
اولین فستیوال بزرگداشت فردوسی در زیبد گناباد محل پیروزی بزرگ ایرانیان در جنگ ۱۲ رخ برگزار شد.
این مراسم در کنار قلعه زیبد و در مجموعه ورزشی فرهنگی سردار شهید علی عجم دهستان زیبد برگزار شد.
این مراسم همزمان با روز بزرگداشت فردوسی با برنامه های متنوعی برگزار شد. بسیاری از فرهیختگان و همچنین مسولین شهرستان و استان از جمله دکتر یاحقی ، دکتر لباف خانیکی، حجه الاسلام علی عجم نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی، دکترمحمدعجم، دکتر ماه بان، دکتر اکبرزاده، صادقی معاون فرماندار، آقایان رضایی و حجازی بخشداران کاخک و بخش مرکزی، نوروزی ریاست میراث فرهنگی شهرستان، مهندس علیخانی ریاست فنی و حرفه ای شهرستان گناباد، شفیعی ریاست شورای شهر شهرستان گناباد،علوی مهر ریس هیات مدیره باشگاههای کشاورزان جوان، سرکارخانم دکتر ماگدلنا راجویچ از کشور لهستان مهمان خارجی این برنامه و بسیاری از فرهیختگان و مردم فرهنگ دوست شهرستان گناباد و دهستان زیبد حضور داشتند.اقای لباف خانیکی باستان شناس سرشناس ایران به واقعه جنگ دوازه رخ در منطقه زیبد و گناباد اشاره نمود و تحولات این جنگ تاریخی و اسطوره ای را برای شرکت کنندگان توصیف نمود. وی در پایان سخنرانی خود پیشنهاد کرد از انجا که رویداد و داستان ۱۲ رخ در زیبد و گناباد روی داده است و روستای زیبای زیبد جایگاه ان جنگ است و از آنجا که این جنگ یک حماسه بی نظیر در تاریخ کهن است. لذا نام تعدادی از خیابانها و کوچه های زیبد و گناباد و حتی نام فرزندان خود را بنام قهرمانان جنگ دوازده رخ نام گذاری نمایید، مانند گیو- کیخسرو – هژیر و …..
سپس شاعر بومی سرای زیبد ابسالان با اشعار زیبای محلی سالن را به وجد اورد و در ادامه خانم قاینی عضو انجمن میراث فرهنگی زیبد به بیان مشخصات و توانمندی فرهنگی و باستانی زیبد پرداخت.

در ادامه ورود دکتر یا حقی استاد برجسته ادبیات فارسی و شاهنامه شناس مشهور ایران همراه شد با اجرای گروه ساز واواز محلی که با استقبال حاضرین شروع و با اجرای رقص محلی فضای سالن را بسیار شاد وسرزنده کردند در ادامه باستانی کاران شهرستان گناباد به اجرای ورزش پهلوانی و باستانی پرداختند بعد از باستانی کاران دکتر یاحقی مسول بنیاد فردوسی و شاهنامه ضمن ابراز خوشحالی از برگزاری بزرگداشت فردوسی در روستای زیبد از برگزار کنندگان این مراسم در روستای تاریخی و کهن زیبد تقدیر و تشکر نمود و آنرا مراسمی تاریخی توصیف نمود. سپس دکتر فاطمه ماه بان به توصیف اهمیت تصاویر شاهنامه ای و تصاویر قهوه خانه ای آن پرداخت .

