صلیب و بعضی نمادهای معروف مسیحی و آیین های پگان | پژوهشهای ایرانی.دریای پارس.

صلیب و بعضی نمادهای معروف مسیحی و آیین های پگان

آیا  ۲۵ دسامبر  واقعا سالروز تولد حقیقی عیسی مسیح  (ع) است؟

پاسخ قانع کننده ای وجود ندارد.

Datei:Museh Melli3.jpg

صلیب یا چلیپای ایرانی هزاره چهارم قبل از میلاد تمدن تل باکون فارس

تل باکون دارای آثار ارزشمند ماقبل از تاریخ است و بعضی آیکون ها و بت های ایرانی در آن کشف شده  بت  ها کاربرد  آیکونیک داشته  و معنی خدای خالق و پروردگار  را ندارد. زیرا در آیین ایرانی پروردگار خدایی مافوق قدرت است .

 

    • تعدادی از سنت های  آیین میترایی  که  در آیین نوپای مسیحیت به منظور پذیرفته شدن آن توسط عامه مردم وارد شده است  :
  • ۱ –
  • میترا (نماد خورشید) از باکره‌ای متولد شد در شب ۲۵ دسامبر در غار با مراقبت عده ای از چوپانان
  • ۲ –
  • از او به عنوان استاد و معلم بزرگی که به همه جا مسافرت میکرد نام برده شده
  • ۳ – او ۱۲ مرید یا همنشین داشت
  • ۴ – به پیروانش قول جاودانگی و ابدیت داده شده بود
  • ۵ – او معجزه هایی داشت که نشانشان میداد
  • ۶ – به عنوان «گاو نر بزرگ خورشید» او خود را برای آرامش و صلح دنیا قربانی کرد.
  • ۷ – او را در خاک مدفون کردند اما سه روز بعد از مرگ زنده شد و برخاست.
  • ۸ – قیام یا زنده شدن او هر سال جشن گرفته میشد.
  • ۹ – از او با عنوان «چوپان نیکوکار» نام برده میشد و همچنین به او بره و شیر هم لقب داده‌‎اند.
  • ۱۰ – به او لقب راه حقیقت و روشنایی یا نجات دهنده و رهایی بخش داده اند.
  • ۱۱ – روز مقدس در آیین او یکشنبه بود، روز خورشید یا خداوند، آنهم صدها سال پیش از مسیحیت
  • ۱۲ – میترا جشن بزرگی داشت که بعد ها به صورت «عید پاک» تبدیل شد.
  • ۱۳ – میترا عشا ربانی یا روز شکر گذاری داشت که در آن گفت: «هر کس از گوشت بدنم یا خونم نخورد نجات نخواهد یافت.»
  • ۱۴ – همانند مجوسیان مراسم قربانی سالانه برگزار میکرد که نمادی از کفاره دادن و احیای دوباره روح و جسم بود.
  • ۱۵ – در متون مقدس میتراییسم، کلماتی مشابه آنچه بعدها در کتاب مقدس مسیحیت آمد. یافت میشود به طوری که تنها فرق آنها کلمه میترا به جای عیسیاست.
  • ۱۶ – دائره المعارف مسیحیت کاتولیک اینطور عنوان میکند: مراسم و تشریفات میتراییسم توسط پدرها رهبری میشد که پیشرو یا بالاترین پدرها، شخصی بود مثل پاپ که همیشه در روم میزیست و «پاتر پاتراتوس» نامیده میشد.

پیروان میتراییسم خیلی از نمادها و داستانهای مربوط به میترا را به عنوان اسطوره پذیرفته بودند اما پیروان فرمانروایی آیین نوپای تثلیث در زمان کنستانتین با نابود کردن بسیاری از متون و انجیل های نوشته شده، تمام آن سمبولها و اسطوره ها را نه به عنوان اسطوره و افسانه بلکه به عنوان واقعیت محض به عیسی نسبت دادند و به این ترتیب به قول خودشان با بت پرستی و خرافه پرستی مبارزه میکردند که این مبارزه وحشتناک تا پایان قرون وسطی طول کشید. حالا شاید شما بهتر بت پرست واقعی را شناخته باشید و اینکه به اسم مبارزه با بت پرستی چگونه با افکار و عقاید واقع گرایانه و متفاوت مبارزه میشد و میشود و چه دانشمندان و دگراندیشانی که به خاطر همین مسیحیت در آتش نسوختند. اکنون نیز مسیحیان و حتی پروتستانها نیز چشم و گوش خود را به راحتی با یک تفسیر ساده یک کشیش یا روحانی به روی علم و دانش میبندند و دیگران را گمراه و بت پرست تصور میکنند

مهر- بانان  – مهر – یاران –  چشمه خورشید – آتشی که نمیرد همیشه در دل ما است. حافظ.

