می | 2016 | پژوهشهای ایرانی.دریای پارس.

Archive for: اردیبهشت ۱۳۹۵

چراغ برات مراسمی در بین مسلمانان هند و خراسان

مردم خراسان اعم از شیعه و سنی و مردم مسلمان  سنی مذهب شبه قاره هند در نیمه های ماه شعبان هر سال یعنی طی روزهای دوازدهم تا چهاردهم شعبان با برگزاری مراسم مذهبی ویژه ای با عنوان چراغ برات یاد و خاطره عزیزان از دست رفته را گرامی داشته و به یاد مردگان خیرات می کنند.

در میان شیعیان شب نیمه شعبان جشن گرفته می شود  مسلمانان اعم از شیعه و سنی در مورد عظمت نیمه شعبان احادیثی دارند  از جمله ولادت  امام دوازدهم شیعه و تغییر قبله از قدس به مکه  و  موارد دیگری از جمله بخشش گناهان و غیره را در مورد 15 شعبان ذکر کرده اند  آما آنچه چراغ برات را از جشن 15 شعبان متمایز می کند این مراسم برای دیدار با اموات است.  چراغ برات را برای دیدار با اموات  و یا روح اموات  روشن می کنند.

این مراسم در سایر مناطق ایران و سایر کشورهای اسلامی وجود ندارد البته در بین کردها و آذربایجان و بخشی از مردم مصر نیز چراغ برات  رسم است. . مراسم شب های برات یا چراغ برات سابقه ای دیرینه و ریشه دار دارد. مردم  جنوب خراسان  و  خود شهر مشهد وتوابع آن (دشت توس) در حال حاضر به طور گسترده و جدی به مراسم چراغ برات می پردازند. اصلی ترین کار مردم در روزهای برات رفتن به آرامستان ها و زیارت خاک مردگان است. در این شبها مردم با روشن کردن شمع بر گلزار مردگان خود برای شادی روح آنها دعا می‌خوانند.

بنظر می رسد  مراسم چراغ برات که در سه شب و روز یازده تا چهارده شعبان و یا دوازده تا ۱۵ شعبان در استان خر اسان، ریشه اسلامی شیعی نداشته باشد و  بنظر می رسد آیینی مشابهه  از دوران قبل از اسلام  بصورت اسلامی  در آمده است  زیرا  در چند صد ساله اول حضور اسلام در ایران این سنت مورد تایید پیشوایان دینی قرار نگرفته ولی این سنت حسنه  اگر هم  مربوط به ایران باستان باشد  به دلیل عجین شدن این رسوم با دین مبین اسلام تاکنون مخالفتی از سوی مراجع دینی با آن صورت نگرفته است. بخصوص علمای شیعه با آن هیچ گونه مخالفتی نداشته اند اما در شبه قاره هند در سالهای اخیر تحت تاثیر وهابیت سلفی سیاسی  مخالفتهایی در  بین سنی ها با این مراسم بروز کرده است. مسلمانان دهلی چنان شب نیمه شعبان را بزرگ می دارند که دولت مجبور از وضع مقررات ویژه ترافیکی می شود.

ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی نیز در این مورد می‌گوید: سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم این ماه ایام البیض نام دارد و شب پانزدهم این ماه شب بزرگ است و لیله الصک و لیله البرات نام دارد و عوام مردم بر این عقیده اند که صورت افرادی را که در آن سال باید بمیرند خداوند در آن شب به ملک الموت نشان می‌دهد.

چراغ برات در دهستان زیبد گناباد 30 اردیبهشت 13 شعبان 1395

photo_2016-05-20_12-53-14 photo_2016-05-20_12-51-03

بر اساس اعتقادات مردم خراسان در این سه شبانه روز که اعتقاد دارند در آن مردگان آزاد هستند، زندگان با احسان برای آنها نه تنها تلاش می‌کنند تا برات آزادی آنان را از آتش جهنم کسب کنند، بلکه آزادی خود از آتش جهنم را نیز از امام دوازدهم خواستار می‌شوند.
اعتقاد اغلب مردم خراسان بر این است که در این ایام سرنوشت رقم می‌خورد، به طوری که در نقاط روستایی خراسان در شب پانزدهم نیمه شعبان به پشت بام رفته و در مهتاب (اگر شب مهتابی باشد) ایستاده و به سایه خود نگاه می‌کنند و از این طریق سرنوشت خود و اقوام خود را در آن سال پیش‌بینی می‌کردند در عین حال دست به دعا برمی‌دارند و از خداوند طلب سالی خوش می‌کنند.
اقشار مختلف مردم به ویژه کسانی که به تازگی عزیزی را از دست داده‌اند در این روز با حضور در مزار اموات ضمن درخواست آمرزش و زنده نگهداشتن یاد و خاطره درگذشتگان، آنان را در برکات میلاد یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) شریک می‌سازند.

برات در خراسان مصداقی بر اعتقاد به اصل معاد است که مردم این خطه با انجام اعمال مخصوصی به استقبال آن می‌روند، این مراسم به مدت سه روز و با عناوین مختلف برگزار می‌شود و مردم هر روز آن را با بزرگداشت قشر خاصی از مسلمانان برگزار می‌کنند.

در این مراسم، خرما، شیرینی، شکلات، روغن جوشی، حلوا و یا غذای پخته توزیع می شود. روغن جوشی از اصلی ترین خیراتی های سنتی است که در این ایام پخته می شود و در کوچه و خیابان هم نقل و خرما و شیرینی به رهگذران تعارف می گردد که خورنده درعوض فاتحه ای خوانده و یا بر میت مربوطه رحمتی می فرستد و آمرزش او را طلب می کند. باشندگان شهرهای بزرگ از بومیان خراسان همانند نوروز عموما در این ایام به زادگاههای خود برمی گردند تا در مراسم محلی خود شرکت کنند باور و اعتقاد عامه مردم مشهد در شب های برات نیز بر این است که ارواح در گذشتگان در ایام برات آزادی می یابند تا به هر کجا که مایلند سیر و سیاحت کنند. افراد چراغ خانه را زودتر از شب های دیگر روشن و دیرتر خاموش می کنند، در برخی منابع آمده که گویا در گذشته در طی این سه روز چراغ ها را خاموش نمی کرده و حتی در روز هم چراغ خانه را روشن نگه می داشته اند. در شبه قاره هند مسلمانان چراغ برات را بصورت جشن و رقص و پایکوبی برگزار می کنند و یکی از مهمترین جشن های مسلمانان هند چراغ برات است.