در ادامه دکتر محمد عجم از جانب مردم روستای تاریخی و کهن زیبد حضور بزرگانی چون دکتر یاحقی و لبافی نژاد را برای این مراسم و ماندگار شدن آن بسیار مهم توصیف کرد و گفت این مراسم مقدمه ای است برای برگزاری فستیوالی مهم تر و بین المللی در مورد تاریخ اساطیری در ایران و نقش آن در ماندگاری فرهنگ و هویت بومی، وی جنگ دوازه رخ را مملو از درس و عبرت و پند دانست بخصوص اینکه در این جنگ تمام تلاش پادشاهی ایران صلح خواهی است پادشاه بزرگ اسطوره ای شاهنامه کیخسرو که همان کوروش کبیر است با آغاز گری جنگ بشدت مخالف است و جنگ را مذموم و مصیبت بار می شمارد و توصیه های اخلاقی متعددی در مورد عدم خشونت و عدم درگیر شدن با دشمن و عدم آزار رساندن به مردم می دهد اما این دشمن هست که جنگ افروزی می کند و به همه نداهاو پیام ها و فرستاده های صلح طلبانه ایران جواب رد می دهد.

دکترعجم به تاریخ شفاهی منطقه و نام هایی مانند گیو و گودرز و کیخسرو و شهاب در ادبیات منطقه اشاره نمود و گفت و مکان های جغرافیایی جنگ دوازده رخ مانند رزمگاه، قلعه شهاب، پشنگ ، رزو، سنو، سرپیوند، قلعه شاه نشین، قلعه زیبد و ایوان صوفه پیر و اشعار فردوسی در مورد زیبد و گناباد اشاره کرد و اهمیت اسطوره در هویت فرهنگی را بیان کرد.
خانم دکترفاطمه ماه بان پژوهشگر نقاشی ها و مینیاتورهای حماسی در رابطه با نقاشیهای کتاب شاهنامه در فستیوال ۱۲ رخ در زیبد طی سخنانی گفت: در نقاشیهای شاهنامه ای معمولا بر روی یک پرده چندین صحنه نقاشی شده است مثلا همین پرده ای که در این سالن همایش روستای زیبد نصب شده است داستان کشته شدن سهراب است. از تولدش نقاشی شده از تولد تا جوانی ،تا جنگهایش و …. و الا اخر تا کشته شدنش همانند یک سریال یا یک فیلم کامل نقاشی گردیده و کسی که شاهنامه خوانی میکنه و نقالی میکنه صحنه ها رو تشریح میکند و انسان را به عالم خیال و تاریخ کهن می برد.
او در واقع تفاوت نقاشیهای شاهنامه ای و نقاشی های قهوه خانه ای و پرده ای شاهنامه را با کتابهای دیگر مثل کتاب خیام و حافظ و اسکندرنامه یا دیگر کتابها شرح داد و توضیح داد که نقاشی های شاهنامه مثل شاهنامه شاه طهماسبی و بایسنقری یا نقاشی های قدیمی تر که در دوره های مختلف نقاشی شده ارزش معنوی و هنری زیادی دارد و بعضیهاش در حراجی سابتیز و کریستی در لندن ب رکورد بی سابقه فروش مثلا هشتاد ملیون دلاری رسیده است
در حاشیه این مراسم نمایشگاهی از ابزار الات و وسایل قدیمی به همت انجمن میراث فرهنگی روستای زیبد برگزار شده بود که جا دارد از همه این عزیزان تقدیر و تشکر شود.

خرمن کوب زیبد که با اسب و الاق کشیده می شده است
لازم به ذکر است همه هزینه این مراسم از طریق فرهنگ دوستان روستای زیبد تامین شده بود.
به روایتی کیخسرو شاهنامه همان کوروش کبیر هست، ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه، به همانندی کوروش و کیخسرو اشاره کرده که نشان می دهد در زمان او چنین نظری بین مردم رایج بوده که کیخسرو همان کوروش کبیر است. سرپرسی سایکس (متوفای ۱۹۶۵) در این رابطه پیرامون نظرات برخی ایرانیان در عصر حاضر میگوید: «بسیارى از نویسندگان اروپایى و عموم ایرانیهایی که احوال کورش کبیر را شنیده اند، او را با کیخسرو تطبیق میکنند، زیرا کیخسرو در روایات فارسی بگونه ای توصیف شده که شخصیت وی و حوادث مربوط به دوره وی تشابه زیادی با شخصیت و رویدادهایی مندرج در کتابهای یونانی راجع به کوروش دارد. از استوره شناسان و شاهنامه شناسان معاصر افرادی مانند مفرد کهلان و جلال خالقی مطلق نیز باور دارند که کیخسرو همان کوروش کبیر هست.

