تابلو خیابان خلیج فارس در مرکز قاهره
جنگ تابلوها
نام خیابان وزرا در اوایل انقلاب بعد از ترور انور سادات بدست خالد اسلامبولی که یک سلفی جهادی اخوانی بود به این نام تغییر یافت و روابط دو کشور به این نام پیوند خورد. در سال ۲۰۰۱ قرار بود این خیابان تغییر نام دهد تا روابط دو کشور عادی شود.
موضوع نامگذاری یکی از خیابانهای تهران به نام خالد اسلامبولی که انورسادات رئیس جمهوری سابق مصر را به قتل رساند به عنوان یکی از موانع اصلی در راه بهبود روابط بین ایران و مصر نگریسته می شود.
مقامات مصری در سالهای اخیر بارها گفته اند که نمی توانند با کشوری مناسبات عادی دیپلماتیک داشته باشند که یکی از خیابانهای پایتخت خود را به اسم -به گفته آنها- یک تروریست نامگذاری کرده است.
شورای شهر تهران چند هفته پیش برای برطرف کردن نگرانی مقامات مصری تصمیم گرفت که نام این خیابان را تغییر بدهد.
آرامگاه محمد رضا پهلوی، شاه سابق ایران، در مصر قرار دارد و بعضی از عناصر محافظه کار گفته اند که اگر مصر نگران نامیده شدن خیابانی در تهران به اسم خالد اسلامبولی هستند، آنها باید در مورد وجود مقبره شاه سابق ایران در آن کشور نیز چاره ای بیندیشند.
مهمترین سخنرانی جمال عبدالناصر و شاید انقلابی ترین سخنرانی تاریخ مصر سخنرانی روز اعلام ملی شدن کانال سوئز هست ناصر سه بار واژه الخلیج الفارسی را در اوج هیجانات انقلابی بیان می کنند و جمعیت میلیونی برایش دست می زنند.
علاوه بر نوار صوتی و ویدئویی سخنرانی مشهور جمال عبدالناصر روز اعلام ملی کردن سویز که صدها بار از رسانه های مصر پخش شده جمله معروف ناصر من المحیط الاطلسی الی خلیج الفارسی بصورت یک سرود و ترانه انقلابی در آمده و بارها در صدای مصر و رادیو قاهره تا سال ۱۹۶۶ پخش شده است.
در چند مقاله از جمله در مقاله معروفی که در کتاب درسی ادبیات سوم دبیرستان مصر که ۱۹۶۳ چاپ
همچنین در تلگرافی حاوی شادباشهای آغاز سال نو هجری است، از واژهٔ خلیج فارس نام بردهاست. این تلگراف به ابراهیم العریض از مقامات ارشد نظامی بحرین ارسال شده بود.
د دیگر از الخلیج الفارسی نام برده و در کتاب درسی مصر مقاله ای از او که دوبار الخلیج الفارسی بکار برده است منتشر شده است
…….