چراغ برات  در مزار ابوکلام آزاد مفسر قران در شبه قاره هند

abulkalamM.AzadPARSSEA

گفتنی است برات واژه سانسکریت است به معنی دیدار  و بعضی اشتباها آن را براءت می خوانند و به آن ریشه عربی می دهند.

اطلاع بیشتر:

اولین فستیوال ۱۲ رخ در مجموعه قلعه زیبد برگزار شد.

کتر عجم دکتر یاحقی

اولین  فستیوال بزرگداشت فردوسی در  زیبد گناباد  محل پیروزی بزرگ ایرانیان در جنگ ۱۲ رخ برگزار شد.

این مراسم در کنار قلعه زیبد  و در مجموعه  ورزشی فرهنگی  سردار شهید علی عجم دهستان زیبد برگزار شد.

 این مراسم  همزمان با روز بزرگداشت فردوسی با برنامه های متنوعی برگزار شد. بسیاری از فرهیختگان  و همچنین مسولین شهرستان و استان از جمله دکتر یاحقی ، دکتر لباف خانیکی، حجه الاسلام علی عجم نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی،  دکترمحمدعجم، دکتر ماه بان، دکتر اکبرزاده، صادقی معاون فرماندار، آقایان رضایی و حجازی بخشداران کاخک و بخش مرکزی، نوروزی ریاست میراث فرهنگی شهرستان، مهندس علیخانی ریاست فنی و حرفه ای شهرستان گناباد، شفیعی ریاست شورای شهر شهرستان گناباد،علوی مهر ریس هیات مدیره باشگاههای کشاورزان جوان، سرکارخانم دکتر ماگدلنا راجویچ از کشور لهستان مهمان خارجی این برنامه و بسیاری از فرهیختگان و مردم فرهنگ دوست شهرستان گناباد و دهستان زیبد حضور داشتند.اقای لباف خانیکی باستان شناس سرشناس ایران  به واقعه جنگ دوازه رخ در منطقه زیبد و گناباد اشاره نمود و  تحولات این جنگ تاریخی و اسطوره ای را برای شرکت کنندگان توصیف نمود. وی در پایان  سخنرانی خود پیشنهاد کرد از انجا که رویداد و داستان ۱۲ رخ در زیبد و گناباد روی داده است و روستای زیبای زیبد جایگاه ان جنگ است و از آنجا که  این جنگ یک حماسه بی نظیر در تاریخ کهن است. لذا نام تعدادی از خیابانها و کوچه های  زیبد و گناباد و حتی نام فرزندان خود  را بنام قهرمانان جنگ دوازده رخ نام گذاری نمایید، مانند گیو-  کیخسرو –  هژیر و …..

 سپس شاعر بومی سرای زیبد ابسالان با اشعار زیبای محلی سالن را به وجد اورد و در ادامه خانم قاینی عضو انجمن میراث فرهنگی زیبد به بیان مشخصات و توانمندی فرهنگی و باستانی زیبد پرداخت.

دوازده رخ زیبد (3)

 در ادامه ورود دکتر یا حقی  استاد برجسته ادبیات فارسی و شاهنامه شناس مشهور ایران همراه شد با اجرای گروه ساز واواز محلی که با استقبال حاضرین شروع و با اجرای رقص محلی فضای سالن را بسیار شاد وسرزنده  کردند در ادامه باستانی کاران شهرستان گناباد به اجرای ورزش پهلوانی و باستانی پرداختند بعد از باستانی کاران دکتر یاحقی مسول بنیاد فردوسی و شاهنامه ضمن ابراز خوشحالی از برگزاری بزرگداشت فردوسی در روستای زیبد از برگزار کنندگان این مراسم در روستای تاریخی و کهن زیبد تقدیر و تشکر نمود و آنرا مراسمی تاریخی توصیف نمود. سپس دکتر فاطمه ماه بان  به توصیف اهمیت تصاویر شاهنامه ای و تصاویر قهوه خانه ای آن  پرداخت .

دکتر محمد عجمDr.ajam

در ادامه دکتر محمد عجم  از جانب مردم روستای تاریخی و کهن زیبد حضور بزرگانی چون دکتر یاحقی و لبافی نژاد را برای این مراسم و ماندگار شدن آن بسیار مهم توصیف کرد  و گفت این مراسم مقدمه ای است برای برگزاری فستیوالی مهم تر و بین المللی در مورد تاریخ اساطیری در ایران و نقش آن در ماندگاری فرهنگ و هویت بومی،  وی جنگ دوازه رخ را مملو از درس و عبرت و پند دانست بخصوص اینکه در این جنگ تمام تلاش پادشاهی ایران  صلح خواهی است پادشاه بزرگ اسطوره ای شاهنامه کیخسرو  که همان کوروش کبیر است  با آغاز گری جنگ بشدت مخالف است و جنگ را مذموم  و مصیبت بار می شمارد و توصیه های اخلاقی متعددی در مورد عدم خشونت و عدم درگیر شدن با دشمن  و عدم آزار رساندن  به مردم می دهد اما این دشمن هست که جنگ افروزی می کند و به همه نداهاو پیام ها و فرستاده های  صلح طلبانه ایران جواب رد می دهد.

