دوستداران فرهنگ و تمدن ایرانی را خواندن به مقاله زیر که ابتدا در سال ۱۳۸۳ منتشر شده و سپس در سال ۹۲ تکمیل تر شده است جلب می کنم این مقاله تا کنون در بسیاری از رسانه ها مورد استفاده قرار گرفته است .
کشورهای عربی هر روز بی سر و صدا توطئه جدیدی علیه هویت تاریخی خلیج فارس صورت می دهند. اتحادیه عرب (پایه گذاری 1945) تنها سازمان منطقه ای و دولتی ر...
نظر به اینکه بعضی افراد با استفاده از نفوذ رسانه ای نسبت به چگونگی ثبت روز روز ملی خلیج فارس مطالبی غیر واقعی بیان کرده اند. ضروری بود به عنوان شاهد...
نام خلیج فارس در قراردادها و معاهدات منطقهای و بینالمللی. متن فارسی و عربی خلیج فارس - بحر فارس و بحر عجم و در متن های انگلی...
چکیده مطلب: روز ملی خلیج فارس از زبان شاهدان عینی دست اندر کار این موضوع از ابتدا تا امروز به نقل از باشگاه خبرنگاران : برابر گفتگوی دکتر عجم عضو آن ...
دوستداران فرهنگ و تمدن ایرانی را خواندن به مقاله زیر که ابتدا در سال ۱۳۸۳ منتشر شده و سپس در سال ۹۲ تکمیل تر شده است جلب می کنم این مقاله تا کنون در بسیاری از رسانه ها مورد استفاده قرار گرفته است .
آیا چابهار رقیبی برای گوادور و یا بندرعباس است؟ بندرچابهار به عنوان امنترین بندر منطقه در مسیر رشد ایفای نقش خواهد کرد.
محمد عجم
چابهار دارای چند منطقه یا بخش است:
* قدیمی و جدید شهر چابهار
* ساحلی لنج های ماهیگیران که در منطقه قدیمی شهر و همچنین در ساحل کنارک نزدیک به فرودگاه می باشد.
* آزاد تجاری و صنعتی با ۱۴۰ کیلومتر مربع مساحت خود شامل ۹ پیکره می شود الف: بخش مسکونی ب- بخش سوله ها، انبارها و تولیدات کارگاهی ج: بخش شهرکهای صنایع مانندمجتمع پتروشیمی مکران و مجتمع فولاد، و پروژه های بزرگ ملی مانند شهرک انرژی های پاک شهرک صنایع خودرو شهرک صنایع غذایی شهرک شیلات و …
* اسکله بارگیری و تخلیه بار شامل الف: اسکله قدیمی شهید کلانتری ب : اسکله جدید خاتم الانبیا (شهید بهشتی)
تمام این مناطق در پیرامون خلیج چابهار واقع شده است در حالیکه ۷۰۰ کیلومتر سواحل مکران(مکوران) فضاهای مناسب و منحصر بفرد برای ادامه توسعه و سرمایه گذاری دارد. امتیازات و تسهیلاتی که طبق قانون منطقه آزاد در این منطقه به خارجی ها اعطا می کند به مراتب جذاب تر از مناطق آزاد در امارات و کشورهای جنوب خلیج فارس است. هم اکنون آماده سازی و بستر سازی برای پروژه های متعدد و متنوعی انجام شده است که دست سرمایه گذاران داخلی و خارجی را بگرمی می فشارد.
اهمیت ترانزیتی و مواصلاتی کریدور شرقی ایران
موضوع مهمی که در حال حاضر توجه ملی و بین المللی را بخود جلب کرده اسکله های بار گیری و تخلیه بار و موقعیت ژئو اکونومیک و و اقیانوسی و اهمیت مواصلاتی و دروازه ترانزیتی چابهار است. خطوط مواصلاتی چین از یکسو به گوادور در ۷۰ کیلومتری چابهار وصل شده و از سوی دیگر از طریق قزاقستان خطوط ریلی چین به دریای خزر و از جمله بندر اکتائو وصل شده است. از طرفی بندر عباس از طریق کریدیور ریلی و جاده ای شمال جنوب به خزر و اروپا وصل می شود فعلا حلقه مفقوده این کریدور رشت تا آستارا است.
چابهار رقیبی برای گوادور و یا بندرعباس نیست بلکه حلقه وصل کریدورها است. بهره برداری از معادن و توسعه افغانستان مورد توجه هند ژاپن و کشورهای شرق آسیا است. استفاده از کریدور شرق ایران و چابهار هزینه ها را بشدت کاهش می دهد.
اسکله شهید کلانتری از سال ۱۳۶۲ در حد نیاز منطقه فعال بوده است. اسکله جدید بطول ۱۷۰۰ متر در داخل آب ایجاد شده و برای پهلو گیری کشتی های باری و نفت کش با عمق ۱۹ متر و ظرفیت تن قابل استفاده است و همزمان ۲۰ کشتی می تواند پهلو بگیرد. پس از افتتاح فاز نخست طرح توسعه بندر چابهار توسط رئیس جمهور در بهمن ۱۳۹۶ با ظرفیت تخلیه و بارگیری سالانه هشت و نیم میلیون تن کالا حالا زیرساخت های حمل ونقل تا زاهدان و اتصال به شبکه ریلی کشور مهمترین دغدغه سرمایه گذاران است. تجار و بازرگانان داخلی و خارجی دوست دارند کالاهای خود را برای انتقال به شهرهای داخلی کشور و یا سایر کشورها به ویژه افغانستان و آسیای میانه با مقصد و مبدا چابهار انتقال دهند اما این مهم نیاز به وجود زیرساختهای لازم از جمله راههای ارتباطی زمینی، هوایی و ریلی دارد.
ایجاد بزرگراه تا زاهدان جزو مهمترین اولویتهای توسعه ای باید باشد از مشهد تا بیرجند بزرگراه یا شاهراه بسیار خوب با استاندارهای پیشرفته وجود. از بیرجند تا زاهدان نیز جاده مناسبی وجود دارد اگرچه شاهراه نیست اما جاده عریض است اما از چابهار تا زاهدان جاده در بیشتر مناطق پرخطر و کم عرض(۱۰ متر عرض)از چابهار- نیکشهر- سرباز- ایرانشهر و ادامه آن به زاهدان و میلک هیرمند است. بنابراین می بایست در مرحله اول برای ارتقای حدود هزار کیلومتر جاده به بزرگراه و آزاده راه برای تخصیص بودجه در سطح ملی چاره اندیشی شده و در مرحله بعد خط ریلی چابهار- زاهدان و بعد بیرجند گناباد مشهد آغاز شود.
توافقنامه بین کشورهای ایران، هند و افغانستان بهترین موقعیت را برای بندر چابهار ایجاد کرده است. نخستین محموله ترانزیتی گندم اهدایی کشور هند به افغانستان در نیمه اول آبان ۱۳۹۶ از بندر کاندلای هند وارد بندر چابهار شد. این محموله شامل ۶۴۰ دستگاه کانتینر به میزان ۱۵هزار تن بود که پس از ورود از طریق جاده چابهار- میلک هیرمند به داخل افغانستان انتقال یافت. از آن زمان تاکنون تنها هشت فروند کشتی حامل کالاهای افغانستان وارد بندر چابهار شده است.