جنگ دوازده رخ یکی از مهمترین رویدادهای دوره کیخسرو است که با درایت و دانایی او و فرمانده لشکرش گودرز به پیروزی ایرانیان در دشت زیبد انجامید . کیخسرو که قبلا سپاهی را به فرماندهی گودرز برای حل و فصل دعاوی با امپراتوری توران راهی شرق ایران کرده بود هنگامی که بشارت پیروزی لشگر ایران در جنگ زیبد را شنید به همراه کاروان شاهی بسرعت خود را به زیبد گناباد رساند و برای سپاس گویی و برگزاری جشن پیروزی بسوی سپاه گودرز عازم زیبد شد . جشن بزرگی در زیبد برپا شد کیخسرو شخصا از سرداران سپاه ایران تقدیر کرد و به آنها مدال شجاعت داد و گودرز را نشان پادشاهی بخشید.
در زمان اقامت کیخسرو در منطقه ییلاقی زیبد بود که فرمان حفر کاریز کیخسرو (قنات قصبه گناباد) را صادر شد. آقای لباف خانیکی باستان شناس معروف ایران در کتاب خودش ثابت کرده که آثار کشف شده از اطراف مادرچاه کاریز گناباد به دو هزار و پانصد سال قبل مربوط می شود. از طرفی ناصر خسرو نیز نوشته است که کاریز گناباد بدستور کیخسرو حفر شده است این دو مطلب نیز می تواند دلیلی دیگر بر این باشد که کیخسرو همان کوروش کبیر هخامنشی است.
در حضور کیخسرو جشن با شکوهی بخاطر پیروزی بزرگ ۱۲ رخ برپا شد.(عکس تزئینی)

در جنوب گناباد رشته کوهی قرار دارد کوهستان( قهستان) که در ادبیات شفاهی بنامهای گوه گناباد ، کوه زیبد، سیاه کوه، کوه سیاه و پشت کوه نامیده می شود در جغرافیایی دوره اسلامی به کل این منطقه کوهستان(قهستان) گفته اند.
گناباد در ان دوره قسمتی از رشته کوه ، سیاه کوه بوده و شهر فعلی گناباد بعد از گشایش کاریز کیخسرو مسکونی شده است. کیخسرو در دوره زمانی بین فروردین تا خرداد در جنگ ۱۲ رخ را در زیبد اقامتگاه داشته است.
شعری از شاعر زیبدی در وصف اولین مراسم جشن ۱۲ رخ زیبد
یاد فردوسی دوباره زنده شد
نام زیبد در فضا آکنده شد
بس که همت کرده و گل کاشتند
جشن با شور و عجیبی داشتند
زیبدی گر خیزد و همت کند
چشم بد خواهان پر از حیرت کند
موی بر اندام دشمن سیخ شد
این دوشنبه برگی از تاریخ شد
ای عجم از این مراسم شاد گشتیم
باغی از گل خاک پایت می کنیم
دوازده رخ
به روایت فردوسی یکی از مهمترین جنگهای ایرانیان علیه متجاوزان تورانی است که در زمان پادشاهی کیخسرو بزرگ به پیروزی ایران منجر می شود. فردوسی این رویداد را در ۲۵۱۸ بیت شعر وصف کرده است. بعضی کتابهای تاریخی دیگر نیز به این جنگ پرداختهاند که با مقداری تفاوت اما اساس داستان شبیه هم میباشد. بنا بر گفتار شاهنامه، کیخسرو پادشاه ایران آگاهی پیدا می کند که افراسیاب، شاه توران، سپاهی بزرگ را برای حمله به ایران آماده کرده است. کیخسرو سرداران خود را فرا میخواند و به هر کدام مأموریتی میدهد.به گودرز فرمانده لشکر چهارم ایران مأموریت میدهد که این مشکل را با گفتگو و عدم توسل به جنگ حل کند. گودرز از پایتخت با لشکری گران بسوی مرز توران میرود ولی در مسیر در و توقف میکند؛ و فرزند خود گیو را با پیام صلح و دوستی همانطور که کیخسرو(کوروش کبیر) خواسته بود نزد افراسیاب فرستاد و از افراسیاب درخواست کرد که دست از جنگ افروزی و زیانکاری بردارد.
