجمه و توسط “بنگاه ترجمه و نشر کتاب” منتشرشده، فصلی دارد به نام “درباره والیان”. عنوان بخش اول این فصل چنین است: ” حکومت های باجگزار دولت صفوی”. 
در اینجا والیان معمولا به حاکمان چهار مملکت یاد شده اطلاق می شد اما رُهر بُرن مفهوم والیان را گسترش می دهد. او در کتاب یاد شده می نویسد: “در چهار ایالت برجسته تر والی نشین یعنی گرجستان، عربستان، کردستان و لرستان، امرای محلی تقریبا در تمام دوره حکومت صفوی توانستند برقرار بمانند. مآخذ فارسی تنها فرمانروایان این چهار ایالت را والی می نامند نه دیگران را، ولی ما در اینجا برای سهولت امر حدود استعمال این لقب را تعمیم داده ایم. تاریخ این چهار ایالت و به علاوه تاریخ سیستان در فصل زیر به صورت جداگانه مورد تحقیق قرار گرفته است.”
شاهان صفویه همواره از مردمان محلی برای اداره حکومت های پیرامون استفاده می کردند یا در واقع نمی توانستند کاری جز این بکنند چون اینها به خودی خود و برای خود “حکومت هایی ” بودند که رُهر بُرن از آنها با عنوان ” حکومت های باجگزار دولت صفوی” نام می برد.
رُهر بُرن می نویسد: ” اگر از خود بپرسیم که چرا صفویه نیز مانند سلسله های پیش از خودشان از وجود بعضی خاندان های محلی برای اداره برخی ایالات استفاده می کردند، می بینیم که برای دادن جواب صحیح باید ملاحظات خاصی را مورد توجه قرار دهیم مثلا: در دسترس و سهل الوصول نبودن (مازندران، گیلان) یا مقتضیات اقلیمی (مازندران، گیلان، مکران) یک ناحیه، ناهمسانی مذهبی، زبانی یا فرهنگی (گرجستان، عربستان وغیره) یا طرز زندگی شبانی اهالی (کردستان، لرستان و غیره) یک ایالت. مسلم است که همه این مناطق جزء نقاط مرکزی مملکت بوده اند. در نتیجه مثلا ایالات والی نشین واقع در جنوب و مغرب گاه موقتا در حکم دولت های کوچک حائل و حریم بین حکومت های صفوی و عثمانی بوده اند.” (همان، صص ۱۱۰ – ۱۱۱)
رُهر بُرن در پانویس همان صفحه ۱۱۱ می نویسد:” در مرز آذربایجان و دولت عثمانی نیز چند تن از امرای تقریبا مستقل کرد مستقر بودند”. 
در سال ۱۴٣۶ میلادی (قرن نهم هجری) محمد بن فلاح مشعشعی مملکت عربستان را در جنوب غرب ایران، شرق عراق وشرق شبه جزیره حجاز تشکیل داد. 
 

بر خلاف ادعاهای احمد کسروی در تاریخ پانصد ساله خوزستان، رُهر بُرن در کتاب نظام ایالات در دوره صفویه می گوید که پس از شکست مشعشعیان در برابر شاه اسماعیل صفوی در ۱۵۰۹ وتصرف حویزه پایتخت مملکت عربستان، فقط دو شهر دزفول و شوشتر را از دست دادند ونه همه مملکت عربستان را. والبته در اواخر این قرن، امیر مبارک بن عبدالمطلب مشعشعی (۱۵٨٨ – ۱۶۱۶) توانست بار دیگر این دو شهر را پس بگیرد و سلطه مستقل خودرا بر همه مملکت عربستان بگستراند. 
 

رُهر بُرن در کتاب خود با استناد به کتب تاریخی فارسی آن دوره می نویسد” در اهواز نیز لا اقل در نیمه دوم قرن هفدهم مسیحی که برابر است با یازدهم هجری به حکام مستقلی بر می خوریم”. (همان صص ۱۱٨ – ۱۱۹). ناصر خسرو نیز در سفرنامه اش از “ملک اهواز” سخن به میان آورده است.

 

بی شرفی فرهنگی!   ( از نظر جعل کننده نام خلیج فارس)
 