– أیها المواطنون – هى المعرکه التى نسیر فیها.. هذه – أیها المواطنون – هى المعرکه التى نخوضها الآن؛ معرکه ضد الاستعمار.. معرکه ضد أسالیب الاستعمار.. معرکه ضد وسائل الاستعمار.. معرکه ضد إسرائیل صنیعه الاستعمار، التى خلقها الاستعمار لیقضى على قومیتنا کما قضى على فلسطین. قضوا على فلسطین، وسندوا إسرائیل بالعصابات وقووا إسرائیل؛ حتى یقضوا علینا ویحولونا إلى دوله من اللاجئین، وشجعوا إسرائیل؛ حتى تعلن على الملأ أن أرضها المقدسه تمتد من النیل إلى الفرات. نحن نشعر بهذا الخطر، کلنا سندافع عن قومیتنا، کلنا سندافع عن عروبتنا، کلنا سنعمل؛ حتى یمتد الوطن العربى من المحیط الأطلسى إلى الخلیج الفارسى.؟ ……………………………………… دا معناه إیه یا إخوانى؟ القومیه العربیه اشتعلت – زى ما قلت لکم – من المحیط الأطلسى إلى الخلیج الفارسى، القومیه العربیه تشعر بوجودها، تشعر بکیانها، تشعر بقوتها، وتشعر بحقائق الحیاه. ……………… ….بریطانیا – وهى تعلم هذا – جات فى یوم ١۵ مایو سنه ۴٨ وسابت العرب للصهیونیین، وهى تعلم أن الصهیونیین مسلحین وتسلیحهم قوى، وان العرب عزل من السلاح. ماذا کانت تهدف بریطانیا من هذا؟ بل ماذا کان یهدف الاستعمار؟ وماذا کانت تهدف أمریکا؛ اللى اعترفت بإسرائیل یوم ١۵ مایو، بعد دقیقه من إعلانها؟ کانوا یهدفوا حاجه واحده، یجب ان کل فرد فینا یعرفها ویعلمها لأولاده، القضاء على قومیتنا.. بیعتبروا ان احنا لنا قومیه تجمعنا من المحیط الأطلسى إلى الخلیج الفارسى، کلنا عرب بنتکلم لغه عربیه، هذه قوه یجب أن یعمل لها حساب، إذا استیقظت فستکون قوه دولیه کبرى، کیف السبیل إلى تلافى هذا فى المستقبل؟ ….. ………………. http://nasser.bibalex.org/Speeches/browser.aspx?SID=495
ناصر زمانی قدرت را بدست گرفت که برگشت به هویت قومی عربی در میان تحصیل کردههای عرب بسیار جذاب بود؛ و نهضت ملی شدن نفت ایران شدیداً او را تحت تأثیر قرار داده بود. اما برخلاف ادعاهای مطرح شده وی نخستین رهبر یک کشور عربی نبود که خلیج فارس را «خلیج العربی» خواند بلکه او تا اواسط دهه ۶۰ میلادی همچنان واژه خلیج فارس را بکار برده است و این ادعا در سلسله سخنرانیهای او نیز قابل اثبات است. . برابر آنچه اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان صفحه ۲۰۸ (محمد عجم) از قول معاون وزارت خارجه ایران نقل کرده که :” این مطلب که ناصر دستور داد تا در تمام مدارس و ادارات مصر و در نقشههای چاپ آن کشور از نام «خلیج العربی» استفاده شود سند و صحت ندارد و او چنین دستوری ندادهاست.” بطوریکه امیر فعلی کویت صباح احمد جابر الصباح به من گفت (که در آن زمان وزیر فرهنگ، ارشاد و اخبار کویت بودهاست)
” من دراجلاس سران اتحادیه عرب در قاهره شرکت داشتم(احتمالا ۶۴ یا ۱۹۶۳) و ناصر از خلیج فارسی حرف میزد به او گفتم چرا میگویی خلیج فارس؟، آنجا خلیج عربی است! ناصر از آن زمان به بعد بود که خلیج عربی بکار میبرد”. صباح احمد جابر الصباح ادامه میدهد که البته واقعیت این است که خلیج فارس یک نام تاریخی است.”
روزنامههای مصری تا سال ۱۹۷۱ همچنان عبارت خلیج فارس را بطور متناوب بکار بردهاند و اهرام انگلیسی همواره پرشن گلف را تا همین سالهای اخیر بکار بردهاست. رهبران ناسیونال و عبدالناصر در مصر عبارت خلیج فارس را بکار میبردند و ناصر در چندین سخنرانی مشهور و مقاله از جمله در مقالهٔ معروفی که در کتاب درسی ادبیات مصر چاپ شده (المغنی ص ۶۱) نام خلیج فارس را بکار برده بود. و همچنین در تلگرافی حاوی شادباشهای آغاز سال نو هجری به ابراهیم العریض از مقامات ارشد نظامی بحرین، از واژهٔ خلیج فارس نام بردهاست.