سال نو میلادی ۱۰ روز خطای محاسباتی دارد. مبنای اصلی سال نو همان بزرگترین شب و کوتاهترین روز سال یعنی شب یلدا است. اما در قرون سوم و چهارم  این خطای محاسباتی و جمع شدن آن با ایدیولوژی مسیحیت  روز دقیق را تغییر داده است. بهتر است با توجه به علم جدید سال نو میلادی همان روز ۲۰- ۲۱ دسامبر(۳۰آذر) باشد.

روز کریسمس آیینی است که  با هیچ چسبی نمی توان آن را به زاد روز تولد عیسی مسیح (ع ) مرتبط کرد.  امروزه در سراسر جهان این روز را جشن می گیرند و تقریبا در تمام جهان   شناخته شده است و تازه  با ۵ روز اختلاف  آغاز سال میلادی و سال نو اکثر کشورهای دنیا است اما  مبنای علمی و تاریخی و مذهبی آن تقریبا دروغ است.

این خود نشان می دهد  که در مراسم های  سنتی فلکلوری  عموم مردم  بیشتر جنبه آیینی آن را در نظر دارند و نه جنبه علمی و واقعی آن را .

اگر به کتب های مقدس و داستان تولد عیسی دقت کنید می بینید که  همه رویدادهای حاشیه ای  داستان بگونه است که نشان می دهد تولد در فصل هوایی ملایم و گرم  اتفاق افتاده است. و نه در هوای سرد زمستان. در حالیکه در ۲۵ دسامبر  تمامی  منطقه  مدیترانه  و فلسطین و بیت اللحم  دارای آب و هوایی بسیار سرد است.

به دور از تعصب جانبدارانه  و با بررسی دقیق تاریخ آئین های عبادی می توان به روشنی تاثیر متقابل  رسم و رسوم  و آیین ها  را  بر یکدیگر مشاهده کرد .
در نوشته زیر  به بعضی  تاثیرات انکار ناشدنی  رسومات  میترائیسم ( آئین مهر  یا خورشید پرستی ) بر مسیحیت  اشاره می شود.
رومیان پس از گرویدن به دین مسیحیت تا سیصد سال، روز مشخصی را برای تولد عیسی مسیح نمی شناختند تا اینکه کلیسا، جشنی را که در بین عده ای از مردم رایج بود و به  تولد مهر و یا زایش خورشید  مربوط می شد  را به عنوان زاد روز عیسی پذیرفت. 
مِهرپرستی یا میترائیسم، آیینی رازآمیز بود که بر پایه پرستش ایزد ایرانی، خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، یعنی میترا (مهر) در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. در دوران پانصد ساله حکومت پارتها(اشکانیان) مهرپرستی آیین رسمی امپراتوری ایران بود و دست کم یک قرن پیش از تولد مسیح، لژیون های رومی که با پارتها می جنگیدند آیین میترا راکه با سنتهای ملی و آرمانی آنان سازگار بود با خود به روم بردند.دلیل اینکه امروز بابا نوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر می شود و همچنین برپا داشتن درخت سرو و ستاره بالای آن در ایام کریسمس همگی یادگار و یادمان و یاد آور آئین میترائیسم است.
به عبارت دیگر روز ۲۵ دسامبر روز واقعی زاده شدن عیسی مسیح نیست، بلکه روز تولد میترا یا مهر است.   که در ایران آن را چله و یا یلدا می نامند و یلدا خود یعنی میلاد و تولد . که در قدیم به آن کریست می گفته اند.  البته یک نظر دیگری می گوید یلدا به صورت یال دا (از ریشه یار-دا) در زبانهای ایرانی به معنی تقسیم سال بوده است.  کاچ کردن یا  قارچ قارچ کردن هندوانه  در شب یلدا نیز گواه معنی تقسیم سال بودن است.
به هر حال  مبنای  یلدا  هم آغاز فصل جدید است  که در اصل ۲۱ دسامبر آغاز طولانی شدن روز میباشد اما در قرن چهارم میلادی به دلیل بروز برخی اشتباهات در شمارش سال کبیسه،  و اختلافاتی که بطور طبیعی در شمارش و محاسبه روزها روی می داد ، روز تولد میترا به تاریخ ۲۵ دسامبر منتقل شد و آنرا به زاد روز ولادت حضرت مسیح  نسبت دادند .
اما مبنای کار همان طولانی ترین شب سال بود اما در محاسبه طولانی ترین شب  بدلیل عدم وجود ابزارهای سنجش دقیق عموما  اشتباهاتی روی می داد . در ایران  محاسبه  طولانی ترین شب و یا روز و اعتدال بهاری و تابستانی بصورت تجربی  و  بیشتر توسط فنجان و ساعت آبی  که در اصل ابزار تقسیم آب قنات است انجام می شد. 