 در اینجا لازم می دانم به یک پدیده زشت غیر علمی اشاره کنم. کیکاووس جهانداری مترجم کتاب “نظام ایالات در دوره صفویه” در “فهرست اعلام جغرافیایی” در پایان کتاب یاد شده، ذکر کرده که می توان واژه “عربستان” را در صفحات ۲، ۱۴، ۱۵، ۱۱۰، ۱۱۲، ۱۱٨، ۱۱۹، ۱۲٨، ۱٣۰، ۱٣٨، ۱٣۹ پیدا کرد. اما وقتی به این صفحات مراجعه می کنید به جای آن، واژه “خوزستان” را می بینید. یعنی کیکاووس جهانداری بعد از دزدی و تقلب، فراموش کرده آثار تقلب را پاک کند. شاید هم نمی توانست نام “عربستان” را از فهرست اعلام جغرافیایی بردارد چون خود پژوهشگر یعنی رُهر بُرن نام صحیح و تاریخی این مملکت یعنی “عربستان” را ذکر کرده و وجدان علمی خودرا زیر پا ننهاده است اما مترجم ایرانی، صداقت علمی را فدای احساسات ناسیونالیستی و ضد عربی خود کرده است. نمی دانم جز “بی شرفی فرهنگی” چه نامی می توان روی این کار مترجم گذاشت؟
البته این “بی شرفی فرهنگی” مسبوق به سابقه است. در سال ۱٣۴۱ ش وقتی محمد دبیر سیاقی کتاب “سفرنامه عربستان” حاج عبدالغفار نجم الملک را منتشر کرد مرتکب چنین عمل وقیحی شد. او این سفرنامه را با عنوان “سفرنامه خوزستان” چاپ و منتشر نمود. دبیر سیاقی در مقدمه کتاب چنین می نویسد: ” باز پسین سخن گفتنی آن که کلمه عربستان را که نام اصطلاحی زمان بوده است، در این کتاب همه جا به خوزستان گردانیدم تا به آن سرزمین با نام حقیقی اشارت شده باشد.” (صفحه هفت کتاب، موسسه مطبوعاتی علمی). این شخص، خود سرانه و بر خلاف میل نویسنده درگذشته، یعنی نجم الملک، نام کتاب او را تغییر داده است. احتمالا روح آن مرحوم هم اکنون از این تقلب و بی شرفی فرهنگی دبیر سیاقی در رنج است. ومی دانیم که کتاب سفرنامه حاج نجم الملک غفاری حاصل ماموریت دیدار او از مملکت عربستان (خوزستان کنونی) بوده است که به دستور ناصر الدین شاه انجام گرفت. 
 

مشاهده می شود که برای عرب زدایی در ایران نه تنها رژیم های پهلوی و جمهوری اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند بلکه استادان و مترجمان ونویسندگان ریش و سبیل دار عرب ستیز نیز به این وظیفه زشت پرداخته اند.

 

پنج قرن استقلال وشبه استقلال عربستان
جان گوردون لوریمر در کتاب خود به نام “فرهنگ خلیج، عُمان و شبه جزیره عرب” – که یکی از منابع مهم تاریخی و جغرافیایی است در باره یکی از مقتدرترین حاکمان عرب اهوازی به نام شیخ سلمان کعبی چنین می گوید: 
” دوران فرمانروایی سلمان از ۱۷٣۵ تا ۱۷۶۶ به طول انجامید…سلمان با استفاده از نزاع میان مقامات ایرانی و ترک توانست استقلال خودرا حفظ کند و به این ترتیب پس از مدت کوتاهی رهبر بلا منازع منطقه ای شود که امروز به فلاحیه و محمره معروف است و دامنه نفوذش تا اهواز، جراحی و حتی هندیان امتداد داشت”. لذا می بینیم که منطقه عرب نشین جنوب و غرب ایران طی پانصد سال دارای حاکمیت مستقل یا شبه مستقل عربی بوده. از مشعشعیان تا کعبیان. تا این که در ۱۹۲۵ رضا شاه آخرین حاکم عرب یعنی شیخ خزعل را برانداخت و ملت عرب به بردگی و اسارت درآمد.
در واقع رقابت حاکمان عربستان از رقابت میان ایران و عثمانی به سود خودشان بهره می گرفتند.

 

ممالک محروسه دوران قاجار
در اوایل دوره قاجار، مملکت گرجستان از امپراتوری قاجار جدا شد و از آن پس این امپراتوری دارای شش مملکت شد: مملکت عربستان، مملکت لرستان، مملکت کردستان، مملکت آزربایجان، مملکت گیلان و مملکت خراسان. به اینها ایالات وولایات دیگر هم افزوده می شوند. 
همان گونه که می بینیم این شش مملکت دارای ویژگی های اتنیکی، زبانی و فرهنگی متمایز و متفاوت بوده اند. در مملکت عربستان عرب ها، در مملکت لرستان لرها، در مملکت کردستان کردها، در مملکت آزربایجان ترک ها، در مملکت گیلان گیلک ها و در مملکت خراسان، فارس ها می زیستند. فراموش نکنیم که جنبش جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی بر اساس این میراث تاریخی، خواستار خود مختاری مملکت گیلان ورسمی شدن زبان گیلکی در این ایالت خود مختار بود. 
 

تا هنگام انقلاب مشروطیت این تقسیم بندی جغرافیایی وجود داشت. فرآیند ملت شدن – اما – از نیمه قرن نوزدهم با اندیشه ها و نوشته های جلال الدین میرزای قاجار، میرزا فتح علی آخوند زاده، میرزا آقاخان کرمانی، میرزای نایینی و دیگران آغاز شد و در انقلاب مشروطیت تثبیت شد. ما بازتاب این امر را در ماده ” انجمن های ایالتی و ولایتی” و ذکر ایران به عنوان “ممالک محروسه” در قانون اساسی مشروطیت می بینیم.