دوازده رخ زیبد (6)

دکترعجم به تاریخ شفاهی منطقه و نام هایی مانند گیو و گودرز و کیخسرو  و شهاب در ادبیات منطقه اشاره نمود و گفت و مکان های جغرافیایی جنگ دوازده رخ مانند رزمگاه، قلعه شهاب، پشنگ ، رزو، سنو، سرپیوند، قلعه شاه نشین، قلعه زیبد و ایوان صوفه پیر و اشعار فردوسی در مورد زیبد و گناباد اشاره کرد و اهمیت اسطوره در هویت فرهنگی را بیان کرد. 

خانم دکترفاطمه ماه بان پژوهشگر نقاشی ها و مینیاتورهای حماسی در رابطه با نقاشیهای کتاب شاهنامه در فستیوال ۱۲ رخ در زیبد طی سخنانی گفت:  در نقاشیهای شاهنامه ای معمولا بر روی یک پرده چندین صحنه نقاشی شده است مثلا همین پرده ای که در این سالن همایش روستای زیبد نصب شده است داستان کشته شدن سهراب است. از تولدش نقاشی شده از تولد تا جوانی ،تا جنگهایش و …. و الا اخر تا کشته شدنش همانند یک سریال یا یک فیلم کامل نقاشی گردیده و کسی که شاهنامه خوانی میکنه و نقالی میکنه صحنه ها رو تشریح میکند و انسان را به عالم خیال و تاریخ کهن می برد.
او در واقع تفاوت نقاشیهای شاهنامه ای و نقاشی های قهوه خانه ای و پرده ای شاهنامه را با کتابهای دیگر مثل کتاب خیام و حافظ و اسکندرنامه یا دیگر کتابها شرح داد و توضیح داد که نقاشی های شاهنامه مثل شاهنامه شاه طهماسبی و بایسنقری یا نقاشی های قدیمی تر که در دوره های مختلف نقاشی شده ارزش معنوی و هنری زیادی دارد و بعضیهاش در حراجی سابتیز و کریستی در لندن ب رکورد بی سابقه فروش مثلا هشتاد ملیون دلاری رسیده است

در حاشیه این مراسم نمایشگاهی از ابزار الات و  وسایل قدیمی به همت انجمن میراث فرهنگی روستای زیبد  برگزار شده بود که جا دارد  از همه این عزیزان  تقدیر و تشکر شود.

photo_2016-05-17_15-05-02

خرمن کوب  زیبد  که با اسب و الاق کشیده می شده است

لازم به ذکر است همه هزینه این مراسم از طریق  فرهنگ   دوستان روستای  زیبد تامین شده بود. 

 

به روایتی کیخسرو شاهنامه همان کوروش کبیر هست، ابوریحان بیرونی  در کتاب آثار الباقیه،  به همانندی کوروش و کیخسرو اشاره کرده  که نشان می دهد در زمان او چنین نظری بین مردم رایج بوده که کیخسرو  همان کوروش کبیر است. سرپرسی سایکس (متوفای ۱۹۶۵) در این رابطه پیرامون نظرات برخی ایرانیان در عصر حاضر می‌گوید: «بسیارى از نویسندگان اروپایى و عموم ایرانی‌هایی که احوال کورش کبیر را شنیده ‏اند، او را با کیخسرو تطبیق می‌کنند،  زیرا کیخسرو در روایات فارسی بگونه ای توصیف شده که شخصیت وی  و حوادث مربوط به دوره وی تشابه زیادی با شخصیت و رویدادهایی  مندرج  در کتابهای یونانی راجع به کوروش دارد. از استوره شناسان و شاهنامه شناسان معاصر افرادی مانند مفرد کهلان و جلال خالقی مطلق نیز باور دارند که کیخسرو همان کوروش کبیر هست.

IRANtouran

جنگ دوازده رخ یکی از مهمترین رویدادهای دوره کیخسرو است که با درایت و دانایی او و فرمانده لشکرش گودرز به پیروزی ایرانیان در دشت زیبد انجامید .  کیخسرو  که قبلا سپاهی را به فرماندهی گودرز برای  حل و فصل دعاوی با امپراتوری توران راهی شرق ایران کرده بود هنگامی که بشارت پیروزی لشگر ایران در جنگ زیبد را شنید به همراه کاروان  شاهی بسرعت خود را به زیبد گناباد رساند و  برای سپاس گویی و برگزاری جشن پیروزی بسوی  سپاه  گودرز عازم زیبد شد . جشن بزرگی در  زیبد برپا شد کیخسرو شخصا از سرداران سپاه ایران تقدیر کرد و به آنها مدال شجاعت داد و گودرز را نشان پادشاهی بخشید.

در زمان اقامت کیخسرو  در منطقه ییلاقی  زیبد بود که فرمان  حفر کاریز کیخسرو (قنات قصبه گناباد) را صادر شد. آقای لباف خانیکی باستان شناس معروف ایران در کتاب خودش ثابت کرده که آثار کشف شده از اطراف مادرچاه کاریز گناباد به دو هزار و پانصد سال قبل مربوط می شود. از طرفی ناصر خسرو نیز نوشته است که کاریز گناباد بدستور کیخسرو  حفر شده است این  دو مطلب نیز می تواند دلیلی دیگر بر این باشد که کیخسرو همان کوروش کبیر هخامنشی است.

در حضور کیخسرو  جشن با شکوهی  بخاطر پیروزی بزرگ ۱۲ رخ   برپا شد.(عکس تزئینی)

Shah-Abbas-I-Vali-Muhammad-Khan-of-Bukhara-Ch.SE.Isfahan1657-sm

در جنوب گناباد رشته کوهی قرار دارد کوهستان( قهستان) که در ادبیات شفاهی بنامهای گوه گناباد ، کوه زیبد، سیاه کوه، کوه سیاه و پشت کوه نامیده می شود در جغرافیایی دوره اسلامی به کل این منطقه  کوهستان(قهستان) گفته اند.

گناباد در ان دوره قسمتی از رشته کوه ، سیاه کوه بوده و شهر فعلی گناباد بعد از  گشایش کاریز کیخسرو  مسکونی شده است. کیخسرو در دوره زمانی بین فروردین تا خرداد در جنگ ۱۲ رخ را در زیبد اقامتگاه داشته است.