حمل و نقل جاده ای و هوایی
هم اینک بندر چابهار حدود هزار کیلومتر راه ارتباطی دارد. ساخت جاده ۱۱۰ کیلومتری چابهار تا نیک شهر نسبتا جدید است اما این جاده با ابنیه ضعیف و نشست کردن در چندین مکان کشش تردد کامیون ها و ظرفیت انتقال سالانه هشت و نیم میلیون تن کالای وارده به بندر چابهار به سایر نقاط ایران و افغانستان را نخواهد داشت و باید در آینده نزدیک به شاهراه تبدیل شود. ساخت فرودگاه بین المللی یکی از زیرساخت های حمل ونقل است. هم اینک برای ورود به چابهار مسافران از فرودگاه نظامی کنارک در حدود ۴۰ کیلومتری چابهار استفاده می کنند.
طرح راه آهن چابهار- زاهدان- مشهد
راه آهن چابهار- زاهدان- مشهد بهترین مسیر برای حمل ونقل کالاهای بندر چابهار است مسیر اصلی این خط ریلی از چابهار به زاهدان به طول ۶۴۰ کیلومتر سال ۱۳۸۹ کلنگ زنی شده اما هنوز در مرحله ابتدایی است. این خط ریلی از بندر چابهار آغاز و با عبور از شهرستانهای کنارک، نیکشهر، ایرانشهر و خاش در نهایت به زاهدان و شبکه ریلی کشوری متصل و پس از آن برای ارتباط با کشورهای آسیای میانه در گناباد به شبکه سراسری و خط آهن مشهد سرخس بندرعباس متصل می شود. این پروژه در هشت قطعه و با مبلغ اولیه ۲ هزار و ۴۱ میلیارد تومان در حال اجراست که از چابهار تا زاهدان با احتساب خطوط فرعی ۷۳۰ کیلومتر حدودا ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. و انتظار می رود حداکثر تا ۱۰ سال آینده به بهره برداری برسد.
مسافرت دریایی
حمل و نقل مسافر از دریا با ورود نخستین کشتی مسافری هرمز با ظرفیت جابجایی ۲۰۸ مسافر و ۴۵ خودروی سواری از کشور عمان در آبان ۱۳۹۵ با عنوان خط و ترمینال مسافری دریایی ایران- عمان در بندر شهید کلانتری چابهار بصورت آزمایشی راه اندازی شد ولی تنها ۶ ماه دوام داشت و تعطیل شد اما با حذف ویزا برای عمانی ها که اخیرا مصوب و اجرایی شد کشتی مسافری در این مسیر کاملا توجیه و منافع دارد . پایانه بین المللی مسافر دریایی بندر شهید کلانتری چابهار با مساحت سه هزار و ۸۰۰ مترمربع شامل ۲ سالن مجزا با ظرفیت ۶۰۰ مسافر ورودی و خروجی طراحی شده است.
بازگشایی خط مسافری دریایی با بنادر
کشتی باری و مسافری با کشورهای ساحلی و کشورهای همسایه و به ویژه جابجایی مسافران و زائران پاکستانی از طریق بندرچابهار تا بندر کراچی در ابتدای کار بصورت فصلی حتما توجیه اقتصادی دارد. بندر چابهار بعنوان اولین بندر کشور در جذب اپراتور خارجی و اتصال سه کشور طی توافقنامه ای بنام چابهار توانسته است امریکا را جهت مستثنی کردن این بندر از تحریم ها قانع کند.
آقایی مدیرکل بنادر و دریانوردی سیستان و بلوچستان معتقد است: با محدودیت های موجود در بنادر حاشیه خلیج فارس با ابتکارات جدید از جمله راه اندازی کشتیرانی بین بنادر کشورهای حاشیه دریای مکران با فعالیتهای بازرگانی، دریایی، کشتیرانی و خدمات وابسته، جابجایی کالا و ترانزیت در این منطقه نقش حیاتی بندر چابهار برای رونق تجاری و اقتصادی کشور را محسوس تر خواهد کرد.
بندرچابهار پس از آماده شدن زیرساخت های حمل ونقل و به ویژه تکمیل حدود هزار کیلومتر بزرگراه بعنوان امن ترین بندر منطقه در مسیر رشد و توسعه اقتصادی منطقه و محور شرق ایفای نقش خواهد کرد.
نماینده چابهار و نیک شهر گفته است: وقتی یک جاده با عرض ۱۰ متری از نیکشهر تا چابهار بیش از ۲۰ تا ۲۵ سال طول می کشد مسلم است بندر چابهار برای بهره مندی از بزرگراه و آزاد راه بیش از ۳۰ تا ۴۰ سال دیگر و حتی بیشتر از این مدت منتظر باشد.
فاز نخست بندر شهید بهشتی چابهار که بهمن ۹۷ به دست رئیس جمهوری افتتاح شد شامل اجرای موج شکن و دایک بیرونی، لایروبی حدود ۱۵.۸ میلیون متر مکعب، احیای حدود ۲۰۳ هکتار، ساخت ۲ پست اسکله کانتینری به طول ۷۲۰ متر، سه پست اسکله چند منظوره به طول ۶۸۴ متر با ظرفیت کشتی های ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تن، ایجاد ترمینال های کانتینری و چند منظوره به وسعت حدود ۶۴ هکتار و تامین ۱۶ دستگاه جرثقیل کانتینری و محوطه ای بوده است. ظرفیت بندر شهید بهشتی چابهار در فاز نخست هشت و نیم میلیون تن است که برای ساخت و تجهیز این طرح مهم بیش از هزار میلیون دلار اعتبار هزینه شده است.
آخوندی وزیر راه ایران در سفر ۱۷ شهریور ۹۷ به دهلی نو در دیدار با نیتین گادکاری وزیر حمل و نقل و کشتیرانی هند گفت تفاهمات انجام شده بخوبی پیش می رود. در حوزه چابهار روابط هند و ایران یک روند تنظیم شده دارد و توافقاتی نیز در گذشته به امضا رسیده است، سرمایه گذاری هند در دو مرحله است. اولین مرحله یک سرمایه گذاری ۸۵ میلیون دلاری و یک خط اعتباری ۱۵۰ میلیون دلاری است که قرارداد هر دو سرمایه گذاری امضا شده است و می تواند به زودی اجرایی شود. در مورد اختصاص یک خط اعتباری دیگر نیز گفت و گو شده است. کلیات این خط اعتباری در طول سفر ریاست جمهوری به هند مورد توافق قرار گرفت که ارزش آن بیش از ۲ میلیارد دلار برای تامین مالی شبکه ریلی چابهار – زاهدان- مشهد است.