متفکران یکی از ملل ششگانه ایران کوشیدند تعرف تک بعدی و نه پلورال از جامعه جدید ایران ارایه دهند. ابتدا کوشیدند عرب ها را – که در جنوب غرب ایران حکومت می کردند و مملکت خودرا داشتند از صحنه خارج کنند. آنان زیر لوای “ملت ایران” پنهان شدند و توانستند دستاوردهای آن انقلاب را – که همه خلق ها و به ویژه ترک ها در آن مشارکت فعال داشتند – از آن یکی از ملل ایران سازند. زبان و مذهب خویش را رسمی اعلام کردند و پس از سوار شدن بر خر مراد وبرای از کار انداختن تنها ماده ویژه ملیت های غیر فارس در قانون اساسی، رضا شاه را سر کار آوردند. ترک ستیزی و ترک زدایی به سیاست های عرب ستیزی و عرب زدایی افزوده شد. وبرخلاف نص صریح قانون اساسی مشروطیت، حکومت عرب ها در عربستان ایران را برانداختند و نام عربستان را حذف و خوزستان را جایگزین آن کردند.

ممالک محروسه ایران به کشور شاهنشاهی ایران بدل شد. در واقع سر برآوردن جنبش آزربایجان و کردستان در اواسط دهه چهل میلادی واکنشی در برابر سیاست های نابود ساز ملیت های غیرفارس بود. رضا خان و نظریه پردازان ونویسندگان و شاعران یکی از ملل ششگانه برای آسیمیلاسیون ویکسان سازی زبانی و فرهنگی جامعه چند ملیتی ایران از هیچ کوششی فروگذار نکردند. شعارآنان “ایران یک کشور یک نژاد و یک زبان” بود. تعمیم من از این روست که در میان اینان هم هواداران رضا شاه چون فروغی و محمود افشار وپور داوود و کسروی بودند و هم مخالفان رضا شاه نظیر صادق هدایت و تقی ارانی.
وجود این حکومت ها و مملکت ها که خلق هایشان هم اکنون فاقد آن حاکمیت پیشین تاریخی هستند در واقع می تواند پاسخ به کسانی چون داریوش همایون و هواداران او باشد که ادعا می کنند برای برپایی نظام فدرال در هر کشور نیاز به حکومت های محلی است.
 ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

۰۰۰۰۰۰۰ نظرها:۰۰۰۰۰۰۰۰

 کاوه(مهمان)

سه شنبه ۲۱ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲ آوریل ۲۰۱۳م KSA 00:02 – GMT 21:02
جناب بنی طرف بیا وجدانا جواب من رو بده ، این حکومت فارسها که میگی کجا هسند؟که ما ایرانیها اون رو نمیبینیم، و شما که معلوم هست از کدام طایفه عرب عربستانی هستی. بخوبی میبینید. آقا جان برای اینکه مسخره ات نکنند بگو ما با زبان فاسی مشکل داریم، کدام احمق باور میکنه که ایرانحکومتش بدست فارسهاست، تو که ادعا میکنی تاریخ رو ورق میزنی نتونستی بفهمی که بعد ازحمله اعراب به ایران هیچ حکومت فارس به معنای قوم فارس بر ایران حکومت نکرده ، یعنی شما ضد ایرانیها اینقدر نمکدان شکن هستید، اخه کدوم بی شعوری خوزستان رو میگه عربستان .
۵-دلار
علی(مهمان)
دوشنبه ۲۰ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۱ آوریل ۲۰۱۳م KSA 13:30 – GMT 10:30
دلارهای عربای خلیج زیر زبونتون مزه کرده ها
۶-اها زک
گیلان(مهمان)
یک شنبه ۱۹ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۳۱ مارس ۲۰۱۳م KSA 17:49 – GMT 14:49
بنی طرف ، عرب سوسمار خور تو نیاز نیست واسه ما گیلکا تاریخ بنویسی ماسه نشین. از اول تا آخرش دری وری بود و جعل تاریخ که توی سوسمارخور توش توانایی خاصی داری . العربیه جونم اینو حتما چاپ کن و بدون با چاپ این در پیتی جات فقط نفرت ما از عربا بیشتر می شه فیلا بای
توفیق(مهمان)
یک شنبه ۱۹ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۳۱ مارس ۲۰۱۳م KSA 11:07 – GMT 08:07
من شخصا” آقای عزیزی و تفکرات ایشان را قبل از انقلاب میشناسم (به عنوان عرب مسلمان ایرانی) .متاسفانه ایشان در گفتار و نوشتار خیلی تند هستند و با کمال تاسف منتقدین وی به مراتب بدتر .چرا منطق را با فحاشی باید پاسخ داد.من شخصا” با ۲ تفکر عربیسم و ایرانیسم مخالفم ولی در بحث به خودم اجازه نمیدهم به اینگونه تفکرات توهین کنم (لکم دینکم ولی الدین). کامنت های موافق و مخالف را مرور کردم بدون شک به جز توهین چیزی ندیدم چه خوب است با سعه صدر مطالب را مطالعه کرد و به همین ترتیب پاسخ داد.بدبختی ما جهان سومی ها همیشه چنین بوده و هست.
۸-درود بر ایران متحد با تمام قومیتهایش
sam2013(مهمان)
شنبه ۱۸ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۳۰ مارس ۲۰۱۳م KSA 14:37 – GMT 11:37
در ضمن به اونهایی که خام این چرندیات اختلاف افکن میشن میخوام بگم که هدف دشمنان این سرزمین تکه پاره کردن ایران و اگر این اتفاق بیافته همه ما سرزمینهای کوچک و ضعیفی خواهیم داشت که به راحتی تو سرمون میزنن و هر روز باید منتظر هجوم دشمنان این سرزمین باشیم ببینید با کره چکار کردن و یا حتی با عراق … 
 
