مژگان جمشیدی – روزنامهنگار و فعال محیط زیست
درست در شرایطی که شمار اخبار و وقایع ناخوشایند در حوزه محیطزیست رو به فزونی است، خبر گذشت و بخشش خانواده مرحوم علیاکبر اسکندری از قصاص یکی از محیطبانان پارک ملی بمو شیراز موجی از شادی را در بین دوستداران طبیعت ایجاد کرد.
علیاکبر اسکندری، رییس سابق اداره ثبت احوال کازرون بود که تیرماه دو سال قبل در جریان یک درگیری در بمو توسط علی جامشی، محیطبان جوان این پارک ملی، به ضرب گلوله کشته شد تا حکایت بیسرانجام نزاع محیطبانان و شکارچیان همچنان ادامه یابد. حکایت تلخی که سالهاست یا به کشته و نقص عضوشدن محیطبانان منجر شده یا کشتهشدن طرف مقابل! و تجربه سهدهه گذشته نشان داده با وجودیکه این حافظان طبیعت ضابط قضایی محسوب شده و قانونا مجهز به سلاح گرم هستند، اما چه کشته شوند و چه بکشند در هر دوصورت حمایت حقوقی شایسته و بایستهای از آنان صورت نمیگیرد. از این روست که تاکنون 114محیطبان کشته شده و در نقطه مقابل، آنها نیز نزدیک به 15نفر را در سهدهه اخیر هدف گلوله قرار دادهاند و نتیجه این نابسامانی نیز چیزی نبوده جز صدور حکم قصاص برای جامشی، اسعد تقیزاده و غلامحسین خالدی دو محیطبان منطقه حفاظتشده دنا و تنی چند از دیگر محیطبانان دربند.
اینکه قانون حمل و به کارگیری سلاح درباره محیطبانان دارای اشکالات اساسی است و هیچ اقدامی هم برای رفع این اشکالات انجام نشده، اینکه آموزشهای لازم نظامی در اینباره به محیطبانان به درستی و بهطور مستمر داده نمیشود، اینکه آگاهیهای زیستمحیطی مردم و آشناییشان با قوانین شکار کم است و سازمان محیطزیست نیز برای ارتقای آگاهیهای جامعه و دولتمردان تاکنون کمتر تلاشی کرده تا جلوی بروز این قبیل وقایع را بگیرند، موضوع این نوشته نیست و نگارنده نیز قصد ندارد علل بروز این قبیل وقایع را مجددا ریشهیابی کند، اما آنچه موجب شد تا این رخداد را از زاویه دیگر مورد بررسی قرار دهم بخششی است که خانواده مرحوم اسکندری در حق این محیطبان جوان روا داشتند تا امروز نه فقط یک پدر و همسر به کانون گرم خانوادهاش بازگردد و طفلان معصوم سه و پنج سالهاش را بعد از گذشت دوسال از زندان بار دیگر در آغوش گیرد بلکه با بخشش او امید ازدسترفته خیل عظیمی از محیطبانان کشور را زنده کردند؛ امیدی که سالهاست در پی کشته و نقص عضوشدن دهها محیطبان و به زندانافتادن چندین نفر دیگر از محیطبانان آن هم بدون حمایتهای مادی و معنوی و حقوقی دستگاه متولی، به یأس و ناامیدی دیگر محیطبانان بدل شده است، اما هفته گذشته بار دیگر این امید زنده شد.
بخشش علی جامشی، محیطبان جوان پارک ملی بمو، در هفته گذشته در حالی رقم خورد که خانواده مرحوم اسکندری به هر صورت حکم قصاص این محیطبان را در دست داشتند، هرچند وکیل مدافع جامشی درخواست تجدیدنظرخواهی مجدد کرده بود و خیل عظیمی از مدیران استانی بهویژه مدیرکل فعلی و سابق محیطزیست استان فارس با پیگیریهای ارزشمندشان درصدد جلب رضایت خانواده مقتول بودند، اما همسر و فرزندان مرحوم اسکندری و نیز برادر متوفی که به عنوان وکیل پایه یک دادگستری وکالت این پرونده را بر عهده داشته و درصدد خونخواهی بودند میتوانستند تا حصول نتیجه نهایی که اجرای حکم قصاص است پیش روند و خون ریختهشده را با خون بشویند، اما ترجیح دادند از این حق خود بگذرند تا درسی فراتر از اخلاق و انسانیت به همگان بدهند. خسرو اسکندری، حسین اسکندری، علی اسکندری و خانم عابدی از اعضای خانواده مرحوم اسکندری هفته گذشته در مراسمی که با حضور جمعی از مسئولان استانی، امامجمعه و مسئولان شهرستان کازرون در این شهر برگزار شد رضایتنامه خود را از بخشش علی جامشی علنا به خانواده جامشی اعطا کردند. در همین حال مدیرکل حفاظت محیطزیست استان فارس نیز اعلام کرد: “خانواده اسکندری، با بزرگواری خود و اعلام رضایت، یکی از محیطبانان پارک ملی بمو را به آغوش خانواده خود بازگرداندند و به همین دلیل و به پاس قدردانی از این حرکت جوانمردانه، مرکز تحقیقات زیستمحیطی دریاچه پریشان کازرون بهنام مرحوم اسکندری نامگذاری شده است.”
اما نکته قابل توجه در نحوه برخورد این خانواده با پرونده محیطبان علی جامشی این بود که بازماندگان مرحوم اسکندری علاوه بر گذشتن از قصاص این محیطبان اعلام کردند بخشی از دیه دریافتی را صرف تکمیل مرکز بازدیدکنندگان دریاچه پریشان خواهند کرد. آنها به درستی و با اطلاع کافی از آنچه متاسفانه در نتیجه ابهام در قانون سالهاست وجود دارد بر حمایت قانونی از محیطبانان تاکید کرده و خواستار ریشهیابی معضلات و مشکلات محیطبانان شدند. باور کنید که قصاص علی جامشی، تنها قصاص یک محیطبان نبود. قصاص او مرگ همه محیطبانان و قصاص همه زیستمندان طبیعت ایرانزمین بود.
اگر او قصاص میشد دیگر با چه امیدی اردوگاه سههزار نفری محیطبانان باید به حفظ و حراست از طبیعت میپرداخت؟ به همین دلیل ضروری است در برابر این خانواده که باگذشت و فداکاریشان از قصاص طبیعت ایران صرفنظر کردند کلاه از سر برداریم و تعظیم کنیم. باشد روزی که اسعد تقیزادهها و غلامحسین خالدیها نیز بدون کابوس طناب دار شب را به صبح برسانند.
باسلام و احترام
من به عنوان یک کازرونی به حرکت و تصمیم خانواده اسکندری در شهرستان افتخار میکنم. ولی باید متذکر نگارنده بشوم که به عنوان یک مطلع هیچ گونه درگیری بین علی اکبر اسکندری و محیط بانان نبوده. شخصیت ایشان به گونه ای تبود که بر روی مامور دولت اسلحه بکشد.