تفاهمنامه همکاری حمل ونقل ریلی بین ایران و هند، بین آخوندی و گادکاری، ۲۲ دی ماه سال ۹۵ در دهلی نو برای خط اعتباری به ارزش ۲ میلیارد دلار به امضا رسید این تفاهم نامه شامل توسعه راه آهن چابهار به زاهدان به ارزش یک میلیارد دلار، تولید ۲۰۰ لکوموتیو برای قطارهای باری ایران توسط هند و تولید مشترک ریل میان دو کشور است. برای ساخت این خط ریلی نیاز به سرمایه گذاری چهار هزار میلیارد تومانی هست تا چابهار به شبکه ریلی کشور متصل شود. قرار است هندی ها در فاز اول چابهار مستقر بشوند و در مساله احداث ریل آهن چابهار به سمت ایرانشهر و یک پروژه دیگر برای تولید ریل با ذوب آهن اصفهان نیز همکاری کنند، مساله تامین ۲۵۰ لکوموتیو و همچنین سوزن هایی که در خطوط ریلی استفاده می شود نیز با وزیر هندی گفت و گو شده است.
قرار بود براساس توافق امضا شده میان دو کشور در اردیبشهت سال ۱۳۹۵، هند با سرمایه گذاری ۸۵ میلیون دلاری کنترل دو لنگرگاه در فاز اول بندر چابهار را به عهده گیرد ولی هنوز چنین امری تحقق نیافته است و هند عملا هیچ تجهیزاتی را در بندر نصب نکرده است. عملیات اجرایی فاز نخست طرح توسعه بندر شهید بهشتی از مرداد ۱۳۸۶ با کندی آغاز شده بود. ورود تجهیزات و کرین های بارگیری به بندر شهید بهشتی چابهار پس از برجام عملی شد.
سازمان بنادر و دریانوردی ۶ موج شکن در سواحل چابهار و کنارک ایجاد کرده که به امنیت برای حرکت کشتی ها و نفکش ها کمک می کند در طرح توسعه بندر شهید بهشتی چابهار بیش از ۲۰۳ هکتار زمین جدید از دریا با استفاده از لایروبی استحصال شده است، دایک گذاری بیش از پنج کیلومتر، ۶۰ هکتار بتن ریزی و تایل گذاری و تحکیم بستر، هزار و ۶۵۰ متر موج شکن، ساخت هزار و ۷۰۰ متر اسکله و ۳۵ هکتار از محوطه کانتینری تایل گذاری و عملیاتی شده است. که می تواند ظرفیت تخلیه و بارگیری هشت و نیم میلیون تن فعلی را تا ۱۵ میلیون تن ظرفیت افزایش دهد.
دیپلماسی چابهار
آقای محمدی معین معاون منطقه آزاد چابهار معتقد استدیپلماسی چابهار باید شکل بگیرد و در راس آن وزارتخارجه و رسانه ها هستند سفرا و رایزنان اقتصادی و رایزنان بازرگانی باید باظرفیتها و مزایای مناطق آزاد بخصوص چابهار آشنا شوند و آن رادر خارج از کشور تبلیغ کنند. با توجه به موقعیت خاص ژیوپلتیکیو اقتصادی و مواصلاتی چابهار سرمایه گذاران هندی – افغانی –پاکستانی و سایر مناطق باید استقبال می کردند زمانی که اسکلهشهید کلانتری چابهار شروع شد هنوز از بندر جبل علی دوبیخبری نبود. بطور کلی سردرگمی در سیاستهای کلان داخلی وخارجی موجب کندی و تردید سرمایه گذار داخلی و خارجی است.
شهدادی معاون بنادر و کشتی رانی چابهار معتقد است اداراتجزیره ای عمل می کنند هر اداره ای می خواهد مقررات خود رااعمال کند و افسار کار را بطرف منافع سازمانی خود بکشد.موضوعقرنطینه ها و مشکلات تردد و روادید برای رانندگان و خدمه کشتیها یک معظل است.
قوانین و مقررات باید در جهت تسهیل و ساده تر کردن کارهاباشد ولی گاهی مقررات خلق الساعه موجب هزینه های زیادیبرای شرکتهای حمل و نقل می شود.
موانع کار و امیدها
استثنا شدن چابهار از تحریم یک فرصت برای افغانستان و هند است. منطقه آزاد چابهار در تمامی زمینه های صنعتی و تجاری سرمایه گذار می پذیرد. اما یک مشکل سراسری که نگرانی از آینده است مانع اشتیاق سرمایه گذاران خارجی می شود. علی رغم اینکه وزارتخارجهٔ آمریکا ۱۵ آبان ۹۷ معافیت بندر چابهار از دور جدید تحریمهای علیه ایران را اعلام کرد اما هنوز سرمایه گذاران مطمئن نیستند در چه اموری و تا چه حد و تا چه زمانی این معافیت ادامه خواهد داشت. برای استثنا شدن مقامات افغانستان و هند با بالاترین مقامالت آمریکایی مذاکراتی داشتند.
اجیت دووال، مشاور امنیت ملی هند نیز مسأله چابهار را با جان بولتون، همتای آمریکایی خود و همچنین مایک پمپئو، وزیر امور خارجه این کشور، مطرح کرده است.از آنجا که هند در مناسبات تجاری خود با آمریکا چین را رقیب خود میداند، لذا آمریکا نمیخواهد مواضع هند بهوسیله چین در آبهای هند تضعیف شود. در حقیقت معافشدن بندر چابهار از نظام تحریمها پاسخی به این نیاز هند است تا در سایه آن بتوانند چین را پشت سر بگذارند.
شبکه گاز کشوری قرار است تا نوروز ۱۳۹۹ وارد منطقه صنعتی چابهار شود بسیاری از تولیدات صنایع بزرگ به این گاز نیاز دارند. خطوط ریلی و شاهراه باید در کمترین زمان حداقل تا ۱۰ سال آینده حلقه کریدوری چابهار به مشهد را تکمیل کند هند دو میلیارد دلار خط اعتباری برای شبکه ریلی در نظر گرفته است اما تردید در این امور و تردید در ساختارهای سیاسی و عدم ثبات در مقررات و قوانین موجب می
شود حتی سرمایه داران ایرانی که پولهای خود را بصورت ریال طلا و دلار در گاو صندوق نگهداری می کنند رغبتی برای این پروژه ملی توسعه ای نشان ندهند.
نگرانیهای سرمایهگذاران افغانی
حتی به بانک آرین افغانستان اجازه داده نشده در چابهار شعبه ایجاد کند و صرافان در داخل افغانستان بخاطر تحریم ارزی در فشارند. ۱۴۸ شرکت افغانی در چابهار فعال است اما دولت افغانستان نمایندگی در چابهار ندارد. و تحقیر اتباع افغانستان و باز کردن پلمپ کامیونهای ترانزیتی افغانی و بازرسیهای طولانی در گذرگاههای متعدد به بهانههای مختلف و متوالی و گرفتن حق و حساب توسط گمرکات و نیروهای پلیس و انتظامی هر دو کشور.
روادید و اقامت
عبور کامیونهای افغانی. قبلا اجازه تردد در مسیر های استان سیستان و بلوچستان نداشته اند و هنوز آن نگاه امنیتی بر طرف نشده است. اخیرا آقای نیازی کارگزار افغانی در چابهار تمامی مجوزهای ورود ۶۰۰ تن انار از میلک به بندر چابهار را گرفته و همه تمهیدات و هماهنگی ها را انجام داده است ولی گمرگ میلک کامیون ها را یک هفته متوقف و سپس اجازه به مقصد بندرعباس داده است. این نوع جزیرهای عمل کردن باعث ناامیدی و یاس و نگرانی میشود لازم است مصوبهای انجام شود که تمامی بارهای افغانستان برای صادرات و واردات فقط از بندر چابهار انجام شود مگر موارد خاص و ضروری.