۹-زنده باد ایران
sam2013(مهمان)
شنبه ۱۸ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۳۰ مارس ۲۰۱۳م KSA 14:32 – GMT 11:32
اما دشمنان این سرزمین که چشم دیدن ایران قدرتمند را ندارن الم تبعیض نژادی بلند کردن و میخوان اختلاف بندازن. دوستان عزیز که کامنت میزارن توجه داشته باشن دشمنان ما از بیرون مترجم فارسی استخدام میکنن تا کامنت تایید بزارن و به نظر برسه مردم ایران دوستار جدایی هستن ولی خودشون هم میدونن ایرانی چه فارس چه عرب و لر و کرد و ترک و شمالی و بلوچی و غیره عاشق ایرانه و میدونه دشمن اصلی این سرزمین.
 
۱۰-مرگ بر تجزیه طلب
sam2013(مهمان)
شنبه ۱۸ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۳۰ مارس ۲۰۱۳م KSA 14:26 – GMT 11:26
من خودم از قومیتهای مختلف ایران هستم خانواده مادریم لر و کرد و از طرف پدری خوزستانی هستم و بستگانم به عربی و لری و کردی و فارسی صحبت می کنند . همیشه در طول تاریخ ایران اقوام مختلف بر این سرزمین حکومت کردن و بین اونها هم افراد نالایق بسیار بوده اما هیچ وقت دلیل نشده که ما بخواهیم قومی رو به سرکوبی اقوام دیگه متهم کنیم . نمونه آشکارش همین حکومت آخوندی که از رهبرش تا پایین دستش از اقوام مختلف هستن . هر آدم آگاهی میدونه که مشکل ما نژادی نیست بلکه عقاید خرافی دینی است . و واقعا افتخار آمیز که کشوری با این همه تنوع قومی مردمش به هم عشق می ورزن ….
 
۱۱-قدرت دراتحاد است و ضعف و بدبختی در تفرقه
بهترین راه حل(مهمان)
شنبه ۱۸ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۳۰ مارس ۲۰۱۳م KSA 14:00 – GMT 11:00
قدرت یک ملت در اتحاد است و نه در تفرقه و جدایی. درست است که به اقوام غیر فارس ظلم و ستم شده اما چاره کار جدایی نیست. باید همه دست به دست دهیم 
۱۲-حرف مفت
مسافر(مهمان)
شنبه ۱۸ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۳۰ مارس ۲۰۱۳م KSA 11:44 – GMT 08:44
همتون حرف مفت میزنین ! ایران کشور قومیتى نیست ! کشور مذهبی هستش ! 
شادی(مهمان)
شنبه ۱۸ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۳۰ مارس ۲۰۱۳م KSA 09:49 – GMT 06:49
اقای بنی طرف عزیز طایفه شما کلا سیصد ساله که در خوزستان ساکن شده اند. تلکیف ایرانیهایی که هزاران ساله در این منطقه ساکن هستند چیست جهت اطلاع: سیصد سال پیش دسته‌هایی از طایفه بنی طُرُف وارد ایران شدند و در اطراف خرمشهر ساکن شدند،
 