استاد دکتر کزازی اشعار حنگ دوازده رخ را با صدای دلنشین خود قرائت می کند
دقیقه ۲۹ مربوط به رسیدن سپاه ایران به زیبد و گنابد است . ۱۲ رخ سراسر پند و درس و تجربه و درس سیاست و حکومت و دیپلماسی است . سخن از راههای مسالمت آمیز و حسن نیت و گفتگو و هشدار نسبت به عواقب جنگ. جنگ دوازده رخ که در شاهنامه با ۵۰۳۶ مصراع و یا ۲۵۱۸ بیت شرح داده شده است از معدود داستانهای اسطوره ای جهان است که مکان های جغرافیایی آن تقریبا مشخص است. در اشعار فردوسی ۱۱ بار نام زیبَد و ۱۲ بار نام کنابد (گناباد) که محل رویداد جنگ هستند بکار رفته است. زیبَد در مصرع های شماره : ۲۹۵ -۳۱۰ – ۵۳۸- ۵۴۵ -۱۵۰۴- ۱۸۳۹- ۲۷۳۳- ۳۲۲۲- ۴۱۵۲- ۴۱۵۲- ۴۱۸۵- ۵۰۳ زیبد بکار رفته و در مصرع های شماره : ۵۰۱-۵۳۱- ۵۴۵- ۱۱۰۹- ۱۵۰۳- ۱۵۱۱ – ۱۶۴۰ – ۱۸۲۷- ۱۸۶۰ – ۲۷۲۷- ۳۲۲۱ – ۴۱۶۹ گنابد بکار رفته . بلخ و جیحون و سایر شهرها هم به همین تناسب مثلا بلخ ۵ بار نام برده شده است.

برخلاف صلح طلبی و از خود گذشتگی ایران ارتش توران مرتب تهدید به جنگ و آتش افروزی و اقدامات تحریک آمیز می کند. کیخسرو درمییابد که افراسیاب پادشاه توران، با سپاه عظیم خود از جیهون به مرز شرقی ایران حمله کرده و تمام پیام های صلح جویانه ایران را رد کرده است.و گفته است بجز کینه و جنگ هیچ راهی بر نگزینم . کیخسرو پهلوانان و سرداران سپاه را جمع کرد و به آنها ماموریت جمع آوری نیرو از هندوستان و کابل و از خوزستان داد.سپاه چهارم خود را به گودرز سپرد و گفت به هیچ روی شروع کننده جنگ نباش و بر کسی ظلم نکن و فقط دفاع کن :
* سپاه چهارم بگودرز داد* چه مایه ورا پند و اندرز داد.
* نگر تا نیازی به بیداد دست *نگردانی ایوان آباد پست
* کسی کو بجنگت نبندد میان * چنان ساز کش از تو ناید زیان
* که نپسندد از ما بدی دادگر* سپنجست گیتی و ما برگذر
سپاه گودرز با عبور از سیستان بسوی شهر گناباد و قلعه زیبد عزیمت کرد.
*بی آزار لشکر بفرمان شاه *همی رفت منزل بمنزل سپاه
* چو گودرز نزدیک زیبد رسید*سران را ز لشکر همی برگزید.
گودرز در میانه راه با سپاه خود در دشت زیبد اقامت می کند و دوباره پسرش گیو را همراه با پیامی صلح امیز و دوستانه برای افراسیاب می فرستد و خواهان عدم جنگ و عدم تجاوز می شود.
