هدف
چکیده
۱-۱- مقدمه
۱-۲- تاریخچه قنات ۶
۱-۳- قناتهای گناباد ۱۲
۱-۴- قنات قصبه ۱۳
۱-۵- قنات زیبد ۱۳
۱-۶- سازمان قنات ۲۲
۱-۷- بحران آب و مسئله قنات ۲۶
۱-۸- نتیجهگیری ۲۷
۱-۹- پیشنهاد ۳۰
مراجع ۳۲
هدف
هدف عمده از تهیه و نگارش این مقاله ارائه خلاصه مطالبی پیرامون میراث ارزشمند قنات و کاریز میباشد که در تمامی زمینههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی تأثیر فراوان گذارده و زمینههای رشد و توسعه میهن عزیزمان را در سالها و دورههای گوناگون فراهم نموده است. به استناد مدارک بهدست آمده این میراث از ماقبل تاریخ یار و یاور مردمان ایران باستان و چه بسا مردمان جهان بوده که باعث خودکفایی این مردمان سختکوش و مبتکر گردیده و نیاز اصلی آنها، آب را تأمین نموده است و لازمهی حیات آنها را فراهم نموده است.
چکیده
آیا تا به حال اندیشیدهاید که تاریخچهی پیدایش قنات به چه دورانی مربوط میشود؟ چگونه به طراحی و اجرا گذارده شده است؟ و سؤالاتی از این قبیل. از این رو در این مقاله سعی شده تا با ارائه مطالبی پیرامون این میراث بسیار ارزشمند ایران باستان که زمینههای رشد و توسعه کشورمان را فراهم آورده یادی از آن به خاطر آوریم و با تکیه بر نتایج معنوی قنات همچون تلاش، پشتکاری، آیندهنگری و از همه فراتر امید ما نیز همانند پیشینیان خود با استفاده از امکانات محدود یا وسیع خود در توسعهی میهنمان و ارائه خدماتی نادر به جهان بکوشیم.
به کانال زیرزمینی حفر شده جهت تأمین آب شیرین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی که با انتقال آن به سطح زمین قابل استفاده خواهد بود را در ایران و آسیای مرکزی قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره گویند. قناتها در گذشته از کاربرد وسیعی برخوردار بوده، اما با گذشت زمان و ایجاد لولهکشیها در اکثر مناطق جهان از کاربرد آنها کاسته شده و مردم به استفاده از روشهای جدید مانند آب لولهکشیها گرویدهاند. با این وجود، میتوان از قناتها و دیگر آثار در صنعت گردشگری استفاده نمود که درآمد به سزایی برای هر کشوری پیش رو دارد.
مقدمه
در دهه های اخیر به برکت و پیشرفت علوم دیگر از جمله زیست شناسی، باستان شناسی و انسان شناسی بسیاری از فرضیه های تاریخی ، بکلی دگرگون شده است، تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود که از عمر کره زمین فقط ۶ هزار سال میگذرد حال آنکه امروزه مشخص شده است که تنها از عمر انسان امروزی یک میلیون و هشتصد هزار سال میگذرد و با کشف ابزارهای سنگی و فلزی جدید محاسبات قبلی در مورد عصر سنگ و آهن نیز هزاران سال به عقب برده شده است بعلاوه اینکه در چندین نقطه در خود ایران اسکلت هایی پیدا شده است که فرضیه مهاجرت اقوام آریایی به ایران را هزاران سال به عقب تر میبرد و اثبات می کند که آریایی ها هزاران سال قبل از فلات ایران بسوی شمال مهاجرت و در حدود ۳ تا ۴ هزار سال قبل مجددا به علت سردی و یخبندان طولانی به فلات ایران مهاجرت نموده اند.
تعریف قنات
ساعت آبی ایرانی از نگاه مورخان:
کانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان که جهت جمع آوری آب شیرین و انتقال و مدیریت آن به سطح زمین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و در بسیاری از کشورها ، قنات و کاریز می گویند. قنات کلمه ای پارسی معرب شده است. بعضی ان را از کندن می دانند و بعضی از کانو که در لغت به معنای نیزه است . در برخی متون به معنی کانال آب و مجرای آن و معادل کاریز به کار میرود. این کلمه در زبان اکدی و آشوری به شکل کانو/ قانو، در عبری به صورت قنا و قانو (لوله) در لاتین نیز به صورت کانا دیده میشود. که کلمهی لاتین کانالیس به معنای نی و با مفهوم لوله و کانال از آن مشتق شده است. در شمال آفریقا و سوریه کلمهی فوقرا برای قنات به کار میرود که از ریشهی فقر به معنی حفر کردن است. در ایران نیز قنات به معنای کاریز و کهریز است ولی امروزه بیشتر در قسمتهای شرقی ایران و افغانستان و بلوچستان به کار میرود. در اصفهان کلمهی «کی» و در روستاهای جنوب شرقی «که» به مفهوم قنات به کار میرود این کلمه در زبان پهلوی «کهس» بوده است.
بسیاری از فلاسفه و جغرافینویسان اروپایی باستان از ۲۶۰۰ سال قبل تاکنون تا مورخین مسلمان و سیاحان یکصد سال اخیر به کاریز و قنات در ایران اشاره کردهاند. اسامی برخی از آنها به شرح زیر میباشد:
تالس ملیتیThales Melitus (۵۴۶-۶۴۰ قبل از میلاد)، آناکسی ماندرAnaximender (۵۴۶-۶۴۰ قبل از میلاد)، فیثاغورس Pythagoras (509-608 قبل از میلاد)، کوسماس ایندیکوپلیوس (۵۰۰-۵۳۵ قبل از میلاد)، هکاتوسHecataus (۵۰۰ قبل از میلاد)، نیارکوس دریاسالار یونانی ( ۲۴۲-۳۲۵ قبل از میلاد) که سواحل مکران و هرمز تا رود فرات را مورد بازدید قرار داده است، هردوتHerodotus (۴۲۰-۴۸۶ قبل از میلاد)،Ptolemy Quintus Claudius معروف به بطلیموس (۲۷۰-۳۳۰ قبل از میلاد) ریاضیدان و ستارهشناس قرن دوم قبل از میلاد در کتاب جغرافیای جهان که دارای ۲۷ نقشه بوده است، کتزیاس (۳۸۰-۴۴۵ قبل از میلاد)، گزنفن (۳۵۲-۴۳۰)، ایراتوستین Eratosthenes (187-276 قبل از میلاد)، استرابون پدر جغرافیا (قرن اول میلادی)، گوئینوس کورتوس روفوس Curticus Rufus تاریخنویس رومی قرن اول میلادی در شرح حال زندگی اسکندر، آریانوس Flavius Arrianus تاریخنگار یونانی سده دوم میلادی در کتاب آنابازیس، نویسنده و مورخ رومی پومپونیوس ملا ۴۳ میلادی، دیسئارکوس (۲۸۵-۳۲۵ قبل از میلاد)، هیپارکوس جغرافینگار سده دوم قبل از میلاد، آریان (۹۸-۱۷۱ میلادی)، عیسوب اوسیوس (۲۶۳-۳۴۰ میلادی) که به پدر تاریخ عیسوی معروف است، آگاتانژ (۳۳۰-۲۲۶) تاریخنگار ارمنی، موسی خورن مورخ سده ۵ میلادی در کتاب مارکوارت یا ایرانشهر و کراتس مالوسی دانشمند سده دوم قبل از میلاد، پلیبیوس (جغرافیانویس یونانی قرن دوم قبل از میلاد)، پوزیدوینوس جغرافیانگار سوری (۱۵-۱۳۵ قبل از میلاد)، واسکودوگاما، مارکوپلو، اچ .بی وگانH.B.Vgan ، سی.ای.بیدولف C.E.Biddulph، پیتر دو لاوابه ایتالیایی، سرتوماس هربرت انگلیس، کارستن نیبور، گامب فر، هئیت اوزلی، سر کربنز، لیو الکساندر، بی.توماسB.Thomas ، فیلبیH.ST.Philby ، آلفونس گابریل در کتاب عبور از صحاری ایران Duerch Persiens Wuesten، ژ.آ.اولیویه، دوپره، کوست و فلاندین همگی در کتب و یادداشتهای سفر خود به قناتهای ایران اشاره کردهاند.