فک پلمپ. باید طی یک قرارداد گمرکی با طرف افغانی حل شود و تمام نهادهای امنیتی در بندر مهرهای خود را انجام دهند و تا خروجی نهایی کسی حق فک پلمپ نداشته باشد.
طرف هندی
طرف هندی علی رغم اینکه سه تفاهم نامه تا کنون امضا شده است ولی تا کنون هنوز عملا یک دلار هم در بندر سرمایه گذاری نکرده است قرار بوده است ۸۰ میلیون دلار که سه سال قبل مصوب شده است توسط شرکت ای پی چی پل صرف خرید تجهیزات بارگیری ثابت شود که هنوز این کار انجام نشده و با تعلل شرکت هندی روبرو بوده است. هند تا کنون ۸ کشتی گندم از طریق چابهار به افغانستان فرستاده است. هند برای صادرات برنج و سایر کالاها به آسیای میانه و کشورهای ساحلی خزر شدیدا به بندر چابهار نیاز دارد اما هنوز هند بازاریابی و قراردادهای تجاری را با وارد کنندگان امضا نکرده بهره برداری از معادن حاجی گک افغانستان نیز با تاخیر و مشکل روبرو شده است.
پاکستانی و چینی
چین و پاکستان نیز علاقه مند به استفاده از چابهار هستند چین خطوط ریلی و مواصلاتی متعددی ایجاد کرده که از یک طرف به دریای مکران و از طرف دیگر به خزر وصل شده است چین از طرف دیگر به شرق دور و روسیه شمالی و قطب وصل شده است . چابهار را می توان به بندری بین المللی با سرمایه گذاری بین المللی تبدیل کرد. بطور کلی چابهار بخاطر موقعیت ویژه ای که برای جمهوری اسلامی ایران دارد می تواند مورد توجه دشمنان نیز باشد و دشمنان با ایجاد نا امنی تلاش خواهند کرد که امنیت چابهار را متزلزل جلوه دهند .
مقاله مرتبط :
http://www.hamshahrionline.ir/news/283327/%D8%A7%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A8%D9%87-%D9%82%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%A7
زهره نوروزپور: تقریبا یک ماهی از قتل جمال خاشقچی می گذرد؛ آنچه در روند تحولات این پرونده، کمتر در کانون توجهات قرار گرفت، توانایی، مدیریت اردوغان و شیوه ارتباطی او با سعودی بود. اردوغان با مهارت هرچه تمامتر این پرونده را مدیریت کرد و به یک بحران برای عربستان تبدیل کرد. آنهم بدون آنکه بی حرمتی به مقامات عربستان کند. رئیس جمهور ترکیه پس از بازرسی کارشناسان از کنسولگری و آن سخنرانی جنجالی، نگاه ها را به سمت عربستان برد و مقامات این کشور را در بحرانی سیاسی قرار داد. در این میان بحث دیگری که مطرح شد این بود که چرا ایران درباره پرونده شیخ نمر نتوانست آن بحران را اینگونه مدیریت کند یا اینکه اعدام شیخ نمر چه فرقی با کشته شدن خاشقچی داشت؟ واکنش های ایران و ترکیه نسبت به حل این موضوع را دکتر محمد عــــــــــجم برای خبــــــــــرآنلاین تشریح و تحلیل کرده است.
عجم درباره واکنش ایران که پس از سه هفته صورت گرفت گفت: «سکوت سه هفته ای دولت ایران به نظر من مماشات و یا امتیاز دهی به اولیگارشی و دولت توتالیتر عربستان نبود بلکه دولت ایران از شیوه تعامل با موضوع اعدام شیخ نمر تجربه خوبی نداشت.
رهبران ایران در آن زمان مایل نبودند واکنش فوری و احساسی بروز دهند بلکه می خواستند ابتدا موضوع را به دادگاه وجدان رسانه های گروهی بسپارد اما این ایده نتوانست عملی شود زیرا افرادی در حاشیه حکومت واکنش تند فوری و افراطی نشان دادند. عربستان توانست از دادگاه کوبنده وجدان رسانه ای بسلامت و با مصونیت عبور کند: زیرا اولا با زیرکی شیخ نمر را به همراه تعدادی از خشونت گرایان طرفدار القاعده و داعش همزمان اعدام کرد و دوم توانست اینطور جا بیندازد که شیخ نمر فرد افراطی، طرفدار طایفه گرایی و فرقه گرایی بوده است و از ایران دستور می گرفته است. رژیمی که به قول امپریالیست خبری سعودی، تروریست پرور! فرقه گرا و طایفه گرا است! همه این تبلیغات مسموم باعث شد رسانه های جهانی واکنش بسیار ضعیفی بروز دهند. در حالیکه ماهیت اعدام شیخ نمر و کشته شدن خاشقچی یکی هستند. هر دو نفر خواستار اصلاحات بودند و هر دو به دست یک سیستم ظالمانه قومی طایفه ای مستبد کشته شدند. اما این بار واکنش جهان فوری و قاطع بود. دادگاه رسانه و افکار عمومی دولتها را وادار به واکنش کرد. ترامپ و دول غربی از ترس دادگاه رسانه و افکار عمومی با مطبوعات همراه شدند. همچنین امپراتوری شبکه های الجزیره قطر پرچم خونخواهی قاشقچی را بردوش کشید و با مهارت تمام دولت عربستان را رسوای عام و خاص کرد.»
این پژوهشگر خاورمیانه درباره شخصیت این روزنامه نگار و نوع نگاه انتقادی او می گوید: «جمال قاشقچی فردی دمکراسی خواه بود و از آن دسته تحلیلگران عرب بود که معتقد بودند خاورمیانه بزرگ منطقه ای است که افراط و تفریط در آن زندگی را سخت کرده است. بویژه خواستار تغییرات تدریجی اما اساسی در نظام های عربی حاکم در خلیج فارس از طریق انتخابات شفاف و تقسیم قدرت و تفکیک قوا بودند. او دولت قبیلگی عربستان را بخصوص نیازمند فوری اصلاحات زیر بنایی می دانست او در سالهای اخیر اصلاحات بن سلمان را قابل دفاع اما ناکافی و سطحی می دانست از نظر خاشقچی بن سلمان پا جای پای صدام و امثال صدام گذاشته است و با یک سری اصلاحات سطحی مثل رانندگی زنان و … در پی ساختن چهره ای مثبت از خود در جهان خارج و در بین جوانان سطحی نگر طبقه مرفه داخل است.
خاشقچی حامی نظام سیاسی سنتی عربستان بود به شرط ایجاد مجلس و قانون اساسی و بر پایه انواعی از مشورت ها و همفکری ها با نخبگان از طیفهای مختلف و گسترده کردن حلقه قدرت، لذا ” خطر اندیشه های خاشقچی برای حکومت توتالیتر و اولیگارشی سبب قتلش شد” .»