با توجه به توصیفات انجیل ها  به احتمال زیاد عیسی در تابستان به دنیا آمده است و تا امروز هم محققین جهان مسیحیت و غیره نتوانستند تاریخ دقیق تولد مسیح را پیدا کنند. دلیل اینکه روز تولد میترا را برای زادروز عیسی مسیح انتخاب کردند، دلیلی است تاریخی که آئین میترائیسم قبل از ظهور مسیح و حتی تا سال ۳۵۴ میلادی آئین غالب امپراتوری رم بود. 
پس از آنکه کنستانتین امپراتور روم آیین مسیحت را به عنوان کیش رسمی امپراتوری اعلام کرد، مخالفت با آیین میترایی شروع شد.  میترایی یا مهر پرستی با خرافات عدیده ای در رم   گسترش یافته بود و بدترین نوع خرافات آن آیین قربانی  بود که به مرور  با رواج مسیحیت  طرفداران آن به مسیحیت گرویدند اما این کیش جدید نتوانست حتی با حمایت امپراتوری بر نفوذ  سنت های بجای مانده  خاتمه دهد و در نهایت کوشید به جای جنگیدن با این کیش با آن به تعامل و همزیستی روی آورد. به همین منظور به جای تدوین سالروزها و سنتهای جدید کوشید همان سالروزها و سنت های شناخته شده و آشنای میترایی را به مسیحیت منتقل کند که معروفترین آنها تعیین روز تولد عیسی مسیح در ۲۵ دسامبر است. و این همان روزی است که از صدها سال پیش از آن به عنوان روز یلدا – تولد مهر ( خورشید ) در امپراتوری روم جشن گرفته می شد.

از جمله تاثیر پذیری های مسیحیت از میترائیسم میتوان به نمونه های زیر اشاره کرد:
عروج میترا و مسیح و بازگشت آنها به آسمان
دوازده نشانه آسمانی از یاران میترا بودند که به حواریون تبدیل شدند
تولد مقدس میترا ۲۱ دسامبر در تاریکترین شب سال است و جشن مقدس عیسی نیز همانطور است
صلیب مقدس، میترائیست ها  و خورشید پرستان  صلیب را در دایره  با چند شعاع (سمبول قدیمی خورشید) رسم می کردند و چهار گوشه ی صلیب ، نقطه ی اساسی و بنیادی راه سالانه ی خورشیدی است. به مرور چرخ گردون و یا چرخ خورشید به  صلیب با ۴ شعاع تبدیل شد و یا بصورت صلیب شکسته و بطور کلی صلیب علامت مقدسی نزد میترایی ها بوده است  صلیب شکسته نزد هندوان نیز مقدس است . بزرگترین صلیب کنده شده بر دل کوه  و شاید قدیمی ترین  چلیپا   ۴ صلیبی است که در کوه  مهر یا در نقش رستم  در نزدیکی تخت جمشید  شیراز وجود دارد.  

سراسرنمای نقش رستم

گورهایی به شکل صلیب یا محلی برای پرستش در نقش رستم و کعبه زرتشت

 