۱۴-یزدی
عماد(مهمان)
شنبه ۱۸ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۳۰ مارس ۲۰۱۳م KSA 09:43 – GMT 06:43
سلام اعراب خوزستان بیشتر چادر نشین بودند و در روستاهای این استان زندگی می کردند که پس از انقلاب و کم کم شهر نشین شدند البته شهر های اهواز و خرمشهر عرب کم نداشت ولی شهری همچون ابادان کم و بیش تهی از اعراب بود. این اعراب در دوره عثمانی  و پس از آن وارد خوزستان شدند. به دید آمار و تاریخ خوزستان بیشتر از آن لر هاست .
صادق آلبو غبیش(مهمان)
شنبه ۱۸ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۳۰ مارس ۲۰۱۳م KSA 23:00 – GMT 20:00
آقای بنی طرف همه عربهای خوزستان که با شما هم عقیده نیستیم ما جلوی صدام که هم زبان مابود ایستادیم تا ایران سربلند باشه اونوقت شما از عربستان پول میگیری که از این حرفها بزنید خودتان کیف روزگار میکنی برای ما تصمیم نگیر ما هرچی داریم از ایران داریم
۱۷-یک اشاره برای فرد عاقل کافی است.
عادل اهوازی(مهمان)
جمعه ۱۷ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۹ مارس ۲۰۱۳م KSA 21:12 – GMT 18:12
آقای عزیزی از شما به عنوان توده ای بعد از انقلاب این حرفها عجیب نیست. فقط یک جمله از این مقاله برای هر عاقلی کافی است که بفهمد در ذهن شما چه میگذرد و چطور شما به اصطلاح روشنفکران عرب بر طبل تفرقه و نفرت قومی میکوبید و آب به آسیاب  دشمنان  میریزید. آنجا که میگویید در سال ۱۹۲۵ شیخ خزعل به اسارت در آمد و و ملت عرب به بردگی و اسارت در آمد. شما به عنوان عرب خوزستانی آیا یادت رفته که همین شیوخ فاسد و ظالم چه بر سر عربهای خوزستان در میاوردند؟  . تفرقه و نفرت، سیاست روباه پیر استعمار است!
هەرەس(مهمان)
جمعه ۱۷ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۹ مارس ۲۰۱۳م KSA 13:59 – GMT 10:59
مقالەی نسبتا خوبی بود، لیکن میشد کمی بسطش داد و مفصلتر مسائل رو باز کرد. متاسفانە نژادپرستی کورکورانە در میان مردم ایران بسیار رواج دارد و این بە خاطر نبود آگاهی ست. پایندە باد آزادی 
جمعه ۱۷ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۹ مارس ۲۰۱۳م KSA 06:06 – GMT 03:06
.فرهنگ ایرانی . ، چنابچه در رسانه های عمومی خارج می. بینیم برای اقامت گرفتن در تلویزیون مردان با سبیلهای گلفت ظاهر میشوند و خود را همجنس باز و زنان تن فروش معرفی میکنند در برابر قدرت . چابلوس هستند در برابر پول خود فروش ، جاسوسی و دو زبانی و همدیگر را لو دادن بخاطر موقعیت خود یکی از غنی ترین فرهنگ ایرانیان محسوب خواهد شذ و چنانچه مسئولان خارجی بارها در رسانه ها آشکارا اعلام کرده که برای ایرانیان لازم نیست کسی را استخدام کرد گزارش و فضولی و همدیگر را لو دادن از فرهنگ غنی آنها سر چشمه میگیرد بابک
 
۲۸-دست صدام
arash(مهمان)
جمعه ۱۷ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۹ مارس ۲۰۱۳م KSA 05:04 – GMT 02:04
بنی طرف, عموی شما همانی است که دست صدام رو بوس کرد. انتظاری بیشتر از این از شما نمی‌ره
 
۲۹-مرگ بر تجزیه طلب
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 22:31 – GMT 19:31
العربیه جان هر کس که در جغرافیای ایران زندگی کند شهروند ایرانی وهموطن ما است وما برای اینکه هموطن عرب زبان یا اذری یا کرد زبانمان حقوق شهروندیش رعایت شود تلاش میکنیم واز پا نمی نشینیم چون ما اعضای یک پیکریم وسرنوشتمان به هم گره خورده .ولی این وسط این موضوعات داخل ایران برای شما چرا اینقدر مهم شده ودایه مهربان تر از مادر شده اید.امثال اقای بنی طرف هم بهتر است که به جعل کردن وتاریخ سازی نپردازند .اصلا نیازی به این کار نیست چون هر شهروند ایرانی حقوقی دارد ومیتواند حقوق شهروندی خود را مطالبه کند که در این صورت مورد حمایت دیگر ایرانیان قرار میگیرد.ولی قصه بافی های تجزیه طلبانه با پول وبلند گوی خارجی راه به جای نمی برد.
 
۳۴-مطالبی آشفته وبی اساس
بخش شمالی عربستان ی
 جزو ایران بود دردوران های باستانی که همون حجازه وحتی یمن نیز جزو عربستان نبود وهاماوران نام داشت.اردن سوریه عراق به هیچ وجه عرب نبوده اند بلکه به زور شمشیر دین وزبان وخط خودباختند
 
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 18:43 – GMT 15:43
جناب بنی طرف بالکانیزه بازی است که در ان جوی خون یکی از ملزمات این گیم است شما با کدام پشتوانه بقول خودتان میخواهید عربستان را از ایران جدا کنید(عربستان واژه اختراعی ترکان قاجار برای نام گذاشتن خوزستان بود) عراب خوزستان اکثریت خوشنشینان هستند که در زمین های ملی خانه ساخته اند و غالبشان ثند مالکیت ندارند جناب بنی طرف روزی که این حماقت از جانب هرکسی سر زند انگاه خوزستان میشود همان داستان نیروی دریایی خرمشهر و تیپ۸۴سمباد لرستان که شما بهتر از بنده میدانید چه شد امثال شما با استناد به هجویات ناصرپورپیراد کمنیست دیروز وپانشعی امروز عاقبت …
 
۳۹-بنی طرف برو اون طرف
لر ایران(مهمان)
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 18:42 – GMT 15:42
اقای بنی طرف . چرندیات تایخی تون رو خوندم و کلی هم خندیدم. به نظر میاد دروغ سیزده باشه. مرد حسابی برو دوزار تاریخ بخون بهت نخندن . بیشتر ابروی خودتو بردی و هم فکرات . من فکر میکردم چیزی حالیته حالا فهمیدم هیچی………….. عرب ها هم بفکر یه نفر دیگه باشن . العربیه این چیه منتشر کردی تاریخ نگار نبود ازش نظر بخواین . من موافق خط فکری فدرالم ولی دیگه هرکی هرکی هم که نمیشه. بازم توصیه میکنم بنی طرف برو اون طرف . اقای تاریخ نگار
۴۰-ایالت لرستان!؟
لر(مهمان)
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 17:57 – GMT 14:57