این کارشناس مسائل بین الملل درباره نحوه به قتل رسیدن این فعال سعودی گفت: « قتل خاشقچی در سرکنسولگری عربستان در استانبول جنایت پر رمز و رازی بود که توانست به یکی از تاثیرگذارترین پرونده های سیاسی جنایی در جهان تبدیل گردد. سیستم امنیتی به همراهی بن سلمان در طراحی قتل، بسیار حساب شده عمل کردند. همه چیز خوب طراحی شده بود اما یک محاسبه خطا داشت و آن اینکه در محاسبات خود تصور این را نداشتند که خانمی همراه او، خارج از کنسولگری منتظر او باشد و از قبل با سیستم صوتی موبایل حرکات و صداها را ضبط کند، از طرفی این حادثه میزان اشراف سرویسهای اطلاعاتی به درون اماکن به اصطلاح مصون دیپلماتیک را به خوبی هویدا نمود! امری که ظاهرا سعودیها تصورش را نمیکردند و می پنداشتند ترفندهای اندیشیده شده برای پیچاندن ماجرا و جلوگیری از افشای آن کفایت میکند.»
عجم در ادامه اضافه کرد: «هر چند هنوز جزئیات شنودها، و منشا تصاویر و اینکه صداها از چه منبعی بدست آمده است در ابهام است و احتمالا افشا نخواهد شد، اما اینقدر مستند و محکم است که راه انکار و گریزی برای عاملین جنایت باقی نگذاشته است و آنها را مجبور کرد بعد از سه هفته دروغ و ترفند به گوشه ای از حقیقت اعتراف کنند.»
وی درباره درج و درز آن به رسانه های خبری، همچنین سیاستی که اطلاعات و امنیت ترکیه درباره افکار عمومی جهان پیش گرفت، بیان داشت: « پیوند موزون میان نهادهای اطلاعاتی و امنیتی با رسانههای ترکیه در بالاترین سطح ممکن به نمایش گذاشته شد. در حالی که در ایام اخیر مقامات عالی و مسئولان سیاست خارجی ترکیه مواضع سیاسی شفاف و قاطعی اتخاذ نکردند. اما مراکز و اشخاصی که رسانه ها از آنها بعنوان منابع موثق یاد میکردند بخوبی توانستند فضای داخلی و خارجی را در راستای منویات خویش مدیریت کنند و این پرونده را گام به گام پیش برده و به یک موضوع مهم جهانی تبدیل نمایند.»
این حقوق دان بین الملل درباره نقض حقوق دیپلماتیک و کنسولی و همچنین دنبال کردن این پرونده مهم از سوی دولت ترکیه اظهار داشت: «دولت ترکیه در حالی این پرونده حساس را به این مرحله رساند که تا کنون از هیچ جانبی متهم به نقض کنوانسیونهای مرتبط با مصونیت اماکن دیپلماتیک و کنسولی نگردیده است! دستیابی به این همه اطلاعات و پیشبرد چنین پرونده ای بدون قرار گرفتن در جایگاه ناقض حقوق کنسولی و دیپلماتیک نشان از مهارت حرفه ای در بده بستان دارد.»
عجم در ادامه پاسخ به این سوال و واکنش اردوغان به این مساله، افزود: «دولت ترکیه نشان داد که نوعثمانی گرایی را با جدیت و با عقلانیت دنبال می کند اردوغان اجازه نداد که نوارهای صوتی و اسرار جنایت قتل خاشقچی به دست مطبوعات بیفتد و بلکه با کمک ابزار قدرتمند رسانه ها به نحوی این پرونده را در صدر دستور کار رهبران جهان قرار داد و آن را عامل دسته بندی نوظهور در غرب نمود که هنوز مناسبات رسمی اش با دولت سعودی به شیوه متعارف در جریان است.
مذاکرات تلفنی در بالاترین سطوح جاری است،حرمت پادشاه حفظ شده و از او به نام خادم الحرمین با احترام نام برده می شود. از تهدید یا تحدید روابط هنوز خبری نیست! در حالیکه خنجری فولادی و دشنه ای زهر آگین محکم بر پیکره دولت عربستان وارد نموده است.»
این کارشناس درباره نقش بن سلمان در قتل گفت: «همه می دانند در عربستان و کشورهای پادشاهی عربی حتی یک کتابخانه و یا دفتر بهداشت روستایی یا یک بازی محلی فوتبال هم تحت رعایت سمو الملکی یعنی با اشراف عالیه شاه افتتاح می شود. محمدبن سلمان کیش شخصیت خودشیفتگی دارد ولی بدون اجازه سلمان نمی توانسته است این قتل را هدایت کند.»
در نهایت دکتر عجم پژوهشگر مسائل خلیج فارس و غرب آسیا درباره چرایی رفتار اردوغان، انتقادهای داخلی به نوع نگرش رئیس جمهور ترکیه به این مساله، و در نهایت وضعیت سیاسی بن سلمان گفت:
«اگرچه اپوزیسیون در ترکیه دارای رسانه و پایگاه قوی پارلمانی است اما تا کنون نقش برجسته ای که در تعارض با رویکرد کلی دولت باشد در این خصوص بروز نداده است. این امر نوعی همراهی و هماهنگی مبتنی بر ادراک منافع ملی را به ذهن متبادر میسازد. دولت ترکیه اگرچه ایده نوعثمانی را پیش می برد اما او فهم واقعیتهای میدانی را دارد و با کارت های خود به خوبی بازی می کند. اردوغان به خوبی می داند که به نفت ارزان عربستان نیاز دارد از طرف دیگر باید اخوانی ها را هم راضی کند به عبارتی هم خدا را می خواهد هم خرما، یا به تعبیر غربی ها سیاست هویج و چماق را دنبال می کند.
بطور کلی می توان گفت که محمد بن سلمان یک دیکتاتوری است که با کودتا و غصب ولیعهدی به قدرت مطلقه عربستان دست یافته است. اگر این رسوایی و جنایت هولناک در هر کشور دیگری در جهان اتفاق افتاده بود دولت آن در ۲۴ ساعت سقوط می کرد اما پر رویی و وقاحت رهبران موروثی عربی بسیار بیشتر از این حرفها است. آنها با پر رویی و بدون کمترین شرمساری همچنان می توانند در شبکه های متعدد تلویزیونی ظاهر شوند و مردم فریبی خود را ادامه دهند.
رهبران کشورهای غربی و خود ترکیه همه اهل معامله هستند و بزودی با ظهور بحران و یا بحران های دیگر، سرنوشت خاشقچی نیز از تیتر خبرها و از دید مردم خارج خواهد شد. بن سلمان بدون مجازات همچنان با کمک پترودلارها به قدرت مطلقه خود ادامه خواهد داد. اما این بحران به عنوان واقعیتی تاریخی و بزرگترین رسوایی برای جهان عرب و برای خادم الحرمین شریفین ثبت خواهد شد. اما رقابت حدود ۱۰ مدعی شاهزاده دیگر به عنوان ولیعهد قانونی و مشرع بالاخره اینده عربستان را نا مطمئن می سازد و نمی توان منکر آن شد.