از میان مورخین مسلمان نیز میتوان به ابن خردادبه خراسانی (۲۱۱-۳۰۰ قمری)، ابن فقیه همدانی (۲۷۹ قمری)، استخری (۳۴۰ قمری)، مسعودی، ابن مطهر مقدسی (۳۵۵ قمری)، بیرونی، ابن حوقل (۳۶۷ قمری)، مقدسی (۳۷۵ قمری)، ناصر خسرو (وفات ۴۴۸ قمری)، ابوعبدالله محمود قزوینی (۶۸۲ قمری)، شرفالزمان طاهر مروزی (۵۱۴ قمری)، شمسالدین دمشقی (۷۲۷ قمری)، مستوفی قزوینی (۷۴۰ قمری)، قدامه بن جعفر (۲۶۶ قمری)، ابن یعقوب (۲۳۲-۳۳۴ قمری)، ابن فقیه (۲۹۰ قمری)، ابن رسته (۲۹۰ قمری)، سهراب سده سوم قمری، شهریار رامهرمزی (۳۴۲ قمری)، ابن بلخی (۵۰۰ قمری)، ابن ادریس (۵۴۸ قمری)، بکران خراسانی، یاقوت حموی (۶۲۳ قمری)، قزوینی (۶۷۴ قمری)، ابوالفداء (۷۲۱ قمری)، النوبری (۷۳۳ قمری)، عطاملک جوینی در عهد مغولان حاجی خلیفه (چلبی) مورخ ترک (۱۰۶۷ قمری)، محمد ابراهیم کازرونی، رضا قلی خان هدایت، اعتمادالسلطنه، لسانالملک و جرجی زیدان همگی در کتب و یادداشتهای سفر خود به قناتهای ایران اشاره نمودهاند که نشانگر اهمیت قناتها در تمام ادوار گذشته تمدن بشر میباشد.
بسیاری از پژوهشگران تاریخ حفر قنات را به دوره هخامنشی نسبت میدهند. علت این است که از دوره ماقبل هخامنشی سنگنبشتههای اندکی باقی مانده و چون سند مکتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دوره ماقبل تاریخ میدانند، در حالی که علم باستانشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی رازهای نهفته زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است.
میدانیم که تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینهتر از دوره هخامنشی است و اصولاً یافتههای باستانشناسی در شرق چین و آسیای مرکزی و شرق ایران ثابت میکند که مدنیت در شرق ایران و داستانهای ایران و توران به دورانی بیشتر از ۵ هزار سال قبل مربوط میشود. یافتههای باستانشناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار بهدست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفت هزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات میکند، در حالی که سنگنبشتهها و تاریخ مدون ایران تنها ۲۵۰۰ سال اخیر را آن هم به طور ناقص پوشش میدهد.
در دهههای اخیر بسیاری از فرضیههای تاریخی در مورد عمر بشر و مهاجرت اقوام به یمن و پیشرفت علوم دیگر از جمله زیستشناسی، باستانشناسی و انسانشناسی به کلی دگرگون شده است. تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود که از عمر کره زمین فقط ۶ هزار سال میگذرد، حال آن که امروزه مشخص شده است که تنها از عمر انسان امروزی یک میلیون و هشتصد هزار سال میگذرد و با کشف ابزارهای سنگی و فلزی جدید محاسبات قبلی در مورد عصر سنگ و آهن نیز هزاران سال به عقب برده شده است. بعلاوه این که در چندین نقطه در خود ایران اسکلتهایی پیدا شده است که فرضیه مهاجرت اقوام آریایی به ایران را هزاران سال به عقبتر میبرد و اثبات میکند که آریاییها هزاران سال قبل از فلات ایران به سوی شمال مهاجرت و در حدود ۳ تا ۴ هزار سال قبل مجدداً به علت سردی و یخبندان طولانی به فلات ایران مهاجرت نمودهاند. ایران در طول ۱۰۰۰۰ سال گذشته مهمترین مرکز تبادل و آمیختگی اقوام و فرهنگهای متعدد بوده است و علی رغم این که ایران در طول تاریخ با نامهایی از قبیل کشور یم، جم، جمشید، بلاد عجم، بلاد کسری، بلاد اکاسره، پارس، پرس، فرس، پرز، اسپارستیس، ایرانا، آریان، آریترا، ملک فریدون، پرسیچ و… نامیده شده و محل سکونت دهها قوم و زبان مختلف است، با این وجود از نظر انسانشناسان ایران تنها متشکل از سه نژاد میباشد. ابزارهای کشف شده در شرق، غرب و جنوب ایران نمایانگر آن است که در فلات ایران تمدنهای گم شده متعدد چندین هزار ساله وجود دارد که بخشی از این تمدن در منطقه جنوب خراسان مدفون میباشد.
۱-۲- تاریخچه قنات
پژوهشگران به اتفاق معتقدند که بهرهبرداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دوره هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و آفریقا نیز راه یافت، سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهمترین و قدیمیترین کاریزها در ایران، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در ۳۴ کشور جهان قنات وجود دارد ولی قناتهای فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قناتها در سایر کشورهای جهان است. مهمترین قناتهای ایران در استانهای کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس وجود دارد.
قنات یا کاریز یکی از شگفتانگیزترین کارهای دستهجمعی تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آبرسانی به مناطق کم آب و تأمین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامهریزی به وجود آمده است. این پدیده شگفتانگیز آبرسانی از دیرباز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تأمین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران روبرو بودهاند، نقش کلیدی و مؤثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیتهای متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاریخ و کشفیات باستانشناسی این فنآوری مهم از ابتکارات ویژه ایرانیان بوده و به تدریج به سایر مناطق جهان از جمله، منطقه غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخشهایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
تاریخ قنات در ایران به طور مشخص، به دوره ایران باستان و ماقبل کتابت و به عصر آهن باز میگردد. تمدن ۵ هزار ساله شهر سوخته و تمدن هکمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دوره ماقبل هخامنشی است. اگر بپذیریم که کیخسرو از پادشاهان پیشدادی و قبل از هخامنشی بوده است پس قنات هم قبل از هخامنشیان حفر شده است زیرا کاریز گناباد را به کیخسرو و جنگ دوازده رخ نسبت می دهند. گویا کیخسرو پس از پیروزی در جنگ دوازده رخ با حضور در گناباد و زیبد دستور حفر کاریز گناباد را داده است که امروزه به قنات قصبه شهر شهرت دارد یکی از قدیمیترین اسناد مکتوب شناخته شده که در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد سارگون دوم (پادشاه آشور است که سالهای ۷۰۵ تا ۷۲۲ قبل از میلاد میزیسته است) علیه امپراتوری اوراتور در سال ۷۱۴ قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به کمک یک لوح بزرگ مسی به خط میخی که به زبان آکادی نوشته شده از آن مطلع شده است. این لوح، اکنون در موزه لوور پاریس موجود میباشد). سارگون از کوههای زاگرس میگذرد و به ناحیهای واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند کنونی) در حدود ۶۰ کیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچه ارومیه میرسد. او متوجه میشود که در این ناحیه رود وجود ندارد. با این وجود ناحیهای است که با آبیاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمیکند برای این که او در دشتهایی فرمانروایی کرده که چنین تکنیکها یا سیستمهایی از حداقل دو هزار سال پیش در آنها معمول بوده است، اما آنچه که او را شگفتزده میکند، بیاطلاعی از منشأ این آبها بوده است. به طور قطع، سارگون موفق شد که قنات را ببیند. اما این قناتها را چه کسانی ساختهاند؟ و چه کسی این تکنیک را به منطقه آورده است ؟
به استناد کتیبه سارگون، اورسای اول پادشاه هم عصر او بوده که اولین قنات را احداث کرده است. بنابراین فرمانروای آشو، رواج این تکنیک را که به گفته او پدیدهای تازه بوده است، به اهالی اوراتو نسبت میدهد. از طرف دیگر در ناحیه دریاچه وان (که در آن زمان جزو خاک ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود ۲۱ رشته قنات اشاره کرده است. در کتابی تحت عنوان «ارمنستان در گذشته و حال» نوشته لهمان مورخ ۱۹۲۵، آمده است که ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و میدانیم که اهالی اوراتور، اعقاب جدا نشدنی ارمنیها هستند.
برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامه فردوسی هوشنگ مخترع قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر، بیل و ادوات کشاورزی است. میدانیم داستانهای شفاهی تا دوره زرتشت و فردوسی در میان مردم رواج داشته است و این داستانهای شفاهی ریشه ۷ تا ده هزار ساله دارد.
تاریخچه قنات
بیشترین و طولانی ترین و قدیمی ترین قناتهای جهان در فلات ایران قرار دارد بنابر این بی جهت نیست که پژوهشگران باتفاق باور دارند که بهره برداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و سپس در دوره هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و شاخ آفریقا نیز راه یافت آنگاه مسلمانان آنرا به اسپانیا بردند. مهمترین و قدیمی ترین کاریزها در ایران ، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در ۳۴ کشور جهان قنات وجود دارد ولی ۴۰ هزار قناتهای فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قناتها در سایر کشورهای جهان است. مهمترین قناتهای ایران در استان های کویری خراسان، یزد، کرمان ، مرکزی و فارس وجود دارد.
قنات یا کاریز یکی از شگفتانگیزترین کارهای دسته جمعی ، تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آبرسانی به مناطق کم آب و تامین آب شرب انسان ، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامه ریزی به وجود آمده است . این پدیده شگفتانگیز آبرسانی از دیر باز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تامین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران روبرو بوده اند، نقش کلیدی و موثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفائی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیتهای متعدد شهری و روستائی و باعث آرامش مردم بوده است.
برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامه فردوسی، هوشنگ مخترع آتش و قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر ، بیل و ادوات کشاورزی است می دانیم که شاهان پیشدادی بر اساس داستانهای شفاهی تا دوره زرتشت و فردوسی در میان مردم رواج داشته این داستانهای شفاهی ریشه ۷ تا ده هزار ساله دارد.