وی همچنین در سخنرانیهایش، به دفعات زیاد از خلیج فارس نام بردهاست..همچنین وی در تعریف حدود دنیای عرب، که با شعار «من المحیط الاطلسی الی الخلیج الفارسی»، به معنای از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس، بیان میکرد، از نام خلیج فارس استفاده میکرد
ناصر
عد أن قضینا أربع سنوات نکافح ونجاهد ونقاتل؛ ….
هذه – أیها المواطنون – هى المعرکه التى نسیر فیها.. هذه – أیها المواطنون – هى المعرکه التى نخوضها الآن؛ معرکه ضد الاستعمار.. معرکه ضد أسالیب الاستعمار.. معرکه ضد وسائل الاستعمار.. معرکه ضد إسرائیل صنیعه الاستعمار، التى خلقها الاستعمار لیقضى على قومیتنا کما قضى على فلسطین. قضوا على فلسطین، وسندوا إسرائیل بالعصابات وقووا إسرائیل؛ حتى یقضوا علینا ویحولونا إلى دوله من اللاجئین، وشجعوا إسرائیل؛ حتى تعلن على الملأ أن أرضها المقدسه تمتد من النیل إلى الفرات. نحن نشعر بهذا الخطر، کلنا سندافع عن قومیتنا،
روز ملی خلیج فارس ۱۳۹۱ دانشگاه لعل نهرو دهلی
بر اساس کتاب عبدالناصر مشوق تغییر نام خلیج فارس نبود بلکه اولین رهبر عربی عبدالکریم قاسم بود که این بدعت را رایج کرد.
امروز ۶ مهرماه برابر است با درگذشت «جمال عبدالناصر» سیاستمدار برجسته و رئیسجمهوری پیشین مصر. این شخصیت سیاسی تاثیر بسیاری از اقدامات میهنپرستانه دکتر محمد مصدق گرفت و در گفتن صریح الهام گرفتن از وی ابایی نداشت.
جمال عبدالناصر، از رهبران مهم مبارزات سیاسی ضد نظام سلطانی مصر و دومین رئیسجمهوری این کشور و از پیشگامان ملیگرایی عرب بود.
ناصر یکی از مهمترین شخصیتهای سیاسی، هم در تاریخ مدرن اعراب و هم در کشورهای در حال توسعه سده بیستم به شمار میرود. او موفق به ملیکردن کانال سوئز شد و نقش محوری در تلاشهای ضد امپریالیستی در جهان عرب و آفریقا داشت. ناصر همچنین در تاسیس جنبش عدم تعهد نقش کلیدی به عهده گرفت. سیاستهای ملیگرایانه او که به «ناصریسم» مشهور است، هواداران زیادی در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در جهان عرب داشت.
استفاده جمال عبدالناصر از واژه «خلیج فارس » در یک نامه
در بیشتر کتابهایی که درباره جمال عبدالناصر نوشته شده است آمده وی نخستین رهبر یک کشور عربی بود که خلیج فارس را «خلیج العربی» خواند اما برابر آنچه در کتاب «اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان» (نوشته محمد عجم با نظارت پیروز مجتهدزاده، محمدحسن گنجی ) در صفحه ۲۰۸ نوشته شده، از قول معاون وزارت خارجه ایران نقل کرده این مطلب که ناصر دستور داد تا در تمام مدارس و ادارات مصر و در نقشههای چاپ آن کشور از نام «خلیج العربی» استفاده شود سند و صحت ندارد و او چنین دستوری نداده است.
«امیر فعلی کویت صباح احمد جابر الصباح به من گفت (که در آن زمان وزیر فرهنگ، ارشاد و اخبار کویت بوده است) من در اجلاس سران اتحادیه عرب در قاهره شرکت داشتم (۱۹۶۳) و ناصر از خلیج فارسی حرف میزد به او گفتم چرا میگویی خلیج فارس؟، آنجا خلیج عربی است! ناصر از آن زمان به بعد خلیج عربی به کار میبرد.» صباح احمد جابر الصباح ادامه میدهد که:
: البته واقعیت این است که خلیج فارس یک نام تاریخی است. روزنامههای مصری تا سال ۱۹۷۱ همچنان عبارت خلیج فارس را بهطور متناوب به کار بردهاند و نشریه «اهرام» انگلیسی همواره پرشن گلف را تا همین سالهای اخیر به کار برده است. رهبران ناسیونالسیت و عبدالناصر در مصر عبارت خلیج فارس را به کار میبردند و ناصر در چند مقاله از جمله در مقاله معروفی که در کتاب درسی ادبیات مصر چاپ شده (المغنی ص ۶۱) نام خلیج فارس را به کار برده بود. اولین رهبر عربی که واژه خلیج عربی بکار برد سرهنک عبدالکریم قاسم رهبر کودتایی عراق بود.