محمد بن سلمان که به هیچ عنوان نمی تواند خود را از نفرینی که بدان گرفتار شده خلاص کند آخرین حربه خود را هم بکار برد تا ثابت کند خاشقچی اسلام گرای افراطی و خطرناکی بوده است برای این ادعا به عکسهایی از او در افغانستان دوره جهاد متوسل شد. سعی کرد او را جزو عرب، افغانها یا هواداران القاعده جا بزند. اما فراموش کرده است که در آن دوره خود دولت عربستان یک طرف اصلی حامیان عرب افغانها بود به هر حال جامعه بین الملل و در راس همه، جامعه رسانه و مطبوعات سکوت نمی کند و محاکمه خود بن سلمان را خواستار است. بخصوص در دادگاهی عادلانه و بین المللی .»
۵۲۳۱۰
🔴
قتل جمال قاشقچی واکنش های بسیاری در رسانه های گروهی و نزد مقامات سیاسی و حکومتی داشت روسای جمهور ، وزرای خارجه و مقامات بسیاری از کشورها نسبت به قتل ایشان واکنش نشان دادند.۱۲ شخصیت مهم مدعو برای کنفرانس سرمایه گذاری عربستان موسوم به نیوم سفر خود به عربستان را لغو کردند. شبکه الجزیره عربی قطر برنامه های عادی خود را قطع و برنامه های ویژه قتل قاشقجی را به مدت سه هفته در راس کارها و اهداف خود قرار داد. شبکه انگلیسی الجزیره نیز تا حدودی همین خط و مشی را دنبال کرد و در رسوایی قتل نامبرده بسیار تاثیر گذار بود. سایر رسانه های مهم خبری جهان نیز اخبار قتل وی را به مناسبتهای مختلف پوشش دادند. سازمان عفو بین الملل – دیده بان حقوق بشر و سازمان های متعددی قتل را محکوم کردند. در ایران اولین واکنش در بخش غیر دولتی ها بود و دولت ایران مدتی در مورد قتل سردر گم بود و تا سه هفته هیچ موضع گیری رسمی نکرد. مرکز مطالعات خلیج فارس که یک موسسه غیر دولتی است اولین موسسه ایرانی بود که به زبان های انگلیسی – عربی و فارسی از تاریخ ۲۸ مهر ماه بیانیه هایی در محکومیت قتل صادر کرد. و خواستار مجازات بن سلمان در دادگاه بین المللی کیفری شد.
Following the statement dated October 12 th regarding the killing of Jamal Khashoggi
Statement No. 2 of the Persian Gulf Studies Center:
The Saudi government cannot disclaim their responsibility in the tragic events surrounding Jamal Khashoggi’s murder by attempting to divert the attention of global public opinion. The Consulate of the Kingdom was the crime scene and the perpetrators were connected to governmental bodies and officials at the highest level. The Royal Court should accept that it planned and intended to murder this journalist by sending its security team with a private jet to Istanbul. Anything short of the Saudi government’s acceptance of the crime after nearly three weeks, will be an inadequate step, in light of the fact that Saudi Arabia initially denied the murder and designed a covert scenario to exonerate its infected hands.
The press community is waiting for a thorough, accurate, transparent and timely investigation in to this crime. The oligarchy government and the tyrannical circle of the Saudi government has committed numerous crimes during its medieval dictatorship. The killing of Yemeni innocent children, taking the Yemeni and Bahraini people as hostage, and the assassination of media and intellectual personalities, the threatening Persian Gulf neighbors, including the oppressive siege of Qatar, are not the only crimes committed and will not be the last. We ask the Turkish government, the United Nations and human rights organizations, the press community and the free world, to work to convince the Saudi government to punish the perpetrators of this crime and other crimes in Yemen, Syria and Bahrain and other parts of the world. To put pressure on this dictatorship to behave democraticly in respect to its Persian Gulf neighbors and the international community and to obey the human rights values.
The Saudi government has hidden many other crimes through its use of Petro-Dollars. Several religious, tribal, and political executions and execution of religious leaders by unjustice trials are among such crimes. MbS is the main accused perpitrator, he should be prosecuted by the International Criminal Court, and less can not provide internal calm for the families of the victims and the international community and the press.
Persian Gulf Studies Center Oct. 20 , 1398 Alborz. Iran
بین الملل > دیپلماسی – دو هفته از صدور رأی دادگاه لاهه به نفع ایران می گذرد؛ دراین باره کارشناسان چه می گویند؟ آیا واقعا نتایج به نفع ایران بود؟ این گزارش را بخوانید.
زهره نوروزپور: دو هفته از صدور رأی موقت دادگاه لاهه به نفع ایران می گذرد. در این میان کارشناسان و تحلیلگران هرکدام از نگاه خود این رویداد تاریخی را بررسی کردند.
برخی معتقدند که این پیروزی دیگری برای دستگاه دیپلماسی ایران بود و برخی دیگر معتقدند که این رأی چندان توفیری به حال ایرانیان ندارد. برخی دیگر بر این نظر هستند که اصلا پیمان مودتی دیگر وجود ندارد که دادگاه لاهه بخواهد بر اساس آن حکم صادر کند!
قضات دیوان لاهه روز چهارشنبه ۱۱ مهر ماه سال جاری، مصادف با ۳ اکتبر به اتفاق با اعلام اینکه صلاحیت رسیدگی به شکایت ایران از آمریکا به سبب نقض عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی سال ۱۹۵۵ بین دو کشور را دارند، رأی به لغو تحریم های دارویی، غذایی، بشردوستانه و هوایی آمریکا علیه ایران دادند. (اینجا)
در همین حال روابط عمومی وزارت امور خارجه کشورمان فکت شیت (مشروح) دعوای حقوقی جمهوری اسلامی ایران علیه ایالات متحده را منتشر کرد و در آن به نکاتی که واشنگتن موظف به رعایت آنهاست ذکر شده است.(اینجا)
این روز تاریخی با بازتاب گسترده ای در رسانه های خبری جهان خصوصا غرب مواجه شد. و همین طور اکثر قریب به اتفاق کارشناسان داخلی و خارجی در این باره معتقد بودند که آمریکا بازنده دادگاه بود.(اینجا)
در این باره دکتر مجید تفرشی تاریخ نگار بنام کشورمان در کافه خبر خبرآنلاین به تشریح نگاه منتقدان داخلی درباره لاهه پرداخت و در پاسخ به این سوال که :” این رأی فیالنفسه چقدر اهمیت دارد و چه نقش و تاثیری میتواند بر روابط ایران و آمریکا بگذارد؟” گفت:
…….. این پیروزی به دلایلی از پیروزی ایران در لاهه در زمان مرحوم دکتر مصدق بالاتر و والاتر است، برای اینکه در آن جریان، دولت بریتانیا شاکی بود و لاهه فقط سلب مسئولیت از خودش کرد و در واقع حمله و طرح شکایت بریتانیا را رد کرد و به نفع ایران مستقیم رأی نداد و از خود سلب مسئولیت کرد، ولی در رأی لاهه اخیر، جامعه بینالمللی، جامعه حقوقی جهانی به نفع ایران رأی داد و این یک حادثه تاریخی است. یک بحث این است که نفس این ماجرا، یعنی پیروزی کشور جهان سومی به بزرگترین ابرقدرت سیاسی و اقتصادی دنیا چقدر اهمیت دارد.