با سلام خدمت سایت العربیه و جناب یوسف عزیزی از اینکه موجبات خنده و شادی ما را فراهم کردید خیلی سپاسگذارم. با ایالت درست کردن بر ما لرها می خوایی رگ غیرت ما به جوش بیاد. خودت می دونی اگر رگ لری ما فوران کنه اول سراغ کی می ریم. باز هم سپاسگذارم از مطلب طنزی که در این ایام نوروز برای ما منتشر کردید. پاینده ایران آزاد و آباد برای تمام مردم ایران زمین. امیدوارم هرکسی روزی در این سرزمین آزاد و راحت زندگی کنه

۴۱-ایرانی
خواب وخیال(مهمان)
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 16:49 – GMT 13:49
اشتباه تایپی رواصلاح میکنم. یاشاسین ایران بیتویلویو,یعنی زنده باایران یکپارچه ومتحد.برای شکست شمامن مدتی هست که باجمهوری اسلامی متحدشدم وبه شدت ازش حمایت میکنم.ازجمهوری اسلامی که ایران روبه قدرت یک امپراتوری رسانده حمایت کامل میکنم تاشماازحرص وخشم وعصبانیت بسوزید.من به عنوان یک آذری باغیرت که شیعه هم هستم برای جنگ تن به تن باتمام اندک تجزیه طلبان سرتاسرایران آمادگی کامل دارم ودراین راه ازحمایت حکومت کبیرایران هم برخوردارم.الیزدن هچ ایش گلمز,ترجمش میشه کاری ازدستتان برنمیاد. 
۴۲-مقالات مستند و نژاد پرستان
سیامک(مهمان)
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 16:20 – GMT 13:20
دوره نژاد پرستی به پایان رسیده 
۴۳-مواد افزودنی
حسین(مهمان)
هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 09:03 – GMT 06:03
آقای بنی طرف عقایدی دارد و برای هدفش تلاش می کند .اما حقایق را وارونه جلوه دادن کار درستی نیست . ایشان در یک سخنرانی در دانشگاه اصفهان گفتند ۶۰ درصد جمعیت خوزستان عرب است و البته محافل ضد ایرانی همواره از این حرفها می زنند.ملاحظه کنید شهرهای پر جمعیت مانند دزفول شوشتر بهبهان مسجدسلیمان ایذه باغملک اندیمشک را مهرمز هفتگل سردشت لالی اندیکا گتوند و روستاهای اطرافشان اکثریت مطلق غیر عرب دارند.
و اعراب در این شهرها در اقلیت کامل هستند یا اصلا وجود ندارند(مثلا در لالی و اندیکا چقدر عرب وجود دارد؟)شهرهای اهواز آبادن شوش هندیجان رامشیرامیدیه هفت تپه و ماهشهر دارای جمعیت مخلوطی است .در برخی از این شهرها اعراب اکثریت ضعیفی هستند یعنی بین ۵۰ تا ۶۰ درصد جمعیت مانند اهواز،آبادان شوش -خودم در اهواز زندگی می کنم-و در برخی شهرها اقلیت زیادی هستند بین ۴۰ تا ۵۰ درصد مانند امیدیه هندیجان و هفت تپه . شهرهای شادگان خرمشهر سوسنگرد بستان ملاثانی و حمیدیه شهرهای با اکثریت مطلق عرب می باشد که البته جمعیت این شهرها که تا چندی پیش برخی از انها مانند ملاثانی حمیدیه و بستان روستاهای بزرگی بودند و به تازگی شهر شده است.
۵۱-عربی که اجدادش قرنهاست در عربستان هستند
انسانی با نژاد عرب و ایرانی(مهمان)
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 07:08 – GMT 04:08
الفاظی چون میسان یا احواز یا عربستان یا خوزستان ویا هرچیز دیگری که می نامید بنامید. من عربی هستم که در عالم واقع وخارج ساکن این خاکم واجدادم قرنهاست در کنار کارون وکرخه وجراحی کشاورز ودامپرور بودند. بخواهید یا نخواهید ما در عالم واقع وجود داریم به عربی وفارسی و انگلیسی وهر زبانی که میل داریم سخن می گوییم ولی فرهنگ و رسومات (الثقافه والتراث) خود را فراموش نخواهیم کرد چه رضا خان و چه بزرگتر از رضاخان هم نمی تواند مانع ما بشود. احمد مدنی و خلخالی و … نمی تونه مانع مابشه.
۵۲-العنبری
شیخ(مهمان)
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 05:30 – GMT 02:30
آقای بنی طرف عزیز: بهرام گور در دوران ولیعهدی در کدام استان ایران بود؟ امیدوارم عمق تاریخی ذهن پریشان تان بیشتر شود که به ساسانیان برسد وبدانید ایران بزرگ چیست و ایرانی کیست. نوشته شما شاید برای شخص خود شما نفعی مادی داشته باشد، ولی بدانید که جوانان عرب این سرزمین را به گمراهی میکشاند و شما هم مثل سایر مخالفین صوری رژیم ایران به شهید سازی و شهید پروری مشغولید تا از جوانان بدار آویخته شده اهوازی برای خود پرچم بسازید.
۵۴-آداب نویسندگی و ادب تاریخ نگاری و احترام
کاظم موافق(مهمان)
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 01:29 – GMT 22:29
خیلی‌ باعث تأسف است که جناب نویسنده که عنوان نمایندگی(خود خوانده) مردم عرب خوزستان را نیز بدوش می‌کشد، با این ادبیات قلم میزند و به امید دوختن کلاهی از بی‌‌عرضگی حاکمان تهران و سو استفاده ابزاری از رنج و درد مردم خوزستان به این حیات رقّت بار ادامه میدهد. جوانان رنج کشیده خوزستان باید بدانند که سید محمد آل مشعشع پس از گریختن از ظلم حاکمان عثمانی به ایران با دعوی مهدویت و فریب مردم و سو استفاده از خلأ قدرت اواخر حکومت افشاریان با گرداوردن مشتی راهزن هویزه را تصرف و ناجا را پایتخت امیرنشین “عربستان” نامید. استقبال صفویان از نام عربستان نیز به این دلیل
۵۵-bestun66@yahoo.com
بیستون(مهمان)
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 01:22 – GMT 22:22
درود بر اقای بنی طرف ،همیشە حقیقت گفتن سخت پذیرفتە میشود ،تاریخی کە این آقا بە ان اشارە کردە است کامڵا درست است ،ایران یک کشور چند ملیتی بودە ،باقی خواهد ماند ،در آیندە هم  می تواند به یک نوع ایالات فدرال متحد ایران  تبدیل  شود ،
شهروند(مهمان)
پنج شنبه ۱۶ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۸ مارس ۲۰۱۳م KSA 01:00 – GMT 22:00
اقوام ایرانی با هم این مملکت را ساختند. در غم وشادی هم شریک بوده اند هیچ وقت هم دعوای قومی در بین ملت ما وجود نداشته. حد اقل به همین جنگ هشت ساله نگاه کنید که عرب وکرد وترک وفارس همه داوطلبانه دفاع کردند ودر یک سنگر جان دادندو…من هم به سهم خود خواهان رعایت حقوق شهروندی همه هموطنانم از هر قومی هستم و همه باید برای ان تلاش کنیم وگرنه تفرقه افکنی وقصه درست کردن از ظلمهای تاریخی که دروغ است راه به جایی نمیبرد . من هموطن عربم را دوست دارم وحاظرم جانم را برای دفاع از حقوقش بدهم چون یک شهروند ایرانی است وسرنوشتم با سرنوشت او گره خورده . تجزیه طلبان اب در هاون میکوبند و نمیتوانند خللی در این اتحاد ایجاد کنند.
Irani(مهمان)
چهارشنبه ۱۵ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۷ مارس ۲۰۱۳م KSA 21:16 – GMT 18:16
.شما باید اول کمی‌ تاریخ بخونی جناب. تقسیمات کشوری در زمان رضا شاه صورت گرفت و استان خوزستان هم اون موقع به وجود آمد . ما بختیاری‌ها و کلا لرها میگویم خوزستان مال ماست چناچه در اکثریت هم هستیم. عربها در خرمشهر بودند نه بیشتر. العربیه . از این نمد واسه شما کلاهی دوخته نخواهد شد. در ضمن ما ۲ میلیون کشته دادیم که خوزستان رو در برابر صدام حفظ کنیم پا ش بیفته باز هم همین کارو می‌کنیم. در ضمن مرگ بر آخوند
 