در وندیداد که زرتشتیان آن را کتاب الهی می دانند چنین جملاتی وجود دارد:
“ سوگند یاد می کنم به جاری کردن آب خنک در خاک خشک ( کاریز) و عمارت راه و سوگند یاد می کنم به زراعت و کاشتن درخت میوه”.
هرودت آورده است که آناهیتا خدای آب نزد ایرانیان از آن بابت مقدس است که آبهای روان را جاری می کند و سبزی و خرمی ایجاد می کند و چون آب پاک است نباید آلوده شود.کالیستنس مورخ یونانی که در لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران همراه او بود و رویدادهای روز و مشاهداتش را به طور منظم یادداشت میکرد در یادداشتی که بعداً با محاسبات تقویمی معلوم شده که متعلق به سپتامبر ۳۲۸ پیش از میلاد است نوشته است: در اینجا (ایران)، در دهکدهها که آب را بر حسب نوبت به کشاورزان برای زراعت میدهند، یک فرد از میان آنان (کشاورزان) انتخاب میشود تا بر زمان نوبت (و تقسیم زمانی سهام) نظارت داشته باشد. این فرد در کنار مجرای اصلی آب و محل انشعاب آن میان کشاورزان، بر سکویی مینشیند و ظرفی فلزی را که سوراخ بسیار ریزی در آن تعبیه شده است در ظرفی بزرگتر و پر از آب قرار میدهد که پس از پر شدن ظرف کوچک (یک بار و یا چند بار) که به آهستگی و طبق محاسبه قبلی ابعاد سوراخ آن صورت میگیرد، آب را قطع و آن را به جوی کشاورز دیگر باز میکند و این کار دائمی است و این وسیله (ساعت آبی) عدالت را برقرار کرده و از نزاع کشاورزان بر سر آب مانع میشود.
در فرهنگ باستان ایران سرو نماد اهورا مزدا و نخل و بعدها شکل صلیبی آن، نماد میترا و نیلوفر نماد آنا هیتا بوده است، بنا بر این کاشت درخت و دایر نمودن پردیس ( فردوس، ) یا باغ امری بسیار مقدسی بوده است.
بر اساس کتب تاریخی در کاشمر درخت سرو مقدسی بوده است و مردم به آن پارچه گره می زدند ،آنرا تزیین می کردند و حاجت می طلبیدند ولی به امر خلیفه متوکل عباس آن را بریدند و تنه آن را به بغداد ( بغ+ داد) بردند مردم نسبت به این عمل غیر شرعی نفرین کردند و چون خبر مرگ این خلیفه را شنیدند مسرور شدند و پنداشتند که که او سزای عمل خود دیده است، هنوز در بسیاری از مناطق ایران از جمله در در دهستان زیبد گناباد درخت سرو چند هزار ساله زیبد را مقدس می شمارند و تنه اصلی نخل مراسم محرم را از سرو درست می کنند و با سرو نیز آنرا تزئین می کنند سرو زیبد و نخل درب صوفه که گفته می شد بر قبر پیری و یا عارفی روییده اند نمونه های اینگونه تقدسهای بجا مانده از دوران قبل از اسلام بود که در حال حاضر از سال ۱۳۵۷ نذر کردن و آش نذری پختن در این دو مکان منسوخ شده است.
پولیپیوس مورخ یونانی سده سوم پیش از میلاد متذکر شده است که در زمان هخامنشیان آن کس که کاریزی حفر یا زمینی را آباد می کرد یا کاریز خشکی را بازسازی می نمود مالیات ۵ نسل بر او بخشوده می شد. در سیاحتنامه فیثاغورس به باغهای مصفا که با دولاب آبیاری می شده اشاره شده که داریوش و کوروش خود ساعتی را در آن به کشاورزی می پرداخته است.
ایرانی ها در کندن کاریز و کانل مهارت خاصی داشتند در مورد حفر کانال سویز ، در موزه باستان قاهره سنگ نوشته ای نگهداری می شود ( نگارنده شخصاً از آن عکس گرفته ) که بخش اعظمی از نوشته های آن از میان رفته ولی بخشی از آن چنین است: من داریوش به همراه پارسی ها مصر را گرفتم امر کردم این کانال رابکنند تا از نیل مصر به دریای پارس بروند .
آقای گوبلو ، دانشمند فرانسوی که حدود بیست سال در ایران اقامت داشته و در زمینه آب در ایران کار کرده است و موضوع دکترای خود را قنات انتخاب میکند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از ۵۳۴ منبع علمی، تحقیقی کتاب یا تز دکترای خود را تحت عنوان « قنات فنی برای دستیابی به آب در ایران » نوشته است او در این کتاب ثابت میکند که قنات اختراع ایرانیان است و دهها قرن هم قدمت دارد در حالی که چینیها فن قنات را تازه چند قرن پس از ایرانیان آموختهاند.
پس از اسلام ، دیلمیان و سامانیان در پیشرفت آبیاری در ایران کوشیده و در دوره صفویان نیز به سدسازی و آبیاری و کندن قناتها و لایروبی قناتهای موجود توجه واقع شد. در دوره قاجار، تجدید حیات قنوات به خصوص ، با گزینش تهران (طهران) ، به عنوان پایتخت جدید کشور از سوی آقامحمدخان قاجار تسهیل شد. در دوره پهلوی قناتهای جدید به دلیل افزایش جمعیت و کمبود آب به طور مشخص، ساخته نشد و در عوض ، کانالی به طول ۵۳ کیلومتر از رودخانه کرج به سوی تهران کشیده شد. که این کانال آب مشکلات بهداشتی فراوانی ایجاد نمود و بویژه باعث شیوع سریع بیماری وبا در چند نوبت شد.در این برهه به دلیل تمایل به مدرنیزه کردن تجهیزات کشور، از جمله در زمینه آب به سوی فنون جدید روی آوردند. اما به زودی بعضی الزامات جغرافیائی و شهری ثابت کرد که نمیتوان از مزایای فنون قدیم چشمپوشی کرد و سدهای مدرن نیز نمیتوانند به هیچ وجه، جایگزین بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و کاریزی شوند. تا حدود ۵۰ سال پیش، قبل از آنکه سیستم آبرسانی به شکل امروزی ایجاد شود، آب آشامیدنی و مصرفی مردم، از طریق قناتهایی تامین میشد که نوع معماری و مهارت در ساخت آنها، شهره جهانیان بود و مشخصه ذوق و ابتکار مردم ایران زمین به شمار میرفت. نیاز به انتقال آب از مناطق پر آب به سایر مناطق، موجبات طرحریزی و اجرای ساخت و ساز قناعتها را به شکلی استثنائی و ماندگار فراهم آورد.
اکتشافات باستان شناسی بخوبی ثابت می کند که تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییر مسیر رودخانه ها توانسته است باعث نابودی کامل و یا مهاجرت تمامی ساکنان یک منطقه (مانند اقوام اولیه شمال آفریقا) و در ایران مانند شهر سوخته در زابل شود اما در مناطقی مانند گناباد مردم سخکوش پس از یک دوره خشکسالی و یا تغییر آب و هوایی بجای مهاجرت به حفر چاه و قنات مبادرت کردند.
قنات قصبه گناباد و یا کاریز کیخسرو
بر اساس تاریخ بلعمی، بهرام چوبین برای جنگ با شا بشاه در بلخ از مسیر اهواز . تبس جنابذ( گناباد) به بلخ رفت. بر اساس کتاب فتوح البلدان البلاذری ص ۴۴۳ یزدگرد پس از حمله اعراب به اصفهان، استخر فارس، کرمان و سیستان رفت و از آنجا به سویی خراسان و مرو عزیمت نمود ماهویه مرزبان مرو نیزک ترخان را به جنابذ (گناباد) به استقبال او فرستاد او یکماه نزد یزدگرد بود و از دختر شاه خواستگاری نمود اینکار را بر شاه سخت گران آمد که به جنگی خونین منجر شد. محل اسکان یزگرد قلعه زیبد بوده است این قلعه معروف به قلعه شاه نشین است. این قلعه از آب چشمه شهاب گبر تامین می شده و در پایین قلعه نیز چاه مادر قنات زیبد قرار داشته است .
بنظر می رسد قبرستان گبرها در کلاته شهاب همان گورستان کشته شدگان سربازان یزدگرد سوم در جنگ نیزک ترخان باشد . شاه آنگاه به مرو رفت و توسط آسیابانی به قتل رسید.