* بگویی به پیران که من با سپاه* بزیبد رسیدم بفرمان شاه”
گیو به بلخ و به ویسه گرد محل اسکان ارتش توران می رود.دو هفته مذاکره و گفتگو می کند تا جنگ روی ندهد.
![]()
اما افراسیاب که سپاه سی هزار نفری خود را آماده رزم کرده با گیو بگونه ای تحقیر آمیز برخورد می کندو می گوید:
* نه گودرز باید که ماند نه گیو* نه فرهاد و گرگین نه رهام نیو”. گیو و همراهان نا امید از بلخ برگشتند”
*بیامد چو پیش گنابد رسید* بران دامن کوه لشکر کشید
*چو گیو اندر آمد بپیش پدر . همی گفت پاسخ همه دربدر
*بگودرز گفت اندرآور سپاه. بجایی که سازی همی رزمگاه
با کینه و جنگ و بسوی گناباد و قلعه زیبد حرکت می کند.
* چو پیران سپاه از کنابد براند.*بروز اندرون روشنایی نماند
*چو دانست گودرز کآمد سپاه. بزد کوس و آمد ز زیبد براه
*ز کوه اندر آمد بهامون گذشت. کشیدند لشکر بران پهن دشت.
* ز زیبد همی تاکنابد سپاه.در و دشت ازیشان کبود و سیاه
*ز گَرد سپه روز روشن نماند. ز نیزه هوا جز بجوشن نماند
*وز آواز اسبان و گرد سپاه.بشد روشنایی ز خورشید و ماه
*سپیده برآمد ز کوه سیاه.سپهدار ایران به پیش سپاه
پنج روز جنگ موجب کشته شدن دهها پهلوان از دو طرف شد اما برتری با سردار شجاع ایرانی بنام گودرز بود که لقب جهان پهلوان داشت.
بیژن پسر گیو بیژن نوهٔ گودرز هم به او میپیوندد و در نبردی سخت هومان، برادر پیران پسر ویسه|پیران، را میکشد. نستهین، برادر هومان، به لشکر ایران حمله میکند و به این ترتیب جنگهایی طولانی و خونین درمیگیرد. نه توران و نه ایران هیچ یک نمیتوانند به دیگری غلبه کنند و نبرد دو لشکر طاقتفرسا میشود.
آثار شکست در سپاه توران ظاهر گشت.
*بدو گفت گیو ای پسر هوش دار . بگفتار من سربسر گوش دار
*تا گفته بودم که تندی مکن.ز گودرز بر بد مگردان سخن
*که او کار دیدهست و داناترست .بدین لشکر نامور مهترست
سران دو لشکر در نهایت تصمیم میگیرند که یازده تن از پهلوانان دلیر و سرداران خود را انتخاب کنند تا در نبرد تن به تن نتیجه نبرد روشن شود. به این ترتیب، یازده سردار ایرانی و یازده سردار تورانی داوطلب جنگ میشوند.
![]()
این یازده نفر از ایران در مقابل یازده تورانی عبارتاند از:
-
پهلوان فریبرز کاوس برای جنگ با گلباد ویسه
-
گیو گودرز برای جنگ با گروی زره
-
گرازه با سیامک تورانی
-
فروهل برای جنگ با زنگله
-
رهام گودرز برای جنگ با بارمان
-
بیژن گیو برای جنگ با رویین پسر پیران
-
هجیر دلاور با سپَهرَم
-
زنگه شاوَران با اَخواشت تورانی
-
گرگین میلاد با اندریمان
-
بَرته دلاور ایرانی با کُهرَم تورانی
-
گودرز با پیران ویسه
*سپیده چو از کوه سربردمید. شد آن دامن تیره شب ناپدید
*بپوشید هومان سلیح نبرد سخن پیش پیران همه یاد کرد
*که من بیژن گیو را خواستم.همه شب همی جنگش آراستم
* یکی ترجمان را ز لشکر بخواند.بگلگون بادآورش برنشاند.