دو نقطه : اعتدال ایام (روز و شب) و دو نقطه ی انقلاب خورشیدی ؛ که در مسیحیت ، صلیب نشانه ی رنج و مقاومت شد.
نان و شراب شیرین، مراسم مقدس میترائیست هاست. نشانه ی سفره ی پر برکت میترا و مددیاران اوست.
نشانه های خوشبختی در زندگی آینده و جاودانی در پادشاهی میترا ، که در مسیحیت نیز دقیقا همانگونه است. با آن تفاوت که نان ، نشان (پاره های) تن عیسا است و شراب شیرین نشان خون او و نشانه ی سفره ی پر برکت مسیح. بار عاطفی این مراسم ، چون خاطره ای است از آخرین شام عیسا با حواریون، غسل تعمید که از نظر بندگان کیش میترا ، شست و شوی انسان از گناهان مرتکب شده بود، چون اعتراف به گناهان و بخشش گناهان گناهکاران در میترائیسم با همان شکل به مسیحیت منتقل شده.
حتی تا به امروز اسقف های اعظم کلاه قرمزی دارند که “میترا” نام دارد که به آنها “متروپولیت ” لقب می دادند. این واژه ها و اصطلاحات نشانی دیگر از زنده بودن ایده های میترایی در مسیحیت است.
همچنین اعتقاد به تثلیث ،استفاده از ناقوس،استفاده از آواز در عبادتگاه،شام آخر،آب مقدس،غسل تعمید،خوردن نان و شراب،خویشتن داری و پرهیز و زهد،قربانی کردن،وجود هاله نور در شمایل مسیح،خدمت به نزدیکان و حمایت از تمامیت جهان مجسم،مبارزه جاودانی بین خوبی و بدی با پیروزی اولی بر دومی،رستاخیز و داوری هم برگرفته از مذهب اسطوره ای میترائیسم استحتی اسامی روزهای هفته با تغییرات گویشی و نوشتاری از میترائیسم به وجود آمده.
دوشنبه (مه شید) از خدای ماه یا «مون»، مون دیmonday
سه شنبه (بهرام شید) روز «تی ویس» و در انگلیسی «تیوزدی»
چهارشنبه (تیر شید) روز «وودین» و در انگلیسی «ونزدی» 
پنجشنبه (برجیس شید) روز «تور» و در انگلیسی «ترزدی» 
آدینه (ناهید شید) روز خدای باروری یا «اریر» و در انگلیسی «فرای دی» 
شنبه (کیوان شید) روز کیوان یا «ساتورن» و در انگلیسی «ساتردی»
یکشنبه (مهر شید) روز خورشید SunDay  و در انگلیسی «سان دی» و در آلمانی «سون تاگ» که توسط کنستانتین در سال ۳۲۱ میلادی روز خورشید (مهر) تعطیل هفتگی شد.

نقشی از  تاق بستاندر کرمانشاه ایران.

****                      صلیب و چلیپا  از چه زمان  در دین مسیحیت رایج شد.
****
 تا سیصد سال بعد  از میلاد مسیح  از صلیب در نمادهای مسیحی خبری وجود ندارد اما در همین زمان در روم شرقی در بین مردمان غیر مسیحیی  صلیب نمادی از تقدس بود.

در ارمنستان  صلیب هایی وجود دارد که اگرچه منسوب به مسیحیان است اما  قدمت تاریخی  آنها به قبل از میلاد مسیح برمی گردد.

