نام داعش(الدولة الإسلامية في العراق والشام) ISIS – ISIL عملا از مارس 2011، زمانی که این گروه موفق شد گروه های مختلف جهادی را گرداگرد هم جمع کند، بر سر زبان ها افتاد.
داعش ابتدا ( اکتبر 2006)به نام “دولت اسلامی عراق” و به رهبری ابوعمر بغدادی تشکیل شد و بعد از اینکه ابوعمر بغدادی طی یک درگیری در منطقه الغزالیه کشته شد ، رهبری این گروه تروریستی به رسید.
نام واقعی البغدادی، عواد علي البدري است. وی اهل سامراء و به گفته اطرافیانش، فردی سنگدل، فاقد کاریزما اما به شدت زیرک است.
البغدادی در سال ٢٠٠٥ توسط نیروهای آمریکایی دستگیر شد اما چند سال بعد آزاد شد تا آن که با حملات تروریستی قابل توجه مانند حمله به بانک مرکزی و وزارت دادگستری و تسخیر زندان حوت و ابوغریب ، نام وی نیز دوباره بر سر زبان ها افتاد. تخمین زده می شود که داعش نزدیک به 12 هزار نیرو را در سوریه و عراق زیر چتر خود داشته باشد. القاعده، داعش را به رسمیت نمی شناسد زیرا داعش برای خود منشایی عراقی و مستقل قایل است و خود را ادامه دهنده راه “ابومصعب زرقاوی” می داند از همه این ها مهم تر آن که، القاعده در مواجهه خونین میان داعش و جبهه النصره، جانب النصره را گرفت. امری که درگیری های خونینی را میان این دو گروه تروریستی رقم زد.
جنایات مقدس. شیوه سربریدن به سبک داعش
خشونت های کنونی عراق از دسامبر ۲۰۱۳ و هنگامی شروع شد که مخالفان سنی مذهب دولت مرکزی عراق، شهر فلوجه در مرکز عراق و بخش هایی از رمادی، شهر مجاور فلوجه را تصرف کردند.
تروریست ها با حمایت مردان قبایل محلی سنی مذهب، توانستند از برانگیختن خشم عرب های سنی و عشایر علیه دولت مرکزی، بهره برداری کنند. شش ماه بعد، شورشیان به موصل دومین شهر بزرگ عراق در شمال این کشور حمله کردند و اکنون با تصرف دیگر مناطق استراتژیک فاصله چندانی با بغداد ندارند.
بسیاری معتقدند که داعش در واقع داعش گروهی متشکل از فرماندهان و افسران زبده ارتش سابق عراق، عشایر سنی مذهب و پیکارجویان خارجی است،
، ترکیبی ناهمگون که با استفاده از منابع مالی خارجی از برخی کشورهای منطقه اکنون بخش های قابل ملاحظه ای از عراق و سوریه را در دست دارد.
یک نیروی تروریستی ناهمگون اکه ضعف های دولت عراق نیز بر ظهور آن اثر گذاشت و باعث قدرت گرفتن داعش و موفقیت های اخیر این گروه تروریستی شد
بر اساس این دیدگاه اگرچه ممکن است برخی از کادر مجرب ارتش بعثی در داخل داعش باشند اما حضور آنان را نباید از منظر تلاش بعثی ها برای باز پس گرفتن قدرت و اعاده گذشته نه چندان دور فهم کرد. برای درک بهتر ماجرا شاید بهترباشد اندکی به گذشته باز گردیم زمانیکه دامنه اقدامات تروریستی ژنرال پترائوس، فرمانده وقت نیروهای امریکا در عراق را ناگزیر کرد تا برای کاستن از شدت این حملات با عشایر سنی مذهب الانبار به مذاکره بنشیند و از طریق متقاعد کردن آنان به میزان زیادی دست القاعده را از مناطق سنی نشین کوتاه کند.