 

شعری از شاعر زیبدی  در وصف  اولین مراسم  جشن ۱۲ رخ زیبد

یاد فردوسی دوباره زنده شد
نام زیبد در فضا آکنده شد
بس که همت کرده و گل کاشتند
جشن با شور و عجیبی داشتند
زیبدی گر خیزد و همت کند
چشم بد خواهان پر از حیرت کند
موی بر اندام دشمن سیخ شد
این دوشنبه برگی از تاریخ شد
ای عجم  از این مراسم  شاد گشتیم

باغی از گل خاک پایت می کنیم

دوازده رخ

به روایت فردوسی یکی از مهمترین جنگ‌های ایرانیان علیه متجاوزان تورانی است که در زمان پادشاهی کیخسرو بزرگ به پیروزی ایران منجر می شود. فردوسی این رویداد را در ۲۵۱۸ بیت شعر وصف کرده است. بعضی کتابهای تاریخی دیگر نیز به این جنگ پرداخته‌اند که با مقداری تفاوت اما اساس داستان شبیه هم می‌باشد. بنا بر گفتار شاهنامه، کیخسرو پادشاه ایران آگاهی پیدا می کند که افراسیاب، شاه توران، سپاهی بزرگ را برای حمله به ایران آماده کرده است. کیخسرو سرداران خود را فرا می‌خواند و به هر کدام مأموریتی می‌دهد.به گودرز فرمانده لشکر چهارم ایران مأموریت می‌دهد که این مشکل را با گفتگو و عدم توسل به جنگ حل کند. گودرز از پایتخت با لشکری گران بسوی مرز توران می‌رود ولی در مسیر در و  توقف می‌کند؛ و فرزند خود گیو را با پیام صلح و دوستی همان‌طور که کیخسرو(کوروش کبیر) خواسته بود نزد افراسیاب فرستاد و از افراسیاب درخواست کرد که دست از جنگ افروزی و زیانکاری بردارد.

استاد دکتر کزازی اشعار حنگ دوازده رخ را با صدای دلنشین خود قرائت می کند

دقیقه ۲۹ مربوط به رسیدن سپاه ایران به زیبد و گنابد است . ۱۲ رخ سراسر پند و درس و تجربه و درس سیاست و حکومت و دیپلماسی است . سخن از راههای مسالمت آمیز و حسن نیت و گفتگو و هشدار نسبت به عواقب جنگ. جنگ دوازده رخ که در شاهنامه با ۵۰۳۶ مصراع و یا ۲۵۱۸ بیت شرح داده شده است از معدود داستانهای اسطوره ای جهان است که مکان های جغرافیایی آن تقریبا مشخص است. در اشعار فردوسی ۱۱ بار نام زیبَد و ۱۲ بار نام کنابد (گناباد) که محل رویداد جنگ هستند بکار رفته است. زیبَد در مصرع های شماره : ۲۹۵ -۳۱۰ – ۵۳۸- ۵۴۵ -۱۵۰۴- ۱۸۳۹- ۲۷۳۳- ۳۲۲۲- ۴۱۵۲- ۴۱۵۲- ۴۱۸۵- ۵۰۳ زیبد بکار رفته و در مصرع های شماره : ۵۰۱-۵۳۱- ۵۴۵- ۱۱۰۹- ۱۵۰۳- ۱۵۱۱ – ۱۶۴۰ – ۱۸۲۷- ۱۸۶۰ – ۲۷۲۷- ۳۲۲۱ – ۴۱۶۹ گنابد بکار رفته . بلخ و جیحون و سایر شهرها هم به همین تناسب مثلا بلخ ۵ بار نام برده شده است.

۱۲rokh-zibad

 برخلاف صلح طلبی و از خود گذشتگی ایران ارتش توران مرتب تهدید به جنگ و آتش افروزی و اقدامات تحریک آمیز می کند. کیخسرو درمی‌یابد که افراسیاب پادشاه توران، با سپاه عظیم خود از جیهون به مرز شرقی ایران حمله کرده‌ و تمام پیام های صلح جویانه ایران را رد کرده است.و گفته است بجز کینه و جنگ هیچ راهی بر نگزینم . کیخسرو پهلوانان و سرداران سپاه را جمع کرد و به آنها ماموریت جمع آوری نیرو از هندوستان و کابل و از خوزستان داد.سپاه چهارم خود را به گودرز سپرد و گفت به هیچ روی شروع کننده جنگ نباش و بر کسی ظلم نکن و فقط دفاع کن :

* سپاه چهارم بگودرز داد* چه مایه ورا پند و اندرز داد.
* نگر تا نیازی به بیداد دست *نگردانی ایوان آباد پست
* کسی کو بجنگت نبندد میان * چنان ساز کش از تو ناید زیان
* که نپسندد از ما بدی دادگر* سپنجست گیتی و ما برگذر
سپاه گودرز با عبور از سیستان بسوی شهر گناباد و قلعه زیبد عزیمت کرد.
*بی آزار لشکر بفرمان شاه *همی رفت منزل بمنزل سپاه
* چو گودرز نزدیک زیبد رسید*سران را ز لشکر همی برگزید.

گودرز در میانه راه با سپاه خود در دشت زیبد اقامت می کند و دوباره پسرش گیو را همراه با پیامی صلح امیز و دوستانه برای افراسیاب می فرستد و خواهان عدم جنگ و عدم تجاوز می شود.
* بگویی به پیران که من با سپاه* بزیبد رسیدم بفرمان شاه”
گیو به بلخ و به ویسه گرد محل اسکان ارتش توران می رود.دو هفته مذاکره و گفتگو می کند تا جنگ روی ندهد.