 قدیمی ترین علامتهای کشف شده از صلیب مربوط به آیین مهر پرستی است. تصور آنها بر این بوده که خورشید  بصورت چرخ گردون در حال حرکت  دایمی است
کردستان و گیلان و قوم ماد و کاسی از جمله اقوام و مناطقی است که میترایی و مهر پرستی در مورد آنها گزارش شده است( میترائیزم ، احسان طبری).
 صلیب و ایکون خورشید یا صلیب ایرانی موضوعی است که بتازگی و در سال ۱۳۸۳ در یک مقاله فارسی توسط دکتر عجم و همچنین در کتاب   خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ و میراث فرهنگی بشریت.در سال ۱۳۸۳ 
مطرح شده و اهمیت زیادی دارد واثبات آن می تواند در دنیای مسیحیت واکنش های سختی را در پی داشته باشدهنوز اسنادعلمی محکمی این فرضیه را پشتیبانی نمی کند. وی دیواره عظیم نقش رستم  را صلیب ایرانی یا چلیپای ایرانی یا میترایی نامیده که به عبارتی گردونه مهر یا سواتسیکا نیز  گفته می‌شود در کوه باستانی مهر یا محل کعبه زرتشت یا نقش رستم  ۴ عدد بنای کنده شده  بشکل صلیب به ارتفاع بیش از ۶۰ متر در دیواره کوه حک و تراشیده شده‌است. که گورهای پادشاهان هخامنشی است شاید هم مقبره و هم محل و محل نیایش مغان و یا پیر و مرشد دینی بوده است . به هر حال دیواره پر رمز و رازی است که هنوز زوایای پنهان آن کشف نشده خود بنای کعبه شکل آنجا را هم کعبه زرتشت و هم مکان نگهداری مقدسات دانسته اند از مکان چارطاقی تعیین زمان هم سخن گفته شده ولی هنوز هیچ یک از فرضیه ها کامل نیست  بدون تردید این مکان چند منظوره بوده و مکان بسیار مهم و مقدسی بوده است صلیب که عربی شده چلیپا می‌باشد سمبل و تندیس خورشید و مهرپرستی بوده‌است.بنا براین می توان این صلیب را صلیب میترایی نامید.بعضی آنرا از نشانه های خدای تموز نامیده‌اند خدای تموز نیز در واقع نام دیگر خورشید است(آفتاب چله تموز) در لغت نامه دهخدا آمده است: صلیب . [ ص َ ] (ع اِ) چوبی است که ترسایان در زنار بندند و به فارسی آنرا چلیپا گویند و نوشته اند که صلیب معرب چلیپ است .(غیاث اللغات ). البته مصحح برهان قاطع ذیل کلمه ٔچلیپا به غلط توضیح داده که چلیپامأخوذ از آرامی صلیبا (عربی صلیب ) است. این توضیح نادرست است زیرا در فارسی حرف ص عربی به چ تبدیل نمی‌شود بلکه بر عکس چ فارسی در زبان عربی به ص یا س و ش و تش تبدیل می شودمانند:(چین = صین – چغندر= شمندر- چراغ = سراج) فردوسی گوید:
به درگاه بردند چندی چلیب + نسیم گلان آمد و بوی طیب .
داغی است مر شتران را بر شکل چلیپا. (منتهی الارب ). ایرانیان باستان و سپس زرتشتیها برای سالها از این علامت به عنوان نماد( سعادت و جاودانی) استفاده می‌کرده‌اند حتی چوبی را به علامت + از درخت تاقوک و یا درخت سرو بر بازو می بسته اند تا از چشم زخم در امان باشد. نشانه های از اینگونه علایم بر روی قبرها نیز مشاهده شده است صلیب شکسته که قدمت آن به حدود ۶ هزار سال پیش برمی گرددو نمونه هایی آن در غرب ایران و در تمدن سند نیز پیدا شده‌است نشانه حوزه تمدنمیثرا است. ایرانیان قدیم به تجربه یافته بودند که خورشید – آب – باد و زمین عامل و سبب ایجاد و رویش ها است این ۴ عامل از عوامل خلق کننده هستند و بنا براین برای آنها تقدس قایل بودند در این میان خورشید تقدس خاصی یافت و به عنوان خدا برای مردم شناخته شد.مردم برای خورشید شکل ها و نمادهای مختلفی ساختند که از میان آنها می توان به دایره ای که ۴ بازو یا ۴ دسته بشکل صلیب داشت و یا علامت+ و یا علامت X از جمله آیکونهای خورشیداشاره نمود. دایره باشعاع های متعدد و همچنین گل لوتوس و گل آفتاب گردان از نشانهای دیگر خورشید است.
 صلیب + ساده شده از شکلها و تصوراتی است که از خورشیدوجود داشته مانند دایره هایی با ۱۶- ۲۴- ۱۲ شعاع یا پرتو بنظر می رسد در یک دوره تکاملی تصویر خورشید از شکل گل آفتاب گردان  و شکل چرخ  گردون  به علامت+ ساده تر شده است و تنها با شکل + و یاضربدر و شکل ستاره پنج پر * در آمده  است  گفتنی است که علامت * که بر روی کلاه کوروش  هخامنشی  دیده می شود نیز آیکون خورشید است ولی امروزه آن را با علامت ستاره می شناسیم. شکل ۱۲ پر  چرخ گردون   بشکل صلیب در آیین هندو  وجود دارد  که ممکن است همزمان آیکون خورشید و ۱۲ ماه سال باشد.اما در مجموع می توان گفت + صلیب یا چلیپا یا  یا چار پره، آیکون ساده خورشیدتابان است ممکن است ۴ خط آن نماد فصل های سال و یا نماد ۴ عنصر اصلی آب – باد و خاک و نور باشد.خورشید پرستی و آیین مهر یا میثرا در مصر و ایران و هند و بخشی از اروپا قرنها قبل از مسیحیت وجود داشته است احتمالا آیین مهر پرستی ابتدا در شمال غرب ایران رایج بوده است اما نشانه های بارز این آیین در ۴ صلیب آریایی نقش رستم قابل مطالعه است.دین زرتشتی ادامه آئین میترایی است.