تاثیرپذیری عبدالناصر از محمد مصدق
جمال عبدالناصر هیچگاه پنهان نکرد که عقاید ملیگرایانهاش ریشه در تفکرات مردی دارد که چندسال پیش از قدرت گرفتن او در مصر، میلیونها مصری در خیابانهای قاهره به استقبالش آمده بودند. او در دوران حکومت خود بارها از محمد مصدق به نیکی یاد کرد و به فرمان او، در تجلیل از نخستوزیر ایران، خیابانی را محمد مصدق نامید. اقدامی که از تاثیر شگرف تحولات ایران بر مبارزات مردم مصر حکایتها دارد.
عبدالرضا هوشنگ مهدوی در این رابطه مینویسد: «یکی از اقدامات خطیر و جسورانه ناصر ــ که نام وی را نه تنها در مصر بلکه در جهان عرب و کشورهای استعمارستیز پرآوازه کرد ملیکردن کانال سوئز بود. به اعتراف خود او، اقدام دکتر مصدق در کوتاهکردن دست انگلیس از صنعت نفت ایران، درس بزرگی برای او بود.» (عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی ۱۳۵۷ـ ۱۳۰۰ ، تهران ۱۳۷۵ ش)
«گرچه ملی کردن کانال سوئز خسارت سنگینی به مصر وارد آورد، اقدام ناصر باعث شد که آوازه او سراسر جهان عرب را فراگیرد. از بحران سوئز به بعد، ناصر مظهر نوعی تفکر سیاسی در جهان شد که آن را ناصریسم نامیدهاند. مهمترین مؤلفههای ناصریسم، ملیگرایی عربی، سوسیالیسم و جدایی دین از سیاست است. از نظر ناصر، سوسیالیسم عرب بر وحدت عرب برتری دارد و ابتدا باید در هریک از کشورهای عربی یک انقلاب اجتماعی صورت بگیرد.»
نهضت ملی شدن صنعت نفت و آثار آن
در کتاب «نفت قدرت و اصول» با ترجمه غلامحسینصالحیار درباره اثری که نهضت ملی شدن صنعت نفت در خارج از کشور ایران داشت، چنین میخوانیم: «نهضت ملی شدن صنعت نفت، علاوه بر آثاری که در داخل کشور بر جای گذاشت، سرآغاز حرکتهای نوین ضداستعماری در خاورمیانه نیز گردید. ملی شدن کانال سوئز در مصر، انقلاب الجزایر و مراکش و بسیاری از جنبشهای مردمی در خاورمیانه و آفریقا از ملی شدن نفت ایران تاثیر بسیار گرفتند و البته انگلستان نیز این موضوع را پیشبینی میکرد. مهرماه سال ۱۳۳۰، وقتیکه مصدق از سفر پیروزمندانه خود به شورای امنیت سازمان ملل باز میگشت، در مصر توقف کرد. او در میان استقبال پرشور مردم مصر به قاهره رفت و طی پیامی گفت: «کانال سوئز متعلق به مصر است، همانطور که آبادان به ایران تعلق دارد! هیچکس حق ندارد به استناد قراردادهایی که زیر شرایط فشار و اختناق بسته شده، نسبت به آنها ادعای مالکیت بکند.» در این زمان سفارت انگلیس در قاهره به وزارت خارجه این کشور گزارش داده بود: «اگر وی موفق به ملی کردن نفت شود، کانال سوئز هدف بعدی خواهد بود.» [مصطفی علم، نفت قدرت و اصول، ترجمه غلامحسینصالحیار، ص۳۱۱]
مصدق و تاثیرات وی بر جامعه مصر قبل از جمال عبدالناصر