ابوالفداء در تقویم البلدان و ابن حوقل ۳۳۱ قمری در صوره الارض ص ۱۸۰ و استخری متوفی ۳۴۶ قمری در مسالک و الممالک ص ۲۲۳ و ابوزید سهل بلخی متوفی ۳۲۲ قمری در صور الاقالیم از کاریز جنابد (گنابد) ینابذ نام برده اند اما ناصر خسرو در مسیر تبس به تون چنین می گوید : و چون از شهر تون برفتیم( ۲۱ ربیع الاخر ۴۴۴ ) قمری آن مرد گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به گنابد می رفتیم، دزدان بر ما غلبه کردند، چند نفر از بیم خود را در کاریز افکندند از آن جماعت یکی را پدری مشفق بود ، بیامد و یکی را به مزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او را بیرون آورد چندان ریسمان و رسن که آن جماعت داشتند حاضر کردند و مردم بسیار بیامدند ۷۰۰ گز رسن فرو رفت تا آن مرد به بن چاه رسید. رسن در آن پسر بست و او را مرده بر کشیدند و آن مرد چون بیرون آمد گفت که آبی عظیم در این کاریز روان است و آن کاریز چهار فرسنگ می رود و آن را گفته اند که کیخسرو فرموده است کردن.”
اکنون عمیقترین قنات ایران، قنات قصبه گناباد یا کاریز کیخسرو با حدود ۳۴۰ متر عمق مادر چاه آن است ، طولانیترین قنات در منطقه یزد است با طول در حدود ۱۰۰ کیلومتر پرآب ترین قنات ایران ، قنات آکبرآباد فسا است و عجیبترین قنات ایران قنات دو طبقه مون اردستان است که حدود ۸۰۰ سال پیش احداث شده این قنات چاههای مشترک ولی مادر چاههای متقاوت و مظهر متفاوت دارد. قناتهای تهران و ری که دشت ورامین را آبیاری می کردند تا ۳۰ سال قبل جزء پر آب ترین قناتهای دنیا بودند ولی در ۲۰ سال گذشته بدلیل تخریب ماد چاهها و عدم لایروبی از رونق افتاده اند. این قناتها عموماً حفر آنها به دوره صفوی و قاجاریه برمی گردد. در تهران حدود ۳۰۰ قنات وجود دارد که بعضی از آنها یکدیگر را بصورت ضربدری قطع می کنند قناتهای تهران در منطقه محمود آباد بدلیل خاکبرداری های زیاد کوره پزخانه ها و بدلیل عمق کم به صورت روباز مسیر خود را تا ورامین ادامه می دهند.دو عدد از این قناتها در محمود آباد تهران بدلیل خاکبرداری در سال ۱۳۵۵ به هم وصل شدند و حجم زیاد آب تخریبهای زیادی را بوجود آورد تا اینکه با وسایل مکانیکی این دو قنات مجدداً از هم جدا و به مسیر اصلی اولیه هدایت شدند اما در سالهای اخیر، مادر چاههای این قناتها در مناطق مسکونی واقع شده اند و بسیاری از آنها بر اثر سیلاب یا دخالت انسان پر شده اند وکسانی برای بازسازی و تامین هزینه آنها پیش قدم نشده است و این قناتها بکلی خشک شده و بلا استفاده شده اند.[۳] در حال حاضر در ایران حدود ۴۰۰۰۰ قنات به طول ۲۷۲۰۰۰ کیلومتر وجود دارد که فقط در استان خراسان ۷۲۳۰ رشته قنات با آبدهی ۱۸۵۰۰۰۰۰۰۰ سانتی متر مکعب در ثانیه وجود دارد یعنی ۹ برابر ذخیره سد کرج و ۱۴۰ برابر ذخیره سد طرق وجود دارد در تهران ، دست کم ۳۰۰ رشته قنات شناخته شده، خفتهاند. که طول بعضی از آنها ۱۸۰۰۰ متر میرسد.[۴]
ج ـ نقش قنات در شکلگیری تمدنها و پیدایش دولت و توسعه اقتصادی
بر اساس حقایق تاریخی قناتهاو سرچشمه ها اولین پایه و اساس مدنیت، مدیریت و کار جمعی هستند، مارکس معتقد است که جوامع آسیایی بدلیل شرایط جغرافیایی و نیازی که به مشارکت در امر مدیریت آب (تهیه ، توزیع، نگهداری و مرمت قناتها) داشتند مجبور به انتخاب رئیس و رهبر شدند و نیاز به اینگونه کارهای دسته جمعی پایه و اساس تشکیل حکومت بوده است. فیثاغورس Pythagore ) ) زایش ۶۰۸ پیش از میلاد درگذشت ۵۰۹ ق. م) یکی از ۷ فیلسوف جهان باستان که فلسفه را از تالس و آناگزیماندر و از مصریان و مغهای ایرانی فرا گرفته است و در حمله کمبوجیه (کامبیز ) در مصر اسیر و به بابل آورده شد سپس به شوش رفت و در معیت داریوش از پارسه گراد و تخت جمشید بازدید کرد شاید سیاحتنامه او اولین کتابی است که به خلیج فارس و قناتهای ایران و اسبهای تربیت [۵]یافته برای کشیدن گاریهایی که برای قصر شاه آب حمل می کرده اند و تشکیلات اداری سازمان یافته ایرانیان اشاره کرده است. گیرشمن محقق فرانسوی نیز وظیفه اصلی دولت مقتدر و امپراتوری هخامنشیان را حفر قنات و تهیه و تقسیم آب دانسته است. پرفسور لمبتول و خواجه نظام الملک نیزوظیفه اصلی دولت ایران را تهیه و تقسیم عادلانه آب دانسته اند هرودوت نیز نظرات مشابهی دارد
اهمیت این شبکه مهم آبرسانی در زندگی مردم این مرز و بوم آنچنان است که داستانهای زیادی از چگونگی به وجود آمدن قنات بر سر زبانها است و در اکثر جاها از تشابه عجیبی برخوردار است و نشان میدهد که پدیده قنات در فرهنگ ایران جایگاه ویژهای دارد. در این داستانها گاه ساخت قنات را به شخصیتهای محلی خاص نسبت دادهاند و گاه آنها را به شخصیتهای اساطیری منسوب داشتهاند . از جمله میتوان به گفته ناصر خسرو در کتاب سفرنامه اشاره داشت که میگویند قنات سگزآباد و قنات گناباد ساخته کیخسرو کیانی است.
استفاده از آب قنات، مستلزم تقسیم آب آن به شیوهای عادلانه است به طوری که هر سهامداری از نوع تقسیم رضایت داشته باشد. واین نیاز موجب اختراع ساعت آبی یا فنجان آب شده است که اولین دستگاه سنجش دقیق زمان بوده است.
سازمان قنات
کاریز همانند یک شرکت تعاونی سهامی و محصول یک کار جمعی بوده است ابتدا هیئت موسس اقدام به برنامه ریزی برای حفر چاهها و اتصال آنها به همدیگر می کردند روزی که کاریز افتتاح می شد مرحله بعد که مدیریت توزیع و نگهداری است شروع می شد، بطور کلی تقسیم و توزیع به دو شیوه انجام میگیرد:
۱ـ تقسیم زمانی آب ، تقسیم زمانی آب در قناتهایی که سهامداران محدود و خاصی داشتند براساس شبانهروز انجام میگیرد که در گذشته براساس گردش خورشید و ستارگان بود ولی بعدها فنجان جای آن را گرفت امروزه ساعت جای آنها را گرفته است.
فنجان پنگان- اولین ساعت دقیق جهان
بسیاری گمان می کنند اسطرلاب(استاریاب) دستگاه ستاره شناسی و تعیین زمانها بوده اما واقعیت این است که استاریاب با توجه به دانش ناقص مردم از ستارگان، بیشتر جنبه خرافی و جادویی و تعیین اقبال و بخت داشته است. اما فنجان دقیق ترین دستگاه سنجش زمان بوده مثلا میر آب بدرستی می توانست روزهای برابری شب و روز اول( نوروز)، چله، چله بزرگ، روز برابری شب و روز دوم و بزرگترین روز و بزرگترین شب(یلدا ) را تعیین کند. خانه فنجان در روستای زیبد همواره منبع اصلی تعیین اینگونه روزها بوده است. آب آنقدر در این منطقه اهمیت داشته که شمارش دقیق فنجان سهم هریک از اهالی ده اهمیت بسیار زیادی داشته شمارش دقیق فنجانها در طول شبانه روز تجربه های ارزشمندی را برای تعیین اوقات شرعی داشته است. به هر حال تقسیم محاسبه مقدار آبی که هر فرد استفاده می کرده بر اساس کنتور دستی (فنجان ) تعیین می کردند . تقسیم سهام آب در شبانهروز در کاریزهای با سهامداران عام ، براساس واحدهای کوچکتری صورت میگرفت که در مناطق گوناگون دارای نامهای خاصی است . از جمله میتوان به طاق ، نیم طاق، سرجه ، دانگ ، طسوج، نیچه و …. اشاره داشت. شمارش دقیق تر این واحدها با فنجان صورت می گرفته است . هیئت موسس که مدیران و مهندسان و کارگران کاریز بودند خود بخشی از سهامداران اولیه بودند و سپس سهامداران دیگری نیز در قنات شریک می شدند سهام بر اساس فنجان تعین می شد فنجان کاسه ای مسی و مدرج بود که ته آن روزنه ای به قطر بند انگشت کوچک داشت این فنجان را در داخل یک دیگ مسی یا ریگی قرار می دادند و هر موقع که فنجان پر آب می شد در آب فرو می رفت و به کف دیگ بر می خورد بلافاصله فنجان را خالی از آب نموده و مجدداً بر روی آب دیگ قرار داده و با هر بار پر شدن فنجان یک تشله سنگ را در کنار دیگ می گذاشتند و در پایان تعداد و شمارش سنگها نمایانگر تعداد فنجانهایی بود که فرد از آب قنات استفاده کرده است. هر قنات فنجان خاص خود را داشت و فنجان ها چون دست ساز بودند استاندارد یکسانی برای تمام کشور وجود نداشت. پس از اختراع و رایج شدن ساعت های امروزی میر آبها هر فنجان را بر اساس ساعتهای فعلی محاسبه نمودند و کم کم فنجان یا اولین ساعت های زمان به کنار گذاشته شد مثلاً بر اساس ساعت های فعلی معلوم شد که هر فنجان در قنات زیبد ۷ دقیقه و هر فنجان ۷ دونگ یعنی هر دونگ ۱ دقیقه بوده است.