گردنبند ایرانی با (چلیپا) صلیب شکسته که در گیلان  پیدا شده و دارای قدمت حدود یک هزار سال قبل از میلاد می‌باشد،

 photo_2016-11-14_11-34-29
اما با توجه به چند نمونه چلیپای کشف شده و سنگ نگاره های کردستان و لرستان و گیلان و بعضی ظروف سفالی با مهر و شکل صلیب +  از تمدن ایلام  که قدمت بیشتر از سه هزار ساله دارندو کشف بعضی علامتهای خورشید در قبر فرعون و همچنین در تمدن ایران – بین النهرین و هند و در رم شرقی  اثبات این فرضیه به واقعیت نزدیک تر شده است. آیا مسیحیان علامت صلیب راهم مانند درخت سرو و شب یلدا و غسل تعمید از میترائیسم  گرفته اند؟ با توجه به اینکه اقوام آریایی و ادیان و مذاهب منطقه ایران و روم شرقی بویژه میترائیسم این سمبل هارا بطور گسترده استفاده می کرده اند و این نمادها در دوره خشایار و داریوش به مصر نیز منتقل شده است. و حورس، (خورشید)  خدای فرعونهای مصری هم بوده است.
چلیپای  شکسته از تمدن هند

مهر چلبپای شکسته از تمدن هندو در موزه بریتانیا

 کار برد صلیب به عنوان نماد مسیحی بصورت دایره ای بصورت دوپایه در پایین و دو پایه در بالای دایره اولین بار در میان مسیحیان مصر و قبطی ها دویست سال بعد از میلاد مسیح ظاهر شده است که این نوع صلیب دایره دار همان صلیب خورشید پرستان است بنا بر این بنظر می رسد که صلیب نیز همانند درخت سرو که یکی دیگر از نمادهای میترایی یا پارسی است به مسیحیت راه پیدا کرده و مسیحی شده است.

چلیپا- سرو- گاو- شیر – عقاب – اسب از مهمترین سمبل های  حوزه تمدن  ایرانی است بطوریکه پادشاهان و بزرگان و حتی افراد معمولی نام این سمبل ها را بر روی فرزندان خود می گذاشته اند و مهر و نشان خود را از این سمبل ها انتخاب می کرده اند نام اسب و شیر و شاهین از رایج ترین نامها بوده است مانند صد اسپ – پاشه (باشه)(نوعی عقاب ) شیراسب و کهن اسب – پیر اسب –  تیز اسب و.. .از کهن ترین زمانها و از زمان درفش کاویانی تا کنون همواره در پرچم های رسمی ایران خورشید بنوعی وجود داشته است. در دوره ساسانی و بعدها در دوران صفویه شیر و خورشید دو تا از اجزا پرچم بوده و گاهی نیز تنها خورشید و یا نمادی از خورشید بصورت آیکونی وجود داشته است. 
چلیپا/گردونه مهر  که صلیب شکسته نامیده شده ،درحقیقت به اندام انسانی می ماند که دستها را گشوده باشد.گاهی نیز به سبب آنکه هیتلر این نشانه را در حزب نازی به کار برده است و این حزب پیکار آشتی ناپذیری با یهودیان داشته ، بعنوان نشان ضدیهود هم نامیده شده است. حال آنکه اصالت این نماد به هزاران سال قبل و درسرمینهای آریایی ایران و هند بعنوان نماد آریا برمی گردد و به احتمال زیاد از ایران به سبب مناسبات تجاری ونظامی دوران باستان به روم و یونان رفته و سپس نازی ها که دردوران نیرومندی خود تعصب و برتری نژادی را می ستودند ، تبلیغات و آموزه های خود را متوجه این موضوع نموده و به آن ارزش سمبلیک داده و بر روی بازوان سربازان اس.اس بکار گرفتند.حال آنکه این نماد در نژاد آریا بیانگر گردونه مهراست ، که از نماد های دوره میترایی بوده و بعنوان نشان دهنده چهار آخشیج (آب،باد،خاک،آتش) بکار می رفته است. به مرور زمان از اهمیت مهر کاسته شده و این نماد میترائیسم رفته رفته به شاهین مبدل شده که شاهین بعنوان نگاره فروهر و مظهر فر وشکوه معنوی گردیده است. در آثار باستانی کشف شده از دشت مغان،طاق بستان ، هند،کلاردشت،تپه حسنلو،فارس،دامغان، ری،