تا آنجایی که من میدانم و اخیرا متوجه شدم، در درون دولت و حامیان دولت هم از ابتدا همه متوفق نبودند که این کار، کار درستی باشد یا اگر انجام شود، به نفع ایران است و اساساٌ به نتیجه میرسد. تردید به این دلیل بود که یک عده فکر میکردند ایران از نظر سازوکار حقوقی بینالمللی ضعیف است و بازیهای بینالمللی علیه ایران است و ایران نمیتواند آمریکا را محکوم کند؛ بهخصوص اینکه حتی مسخره میکردند؛ در شبکههای بینالمللی، مجریان و صاحبان تلویزیونهای فارسیزبان و گاهی انگلیسیزبان میآمدند مسخره میکردند و میگفتند کشوری که ۴۰ سال است دارد با آمریکا دعوا میکند، از پیمان مودت دارد استفاده میکند برای این کار؛ نمیدانستند همین پیمان مودت دستآویز دهها حکم بینالمللی آمریکا علیه ایران بوده؛ یعنی عقبهاش را یا نمیدانستند یا نمیخواستند ارائه کنند، آمریکا بارها از این ماجرا استفاده کرده که اکنون ما انجام دادیم.
رأی دادگاه لاهه چند موضوع را نشان داد. مسئله اول این بود که برخلاف تصور خیلیها اجماع جهانی علیه ایران وجود ندارد، یعنی اگر ترامپ و هیئت حاکمه آمریکا میتوانند علیه ایران کارهایی کنند که کردهاند و خواهند کرد و تاثیرگذار بوده و به شدت هم تاثیرگذار بوده، این به دلیل اجماع جهانی نیست برخلاف دوران آقای احمدینژاد، چون آقای احمدینژاد به طرز ناشایستی موفق شد دنیا را علیه ایران متحد کند. ممکن است تحریمهای کنونی تحریمهای دشوار و سختی باشد که حتما هست، ولی اجماع جهانی علیه ایران وجود ندارد و این تفاوت دوران آقای احمدینژاد با الان است.
البته این کافی نیست، ولی لازم است؛ مشکل امروز و فردای ما را حل نمیکند، ولی به هر حال شرایط مثل آن دوره نیست. دوم اینکه جامعه بینالمللی از این پیروزی ایران علیه آمریکا ناراحت نشد، در صورتی که آمریکا گفته میشود سردسته اردوگاه غرب است، اروپاییها از پیروزی ایران نهتنها ناخشنود نشدند، بلکه جناحهایی در اروپا از این موضوع خوشحال شدند. کسانی که ناراحت شدند؛ پادشاهی سعودی و حامیانش، اسرائیل و حامیانش و آمریکا بودند، یعنی این سه گروه. بقیه کشورهای دنیا یا اظهارنظری نکردند یا اظهار خوشحالی کردند. این برای ایران از نظر معنوی پیروزی بزرگی بود، ممکن است شما بگویید معنوی به جای خود، ولی نان شب چه میشود این وسط؟ از نظر مادی هم به نظر من آن اجماع شکنندهای که بعد از خروج آمریکا از برجام وجود داشت، با این رأی لاهه موجودیتش باز بیشتر به خطر میافتد و توجیه نقض تحریمهای تحمیلی آمریکا علیه ایران را بیشتر میکند برای کشورهایی که میخواهند نقض کنند. یعنی در واقع یک رأی بینالمللی وجود دارد که باز اینجا آمریکا تحت فشار قرار میگیرد. (مشروح کافه خبر را اینجا بخوانید.)
پیمان مودتی که به بایگانی تاریخ سپرده شد
پس از آن، وزیر خارجه آمریکا در واکنش به رأی دادگاه لاهه تهدید به خروج پیمان مودت کرد. اینجا)
کارشناسان و صاحبنظران معتقدند که خروج آمریکا اهمیت چندانی ندارد در این باره حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین الملل در خبرآنلاین نوشت: «خروج آمریکا از پیمان مودت با ایران، به معنای پایان رسیدگی به شکایت ایران نیست. آمریکا با آن که میتوانست همان زمان که ایران در ۲۵ تیرماه ۱۳۹۷ شکایت خود را به دادگاه بینالمللی لاهه تسلیم کرد از پیمان مودت رسماً خارج شود، اما درست در زمانی که رأی دادگاه در باره تعلیق موقت تحریمهای که واشینگتن باید «به هر طریقی که خود صلاح میداند هرگونه مانع در برابر صادرات آزاد دارو و تجهیزات پزشکی و کالاهای خوراکی و کشاورزی و قطعات هواپیما به ایران را مرتفع سازد.» صادر شد، از پیمان خارج گردید. چرا آمریکا منتظر رای موقت دادگاه ماند؟ در پاسخ به این سئوال باید گفت برای آن که آمریکا امیدوار بود شاید دادگاه در همان ابتدا صلاحیت خود را برای رسیدگی به شکایت ایران، تائید نکند. اما ایران میدانست به احتمال زیاد دادگاه لاهه بر اساس رویه حقوقی گذشته خود عمل میکند. در گذشته ۳ بار همین دادگاه بر اساس همین پیمان یکبار به شکایت آمریکا و ۲ بار هم به شکایت ایران رسیدگی کرده است و صلاحیت خود را تأیید کرده است. (اینجا)
اما در این باره دکتر محمد عجم، حقوقدان ، تاریخ نگار و پژوهشگر کشورمان به خبرآنلاین می گوید:
«با دریافت یادداشت خروج دولت آمریکا از پیمان دوستی ۱۹۵۵ برابر با ۱۳۳۴ عملاٌ این پیمان به بایگانی تاریخ سپرده شد و بایستی واقع بین بود که دیوان بین المللی دادگستری برایمان نمدی نخواهد دوخت. از هنگامیکه ایران پرونده برجام را به دادگاه لاهه برد قابل پیش بینی بود که آمریکا زیر بار حکم دادگاه لاهه نخواهد رفت.»
این کارشناس مسائل بین الملل می افزاید:
« سه سناریو قابل پیش بینی بود؛
اول اینکه دادگاه لاهه شکایت را نپذیرد و صلاحیت خود را تایید نکند؛
دوم اینکه به اصطلاح رأیی در حد «نه سیخ بسوزد و نه کباب صادر کند»؛
سوم هم کمترین احتمالی که برای آن وجود داشت خروج آمریکا از معاهده مودت یا دوستی بود که آمریکا ساده ترین راه و بی دردسرترین راه را برگزید و البته عجیب بود که در ایران احتمال خروج آمریکا از معاهده را کمتر از بیست درصد ارزیابی می کردند.
زیرا باور داشتند اگر آمریکا می خواست خارج شود در این ۴۰ سال خصومت بین دو کشور خارج شده بود.»
عجم در ادامه بیان کرد: «زمان کوتاهی پس از اعلام رأی دیوان لاهه، در حالیکه وزارت خارجه ایران رای دادگاه را تائیدی بر غیرقانونی بودن و ماهیت سرکوبگرانه تحریمهای آمریکا دانست؛ مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در واکنش اولیه خود، ایران را متهم کرد که برای مقاصد سیاسی از دیوان لاهه سوء استفاده کرده و اعلام کرد که دادگاه کلیه دعاوی بیپایه ایران را مردود شناخته است.
متعاقب آن مایک پمپئو اعلام کرد ایالات متحده به این پیمان مودت خاتمه داده و از آن خارج میشود. وی گفت «این تصمیم با تاخیری ۳۹ ساله گرفته شدهاست».