روش کار فنجان
طریقهٔ کار فنجان یا ساعت بدین گونه بوده که میر آب با چشم دوختن به فنجان با هر بار پرشدن و غرقشدن آن و خوردن کاسه به کف دیگ یک فنجان یا هفت دنگ و نیم یا (۷ دقیقه و نیم امروزی) محاسبه نموده و یک سنک کوچک برای هر بار غرقشدن کاسه در یک کیسه یا یک ظرف سفالی میگذاشته است. تا تعداد فنجانها و زمانی که سهامدار قنات آب براب باغ خود یا زمین میبرده را دقیقاً حساب کند مثلاً اگر ۱۰ سنگ درون کیسه باشد یعنی ۱۰ فنجان یا معادل امروزی ۷۵ دقیقه آب قنات را فرد استفاده کردهاست. اگر فردی ۱۰ فنجان سهم از قنات داشته باید (معادل امروزی هفتاد و پنج دقیقه) یعنی مدت زمانی که ۱۰ فنجان آب پر شود آب قنات را به زمین یا باغ خود رها میکرده است و با اعلام جار زدن و یا شیپور زدن یا یک صدای قراردادی فرد بعدی آب را به باغ یا زمین خود منتقل میکرده و به همین ترتیب… معمولاً محل استقرار دایمی فنجان و مدیر آن (میر آب) خانه فنجان بوده است. اما در فصل تابستان گاهی ممکن است فنجان را به محل اصلی تقسیم آب ببرند.
کالیستنس مورخ یونانی که در لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران همراه او بود و رویدادهای روز و مشاهداتش را به طور منظم یادداشت میکرد در یادداشتی که بعداً با محاسبات تقویمی معلوم شده که متعلق به سپتامبر ۳۲۸ پیش از میلاد است نوشته است: در اینجا (ایران)، در دهکدهها که آب را بر حسب نوبت به کشاورزان برای زراعت میدهند، یک فرد از میان آنان (کشاورزان) انتخاب میشود تا بر زمان نوبت (و تقسیم زمانی سهام) نظارت داشته باشد. این فرد در کنار مجرای اصلی آب و محل انشعاب آن میان کشاورزان، بر سکویی مینشیند و ظرفی فلزی را که سوراخ بسیار ریزی در آن تعبیه شده است در ظرفی بزرگتر و پر از آب قرار میدهد که پس از پر شدن ظرف کوچک (یک بار و یا چند بار) که به آهستگی و طبق محاسبه قبلی ابعاد سوراخ آن صورت میگیرد، آب را قطع و آن را به جوی کشاورز دیگر باز میکند و این کار دائمی است و این وسیله (ساعت آبی) عدالت را برقرار کرده و از نزاع کشاورزان بر سر آب مانع میشود
خانه فنجان
فنجان خانه یا خانه فنجان یا مدیریت توزیع معمولاً در ساختمانی دو طبقه در بلند ترین نقطه مسکونی شهر یا روستا واقع می شد که میرابها بطور ۲۴ ساعته و بصورت کشیک و چشم دوخته به فنجان در آن اقامت داشتند آبیاری بر اساس مدار یا چرخش ۱۵ یا ۳۰ روز از یک منطقه شروع می شد و کسانیکه در آن منطقه آب و زمین داشتند به ترتیب حرکت آب در مدیریت آب که خانه فنجان نامیده می شد حاضر می شدند و به نوبت به سر آب می رفتند و آب را از نفر قبلی تحویل می گرفتند عموماً برای اینکه میر آب دقیقاً زمان تحویل و تحول آب را بداند و میزان شمارش فنجان را تعیین کند کسی که آب را تحویل دیگری می داد باید لحظه تحویل به دیگری با صدای بلند و با جار زدن حرفی قراردادی که از شهری به شهر دیگر متفاوت بوده است را جار می زده است میراب با شنیدن این صدا شمارش فنجان را برای فرد بعدی شروع می کرده است. معمولا همیشه در خانه فنجان تعدادی از افراد حضور داشتند ولی نگهداری فنجان و حساب و کتاب سهامها بر عهده میراب بوده است هر میراب حساب کتاب را که با شمارش فنجانها با تعدادی سنگ ریزه یا تشله انجام می شد به میراب بعدی تحویل می داده است هر کاریز حد اقل دو میراب اصلی و چند خرده میراب داشته است. میرابها دقیقاً از طلوع آفتاب تا غروب و از غروب تا طلوع آفتاب را بر حسب فنجان محاسبه می کرده اند و بر اساس همین فنجان طولانی ترین وکوتاه ترین شب و روزها تعیین می شده است در بسیاری از مناطق موقع اذان ها را نیز با فنجان که دقیقاً نقش ساعت امروزی را داشته است تعیین می کردند.
در تقسیم حجمی آب از واحدی بنام سنگ یا سنگ آب استفاده میکنند که در مناطق گوناگون میزان آن متفاوت است مثلاً سنگ تهران با سنگ قزوین از نظر میزان تفاوت دارد. این واحد خود به واحدهای کوچکتری مانند سیر تقسیم میشود. از نظر این که آب قنات به تمام افرادی که در قنات سهم دارند برسد مجبور به تعیین مدار گردش آب میشوند.
قنات و آب انبارها که در سراسر کویر ایران آرامش و لذت را بر کام مسافران خسته و کاروانهای و حیوانات می نشاندند عامل مهمی در بقای تنوع زیست محیطی و حفظ گونه های مختلف حیوانات و گیاهان بودند. نگارنده بارها در سالهای ۱۳۵۰ تا ۵۳ شاهد استراحت آهوها ، بز کوهی و روباه در سایه های آب انبارهای کویری در دشت زیبد بوده ام این آب انبارها به گونه ای بود که هم انسان و هم حیوان می توانست از آب آن استفاده کند این آب انبارهای صحرایی در آواخر زمستان توسط افراد نیکوکار از سیلابها پر می شد و راه پله های آن بگونه ای بود که حیوانات براحتی از آن پایین می رفتند و آب می نوشیدند این آب انبارها نمادی از فرهنگ انسانی و اخلاق نیک ایرانی نسبت به حیوانات بود افسوس که با از میان رفتن این آب انبارها دیگر از آن آهوان و خرگوشها و گورخرهای زرد دشت زیبد و کوهای براکوه خبری نیست. چشمه رکن آباد شیراز که سعدی و حافظ در اشعار خود از آن نام بردهاند، از کوههای اطراف آرامگاه سعدی سرچشمه می گرفت و در گذشته تا منطقه گلگشت و مصلی و حوالی آرامگاه حافظ و سپس به سمت دروازه قرآن امتداد داشته است. قنات رکن آباد در قرن چهارم هجری توسط حسن رکن الدوله دیلمی از امرای آل بویه حفر و چشمه و قنات به نام وی مشهور شد. چشمه رکن آباد شیراز یکی از قدیمیترین آب های جاری مرکز ایران است که حافظ در شعر معروف خوشا شیراز و طرف بیمثالش از زلالی آن نام میبرد: «ز رکن آباد ما صد لوحش الله / که عمر خضر میخواهد زلالش. » آب این چشمه سابق در گذشته علاوه بر سیراب کردن منطقه گلگشت و مصلی و حافظیه، در باغ جهان نما نیز جاری بود. در حال حاضر سرچشمه این رود در آرامگاه سعدی قرار دارد و با حفر کانالهایی از میان سفرخانه سنتی میگذشت و در طرح بازسازی آرامگاه سعدی به جلوی آن هدایت شده است.
