سندی بر واحد بودن آذربایجان دال بر واهی بودن ادعای تجزیه طلبان پان ترک | پژوهشهای ایرانی

سندی بر واحد بودن آذربایجان دال بر واهی بودن ادعای تجزیه طلبان پان ترک

سندی بر واحد بودن آذربایجان دال بر واهی بودن ادعای تجزیه طلبان پان ترک

گزیده هرچه در ایران بزرگان زآذربایگان و ری و گرگان
  • :
از آنجا به تدبیر آزادگان بیامد سوی آذرآبادگان
  •  :
به یک ماه در آذرآبادگان ببودند شاهان و آزادگان
همه ویژه گردان آزادگان بیامد سوی آذرآبادگان

.»

  • نخچوان من کوره آذربیجان

  • نخچوان من کوره آذربیجان (متن اصلاح شده)

  • قره‌باغ در دورهٔ صفویه 

  • قره باغ در دورهٔ صفویه (متن اصلاح شده)

  • فرمان کریم‌خان زند (بخش یکم)

  • فرمان کریم‌خان زند (بخش دوم)

نقشه منطقه پایین رود ارس را با نام آذربایجان مشخص کرده‌است و مناطق شمال رود ارس را با نام شیروان و ارمنستان این نقشه مربوط به سال ۱۷۴۸ میباشد.