حسین علیزاده در کتاب “بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، تهران ۱۳۸۴ ش؛ ص ۶۶) در بررسی شرایط تاثیرات جامعه مصر پیش از به قدرت رسیدن جمال عبدالناصر مینویسد: «در حالی که مصر پس از شکست ۱۳۲۷ ش/۱۹۴۸ سالهای پرالتهابی را سپری مینمود، در ایران ظهور محمدمصدق، نخست وزیر ایران، توجه همگان، از جمله مردم مصر، را به خود جلب کرده بود. وی، در مقام نخستوزیر ایران و رهبر جنبش ملیکردن صنعت نفت، توانسته بود شاه را از ایران اخراج و دست دولت انگلیس را، با ملیکردن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹/ ۲۰ مارس ۱۹۵۱، از ثروت ملی ایران کوتاه کند. این حوادث تأثیر بسیاری در تحولات مصر و از جمله در ناصر داشت. در سفر مصدق به قاهره در ۲۹ آبان ۱۳۳۰/ ۲۱ نوامبر ۱۹۵۱، در راه بازگشت از نیویورک، مردم مصر به گرمی از او استقبال کردند و به وی لقب «زعیم الشرق» دادند. در کتاب “خلیج فارس نامی کهن و میراث فرهنگی بشریت نوشته دکتر محمد عجم ۱۳۸۳ انتشارات توپا،آمده است:
استقبال بینظیر از مصدق، پیامی بود به رهبران مصر که باید همچون او دست استعمار انگلیس را از منافع مصر، به ویژه کانال سوئز، کوتاه کنند؛ کاری که بعدها جمال عبدالناصر آن را انجام داد و به فرمان او، در تجلیل از نخستوزیر ایران، خیابانی را محمد مصدق نامیدند که اینک نیز به همین نام است.»
در طول جنگ یوم کیپور میان مصر و اسرائیل، محمدرضا پهلوی، پادشاه وقت ایران کمکهای مهمی را به ارتش مصر در مقابل ارتش اسرائیل به عمل آورد. مصر، برای سپاسگذاری از ایران، ۲ خیابان و ۲ میدان قاهره را به نام خیابان محمدرضا شاه پهلوی و خیابان ایران و میدان تهران و میدان فرح نامگذاری کرد. گویا نام پهلوی بعد توسط شهردار قاهره عوض شده است.
چند مقاله از جمله در مقاله معروفی که در کتاب درسی ادبیات مصر چاپ شده (المغنی ص ۶۱) نام خلیج فارس را به کار برده بود
مصدق پیر با پیژاما و تختخواب آهنیاش به صورت یک چهره تهدید آمیز درآمده بود
سفر دکتر مصدق به سرزمین مصر از نظر دولت انگلستان بدترین حادثه به شمار آید زیرا سیاستمداران بریتانیا ناآرامیهای مصر را به طور مستقیم ناشی از اقدامات جسورانه دکتر مصدق میدانستند. «آنتونی ایدن» وزیر امور خارجه وقت انگلستان که در سالهای بعد نخستوزیر بریتانیا شد، در خاطرات خود مینویسد: «مصر در پایان جنگ جهانی دوم کاملا آرام بود ولی حوادث اخیر ایران (ملی شدن صنعت نفت) آن کشور را آشفته و خروشان کرده بود و این آشفتگی از «شط العرب» تا «نیل» را در بر گرفته بود و مصدق پیر با پیژاما و تختخواب آهنیاش به صورت یک چهره جسور و تهدید آمیز درآمده بود، بدین ترتیب سفر مصدق به مصر در آن شرایط بحرانی اقدامی تهدیدآمیز علیه منافع انگلستان شمرده میشد.»