در حال حاضر در ایران حدود ۴۰۰۰۰ قنات به طول ۲۷۲۰۰۰ کیلومتر وجود داردفقط در استان خراسان ۷۲۳۰ رشته قنات با آبدهی ۱۸۵۰۰۰۰۰۰۰ سانتی متر مکعب در ثانیه وجود دارد یعنی ۹ برابر ذخیره سد کرج و ۱۴۰ برابر ذخیره سد طرق وجود دارد در در منطقه تهران ، دست کم ۳۰۰ رشته قنات شناخته شده، خفتهاند. که طول بعضی از آنها ۱۸۰۰۰ متر میرسدتهران تا سال ۱۳۲۰ بیشترین تعداد قنات را دارا بود بطوریکه هر محلهای قنات خاص خودش را داشت. قناتهای تهران و ری که دشت ورامین را آبیاری می کردند تا سال ۱۳۴۰ جزء پر آب ترین قناتهای دنیا بودند ولی در توسعه شهری و بدلیل تخریب مادر چاهها و عدم لایروبی از رونق افتاده اند. حفر قناتهای تهران به دوره صفوی و قاجاریه برمی گردد. در تهران حدود ۳۰۰ قنات وجود دارد که بعضی از آنها یکدیگر را بصورت ضربدری قطع می کنند و طی نشستها تخریب و در حال حاضر در جنوب شهر به صورت روباز مسیر خود را تا ورامین و یا اطراف شهر ری ادامه می دهند.دو عدد از این قناتها در محمود آباد خاوران تهران بدلیل خاکبرداری در سال ۱۳۵۵ به هم وصل شدند و حجم زیاد آب تخریبهای زیادی را بوجود آورد تا اینکه با وسایل مکانیکی این دو قنات مجدداً از هم جدا و به مسیر اصلی اولیه هدایت شدند.هنوزهم قنات خاوران و محمود آباد ورامین از پر آب ترین و مهمترین قناتهای تهران و ایران است. سرچشمه های بعضی از قنات ها در توسعه شهری از میان رفته و این باعث شده است که زه کشی آب تهران در جنوب شهر با مشکل روبرو شود اگرچه کانال زه کشی در منطقه ۱۷ شهریور و میدان خراسان تا حدودی نشست و بالا آمدن آب را کاهش داده است. . قنات مهرگرد از قدیمیترین قنوات تهران است ولی با توجه به برخورد مسیر کورهی آن با خطوط ١ و ٢ متروی تهران در میدان امام خمینی آسیب شدیدی را متحمل شد. سر چشمهاش هم از دو محل پارک بهجت آباد و دیگری در شمال غربی میدان ولی عصر قرار دارد.
یکی دیگر از قناتهای مهم تهران قنات شاه یا آب شاه بوده که آب گوارای آن بسیار معروف و مشهور بود تا آنجا که آب شاهی یا آب قنات شاه ضربالمثل گردیده بود. درتهران سه نوع قنات هست. یکی قناتهای دولتی که مخصوص باغها و قصرها و کلاً داراییهای دولت بودند. دوم قناتهای خصوصی مثل قنات فرمانفرما و حاج علیرضا که بعدها وقف شدند و نوع سوم قناتهای وقفی. مثل وقفنامهی قنات شاه
: قنات و صنعت گردشگری
قنات ها رمز و رموز زیادی را در خود دارند و و درسهای زیادی در خصوص آداب و رسوم و عقاید گذشتگان را می توان از روی آن فهمید درس پشتکاری ، همیاری و تعاون و دور اندیشی و انجام کارهای پر هزینه برای بازدهی و استفاده نسلهای آینده و اعتقاد و تقدس آب و نور و کشاورزی از درسهایی است که از حفرکنندگان قنات می توان آموخت.
باتوجه به این که تمام این قناتها به دست کاوشگران زحمتکش بینام و نشان این سرزمین با کمترین امکانات و بیشترین خطرات حفر شدهاند، مبین بزرگترین سرمایههای و در حکم گنجینههای با ارزش، مفاخر ملی و میراث فرهنگی کشور ماست که حاصل هزاران سال تلاش، تجربه و ممارست انسانها است.
وجود قنات های کهن و باستانی در گناباد و یا هر شهر کهن دیگری این فرضیه را تقویت می کند که روزگاری در این شهرها یک تمدن و فرهنگ غنی و یک پایگاه حکومتی مقتدر و مدبر وجود داشته است حفر قناتی به طول ۳۳ کیلومتر یک مدیریت و حکومت مقتدر و یک دوره ثبات و آرامش و عدالت را می تواند نشان دهد.
بر اساس آمار منتشره از سوی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۶ تعداد ۸۴۲ میلیون جهانگرد در دنیا سفر کردهاند.
جهانگردی یکی از مهمترین صنعت ها است و تا سال ۲۱۰ بیش از ۴۳% اشتغال جهان و بیشترین درآمد به بخش توریسم مربوط خواهد شد. جهانگردی در میان مسلمانان نیز اهمیت زیادی دارد چنانکه در ۲۶ آیه قرآن مردم تشویق به مسافرت ( سیروا فی الارض) شده اند. درآمد سالانه توریسم در حال حاظر ۶۰۰ میلیارد دلار است که هرسال فزونی می یابد سهم ایران از این مبلغ تنها ۲۰۰ ملیون دلار است در حالیکه ترکیه در همسایگی ما و مصر دو کشور مسلمان هرکدام سالانه بیشتر از ۱۰ میلیارد دلار درآمد توریستی داشته و تنها ۴۵۰ هزار ایرانی سال گذشته به ترکیه مسافرت کرده اند و جمعاً ۳ ملیون ایرانی سالانه به خارج سفر می کنند تعداد خارجیهایی که به ایران می آیند هنوز به ملییون نرسیده این در حالی است که ایران بدلیل تنوع آب و هوایی، اقلیمی ، قومی ، فرهنگی و تاریخی مقام پنجم میراث فرهنگی جهان را دارد. از نظر جهانگرد در ردیف ۶۷ قرار دارد. تبلیغات منفی رسانه های بیگانه ، عملکرد منفی و برخورد منفی و بعضی سختگیری ها و ترس از نفوذ فرهنگی توریست و توهم اینکه توریست در ایجاد فساد و فحشاء نقش دارد و مسائلی از این قبیل از عوامل بازدارنده گسترش صنعت توریسم در ایران است. قنات های مناطق حاشیه کویر ایران را می توان به یکی از جاذبه های منحصر به فرد جلب محققین و توریستهای غربی و یا اسلامی تبدیل نمود.
انواع قنات
قنات دو طبقه
این قناتها که تعداد آنها زیاد است ولى متاسفانه شناخته شده نیستند، در ناحیهاى که دو طبقه لایهی آبدار بهوسیله یک قشر غیرقابل نفوذ از یکدیگر جدا شدهاند حفر مىکردند. در بسیارى از قناتها مشاهده مىشود که در قسمتى از قنات دو کانال بر روى یکدیگر حفر شده و قبل از آفتابى شدن قنات، آب آنها روى همدیگر ریخته و تشکیل یک قنات واحد را مىدهد. یکى از بهترین نمونههاى این نوع را در «اردستا» نمىتوان دید. قنات دو طبقه «موناردستان» از دو کانال موازى که بر روى هم قرار گرفته و در چاههاى عمودى مشترک هستند، تشکیل شده است. کانال رویی حدود ۲۰۰ متر دورتر از کانال زیرین، آفتابى مىشود و سپس در پایین دست، در محلى بهنام محله سیدهاى اردستان به همدیگر متصل مىشوند. تشخیص و احداث این نوع قنوات بستگى بهوجود لایههاى آبدار بر روى یکدیگر و تخصص معمار قنات دارد. شکل (مقاطع طولى ارتفاع انواع قنات) مقاطع انواع قناتها را نشان مىدهد.
– بدون نیاز به نیروى محرکه و سرمایهگذاری، آب در اثر خاصیت جاذبه زمین جارى مىشود و مورد استفاده قرار مىگیرد.
– آب در کانالهاى سرپوشیده جریان یافته، تبخیر به حداقل رسیده و احتمال آلودگى نیز کم مىشود.
– قناتها اگر حفاظت و لایروبى شوند بهعنوان یک منبع دایمى آب براى سالها و حتى قرنها مىتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
– هزینهی حفر قناتها عمومن بهعلت قدمت آنها در ایران مستهلکشده و در حال حاضر بهعنوان یک منبع سرمایهگذارى نشده تلقى مىشود.
– با اتکا به قنات، در مناطق بیابانى و دورافتاده اجتماعات انسانى تشکیلشده و زندگى در مناطق خشک ایران شکل گرفته است.
– اصولن آب قنوات گواراتر از آب چاهها است بهخصوص اینکه در فصول گرم، خنک و در فصول سرد، نسبتن گرم است.
منگل
قناتى است که منبع تغذیهی آن رودخانه دایمى است. گاهى وجود ارتفاعات مانع رسیدن آب رودخانه به منطقهاى مشخص مىشود. در این صورت با حفر یک منگل، آب رودخانه را که در سطح زمین جارى است، مجددن به زیر زمین برده و سپس آن را با استفاده از شیب مناسبى که در منطقه مورد نظر ایجاد مىکنند، به سطح زمین مىآورند. یکى از بهترین انواع قناتهاى منگل منظومه «شمسآباد» کرج است که با تغذیه از کردان رود در زیر جاده تهران، قزوین جارى است. این روش نیز بهمنظور استفاده از آب تعدادى از رودخانههاى دایمى در ایران توصیه مىشود.
قنات سدى
این قناتها در جنب سدهایى احداث مىشود که بهمنظور تامین آب قنات در بستر یک مسیل یا آبراهه بنا شده است. در فصول بارندگى سیلابها و هرز آبها در پشت این سدها جمع شده و بهتدریج در زمین نفوذ نمىکند و قناتى که در مجاورت سد مذکور احداث شده است از آبهاى نفوذى سد به زمین تغذیه مىکند. بهنظر مىآید که این روش در بسیارى از مناطق کوهستانى ایران بهمنظور تامین آب روستاییان قابل اجرا باشد. براى مثال بهترین نمونه از این قناتها، قنات جندق است.