اما افراسیاب که سپاه سی هزار نفری خود را آماده رزم کرده با گیو بگونه ای تحقیر آمیز برخورد می کندو می گوید:
* نه گودرز باید که ماند نه گیو* نه فرهاد و گرگین نه رهام نیو”. گیو و همراهان نا امید از بلخ برگشتند”
*بیامد چو پیش گنابد رسید* بران دامن کوه لشکر کشید
*چو گیو اندر آمد بپیش پدر . همی گفت پاسخ همه دربدر
*بگودرز گفت اندرآور سپاه. بجایی که سازی همی رزمگاه
با کینه و جنگ و بسوی گناباد و قلعه زیبد حرکت می کند.
* چو پیران سپاه از کنابد براند.*بروز اندرون روشنایی نماند
*چو دانست گودرز کآمد سپاه. بزد کوس و آمد ز زیبد براه
*ز کوه اندر آمد بهامون گذشت. کشیدند لشکر بران پهن دشت.
* ز زیبد همی تاکنابد سپاه.در و دشت ازیشان کبود و سیاه
*ز گَرد سپه روز روشن نماند. ز نیزه هوا جز بجوشن نماند
*وز آواز اسبان و گرد سپاه.بشد روشنایی ز خورشید و ماه
*سپیده برآمد ز کوه سیاه.سپهدار ایران به پیش سپاه
پنج روز جنگ موجب کشته شدن دهها پهلوان از دو طرف شد اما برتری با سردار شجاع ایرانی بنام گودرز بود که لقب جهان پهلوان داشت.
بیژن پسر گیو   بیژن نوهٔ گودرز هم به او می‌پیوندد و در نبردی سخت هومان، برادر پیران پسر ویسه|پیران، را می‌کشد. نستهین، برادر هومان، به لشکر ایران حمله می‌کند و به این ترتیب جنگ‌هایی طولانی و خونین درمی‌گیرد. نه توران و نه ایران هیچ یک نمی‌توانند به دیگری غلبه کنند و نبرد دو لشکر طاقت‌فرسا می‌شود.
آثار شکست در سپاه توران ظاهر گشت.
*بدو گفت گیو ای پسر هوش دار . بگفتار من سربسر گوش دار
*تا گفته بودم که تندی مکن.ز گودرز بر بد مگردان سخن
*که او کار دیده‌ست و داناترست .بدین لشکر نامور مهترست

سران دو لشکر در نهایت تصمیم می‌گیرند که یازده تن از پهلوانان دلیر و سرداران خود را انتخاب کنند تا در نبرد تن به تن نتیجه نبرد روشن شود. به این ترتیب، یازده سردار ایرانی و یازده سردار تورانی داوطلب جنگ می‌شوند.

این یازده نفر  از ایران در مقابل یازده تورانی عبارت‌اند از:

  1. پهلوان فریبرز کاوس برای جنگ با گلباد ویسه

  2. گیو گودرز برای جنگ با گروی زره

  3. گرازه با سیامک تورانی

  4. فروهل برای جنگ با زنگله

  5. رهام گودرز برای جنگ با بارمان

  6. بیژن گیو برای جنگ با رویین پسر پیران

  7. هجیر دلاور با سپَهرَم

  8. زنگه شاوَران با اَخواشت تورانی

  9. گرگین میلاد با اندریمان

  10. بَرته دلاور ایرانی با کُهرَم تورانی

  11. گودرز با پیران ویسه

*سپیده چو از کوه سربردمید. شد آن دامن تیره شب ناپدید
*بپوشید هومان سلیح نبرد سخن پیش پیران همه یاد کرد
*که من بیژن گیو را خواستم.همه شب همی جنگش آراستم
* یکی ترجمان را ز لشکر بخواند.بگلگون بادآورش برنشاند.
*ز بیژن فزون بود هومان بزور. هنر عیب گردد چو برگشت هور
* ز هر گونه زور آزمودند و بند.فراز آمد آن بند چرخ بلند
*بزد دست بیژن بسان پلنگ.ز سر تا میانش بیازید چنگ
*گرفتش بچپ گردن و راست ران.خم آورد پشت هیون گران
*برآوردش از جای و بنهاد پست.سوی خنجر آورد چون باد دست
*بغلتید هومان بخاک اندرون.همه دشت شد سربسر جوی خون
*هم آنگه بپیران رسید آگهی
که شد تیره آن فر شاهنشهی
*سبک بیژن اندر میان سپاه
نگونسار کرد آن درفش سیاه
*چو آن دیده‌بانان ایران سپاه
نگون یافتند آن درفش سیاه
*سوی پهلوان روی برگاشتند
وزان دیده گه نعره برداشتند
ز کوه کنابد برون شد سپاه
بشد روشنایی ز خورشید و ماه
سپهدار ایران بزد کرنای
سپاه اندر آورد و بگرفت جای
میان سپه کاویانی درفش
بپیش اندرون تیغهای بنفش
همه نامدارن پرخاشخر
ابا نیزه و گرزهٔ گاوسر
سپیده‌دمان اندر آمد سپاه
به پیکار تا گشت گیتی سیاه
برفتند زان پی به بنگاه خویش
بخیمه شد این، آن بخرگاه خویش
سپهدار ایران به زیبد رسید
از اندیشه کردن دلش بردمید
دو سالار هر دو زکینه بدرد
همی روی بر گاشتند از نبرد
یکی سوی کوه کنابد برفت
یکی سوی زیبد خرامید تفت
همانگه طلایه ز لشکر براه
فرستاد گودرز سالار شاه
خبر پیروزی جنگ زیبد به پادشاه رسید و ایشان شخصا برای سپاس گذاری و پیشکش هدایا و پاداش بنزد لشکر در زیبد آمد.
بزیبد ببد شاه یک هفته نیز
درم داد و دینار و هر گونه چیز
فرستاد هر سو فرستادگان
بنزد بزرگان و آزادگان
چو از جنگ پیران شدی بی‌نیاز
یکی رزم کیخسرو اکنون بساز

== سرانجام جنگ
هر یازده رخ یا چهره ایرانی، در نبرد تن به تن با سالاران تورانی پیروز می‌شوند. دوازدهمین نبرد میان گستهم ایرانی با لهاک و فرشیدورد تورانی است که این بار نیز پهلوان ایرانی پیروز می شود. سرانجام جنگ با پیروزی کیخسرو و کشته شدن افراسیاب پایان می‌یابد.