تل باکون،کاشان،بسطام،همدان،سمرقند ،اصفهان و بلغارستان و یونان نیز این نشانه به وفور دیده شده است. گردودنه مهر و صلیب در معابد قبل و بعد از اسلام گاهی دیده شده است

صلیب شکسته ، گردونه خورشید، یا بر اساس نام باستانی آن “سواستیکا” یک چلیپا با شاخه‌های ۹۰ درجه به سمت راست یا چپ است. که معمولاً با جهت افقی یا گوشه‌هایی با زاویه ۴۵ درجه است.
 253243_372354739536373_997565491_n

اما هیتلر چون حکومت خود را اریایی به حساب می اورد در قوانین ان زمان علامتها و رفتار و نشانه هایی را از اقوام ایرانی و اریایی برای خود و افرادش و مردم المان برداشت و به عنوان یه علامت اریایی که با بقیه ملل تفاوت دارد برای خود برگزید، چرا که این صلیبی که به صورت شکسته می بینید علامت خورشید و چهار عنصر طبیعت می باشد،و ضمنا” بد نیست بدانید که چرا هیتلر با ایران روابط خوبی داشت و با پادشاهان قاجاری و شخص رضا شاه کبیر بده و بستان راحتی داشت : چون ایرانیان را نیز بخشی از آریایی ها قبول داشت ومی گفت فقط فقط نژاد ژرمن ها و اریا یها نژاد برتر هستند و باید رهبری دنیا را بدست گیرند، و بقیه نژاد ها را پست و عقب افتاده می شناخت و برای همین هم با دنیا وارد جنگ شد

نکته دیگه ای که بایajam parsseaد برای خواندن این مقاله بدانید این است که المانها از نظر تاریخی شاخه ای از آریایها و شاخه ای از خاندان اشکانی به حساب می آیندلوگو یا ایکون پرچم اشکانی ها صلیب بود صلیبی که خیلی شباهت به صلیب های امروزی دارد . اشکانی ها با ژرمن های خویشاوند محسوب می شوند
ناسیونالیست های المانی با تحقیق در رفتار و آداب و روسم اریایی ها در تاریخ خیلی مسائل را از انها اقتباس نمودند از آن جمله به غیر از علامت خورشید در وسط پرچم می توان به علامت سلام آریایی که به سلام خورشید موسوم است اشاره کرد। هیتلر علامت سلام نظامی و غیر نظامی را که با جمله معروف ( های هیتلر ) در بین طرفداران خود جا انداخته بود به این شکل بود که دست چپ بالا برده می شد و کف دست به نشانه خورشید و روشنایی مقابل شخص مقابل قرار می گیرفت و برای شادی و سلامتی هیتلر سلام می فرستاند। । اریایی ها نیز به این شکل به یکدیگر سلام می کردند و دست چپ را که از قبل بر امده است را بالا می بردند و کف دست را به معنای مهر ورزی و سلامتی ( بر گرفته شده از خواص خورشید ) که گرمی خورشید و مهر آن به زمین به سمت شخص مقابل می گرفتند و بر او سلام می دادند
به احتمال زیاد خود صلیب مسیحیان نیز بر گرفته از چلیپای دوره میترایی
است زیرا صلیب هایی در مناطق ایران و روم  در ارمنستان و گرجستان هست که به قبل از میلاد می رسد از جمله انها صلیب های عظیم دیوار کنده شده نقش رستم در مسیر شیراز هست