(این سفر مصدق به مصر در ۱۹ آبان ۱۳۳۰ به همراهی دکتر حسین فاطمی معاون سیاسی نخست وزیر، حسین نواب وزیرمختار ایران در هلند، و جمعی از اعضای کمیسیون مختلط نفت مانند دکتر متین دفتری که درجلسه شورای امنیت سازمان ملل حضورداشتند صورت گرفت.)
دکتر غلامحسین مصدق، فرزند دکتر محمد مصدق که در سفر آمریکا و مصر همراه پدرش بود در خاطرات خود مینویسد: «هزاران نفر از مردم مصر برای استقبال از پدرم در فرودگاه قاهره اجتماع کرده بودند و با شعار «یحیی مصدق، یحیی ایران» مصدق و هیأت ایرانی را خوش آمد میگفتند. به محض پیاده شدن پدرم از هواپیما مردم هلهلهزنان او را از زمین بلند کردند و در یک چشم به هم زدن او را روی دست به طرف اتومبیل بردند.»
عبدالناصر: ایران در ملی کردن نفت خود پیشکسوت همه کشورهای خاورمیانه بود
در کنفرانس «دالس» که بعدها در مخالفت با ملیکردن کانال سوئز صورت گرفت، وزیر خارجه آمریکا ضمن مخالفت با ملیکردن کانال سوئز، طرحی را ارائه کرد که به موجب آن، اداره کانال توسط یک سازمان غیرسیاسی- بینالمللی انجام میشد و به این ترتیب اداره کانال از کنترل مصر خارج میشد. قرار شد این طرح توسط یک هیات ۵ نفره برای ناصر تشریح شود. به همین منظور کمیتهای به ریاست رابرت منزیس، نخستوزیر استرالیا و عضویت لوی هندرسن نماینده وزیر خارجه آمریکا، اوستن اوندن وزیر خارجه سوئد، دکتر علیقلی اردلان وزیر امور خارجه ایران و آتو آکلولوهاپت ولد وزیر خارجه اتیوپی مامور ملاقات با ناصر در قاهره و ابلاغ نتایج کنفرانس لندن شدند. هیات مذکور در سوم سپتامبر ۱۹۵۶ اولین دیدار خود را با ناصر انجام داد. عبدالناصر در آن زمان این طرح را رد کرد و وزیر امور خارجه ایران گفت: «من تعجب میکنم که شما چرا عضویت این هیات را پذیرفتهاید که مخالفان ملی شدن کانال برای انصراف من اعزام داشتهاند؟ مگر من کاری غیر از آنچه ایرانیان پنج سال پیش در مورد ملی کردن نفت خود کردند، انجام دادهام؟ کشور شما که در ملی کردن نفت خود پیشکسوت همه کشورهای خاورمیانه بوده است.» (مقاله بحران کانال سوئز «جنگ ۱۹۵۶ بین اعراب و اسراییل» و سیاست ایران در قبال آن / عباس قاسمی)
دیدگاه روشنفکران و علمای مذهبی عرب در مورد نام خلیج فارس
دکتر محمد عجم
تا اوایل دهه ۶۰ میلادی اثری از پسوند عربی برای خلیج فارس وجود نداشت.
حتی جمال عبدالناصر در سخنرانی ها و مقالات خود خلیج فارس را بکار می برد..
نوار سخنرانیهای ناصر و جملات معروف او ویدیو در یوتیوب هست (العالم العربی من المحیط الاطلسی الی خلیج الفارسی) .
بنا بر اعتراف مفتی سنی مذهب یوسف قرضاوی در تلویزیون الجزیره برنامه شاهد علی العصر ۱۳۸۶ می گوید:
“عبارت: “”جهان اسلام از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس “” را سید قطب در سخنرانی هایش مطرح میکرد اما بعد جمال عبدالناصرآنرا تغییر داد به “جهان عرب از اقیانوس هند تا خلیج فارس” تا قومیت عربی را بجای اسلام مطرح کند. قرضاوی سپس توضیح می دهد که عبارت خلیج عربی آن زمان هنوز نبود “.