کاستن از شدت عمل تروریست های القاعده در الانبار بسیار ساده تر از آنجه آمریکایی ها فکر می کردند، اتفاق افتاد. عبدالستار ابو ریشه (بعدها توسط القاعده ترور شد)یکی از سران قبایل بود که “شورای نجات الانبار” را تشکیل داد و همین شورا توانست کاری را که آمریکایی ها در قبال القاعده، قادر به انجام آن نبودند ، در مدت زمان اندکی انجام دهند .
این ماجرا نشان داد، که رضایت این قبایل که بخش عمده ای از افراد آن در ارتش عراق به خصوص گارد ریاست جمهوری مشغول بودند تا چه حد در کاستن از ناامنی تاثیر گذار است. بنا بر، این نوع نگاه، ریشه بحران فعلی و راز قدرت گرفتن ناگهانی داعش به دسامبر گذشته باز می گردد. زمانیکه در آستانه انتخابات پارلمانی تظاهراتی در الانبار روی داد و طی آن 17 تن از فعالین سیاسی که از طوایف سنی عشایری منطقه محسوب می شدند دستگیر و برخی از آنان محکوم به اعدام شدند.
در همان زمان بسیاری از این قبایل از خواستند که با تخفیف مجازات برخی و آزاد کردن برخی دیگر از شدت عمل خود بکاهد. این تقاضای عشایر سنی مذهب اگرچه با حمایت مقتدا صدر و عمار الحکیم روبرو شد اما پاسخی از سوی دولت مرکزی نیافت و همین امر به شدت گرفتن اعتراض هایی منجر شد که دولت مرکزی را مجبور به اعزام نیرو برای آرام کردن اوضاع کرد.
نتیجه این ناآرامی ها البته دستگیری احمد العلوانی نماینده پارلمان و از اعضای برجسته یکی از این قبایل بود (العلوانی هنوز در زندان است) در نتیجه از دسامبر گذشته روند واگرایی این قبایل از دولت مرکزی عمیق و عمیق تر شد و این همه در حالی اتفاق می افتاد که بسیاری از مخالفان منطقه ای و فرا منطقه ای نوری المالکی منتظر فرصتی بودند تا با تنگ تر کردن عرصه بر دولت قانونی عراق ، شروط خود را بر دولت عراق تحمیل کنند.
داعش در چنین شرایطی گزینه خوبی بود زیرا هم حمایت های برخی محافل تندرو در عربستان را در اختیار داشت و هم می توانست اهرم فشاری برای زیر سوال بردن مدیریت امنیتی و سیاسی نوری المالکی باشد.
دستگیری سران قبایل و شدت عمل در برخورد با سران آنان البته این امر را تسهیل کرد و اتحاد نامبارک میان سران قبایل با داعش باعث شد تا در اند ک زمانی قریب به ۳۰ هزار سرباز به هنگام رویارویی با حدود ۸۰۰ پیکارجو اسلحه خود را زمین گذاشته و فرار کنند تا با این پیروزی تروریست ها شجاعت بیشتری پیدا کرده و پس از تصرف موصل پیشروی به سمت جنوب و به طرف بغداد را آغاز کنند. بنابر این شاید بی راه نباشد اگر بگوییم که یکی از مهم ترین دلایل قدرت گرفتن نیروهای داعش عملا از شکافی پدید آمد که میان سران بانفوذ قبایل استان الانبار و دولت مرکزی رخ داد، شکافی که عملا دست دولت مرکزی را در بخش های سنی نشین عراق خالی گذاشت و زمینه را برای امیدواری بیشتر حامیان خارجی داعش فراهم کرد.
*گروه جهان تدبیر، سعید آقاعلیخانی*: ،پژوهشگر مسائل خاورمیانه.
اطلاع بیشتر:
/?p=6290
“دولت اسلامی در عراق و شام” ISIS مرزهای عربی را برسمیت نمی شناسد.
جبهه النصره و تشکیلات مخوف القاعده : دکتر محمد عجم
آخرین دیدگاهها