مصدق : پرونده را خواندم فهمیدم که ابوموسی ملک طلق ایران است. | پژوهشهای ایرانی

مصدق : پرونده را خواندم فهمیدم که ابوموسی ملک طلق ایران است.

بحر فارسمصدق : پرونده را خواندم فهمیدم که ابوموسی ملک طلق ایران است.

مصدق در صفحه 162کتاب «خاطرات و تألمات»، فصل بیست و چهارم کتاب، با عنوان «انتصاب من به وزارت خارجه»(وزیر خارجه)، در باره این جزیره ها، چنین نوشته است:

«اولین روز ورودم به وزارت خارجه، میرزا محمد تقی خان منتخب الملک، رئیس اداره انگلیس(وزارتخارجه)، نامه ای به من ارائه نمود که «سرپرسی لورن»، وزیر مختار انگلیس به مستوفی الممالک، نخست وزیر نوشته و موضوعش این بود که جزایر «ابوموسی» و «شیخ شعیب» (لاوان)، واقع در خلیج فارس، متعلق به ایران نیست و نظامیان ایران برخلاف حق در آنها دخالت می کنند. رئیس الوزراء هم به خط خود در حاشیه نامه نوشته بود ضبط(بایگانی) شود.  منتخب الملک از من سئوال نمود به این نامه باید جوابی داده شود یا آن را بلا جواب گذاریم؟.

(مصدق)گفتم: قبل از ملاحظه پرونده نمی توانم در این باب نظری اظهار کنم و بعد که پرونده را دیدم  معلوم شد جزائر مزبور ملک غیر قابل تردید ایران است، موضوع را در هیأت وزیران مطرح کردم که در صورت جلسات نوشته شد. سپس به نامه وزیر مختار جواب دادم و چند بارهم با او مذاکرات شفاهی نمودم.

در زیر صفحه توضیح داده است: در همان جلسه اول با سرپرسی لورن وارد مذاکره شدم. از این که منتخب الملک از ضبط نامه جلوگیری کرده و موضوع را مطرح کرده بود، عصبانی بود و برای او یک خط و نشانی هم کشید.»

توضیح :1-  در کتاب حمدی اعظمی (جزایر سه گانه  در اسناد دولت بریتانیا) به نگر  و دیدگاه مصدق در مورد سه جزیره و مکاتبات مربوطه  اشاره شده است. شماره سند….

و اعتراف شده که در سالهای 1939 تا 1940  ایران خاک سرخ ابوموسی را استخراج و بهره برداری می کرده است.

2- مصدق در دوره نخست وزیری بحرین را استان چهاردهم ایران اعلام کرد. و برایش کرسی در پارلمان ایجاد کرد.

3 – در آن تاریخ، ارتش ایران جزایر  را در مالکیت  ایران می دانسته و ارتش ایران در جزایر ابوموسی و شیخ شعیب(لاوان) حضور داشته اند.

4 – وزیرمختار انگلیس نامه نوشته است(1302 شمسی )به قصد این که این جزایر را جدا شده  از ایران  اعلام کند. بایگانی کردن نامه سابقه ای ایجاد می کرد و سندی می شد که بعدها، به استناد آن، ادعا شود جزایر متعلق به ایران نیستند. رئیس اداره مربوطه در وزارت خارجه  با زیرکی  نامه را بایگانی نمی کند و آن را نزد وزیر خارجه جدید () می برد. مصدق با مراجعه به اسناد، دو جزیره را «ملک غیر قابل تردید» ایران می یابد. به وزیر مختار انگلیس یادداشت رسمی و نامه  اعتراضی می نویسد و بعد هم با او گفتگو می کند و طرف انگلیسی از این که رئیس اداره وزارتخارجه نامه را بایگانی نکرده است، عصبانی می شود و برای او خط و نشان می کشد.

5- عصبانیت این مقام انگلیسی نشانه ضعف او و قوت طرف مقابل است و دلیلی است که این جزایر متعلق به ایران هستند بخصوص که ردیه ای  به یادداشت  مصدق، وزیر خارجه ایران، نداده است . چراکه اگر می نوشت مصدق سکوت نمی کرد و اثری از نامه او در وزارت خارجه ایران می ماند. بعدها نیز، در گفتگو با علم، سفیر انگلیس تصدیق می کند این جزایر متعلق به ایران هستند.(خاطرات علم)

6 – در یک دوره هرج و مرج داخلی،در واقعه اشغال ایران در جنگ جهانی دوم  ارتش ایران حضور  در این جزایر را بی حاصل و پر هزینه دانسته  آنجا را رها  می کند و قوای انگلیس  هم این خلاء را پر می کند. تا زمانی که  دولت  برآن می شود ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک را با بحرین معامله کند. بحرین را می دهد، پول نیز می دهد اما به جای گرفتن سند مالکیت، سندی می گیرد که انگلیسی ها آن را با واژگان دو پهلو  و مبهم تنظیم می کنند.

نوشته روی سنگ گور سه سرباز ایرانی که  به تنهایی 20 شهریور 1320=1941 دو روز  ورود  ارتش سرخ و عبور آنها ازپل ارس را سد کردند.
«هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما
شد جامه سربازی ما هم کفن ما
شادیم ز جانبازی خود در دل خاک
 پاینده و جاوید بماند وطن ما».

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.