سخنرانیهای سید قطب: جمله معروف او (العالم الإسلامی من المحیط الاطلسی الی الخلیج الفارسی ۱۹۴۶)،
حسنالبنا همان بگونه دیگری ایتن مطلب را در سخنرانی خود بارها اعلام کرده است. اما حسن البنا در مورد قومیت عربی می گوید قومیت عربی یعنی زبان عربی و اسلام . فقط زبان عربی قومیت عربی را نمی سازد.:”التمسک بالعروبه والقومیه العربیه یجعل مصر أمهً تمتد جذورها من الخلیج الفارسی إلى المحیط الأطلسی، وبذلک تعلم أن هذه الشعوب الممتده من خلیج فارس إلى طنجه ومراکش على المحیط الأطلسی ” به نقل از وب سایت اخوان و دیدگاه اخوان المسلمین در مورد قومیت عربی .
فکتب الإمام ““: “ عربیه، فلیتق الله المفرِّقون للکلمه”، ونفى تلک الفکره، وأکد عروبه ، وحذَّر من سلخ عن العروبه، مبینًا خطأ الفکره الأخرى تاریخیًّا؛ لأن التاریخ یحدثنا بوحده الدماء واللغات بین سکان جزیره العرب وسکان وادی النیل فی القدیم والحدیث، وبیَّن خطأَها اجتماعیًّا؛ لأن الأمه تتکون قومیتها من لغتها ودینها وعاداتها وثقافتها، وکل ذلک یُثبت أن مصرَ عربیه، وکذا من الناحیه القومیه المصریه؛ إذ إن التمسک بالعروبه والقومیه العربیه یجعل
أمهً تمتد جذورها من الخلیج الفارسی إلى المحیط الأطلسی، وأنه لا یَکره مصری أن تُشاطره الشعوب العربیه شعورَه وآماله وأفراحه.
ویُضیف الإمام ““: “ومِنْ أروَع المعانی فی هذه السبیل ما حدَّد به – معنى العروبه؛ إذ فسرها بأنها اللِّسان ،
وبذلک تعلم أن هذه الشعوب الممتده من خلیج فارس إلى طنجه ومراکش على المحیط الأطلسی کلها عربیه تجمعها العقیده، ویوحد بینها اللسان، ونحن نعتقد أننا حین نعمل للعروبه نعمل للإسلام ولخیر العالم کله.
شیخ شلتوک نیز همان عبارت سید قطب را بکار برده است.
و بسیاری از رهبران سیاسی و مذهبی عرب در مورد نام خلیج فارس سندهای زندهای از حقانیت این نام است. اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان همچنین نظر روشنفکران عرب مانند پروفسور عبدالهادی التازی، احمد الصراف، محمد عابد الجابری، عبدالله بن کیران (نخست وزیر فعلی مراکش)،عبدالمنعم سعید،عبدالخالق الجنبی و تنی چند از نویسندگان مشهور عرب و چند تن از رهبران دینی از جمله قرضاوی در مورد اصالت نام خلیج فارس و نداشتن توجیه برای تغییر نام خلیج فارس آورده است.. گفتنی است که از رهبران عربی، شیوخ، امیران عرب از جمله امیر کویت، پادشاه عربستان، بصره، نویسندگان و شعرای عرب اهواز و سوسنگرد مکاتباتی هست که در آنهاخلیج فارس و بحر عجم بکار بردهاند نمونهای از اسناد ضمیمه کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان است. نمونههای زیر:
عبدالمنعم سعید در مجله شرق نامه مصر ۹/۱۲/۲۰۰۲ :”برای من هیچ تعجبی نداشت که در همه نقشهها که دوستان و دشمنان ایران اعم از اعراب و یونانیها تهیه کردهاند همگی آنها نام خلیج فارس را در بر دارد. هیچ نقشه تاریخی در شرق و یا در غرب و در هیچ کجای جهان با نام خلیج عربی وجود ندارد و بنابر این تغییر این نام به خلیج و یا خلیج عربی و یا هر نام دیگری برخورد غیر منطقی و غیر حکیمانه با حقایق تاریخی و جغرافیایی است.”