منبع: مقاله دکتر عجم  و سایت گنجور

********************************************

ماجرای:    جنگ دوازده رخ در زیبد گناباد : 

 

اولین فستیوال ۱۲ رخ در مجموعه قلعه زیبد برگزار شد.

  • شاهنامه آنلاین. جنگ دوازده رخ
  • زمانی، عباس. سه اثر تاریخی زیبد. مجله بررسی‌های تاریخی، شماره ۴۱، مهر و آبان ۱۳۵۱ (۲۴ صفحه – از ۴۳ تا ۶۶)
  • قلعه زیبد محل سکونت یزدگرد و گودرز [۳]
  • اولین فستیوال ۱۲ رخ در مجموعه قلعه زیبد برگزار شد.[۴]
  • اولین مراسم بزرگداشت فردوسی در محل واقعه جنگ دوازده رخ در زیبد گناباد برگزار شد.
  • تصاویر مراسم بزرگداشت فردوسی در محل واقعه جنگ دوازده رخ
  • روزنامه خراسان روزنامه صبح ایران شماره ۱۹۱۹۶–۲۹/۱۱/۱۳۹۴
  • کتاب نبرد دوازده رخ چاپ اول ۱۳۹۳ نوشته نویدی مهر، مشهد، انتشارات آستانقدس. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۲-۰۹۸۵-۱

 

کیخسرو همان کوروش کبیر است.

parssea.org AJAMتمام حوادث وقوع یافته مربوط به کیخسرو  از زمان پناهنده شدن پدرش سیاوش به توران، ازدواج با شاهزاده خانم تورانی، همچنین کشته شدن  وی، و  زایش  و سرگذشت کیخسرو، به نوعی  کم و بیش مشابه در منابع دیگر به غیر از شاهنامه انعکاس یافته است. مهمترین  اشکال در این است که  اسامی رجال و اماکن مندرج در شاهنامه با اسامی رجال و اماکن در آثار یونانی مانند  هرودوت و کتسیاس و الواح میخی آشور کاملاً متفاوت است. ولی این موجب نگرانی نیست زیرا  در تاریخ کهن همه ملتها و کشورها  این ناهمگونی در انتقال بخصوص در انتقال شفاهی در هزاره های گذشته وجود دارد از طرفی از نظر زبان شناسی نیز تغییر ماهیت نام ها  از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر قابل پذیرش است  مثلا یم – و جم  و  هخم  و یا جوان و خوان و یوان – و یا یعقوب و یاکوب و هاکوپ و  جاکوب  و … امثال اینها تغییراتی در انتقال یک نام  به زبان های دیگر  و کاملا طبیعی هستند از سوی دیگر  چون چهار چوب و هستهٔ وقایع در همه یکسان گزارش شده و می‌توان بدون تشویش خاطر مطالب عنوان شدهٔ کیخسرو در شاهنامه را با منابع یاد شده تطبیق نموده تاریخ این برهه از ایران را تا حدودی ترسیم نمود.

نه تنها اسطوره شناسان معاصر مانند  خالقی مطلق  و مفرد کهلان و پرویز رجبی  و دیگران  معتقدند که  کیخسرو همان کوروش است بلکه  در منابع کهن نیز که بدست ما رسیده بنوعی به آن اشاره شده و یکی از کسانیکه کوروش را همان کیخسرو می داند بیرونی است .
تاریخ دوره هخامنشی و دوره قبل از اسلام کمتر از یک درصد ان باقی مانده و در نتیجه در تاریخ شفاهی با هم مخلوط شده است و جنبه استوره ای گرفته است بیرونی فردی است که با تمدن هند و ایران و غرب اشنا بوده است. و یکسانی کوروش و کیخسرو را مورد تایید قرار داده پس مشخص می شود در دوره بیرونی هنوز در تاریخ شفاهی  چنین مطالبی وجود داشته ولی به مرور بکلی فراموش شده است.

یک نکته که  تایید می کند کیخسرو همان کوروش است این است که در منابع یونانی سال تقریبی حکومت کوروش حدود 2500 سال قبل از دقت برخوردار است اما در مورد کیخسرو شاهنامه سال دقیق وجود ندارد . ناصر خسرو گفته قنات گناباد در آن دوره کاریز کیخسرو نامیده می شده است. و اهالی گفته اند  که کیخسرو دستور حفر آن را داده است. از طرفی باستان شناس کشورمان آقای لباف خانیکی بر اساس داده های باستان شناسی و سفالهای یافته شده عمر کاریز یا قنات گناباد را 2500 سال بر آورد کرده است که دوره کوروش کبیر می باشد.

از سوی دیگر افراد  اسطوره شناس و شاهنامه شناس متعددی بر این باورند که کیخسرو همان کورورش کبیر است و کوروش کبیر همان ذوالقرنین است.  پس می توان گفت کاریز گناباد به دستور کوروش کبیر حفر شده است مطالب دیگری نیز این نظریه را تایید می کنند  از جمله اینکه کیخسرو و کوروش هر دو به آبادانی توجه خاصی داشته اند.

جنگ دوازده رخ که شرح آن در شاهنامه آمده و مطابق شاهنامه جنگ در ریبد گناباد روی داده و کیخسرو نیز بعد از پیروزی سرداران ایرانی برای جشن و پیشکش هدایا به گودرز و گیو  به گناباد آمده است 

گناباد AJAMگناباد عجم

دکتر محمد عجمDr.ajam

سخنرانی دکتر عجم در فستیوال 12 رخ  در زیبد گناباد

در کتاب‌های سیر و اخبار که از روی کتب اهل مغرب نقل شده، ملوک ایران و بابل را نام برده اند و از فریدون که نزد آنان «یافول» نام دارد