کاریززیبد – فنجان یا ساعت آبی
چشمه قنات
این نوع قناتها عموم در مناطق کوهستانى حفر مىشود. طول این قناتها معمولن کم و چاههاى عمومى آن بسیار محدود و گاهى حتا بدون چاه عمومى است. در این نوع قنوات با حفر کانالى از لایههاى غیرقابل نفوذ آب را به سطح زمین عبور مىدهند. هزینه نگهدارى این قناتها معمولن کم و آب آنها نسبت به مقدار نزولات جوى و میزان برفگیرى ارتفاعات تغییر مىکند.
قنات موتورى
این اصطلاح که در سالهاى اخیر در روستاها عنوان شده، به قنواتى اطلاق مىشود که آب آن، براساس خاصیت جاذبه زمین قادر نیست در سطح مزرعهی مورد نظر آفتابى شده و مورد استفاده قرار گیرد. گاهى اتفاق مىافتد که بهعلت اشتباه در محاسبه شیب قنات، آب در منطقه موردنظر بر روى زمین نمىآید و با مزرعه اختلاف ارتفاع پیدا مىکند و یا اینکه لایروبى و کفشکنى برخى از قناتهاى متروک، باعث پایین افتادن سطح آب و ایجاد اختلاف با مزرعه مىشود. در چنین قناتهایى بهوسیله موتور پمپ، آب را به سطح زمین مىآورند مورد استفاده کشاورزى قرار مىدهند. یکى از نمونههاى بازر آن «قنات سرافرازیه» در منطقه «ابوزید آباد» کاشان است که در موقع حفر مقنى نتوانسته است شیب متناسب را براى قنات محاسبه کند و در نتیجه آب در منطقهی موردنظر آفتابى نشده و صاحب قنات بالاجبار آب را از قنات بهوسیله موتور به سطح زمین آورده است.
قنات جلگهاى یا قنات دشتى
این نوع قنات عمومن در دامنهی کم شیب کوهستانها و یا جلگهها حفر مىشود. طول این قنات اغلب زیاد است و در ارتباط با عوامل «توپوگرافى» و فاصلهی لایههاى آبدار تا سطح زمین (عمق مادر چاهها) تغییر مىیابد.
«فنجان» تغییر یافته و یا عربیشده واژه «پنگان» است.پنگان ممکن است مربوط به ۵ باشدچون پنگان و در گویش خراسانی پنگال یعنی ۵ انگشت . مثلا می گویند غذا را با پنگال خورد یعنی با ۵ انگشت .در متنهای کهن پارسی پنگان در معنای «فنجان» و «جام» و کاسه هم به کار رفتهاست. علاوه بر این در زبانها و گویشهای ایران «فنجان» به معنی «پنگان»، ظرف شمارش زمان به کار میرفته است .
قنات و باغ ایرانی یا پرشن گاردن
چرا می گویند باغ ایرانی ؟ باغ ایرانی (” باغ سرا “) با باغ های دیگر دنیا چه تفاوتی دارد؟
در ادبیات ایران به باغ ایرانی باغ سرا و یا پردیس یا فردوس گفته می شده است.
واژه باغ ایرانی جدید است و ترجمه پرشن گاردن است.
”’باغ ایرانی”’ سه ساختار و طراحی منحصر به فرد دارد: اول در مسیر عبور جوی آب قرار دارد .
دوم : محصور است با دیوارهای بلند سوم در داخل باغ عمارت تابستانی و استخر آب قرار دارد. این سه مشخصه باغ های ایرانی را متمایز می کند. در واقع این باغ سراهای ایرانی را اروپائیان که مشاهده کردند آنرا با مشخقه و نام پرشن گاردن وصف کردند.
باغ ایرانی با تاریخ پیدایش قنات پیوند دارد اولین باغ های ایرانی در مسیر خروجی قنات ها شکل گرفته است. نمونه اینگونه باغ ها را می توان در طبس ، یزد، گناباد و بیرجند و اکثر مناطق کویری دید. یکی از مشخصه های باغ ایرانی عبور جوی آب در داخل باغ هست که معمولا در این باغ سراها در وسط باغ استخر و یک عمارت و یا ساختمان تابستانی وجود داشته است. بعضی باغ ها بصورت چار باغ بوده و آب را در ۴ مسیر عبور می داده اند. کهن ترین اثری که از باغ های ایرانی سخن گفته کتابی است مربوط به دوره داریوش بزرگ … است که در آن از اسب های ایرانی سخن می گوید که با خود مشکهای آب را حمل می کردند برای پر کردن استخر باغ سرای داریوش در شوش .
از باغ های پاسارگاد نیز سخن گفته شده . در دورهٔ ساسانیان نیز باغها در جلوی کاخها و معابد شکل گرفتند و این موضوع در دورهٔ اسلامی نیز ادامه یافت. مثلا ایوان مداین خود یک باغ سرا بوده است.
باغ سرا یا باغ سرایی مورد توجه حاکمان افغانستان و هندوستان نیز بوده و بابر و فرزندش همایون که در ایران شیعه شده بود و فارس زبان بود مروج فرهنگ و زبان فارسی بودند و اولین باغ سرای هند توسط همسر او حمیده بیگم در منطقه نظام الدین اولیا هند ساخته شد که امروزه آرامگاه همایون نام دارد و جزو میراث جهانی است. از این بنا بعدها در ساخت بناهیی مانند تاج محل تقلید شده است.
در تمام شهرها و روستاهای ایران بخصوص در مناطقی که دارای قنات هستند باغ ایرانی و یا باغ سرای ایرانی وجود داشته است.
باغ ایرانی یا پرشن گاردن فقط در داخل مرزهای جغرافیایی ایران محدود نمانده و به حوزه تمدن ایرانی و فارسی وارد شده است یکی از بهترین نمونه های باغ ایرانی در خارج از ایران آرامگاه همایون در دهلی و نسخه کپی شده از آن در تاج محل در اگرای هندوستان است.
ریشه واژه
ایرانیان به باغچههایی را که در اطراف سرای و یا هولی میساختند په اره دئسه میگفتند که به معنای پیرامون دژ یا دیس بود.دیس به معنی بنا و کسی را که دیس میساخت ،دیسا یعنی معمار میخواندند. نمونهای از این باغها، پردیس تخت جمشید است که خشایار شاه در هنگام شمردن بناهایی که ساخته از آن نام برده.
واژه پردیس به معنای بهشت، معرب شده به فردوس و در زبانای دیگر به پارادایز (به معنی محوطه محصور و مدور باغ) نامیده میشود. ”’بهشت”’ یا ”’وهشت”’ به معنای ”’بهترین زندگی”’ است و این بهشت به شکل باغی سبز، خرم و زیبا مجسم میشده است. در فارسی قدیم واژه پالیز نیز همین معنا را داشته. چنانکه فردوسی حکیم گوید: “وز آنجا به پالیز بنهاد روی” بعدها واژه باغ سرای در ادبیات ایران جای پردیس را گرفت. پالیز که احتمالا تغییر یافته همان پردیس باشد امروزه بیشتربه مزرعه خربزه اطلاق شد.
نظام آبیاری کشاورزی در ایران از طریق قنات (مثال موردی قنات های کاشان و گناباد ) که با اجماع اعضای سه نفره کمیته راهبردی و علمی برنامه سازمان خوار و بار کشاورزی ملل متحد فائو تحت عنوان یکی از میراث های مهم نظام کشاورزی جهان (ج.آی.اچ.ای.اس) به ثبت رسید از جمله سامانه های سرزمینی جهانی قلمداد شد که به لحاظ چشم انداز طبیعی تنوع زیستی سازگاری جوامع انسانی با نیازهای آنها از وضعیت و جایگاه بین المللی برخوردار است.
برنامه میراث های مهم نظام کشاورزی جهان (جی.آی.اچ.ای.اس) با شناسه های سامانه های سرزمینی جهان نه تنها به ارتقا ظرفیت های آن در جهت تدوین جوامع آینده محلی علاقه مند است بلکه به حفظ اماکن و روش هایی که مورد تایید این برنامه قرار می گیرد، تاکید دارد.
اکنون تلاش جمعی و سرسختانه کارشناسان بخش های کشاورزی کشورمان برای معرفی این سامانه به برنامه (جی.آی. اچ.ای.اس) سبب شده تا سیستم های آبیاری قنوات به عنوان یک نظام جهانی با منشا ایرانی مورد شناسایی قرار گرفته و در برابر ناملایمات اقتصادی، اجتماعی، طبیعی، اکولوژیکی و فرهنگی جهانی مورد حمایت جامعه بین المللی قرار گیرد.