پروفسور عبدالهادی التازی سیاستمدار و پژوهشگر معروف عرب و عضو آکادمی پادشاهی مراکش و رئیس چند دوره “گروه نامهای جغرافی کشورهای اتحادیه عرب”: حقیقتاً من هیچ منبع تاریخی را ندیدم که آبراه جنوب ایران را خلیج عربی نامیده باشد اعراب قبل و بعد از اسلام همیشه این آبراه را بحر فارس بحر العجم و یا خلیج فارس نامیدهاند من خودم نقشه سفرهای ابن بطوطه را در کتابم ترسیم کردهام و مطابق سفرنامه اسم خلیج فارس را در جای خودش آوردهام.
مجله ماهنامه اهرام در شماره ۲۱۹ اگوست ۲۰۰۱ سرلشکر مجدی عمر معاون اول سابق شورای دفاع ملی مصر:” نسل من بخاطر دارد که ما در ایام مدرسه در کتب و نقشهها با عبارت” خلیج فارس” سر و کار داشتیم ولی بعد از مدتی به آن خلیج عربی اطلاق کردیم. این غیر منطقی، رزالت و پستی است. اینکه چند کشور عربی در اطراف آن باشند دلیل نمیشود که نامی تاریخی را تغییر دهیم.
عبدالخالق الجنبی، پژوهشگر تاریخ و باستان شناسی و استاد دانشگاه در عربستان سعودی در مصاحبه با شبکه فرانس ۲۴”:
نام خلیج فارس از دوره اسکند مقدونی و از طریق آثار مکتوب به مارسیده و حتی مورخان عرب هم همین نام را بکار بردهاند و در معاهدات حکام خلیج با بریتانیا نیز همین نام بکار رفته و تا زمان جمال عبدالناصر هیچ تغییری در کاربرد نام خلیج فارس ایجاد نشده کما اینکه خود ناصر هم در ابتدا میگفت: “نحن أمه واحده من المحیط الأطلسی إلی الخلیج الفارسی”. اما اینکه بعضی ادعا کردهاند که رومیها (مانند پلینی) خلیج عربی بکار بردهاند ابدا صحت نداردخلیج عربی نامی است که رومیها به دریای سرخ دادهاند.”
علی مبارک، در کتابش بنام” الخطط التوفیقیه الجدیده لمصر والقاهره، المطبعه الامیریه، بولاق ۱۳۰۶ه همه جا خلیج فارس بکار برده است.
جمال الدین الشیال، در کتاب” تاریخ مصر الاسلامیه، دائرهالمعارف، القاهره ۲۰۰۰، ج۱/ص ۱۵۲ واژه خلیج فارس را بکار گرفته است.
عمر فروخ، در آثارش از واژهٔ الخلیج الفارسی یا بحر الفارسی استفاده کرده است.
در پایتخت کشور الجزایر ومرکز شهرالجزیره در موازات اتوبان AutoRout d’l Est یک خیابان بنام الخلیج الفارسی وجود دارد. خیابانهای فرعی البیرونی – خیابان فارس- خیابان بندرعباس از این خیابان جدامی شوند.
در مرکز شهر قاهره خیابانی بنام خلیج فارس وجود داشته که علی رغم تغییر نام هنوز تابلوهای قدیمی آن وجو دارد.
ج ۲-
ونشرت هذه الوثیقه للمره الثانیه فی کتاب دراسی مصری للصف الثالث الثانوی “المغنی” وهو کتاب فی النصوص والأدب والنقد والبلاغه. ۱۹۶۳
.متن کامل پیاده شده سخنرانی جمال عبدالناصر الخلیج الفارسی
نمونه دیگر ی از هزاران سند عربی برای نام خلیج فارس .
نامه ای با دست خط عبدالعزیز بنیانگذار دولت سعودی عربستان در سال ۱۳۴۷ ق اولین بار واژه خلیج عربی در سال ۱۹۵۸ در مکتوبات عربی وارد شد
آخرین دیدگاهها