شروع کرده اند تا دارا… و کوروش که همان کیخسرو است (بیرونی، ١٣٨۶: ص ۱۵۱).
بیرونی در ادامه می‌گوید:
ولی با آنچه ما می‌دانیم از حیث عدد ملوک و نام‌های ایشان و مدت پادشاهی و اخبار دیگر احوال ایشان اختلاف دارد (همان).
اما در آخر به دلیل احترام به خوانندگان این روایت هم نقل می‌کند و قبل آن می‌گوید:
اگر ما این اقوام مذکور را در اینجا برای خوانندگان نقل نکنیم اولا متاع خود را به سنگ تمام نفروخته ایم و ثانیاً در دل‌های خوانندگان تولید نگرانی کرده ایم و ما این اقوال را در جدولی جداگانه قرار می‌دهیم تا آنکه آراء و اقاویل بهم مخلوط نشود (همان).
جالب آنکه همین جدولی که بیرونی چنین مواردی را درباره آن گفته است و در نهایت آن را آورده است تا متاع خود را به سنگ تمام بفروشد، با توجه به آثار باستانی، کتیبه‌های هخامنشی، سکه‌های باقی مانده و هماهنگی آنها با دیگر منابع تاریخی که امروز در دسترس ما قرار دارد، متوجه

می‌شویم که یکی از دقیق‌ترین جدول‌ها درباره ترتیب پادشاهان است.
نکته مهم آنجاست که در جدول مورد نظر این چنین نوشته است:
کورش که کیخسرو است (همان: ص ۱۵۲).
بیرونی از پژوهشگرانی است که منابع و متون اقوام و ملل گوناگون را بررسی کرده است. متون غربی، متون یهودی و… . جالب است که در آن زمان به شباهت کوروش و کیخسرو پی برده است و خوشبختانه اثر او به دست ما رسیده است و از گزند حوادث در امان مانده است.
چه بسی چنین رویکردی در دیگر پژوهشگران و دانایان ایرانی پس از اسلام، حتی فردوسی هم وجود داشت. یعنی ممکن است با کوروش در منابع غربی و یهودی (مثلا کوروس در منابع یونانی یا کیروس در لاتین) برخورد کرده باشند و به دلیل شباهت‌های او با کیخسرو اینچنین برداشت می‌کردند که کوروش همان کیخسرو است. می‌دانیم که بسیاری از این بزرگان با محتوای کتیبه‌های هخامنشی و آثار باستانی آشنا نبودند و به بسیاری از آثار باقی مانده از آن دوران که در دسترس پژوهشگر امروز است، دسترسی نداشتند (به دلیل تهاجم‌ها و نابودی‌هایی که از زمان حمله الکساندر به بعد رخ داده بود)؛ بنابراین چنین برداشتی از جانب پژوهشگران ایرانی آن دوران بسیار طبیعی بوده است.
.
کوروش، فریدون یا کیخسرو؟!

IRANtouran
به طور خلاصه می‌توان گفت صفات کیخسرو بیشترین آمیختگی را با توصیف ازکوروش بزرگ دارد و البته بخشی از روایات مربوط به فریدون هم آمیختگی‌هایی با کوروش بزرگ پیدا کرده است.
همانطور که پیش از این گفته شد، اسطوره‌ها یادآور «حافظه جمعی» مردمان هستند و طبیعی است که در حافظه جمعی «آمیختگی» رویدادها رخ می‌دهد. آمیختگی روایات در شاهنامه به چشم می‌خورد و این آمیختگی با توجه به زمان سروده شدن شاهنامه بسیار طبیعی است؛ به هر حال شاهنامه پس از تهاجمات بزرگ به ایران و پس از گذر سالیان سال از دوران مادها و هخامنشیان سروده شده است. این موارد فقط درباره کوروش بوجود نیامده و به نظر می‌رسد درباره بسیاری از پادشاهان دیده می‌شود.
شاهنامه ابتدا با پادشاهان پیشدادی شروع می‌شود. پادشاهانی مانند کیومرث، هوشنگ، جمشید و فریدون. چنین می‌نماید که زمان پیشدادیان با دوره‌های پیش از تاریخ فلات ایران هماهنگی دارد، به طوری که آنها صرفا یادگاری از یک شخص ویژه نیستند بلکه نماد یک دوره تاریخی می‌باشند. به عبارتی دیگر، رفته رفته آن دوره‌ها تبدیل به اسطوره شدند و خاطرات دوره‌های پیش از تاریخ با خاطرات دوران شاهنشاهی‌های بزرگ آمیخته شد و داستان‌های اسطوره‌ای بوجود آمدند. از این رو ممکن است برخی از خاطرات کوروش در قالب فریدون نمایان شده باشد.
اما از طرفی کیانیان شاهنامه، بیشترین آمیختگی را با مادها و هخامنشیان دارند. تغییر و تحولاتی که در پی آمدن کوروش رخ داد را می‌توان با تحولاتی که با آمدن کیخسرو در دوره کیانیان شاهنامه بوجود آمد مقایسه کرد. علاوه بر شباهت داستان‌های کیسخرو به داستان‌هایی که درباره کوروش گفتند، منش و رفتار کیخسرو شباهت به کوروش دارد و حتی گفتار کیخسرو یادآور گفتار کوروش در منابع است. همانطور که گفته شد، به نظر می‌رسد کیخسرو در شاهنامه بیشترین آمیختگی را با کوروش بزرگ دارد. جنگ 12 رخ در شاهنامه شباهت زیادی با جنگهای کوروش با اقوام شرقی ذکر شده در منابع یونانی دارد در جنگ 12 رخ کیخسرو لشکری از خوزیه و لشکر دیگری را از هند فرا می خواند محل جنگ زیبد گناباد

منابع برای مطالعه بیشتر:

اولین فستیوال ۱۲ رخ در مجموعه قلعه زیبد برگزار شد.

 

قنات یا کاریز میراث فرهنگی و علمی ایرانیان

مجلهٔ ایران‌شناسی، سال هفتم، بهار 1374، شماره 1  کیخسرو همان کوروش کبیر است .جلال خالقی

  • ای. م. دیاکونوف. . ( فصل سوم ).