پمپئو علت تصمیم آمریکا را «وجود ادله محکم برای دخالت داشتن ایران در حملات اخیر به کنسولگری آمریکا در بصره و سفارت آمریکا در بغداد» دانست.
این پژوهشگر درباره چگونگی لغو پیمان مودت میان دو کشور افزود: «در نگاه اول به بند ۳ از ماده ۲۳ پیمان مودت به نظر میرسد خروج از این عهد نامه پس از گذشت ده سال اول با تسلیم یک یادداشت به طرف مقابل انجام می شود و مهلت یکساله در بند مذکور دو پهلو است و قابل تفسیر است.
با توجه به اینکه در حال حاضر اصولاً هیچگونه حضور کنسولی در سطح دو کشور برای طرف مقابل وجود ندارد آن فاصله یک ساله کاربرد چندانی ندارد و پیمان با تسلیم یک یادداشت کتبی قابل لغو است.
به نظر میرسد آن فاصله یک ساله برای بعد از ۱۰ سال کاربرد ندارد و ممکن است یکسال برای نقلوانتقال پرسنل کنسولی و هرگونه اموال منقول اماکن دیپلماتیک پیشبینی شده باشد که با وجود قضیه گروگانگیری و اشغال سفارت آمریکا در سال اول انقلاب به خودی خود منتفی است.
در واقع خود گروگانگیری و اشغال سفارت اولین اقدام عملی ایران برای نقض پیمان بودهاست.
به نظر می رسد با اعلام وزارت خارجه ایران مبنی بر اینکه یادداشت دولت آمریکا مبنی بر خروج از پیمان دوستی را دریافت کرده است با این اعلام عملا پیمان دوستی به بایگانی تاریخ سپرده شده است و بهتر است دولت ایران هزینه های سنگین وکالت و سفرهای هیئت ها و وکلای مربوطه را به حداقل برساند و تمرکز خود را بر موضوعات و ابعاد دیگر شکایت از آمریکا معطوف کند.»
بویژه تمرکز بر حل و فصل اختلافات بیرون از روند دادگاه و به صورت میانجیگری و راههای سیاسی و دیپلماتیک؛ زیرا روندهای حقوقی بسیار طولانی با تشریفات بیهوده و هزینه های سرسام آور است.»
«ضمانت اجرایی» حکم لاهه
در مسئله رأی دادگاه لاهه سوال دیگری که بخشی از تحلیل ها را به خود معطوف کرد، این بود که آیا این رأی ضمانت اجرا دارد یا خیر؟ در این باره دکتر رضا نصری حقوقدان بین الملل و عضو مطالعات ژنو در تاریخ ۵ اکتبر در کانال تلگرام خود نوشت:
«با صدور قرار موقت دادگاه بینالمللی دادگستری، بسیاری از تحلیلگران به سرعت عنوان کردند که قرار موقت دادگاه لاهه «الزامآور» نیست یا اینکه ضمانت اجرایی ندارد.
در مورد ضمانت اجرایی هم استدلال آنها عمدتاً این است که در صورت عدم تمکین آمریکا به حکم دادگاه، ایران میتواند موضوع را به شورای امنیت ارجاع دهد که در آنجا نیز آمریکا از «حق وتو» برخوردار است. این یک قضاوت عجولانه است و لازم است کسانی که در این مورد قاطعانه نظر میدهند – به ویژه افرادی که دارای سمت رسمی هستند و کلامشان بارِ حقوقی دارد – احتیاط بیشتری به خرج دهند تا در مراحل بعدی دستگاه دیپلماسی کشور را با موانع گوناگون مواجه نکنند:
۱) اول اینکه دادگاه بینالمللی دادگستری در قضیه «لاگراند» در سال ۲۰۰۱ تایید کرد که «قرار موقت» دادگاه از نظر حقوقی الزامآور است. در نتیجه، تردیدی که پیش از آن در تفسیر ماده ۴۱ اساسنامه دادگاه (به ویژه نسخه انگلیسی آن) در مورد تاثیر حقوقی این قبیل احکام وجود داشت، برطرف شد. در نتیجه قرار موقتی که در قضیه اخیر صادر شد، برای طرفین – به ویژه ایالات متحده که غالباً مخاطب حکم است – از نظر حقوقی الزامآور است.
۲) دوم اینکه اگر بنا باشد ایران حکم اخیر دادگاه بینالمللی دادگستری را – بدلیل عدم تمکین آمریکا – به شورای امنیت ارجاع دهد، در اینکه آیا ایالات متحده به عنوان یک «طرف مناقشه» در آنجا حق رای خواهد داشت یا نه جای بحث است. بند ۳ اصل ۲۷ منشور سازمان ملل مقرر میدارد که طرف یک مناقشه در شورای امنیت از رأی دادن خودداری نماید. در نتیجه، اعلام اینکه «این حکم ضمانت اجرایی ندارد» یا «آمریکا هر قطعنامهای را که در شورای امنیت به نفع ایران صادر شود در هر حال وتو خواهد کرد» تفسیرعجولانهای از منشور است که بیان آن توسط افرادی که سمت رسمی دارند و کلامشان ممکن است بعداً علیه ایران مورد استناد آمریکا قرار بگیرد به هیچ عنوان به صلاح نیست. توسعه حقوق بینالملل در دهههای اخیر هم به گونهای بوده است که ایران بتواند با استدلالهای قوی خواستار عدم رای آمریکا در جلسه شورای امنیت شود، حتی اگر پیشینهٔ اِعمال وتو در شرایط مشابه وجود داشته باشد.
۳) سوم اینکه برخی معتقدند توسل به شورای امنیت برای اجرای دستور موقت دیوان میسر نیست چرا که بند ۲ ماده ۹۴ منشور از کلمه Judgment استفاده کرده که به زعم آنها این واژه به رأی «نهایی» دیوان اشاره دارد. این تفسیر نیز از بعد از رأی دیوان در قضیه «لاگراند» در سال ۲۰۰۱ – که در آن دادگاه احکام موقت خود را الزامآور دانست – جای بحث دارد. به عبارت دیگر، تفسیری که مطابق آن بند ۲ ماده ۹۴ منشور فقط احکام نهایی را شامل میشود بهروز نیست و با تفسیر خود دادگاه از اثر حقوقی احکام موقتاش همخوانی ندارد.
۴) چهارم اینکه حتی اگر علیرغم همه موارد فوق باز هم ایالات متحده – با سوء استفاده از اختیار خود – موفق شود هر قطعنامهای را که در جهت منافع ایران تصویب شود «وتو» کند، باز هم این امکان برای ایران وجود دارد که با توسل به سازوکار «اتحاد برای صلح»، به جای شورای امنیت، از «مجمع عمومی» سازمان ملل قطعنامهای مساعد و متناسب با مطالبات خود اخذ نماید.
در نتیجه، تاکید بر این گزاره که حکم دادگاه یا قرار موقت دادگاه «ضمانت اجرایی» ندارد یا فقط در حوزه «تبلیغات» کاربرد دارد تاکید درستی نیست و لازم است نسبت به تکرار آن تجدید نظر شود.
۵۲۳۱۰
آخرین دیدگاهها