ثبت این رویکرد به عنوان میراثی مهم در کشاورزی جهان بیانگر ابتکار کشور ایران در استفاده از فناوری های مناسب با محیط زیست و تنوع اقلیمی در تاریخ کشاورزی جهان بوده و موجب شد تا سازمان خوار و بار کشاورزی ملل متحد فائو با ثبت این سامانه به نام جمهوری اسلامی ایران و تقدیم سند آن به محمود حجتی وزیر جهادکشاورزی به عنوان عالی ترین مقام بخش کشاورزی کشور این رویداد برجسته را ماندگار کند.
به گزارش خبرنگار ایرنا، این مراسم با حضور مقامات عالیرتبه کشوری از جمله نمایندگان سازمان حفاظت از محیط زیست، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، نمایندگان خارجی از جمله دستیار دبیرکل سازمان ملل متحد، روسای آژانس های سازمان ملل متحد برگزار که لوح سند ثبت این سامانه تقدیم وزیر جهادکشاورزی شد.
«هیراناند پورکایت» روز سه شنبه در مراسم تسلیم سند ثبت جهانی نظام کشاورزی مبتنی بر قنات به عنوان میراث جهانی کشاورزی جمهوری اسلامی ایران که با حضور نمایندگان داخلی و خارجی در وزارت جهاد کشاورزی برگزار شده بود، افزود: با کمک دفتر یونسکو در سال ۲۰۰۵ مرکز ملی قنات در یزد ایجاد شد که این مرکز تحت نظر یونسکو است که در زمینه گسترش قنات در ایران فعالیت دارد.
وی اظهار داشت: این دفتر برای ارایه خدمات فنی در خصوص ساخت قنات با کشورهای عراق و آذربایجان نیز همکاری کرده است.
وی تصریح کرد: دفتر یونسکو در نظر دارد نشست علمی را با همکاری استان یزد برگزار کند که در این راستا از وزیر جهاد کشاورزی دعوت می کنم به دلیل ابتکار در ثبت جهانی قنات به نام جمهوری اسلامی ایران در این نشست علمی ما را یاری کند.
فائو در سال ۲۰۰۲ بحث «جی.آی» را مطرح کرد که طی آن میراث کشاورزی جهانی که چشم انداز زیبایی دارند به ثبت جهانی می رسند.
منبع :
۱۳۸۳ دکتر محمدعجم منتشر شده در روزنامه مردم سالاری و سایت آفتاب
تلخیص از مقاله دکتر محمد عجم ارائه شده به دومین کنفرانس ملی قنات گناباد ۱۳۸۳
مراجع مقاله قنات میراث علمی و اقتصادی ایرانیان همایش ۱۳۸۳ در گناباد
مجموعه مقالات اولین همایش قنات، یزد، ۱۳۷۹٫
صادق زیبا کلام، ما چگونه ما شدیم، ریشه یابی عللل عقب ماندگی در ایران، انتشارات روزنه، ۱۳۷۶٫
همشهری مورخ ۱۶/۶/۸۰ مورخ ۲۰/۲/۷۹ مصاحبه با دکتر کردوانی و مورخ ۱۶/۷/۸۰٫
معجمالتواریخ و القصص، فارسی، تهران، ۱۳۲۰٫
نظامهای آبیاری سنتی در ایران، جواد صفینژاد.
ع. بهینا، قنات سازی و قنات داری.
عجم، محمد، نامهای تاریخی میراث بشریت، سازمان نقشه برداری، ۱۳۸۲٫
عجم، محمد نفدی بر دو مقاله پرویز و رجاوند،“ نام این دریا“ روزنامه مردم سالاری ۹/۶/۸۲ شماره ۱۶-۴۷۶٫
عجم، محمد، نقش ایرانیان در گسترش اسلام به آفریقا، روزنامه همشهری، ۲۱/۳/۸۰٫
مجموعه عهدنامههای تاریخی ایران از عهد هخامنشی تا عهد پهلوی، ع. وحید مازندرانی، ۱۳۵۰ انتشارات وزارتخارجه.
دریانوردی ایرانیان جلد اول، اسماعیل رائین، چاپخانه سکه، ۱۳۵۰٫
دریای خزر یا دریای مازندران، تهران چاپ رنگین، ۱۳۲۶، احمد بریمانی.
ایران باستان ۵۵۰ قبل از میلاد تا ۶۵۰ بعد از میلاد، جوزف ویسهوفر، ترجمه مرتضی ثاقبفر، ققنوس، ۱۳۷۷ و ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، داندامایف.ا.م.
طبری، محمد جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده تهران، اساطیر ۱۳۵۰٫
یاقوت حموی، معجم البلدان.
بلاذری: فتوح البلدان، ترجمه آذرتاش آذر نوش تهران، ۱۳۴۴٫
ابن اثیر: کامل، تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی تهران، علمی ۱۳۵۱٫
مسعودی، ابوالحسن علی ابن حسین : مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵٫
گیرشمن: ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹٫
مشکور، محمد جواد: تاریخ اورارتور و سنگنبشتههای اورارتویی در آذربایجان، تهران، ۱۳۴۵٫
شهرستانی، عبد الکریم: الملل و النحل، ترجمه مصطفی خالقداد هاشمی، به اهتمام محمد رضا جلالی نائینی، تهران، اقبال، ۱۳۶۲٫
ابن جوزی: المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، حیدر آباد دکن، ۱۳۵۸٫
ظهیرالدین مرعشی: تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، به کوشش محمد تسبیحی، تهران، ۱۳۴۵٫
گوتشمید آلفردفن: تاریخ ایران و ممالک همجوار آن از زمان اسکندر تا انقراض اشکانیان، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، علمی، ۱۳۴۵٫
تاریخ التمدن الاسلامی، جرجی زیدان، قاهره ۱۹۳۵ جلد دوم همچنین مراجعه شود به تاریخ تمدن اسلام نوشته جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، امیر کبیر، ۱۳۵۶٫
مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی.
آثار الباقیه من قرون الخالیه.
مسالک و ممالک ابو اسحاق ابراهیم استخری به کوشش ایرج افشار، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۰٫
صوره الارض ابن حوقل، ترجمه جعفر شعار، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران بی تا.
حبیب الله پور عبد الله، تخت جمشید از نگاه دیگران، بنیاد فارس شناسی، شیراز، ۱۳۷۸٫
اقلیم پارس، آثار تاریخی و اماکن باستانی فارس، انجمن آثار ملی، تألیف سید محمد تقی مصطفوی، چاپ تابان، آذر۱۳۴۳٫
تقویم البلدان، ابوالفداء( ۱۲۷۳-۱۳۳۱ میلادی) ترجمه عبدالحمید آیتی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، چاپخانه رز، ۱۳۴۹٫
الادب الجغرافی عند العرب، ترجمه الدکتور صلاح الدین عثمان هاشم القاهره ۱۹۶۳ فی جزاین.
تاریخ التمدن الاسلامی، جرجی زیدان، قاهره ۱۹۳۵ جلد دوم.
اعلام الجغرافیین العرب، الدکتر عبدالرحمن حمیده، دارالفکر المعاصر، دمشق، سوریه ۱۹۹۵٫
قلائد الذهب فی معرفه انساب قبائل العرب، مصطفی حمیدی بن احمد الکردی الدمشقی، من موءلفی قرن عشر ق. تعلیق سلمان الجبوری مکتبه الهلال ۲۰۰۰ دارای ۱۰ نقشه با ذکر نام خلیج فارس است.
الاطالس التاریخی للعالم الاسلامی فی العصور الوسطی، دکتر عبد المنعم الماجد، دکتر علی نبا، دار الفکر العربی، ۱۹۸۶٫
مسالک و ممالک ابو اسحاق ابراهیم استخری به کوشش ایرج افشار، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۰٫
صوره الارض ابن حوقل، ترجمه جعفر شعار، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران بی تا.
اقلیم پارس، آثار تاریخی و اماکن باستانی فارس، انجمن آثار ملی، تألیف سید محمد تقی مصطفوی، چاپ تابان، آذر۱۳۴۳٫
تقویم البلدان، ابوالفداء، ترجمه عبدالحمید آیتی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ،۱۳۴۹ چاپخانه رز.
الادب الجغرافی عند العرب، ترجمه الدکتور صلاح الدین عثمان هاشم القاهره ۱۹۶۳ فی جزاین.
روزنامه همشهری شماره ۲۷۱۷ مورخ ۱۸/۲/۸۱ روزنامه همشهری شماره ۲۷۱۸ مورخ ۱۹/۲/۸۱ .
العرب و الملاحه فی المحیط الهندی، ترجمه الدکتور السید یعقوب بکر، مکتبه الانجلو المصریه القاهره ۱۹۵۸ و کتاب تاریخ البحریه الاسلامیه فی حوض البحر الاحمر، شباب الجامعه اسکندریه، ۱۹۹۳٫
الصحابی الجلیل، سلمان الفارسی عند العرب و الفرس و الترک، دکتور حسین مجیب المصری، دار الثقافیه للنشر ۱۹۹۵، قاهره.
بررسی آثار نفوذ فرهنگ ایرانی درهند و تاثیر متقابل تمدن هند بر منطقه جغرافیایی ایران و خراسان بزرگ
نشریه : پنجره زیبد خرداد ۱۳۹۲
آخرین دیدگاهها