 

جلسه پرسش و پاسخ روز ملی خلیج فارس

اختصاصی/

نویسنده ایرانی: كشورهای عربی تلاش گسترده و سازمان یافته ای برای تغییر نام خلیج فارس انجام داده اند.

وسیع و هدفمند توصیف كرد.

وی در میزگرد تخصصی ایرنا كه به مناسبت دهم اردیبهشت سالروز ملی خلیج فارس با عنوان «خلیج فارس، فرصت ها و تهدیدها» برگزار شد، درخصوص ادعاها و تلاش های برخی كشورها برای تحریف و جعل نام این خلیج٬ با بی اساس خواندن این نظرات گفت: این ادعاها نخستین بار از سال 1958 برای نامیدن این خلیج به خلیج ع رب ی مطرح شد و پیش از آن در همه مكتوب های قدیمی این خلیج با نام های ‘سینوس پرسیكوس’ و ‘ماره پرسیكوم’ و در دوره اسلامی با نام های بحر پارس، فارس، ایران، عجم و معادل های آن ذكر شده است.
عجم با اشاره به تلاش های انگلیس برای نفوذ به منطقه پس از كشف اولین چاه نفت در مسجد سلیمان و ظهور كشورهای نوپای عربی تحت الحمایه خود در اطراف خلیج فارس با اشاره به كتاب «حباب های طلایی در خلیج عربی» كه در سال 1958توسط «رودریك اوون» مقام بریتانیایی نوشته شده، افزود: اوون در این كتاب نوشته است كه من تاكنون در تمام كتب و نقشه‌های جغرافیایی كه مطالعه كرده ام، نامی غیر از خلیج فارس ندیده ام، ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس متوجه شدم كه ساكنان ساحل این خلیج عرب هستند، بنابر این ادب حكم می‌كند كه این خلیج را خلیج ع رب ی بنامیم، نظری كه كاملا بی منطق است.(البته بیشتر ساكنان كشورهای عرب حاشیه خلیج فارس خارجی هستند، نه عرب.)
وی گفت: پس از مطرح شدن این موضوع كسانی مانند «عبدالكریم قاسم» و «جمال عبدالناصر» از رهبران جریان پان عربیسم در رقابت با ایران تلاش برای تحریف نام خلیج فارس را پی گرفتند.
نویسنده كتاب اسناد نام خلیج فارس با اشاره به هجمه سنگین تبلغات رسانه ای كشورهای عربی در عرصه بین المللی برای جعل نام خلیج فارس افزود: با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران تا حدی توجه ها از این مسئله منحرف شد، اما پس از جنگ و رشد و پیشرفت ماهواره ها، رسانه ها و شبكه های تلویزیونی، متوجه شدیم كه ماهواره های عربی با هدف تحریف این نام و جا انداختن آن در ادبیات بین المللی آن را «خلیج» یا «خلیج ع رب ی» می نامند در نتیجه با تشكیل یك گروه تخصصی در جهت صیانت از این نام برآمدیم.
وی كه خود از اعضای گروه تخصصی نامگذاری «روز ملی خلیج فارس» است در این باره گفت: یكی از اقدامات این گروه تعیین روزی برای گرامی داشت و حفظ این نام بود كه طی جلسه ای در شورای مطالعات خلیج فارس وزارت خارجه، دهم اردیبهشت ماه مصادف اخراج پرتغالی ها از خلیج فارس برای این روز انتخاب شد.
عجم درخصوص نامگذاری دهم اردیبهشت به عنوان روز ملی خلیج فارس افزود: دهم اردیبهشت روز اخراج پرتغالی ها به این دلیل مهم است كه پرتغالی ها در تاریخ روابط بین الملل، جزو یكی از خشن ترین استعمارگران هستند كه ایران در این روز توانست ابهت این استعمارگر را شكسته و ضعیف گرداند و آن را وادار به عقب نشینی از خلیج فارس كرده و در تاریخ نام خود را به عنوان یك ابرقدرت مطرح كند.
وی ادامه داد: پس از آن در زمان حضور انگلیسی ها در منطقه طی دو قرار داد مجمل و مفصل حق حاكمیت ایران بر خلیج فارس شناخته شد و براساس این دو قرارداد هركشتی كه از این خلیج عبور و مرور می كرد باید اجازه ایران را می داشت و در نقشه های دوره عثمانی نیز حق حاكمیت ایران بر این خلیج شناخته شده است.

PG2015Dr.ajam
دکتر عجم در خصوص ادامه تلاش ها برای صیانت از نام خلیج فارس گفت: متاسفانه هجم اقدامات در ایران برای حفاظت از این نام بسیار كم است و نسبت به این مسئله مهم و حیاتی بی توجهی می شود و ضرورت دارد كه ما در داخل ایران به دور از هر قومیت گرایی از این نام به عنوان یك میراث ملی مهم حفاظت كنیم و روز ملی خلیج فارس روز مهمی برای فرهنگ سازی برای وحدت و همگرایی نسبت به این مسئله است.
وی در خصوص رابطه ایران با همسایگانش در حاشیه خلیج فارس و تلاش های اخیر عربستان برای تشویش اذهان نسبت به جمهوری اسلامی و اشاعه افكار ایران هراسی گفت: ایران پس از انقلاب اسلامی تمام تلاش خود را برای ابراز نیات حسنه و برقراری رابطه ای دوستانه و مسالمت آمیز با همسایگانش نشان داد، اما در مقابل آنها دایما نوعی توهم و بیم نسبت به اهداف ایران داشته و نتیجه این تلاش ها بی فایده بوده است.
نویسنده كتاب اسناد نام خلیج فارس افزود: ما كشورهایی (حوزه خلیج فارس)هستیم كه همه در یك حوزه جغرافیایی قرار داریم و با انسجام و وحدت خود می توانستیم با آنچه از پدیده تروریسم و افزایش دامنه اختلافات و درگیری ها شاهد آن هستیم، مقابله كنیم.
خاورم**9366**1275

http://www.irna.ir/fa/News/82055507/

خليج هميشه فارس از ايستگاه فضايي بين المللي