نگاهی بر افکار و اهداف جدایی طلبان نا آگاه از اصل و نسب که از نطفه,سارق نام آذربایگان هستند و اکنون دشمن پنهان ایرانند با اربابانی غربی که همواره از هیچ تلاشی برای خیانت به ایران و مردمش فروگزاری نکردند، زنده یاد احمد کسروی (1269-1324) پژوهشگر,اندیشمند,تاریخ‌ نویس,زبان‌شناس در اعتراض به نامگذاری آذربایجان بر آران در کتاب شهریاران گمنام می نویسد:
“شگفت است که آران را اکنون «آذربایجان» می‌خوانند. با آنکه آذربایجان یا آذربایگان نام سرزمین دیگریست که در پهلوی آران و بزرگ‌تر و شناس‌تر از آن می‌باشد و از دیرین زمان که آگاهی در دست هست، همواره این دو سرزمین از هم جدا بوده و هیچگاه نام آذربایجان بر آران گفته نشده است. ما تاکنون ندانسته‌ایم که برادران آرانی ما که حکومت آزادی برای سرزمین خود برپا کرده و می‌ خواستند نامی نیز بر آنجا بگذارند برای چه نام تاریخی و کهن خود را کنار نهاده، دست یغما به سوی آذربایگان دراز کردند؟! و چه سودی را از این کار شگفت خود امیدوار بودند؟!این خردگیری نه از آنست که ما برخاسته آذربایگانیم و تعصب بوم و میهن خود نگه می‌داریم. چه آذربایگان را از این کار هیچ‌گونه زیان نیست، بلکه از اینست که برادران آرانی ما در آغاز زندگانی ملی و آزاد خود پشت‌پا به تاریخ و گذشته سرزمینشان می‌زنند و این خود زیانی بزرگ است و آنگاه تاریخ، مانند چنین کار شگفت سراغ ندارد.”
پان‌تُرکیسم،ایدئولوژی ملی‌گرایانه,نژاد پرستانه و توسعه‌ خواهانه‌ای است که برپایهٔ آن همه مردمانی که به زبان های ترکی‌ سخن می‌گویند،ملت واحدی هستند که باید تحت رهبری در دولتی واحد متحد شوند.هدف پان‌ترکیسم گردآوردن همهٔ ترک زبانان، از جمله ترک زبانان قبرس، بلغارستان، شبه‌جزیره بالکان، آسیای مرکزی، عراق، ایران، افغانستان، ترکستان چین (ایالت سین‌کیانگ)، قفقاز، کریمه، ماوراء قفقاز، تاتارستان، حوالی رود ولگا و سیبری تحت رهبری ترکیه است.کشورهای هدف اندیشهٔ پان ترکیسم و کشورهای ناخرسند از این اندیشه عبارت اند از: ارمنستان، روسیه، ایران، چین، یونان، قبرس، گرجستان، بلغارستان و افغانستان.
اینگونه به نظر میرسد که افکار شوم پان ترکها تاثیر بدی بر برخی از آذری های ایران داشته و نمونه ان نوشته “آذربایجان جنوبی متعلق به ایران نیست” در بازی تراکتور سازی با یکی از تیمهای عربی که بیش از ٤٥ دقیقه بی هیچ اعتراضی در ورزشگاه بر افراشته شد،یا شعار های خلیج عرب برخی تماشاگران به اصطلاح جو زده.به تأکید بنده بر کلمه برخی توجه کنید.این برخی ها بی اینکه از اصل و نسب خود آگاه باشند و بی آنکه حتی ذره ای تاریخ را مطالعه کرده باشند تحت تاثیر یک ناسیونالیستی بی پایه و اساس قرار میگیرند،و فریاد آذربایجان مشترک تحت رهبری ترکیه سر میدهند بدون اینکه از کشتار تبریزی های ایران توسط دولت خونخوار عثمانی در جنگهای میان ایران و عثمانی با خبر باشند،افتخارشان دولت نسل کش ترکیه است،
و اما در برهه ی کنونی با گذشت زمان و رخدادهای تاریخی از سال‌ ۱۹۱۸ تا کنون ثابت شد كه؛رهبران ضدايراني باكو از اين تغيير نام، تنها و تنها هدف توسعه‌ طلبانه و جدايي آذربايجان واقعي از ایران را با نام جعلي و ساختگی آذربايجان جنوبي در سر مي‌پرورانده‌اند و در واقع بر خلاف ادعاهاي رسول‌زاده، پیش بینی‌های امثال دهخدا و ملک الشعرای بهار درست و بحق بوده است.
تاریخ اثبات کرد که آنها: «بالفعل اثبات كردند» كه با جعل نام آذربايجان به «مسماي» آن، یعنی معنا و مفهوم تغییر نام آذربایجان نیز چشم داشته‌اند.
دشمنان ایران یکپارچه بشنوند و بدانند که:
ایرانیان ، بر هر شکل و رنگ از افکار پلیدانه ای که ریشه در اهداف تجزیه طلبان دارد ،هوشیار هستند و بیاد دارند که در گذشته نیز ایران ستیزان شکست خوردند، و سر انجام سرکرده های  توهم زده  پشیمانی بود
 محمد امین رسول زاده، نخستین رئیس جمهوری ضد ایرانی باکو که نام اران و شروان را به جمهوری آذربایجان(برای اهداف پلیدانه دراز مدت) درروز ۱۸ می‌ سال ۱۹۱۸تغییر داد.
قابل ذکر است که محمود پناهیان پس از فرار به شوروی،در سالهای دههء 1350 شمسی در یک مأموریّت از باکو به بغداد اعزام شد و در آنجا ضمن همکاری با رژیم بعث عراق به تأسیس یک گروه سیاسی به نام«جبههء ملّی خلقهای ایران»دست زد و شعبه هایی از آن به تبلیغ قوم گرای در آذربایجان،کردستان،بلوچستان و خوزستان ایران پرداخت.مدّتی بعد،محمّد تقی زهتابی چهرهء شناخته شده ی پانتر کیست(که در شاخهء جوانان فرقهء دموکرات فعّالیت داشت)،به پناهیان پیوست و در بغداد در رادیوی گروه او به تبلیغ اندیشههای پان ترکی پرداخت و در دانشگاه بغداد نیز تدریس میکرد.وی پس از سقوط محمد رضاشاه به ایران بازگشت و به ترویج افکار پان ترکی در تبریز مشغول شد،و همو بود که با تکیه بر نوشته های پان ترکی و تاریخ نگاریهای تخیّلی محافل پان ترکی باکو و استانبول-آنکارا،و سرهمبندی حوادث پراکندهء تاریخی و تحریف آنها تلاش کرد کتابی به نام«تاریخ باستانی ترکهای ایران»تهیّه کند، که اصولا آذربایجان را از حوزهء تمدّن ایرانی خارج میکرد و به جهان پان ترکی متّصل میساخت. حلقهء پان ترکی طرفدار او در داخل ایران و در جمهوری آذربایجان تبلیغات فراوانی برای ترویج نوشته های او و جا انداختن آن به عنوان تاریخ آذربایجان با ترکهای ایران کرده اند امّا این نوشته ها به علّت ذهنی بودن و عدم تطابق با واقعیّتها و نوشته های معتبر تاریخی،در نزد مورّخان و پژوهشگران ارزشی نیافته است.
به هر روی،پس از توافق 1975 الجزیره و پایان یافتن اختلافات ایران و عراق،محمود پناهیان، محمّد تقی زهتابی و گروه اعزامی مجدّدا به باکو بازگشتند و فعّالیت باصطلاح«جبههء ملّی خلقهای ایران»نیز به پایان رسید.
دولتهای غربی همواره از به وجود آمدن یک قدرت بزرگ و نوظهور هراسیده اند،ایران همواره در زمره کشور هایی بوده است که پتانسیل رسیدن به این مهم را داشته است.
                              هر کسی کو دور ماند از اصل خویش         باز جوید روزگار وصل خویش

منابع:

فراز و فرود فرقه دموکرات آذربايجان
تارنمای http://atropat.persianblog.ir/
افشای توطعه های خزنده دولت باکو/ تابناک

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.