*ز بیژن فزون بود هومان بزور. هنر عیب گردد چو برگشت هور
* ز هر گونه زور آزمودند و بند.فراز آمد آن بند چرخ بلند
*بزد دست بیژن بسان پلنگ.ز سر تا میانش بیازید چنگ
*گرفتش بچپ گردن و راست ران.خم آورد پشت هیون گران
*برآوردش از جای و بنهاد پست.سوی خنجر آورد چون باد دست
*بغلتید هومان بخاک اندرون.همه دشت شد سربسر جوی خون
*هم آنگه بپیران رسید آگهی
که شد تیره آن فر شاهنشهی
*سبک بیژن اندر میان سپاه
نگونسار کرد آن درفش سیاه
*چو آن دیدهبانان ایران سپاه
نگون یافتند آن درفش سیاه
*سوی پهلوان روی برگاشتند
وزان دیده گه نعره برداشتند
ز کوه کنابد برون شد سپاه
بشد روشنایی ز خورشید و ماه
سپهدار ایران بزد کرنای
سپاه اندر آورد و بگرفت جای
میان سپه کاویانی درفش
بپیش اندرون تیغهای بنفش
همه نامدارن پرخاشخر
ابا نیزه و گرزهٔ گاوسر
سپیدهدمان اندر آمد سپاه
به پیکار تا گشت گیتی سیاه
برفتند زان پی به بنگاه خویش
بخیمه شد این، آن بخرگاه خویش
سپهدار ایران به زیبد رسید
از اندیشه کردن دلش بردمید
دو سالار هر دو زکینه بدرد
همی روی بر گاشتند از نبرد
یکی سوی کوه کنابد برفت
یکی سوی زیبد خرامید تفت
همانگه طلایه ز لشکر براه
فرستاد گودرز سالار شاه
خبر پیروزی جنگ زیبد به پادشاه رسید و ایشان شخصا برای سپاس گذاری و پیشکش هدایا و پاداش بنزد لشکر در زیبد آمد.
بزیبد ببد شاه یک هفته نیز
درم داد و دینار و هر گونه چیز
فرستاد هر سو فرستادگان
بنزد بزرگان و آزادگان
چو از جنگ پیران شدی بینیاز
یکی رزم کیخسرو اکنون بساز
== سرانجام جنگ
هر یازده رخ یا چهره ایرانی، در نبرد تن به تن با سالاران تورانی پیروز میشوند. دوازدهمین نبرد میان گستهم ایرانی با لهاک و فرشیدورد تورانی است که این بار نیز پهلوان ایرانی پیروز می شود. سرانجام جنگ با پیروزی کیخسرو و کشته شدن افراسیاب پایان مییابد.
![]()
منبع: مقاله دکتر عجم و سایت گنجور

********************************************
ماجرای: جنگ دوازده رخ در زیبد گناباد :
اولین فستیوال ۱۲ رخ در مجموعه قلعه زیبد برگزار شد.
- شاهنامه آنلاین. جنگ دوازده رخ
- زمانی، عباس. سه اثر تاریخی زیبد. مجله بررسیهای تاریخی، شماره ۴۱، مهر و آبان ۱۳۵۱ (۲۴ صفحه – از ۴۳ تا ۶۶)
- قلعه زیبد محل سکونت یزدگرد و گودرز [۳]
- اولین فستیوال ۱۲ رخ در مجموعه قلعه زیبد برگزار شد.[۴]
- اولین مراسم بزرگداشت فردوسی در محل واقعه جنگ دوازده رخ در زیبد گناباد برگزار شد.
- تصاویر مراسم بزرگداشت فردوسی در محل واقعه جنگ دوازده رخ
- روزنامه خراسان روزنامه صبح ایران شماره ۱۹۱۹۶–۲۹/۱۱/۱۳۹۴
- کتاب نبرد دوازده رخ چاپ اول ۱۳۹۳ نوشته نویدی مهر، مشهد، انتشارات آستانقدس. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۲-۰۹۸۵-۱
آخرین دیدگاهها