۶۱-خواب وخیال
ایرانی(مهمان)
چهارشنبه ۱۵ جمادی الاول ۱۴۳۴هـ – ۲۷ مارس ۲۰۱۳م KSA 19:52 – GMT 16:52
کسی که ایرانی نباشه حق اظهارنظردرباره ایران نداره،فقط پاراگراف اول وچندسطرازوسط خوندم دیدم مزخرفاتی بیش نیست برای همین نخواستم وقتم روتلف کنم.گرجستان هم ازایران جدانشدبلکه جنگ شدایران باخت اینطورشد.ضمنأازهراستان ایران به عنوان مملکت یادکردن واقعأخیلی خنده داربوددقیقأبخاطرهمین ۵دقیقه خندیدم.بی سوادی بددردیه. یاشاسین ایران بیتولیویو.فدرالی رو هم درخواب میتونی ببینی,زهی خیال باطلستم وقتم روتلف کنم.گرجستان هم ازایران جدانشدبلکه جنگ شدایران باخت اینطورشد.ضمنأازهراستان ایران به عنوان مملکت یادکردن واقعأخیلی خنده داربوددقیقأبخاطرهمین ۵دقیقه خندیدم.بی سوادی بددردیه. یاشاسین ایران بیتولیویو.فدرالی رو هم درخواب میتونی ببینی,زهی خیال باطل

۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

ایرانِ ما، فرش رنگارنگ و در هم تنیده از اقوام گوناگون است. یکی از تیره‌های اصیل ایران، ایل بزرگ «بختیاری» است.
این تیرۀ بزرگ را بی‌گمان بایست با دلاوری، اصالت و جوانمردی در اخلاق و وفاداری به میهنش ایران شناخت. 
۱- برپایۀ پژوهش‌های ژنتیکی و تبارشناسی در میان ایرانیان، مانند پژوهش دکتر اشرفیان بناب، پروفسور کاوالی -اسفورتزا و از همه جالب‌تر بررسی کوینتانا- مورسی؛ لرها و بختیاری‌ها مانند دیگر ایرانیان به تیرۀ هندواروپایی (آریایی) وابسته هستند که البته با دیگر تیره‌ها نیز اختلاط تباری داشته‌اند. نمودار زیر، برگرفته از پژوهش کوینتانا – مورسی از انستیتو پاستور فرانسه با همکاری مرکز مطالعات ژنتیک انسانی هدینگتون انگلستان، دپارتمان بیولوژیک ساپینزا از رم (ایتالیا)، دانشگاه آریزونا آمریکا و… انجام یافت.
این بررسی، نشاندهندۀ پیوستگی تباری اقوام ایرانی و از جمله لرها و بختیاری‌ها با تیرۀ نامور به آریایی با اختلاطی از تیره‌های دیگر است. (کوینتانا – مورسی، ۲۰۰۴): 

bakhtiariha
در نمودار بالا، قوم لر و بختیاری با نمایۀ (LU) و در جنوب‌غربی فلات ایران نشان داده شده است، و چنانکه دیده می‌شود، این تیرۀ اصیل مانند دیگر ایرانیان دارای ساختار ژنتیکی اوراسیای غربی (آریایی) است.
همچنین به گفتۀ دکتر اشرفیان بناب، آخرین دگرگونی عمدۀ ژنتیکی در ایران، به بازۀ زمانی یازده هزارسال پیش بازمی‌گردد و ریشۀ این تیرۀ بزرگ، به جنوب‌باختری فلات ایران می‌رسد. یعنی همان جا که بختیاری‌ها ساکن و میراث‌دار آن هستند:
«تحقیقات اخیر ژنتیکی اینجانب نشان می‌دهند که عموم اقوام و گروه‌های جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی (و حتی فراتر از مرزهای سیاسی فعلی ایران) ساکن هستند، علیرغم اینکه دارای تفاوت‌های جزیی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبان‌های مختلف هم تکلم می‌کنند، دارای ریشۀ ژنتیکی مشترکی هستند و این ریشۀ مشترک، به جمعیتی اولیه که در حدود ده تا یازده هزار سال پیش در قسمت‌های جنوب‌غربی فلات ایران ساکن بوده، برمی‌گردد… اندکی تفحص در منابع و مدارک تاریخی موجود نشان می‌دهد که کلمات آریا وآریایی به کرات توسط شخصیت‌های تاریخی و مورخان داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفته و دارای معانی مختلفی بوده‌اند. مثلا به عنوان نامی برای یک جمعیت باستانی در ایران، نامی برای زبان ایران باستان و حتی نامی برای سرزمینی که محل اقامت ایرانیان باستان بوده، به کار رفته است. اسناد و شواهد تاریخی و باستان‌شناسی نشان می‌دهد که آریاییان، اقوامی مهاجر نبوده‌اند، بلکه از حدود ده هزارسال قبل در این سرزمین ساکن بوده و مبدا ومنشاء بزرگترین ابداعات و نوآوری‌های انسان مدرن بوده‌اند…»(اشرفیان بناب، ۱۳۹۰)
۲- سرزمین محل سکونت این مردمان در جنوب‌باختری فلات ایران، محل نَشو و نمای دو تمدن بزرگ ایلامی و هخامنشی است. به لحاظ زبانشناسی، زبان و گویش بختیاری، بازماندۀ پارسی باستان است. نکته قابل توجه اینست که زبان فارسی امروز گرچه خود زیرمجموعۀ پارسی باستان می‌باشد، اما این زبان بیشتر برجای مانده از فارسی دری و خراسانی است و نزدیکی زبان بختیاری با پارسی کهن می‌نمایاند که بختیاری‌ها چه به لحاظ زبانی، چه به لحاظ تبارشناسی و چه از دیدگاه جغرافیای محل سکونت، وارثان قوم پارسه باستان و ایلامیان هستند که پایه‌گذاران تمدن دوردست ایران‌زمین به شمار می‌روند. پس اکنون بهتر درمی‌یابیم که چرا تجزیه‌طلب‌های نفوذی و مزدبگیران استعمار، از نام این مردم گرفته تا مجاهدت‌هایشان در دفاع و پدافند دلیرانه از استقلال و تمامیت ارضی کشور و به‌ویژه پایه‌گذاری نظام مشروطه را آماج کینه‌توزی خویش قرارداده‌اند. 

«گر ایران‌زمین بختیاری نداشت / گمانم که از بخت یاری نداشت»

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.