این نماد در تاریخ کهن اروپا و همچنین آثار کشف شده از فرهنگ‌های هند و اروپایی مانند هند و آریایی٬ ایرانی ٬ هیتی‌ها ٬ سلتی‌ها و یونانی‌ها و در اروپای شرقی به چشم می‌خورد. با این حال اولین نمونه‌های استفاده از چلبپای شکسته مربوط به تعدادی سفال یافت شده در استان خوزستان در ایران در ۵ هزار سال قبل از میلاد است.
نقش های متعدد صلیب شکسته یا گردونه ی مهر در نقاط مختلف ایران کشف شده است. گردونه ی مهر  برابر با  واژه ی سواستیکا در  زبان سانسکریت و آمیزه ای از سو، هست و هستی است. سواستیکا همچنین نشانه آب، خاک، باد، آتش یا خورشید و خوش اقبالی هم به حساب می آمد. این نماد در میان سنگ نگاره های ایران(۵۰۰۰ ق.م) و طرح روی سفالینه های ایران(۳۰۰۰ ق.م) به صورت متعدد دیده می شود.
چند نمونه از سنگ نگاره های با مضمون گردونه مهر در نقاط مختلف ایران
 گردونه خورشید بر روی سنگ نگاره های بسیاری در گوشه و کنار ایران نیز دیده شده است، تا کنون سنگ نگاره هایی در کردستان، بیرجند و تیمره در استان مرکزی با نقش گردونه خورشید دیده شده اند.
همچنین یک گردنبند ایرانی کشف شده در استان گیلان که دارای قدمتی در حدود یک هزار سال قبل از میلاد است و امروزه ، موزه ملی نگهداری می شود نیز نماد گردونه مهر دیده می شود.
گردنبدی با نشانه گردونه مهر یافت شده در گیلان
سواستیکا از واژه سانسکریت “svastika” مشتق شده و به معنای خوب برای بودن است. در فرهنگ هند و اروپایی، این نشان بر روی اشیا یا مردم ایجاد می شد تا برایشان شانس بیاورد. این نشان برای هزاران سال متداول بوده است، خصوصاً به عنوان یک نماد هند در کتابهای مقدس، به معنای بخت، برهما یا سامسارا (تولد دوباره). امروزه این نشان معمولاً در معابد هند و  در آثار هنری هندی و معماری کنونی و باستانی هندو و نیز در خرابه‌های شهر تاریخی تروآ دیده می شود.

چلیپا در تمدن  باکون فارس

تصویر بالا بتهایی از  تمدن باکون در استان فارس ایران است و متعلق به دوره ۵ هزار ساله است. صلیب شکسته یا چلیپا از مهمترین آیکون های دوره قدیم هست قبل از اینکه ادیان ایران و هندویی از هم جدا شوند.

 سفالهای منقوش این ناحیه باستانی بسیار زیبا و  و کم سابقه  و معروف است. 

اولین سایت مدیریت در دنیا است(۴۲۰۰ پ. م). فرهیخته‌ترین سفال جهان منقوش باکون است.

تپه های باکون در سه کیلومتری تخت جمشید از لحاظ شکل همانند سایر تپه های ماقبل تاریخی مکشوفه در اکثر نقاط ایران از قبیل تپه سیلک کاشان ، گیان نهاوند ، جعفرآباد شوش و حصار دامغان می باشند. این تپه ها  ۱۶۱۲ متر از سطح دریا بلندترند و رویهم رفته ۲۷۰ متر طول ، ۲۰۰ متر عرض و ۵ الی ۶ متر ارتفاع دارند و مساحت کل محل نیز ۵۴۰۰۰ مترمربع می باشد . موقعیت این تپه ها از لحاظ وضعیت زیست محیطی کوهستانی بوده و خاک آن از نوع رسی با پوشش گیاهی عمدتاً شیرین بیان و خارشتر می باشد

تل باکون که به شماره ۱۸۹ در تاریخ ۱۸/۴/۱۳۱۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است در سال ۱۳۱۲ توسط پروفسور ارنست هرتسفلد مورد کاوش قرار گرفت.

سفالهای ظریف و زیبایی که از این تپه بدست آمده با ظروف سفالی که از قدیم ترین دوره شوش اول پیدا شده شبیه می باشد و دارای قدمتی میان ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال ق . م  . از آنجا که در تل باکون حتی یک عدد پیکان تیر پیدا نشده چنین استنباط کرده اندکه هنوز تیر و کمان اختراع نشده بوده است . و با توجه به این که فلزات نیز در این تپه ها بدست نیامده می توان گفت که شاید تمدن این منطقه از تمدن شوش قدیمتر بوده است .

اما آنچه برای من اهمیت بیشتری از سایر آثار دارد  نقش صلیب شکسته است که مخصوص ادیان آریایی  بوده و  و بعدها که هندوها جدا شده اند این صلیب همچنان نماد دین هندویی باقی مانده است. از روی این مدرک می توان حدس زد که مردمان این حدود شاید مثل سایر نقاط ایران از نژاد آریایی بوده اند . صلیبهای تل باکون آزاد هم به شکل + هستند و هم به شکل سواتسیکای هندی یا صلیب شکسته که خود نشان دهنده ارتباط بین دو است  یا آنکه در دایره ای محصورند و گاهی هم درون مربعی جای دارند . این نماد ( صلیب ) از جمله اضافات تصادفی در یک طرح شلوغ نیست ، بلکه مضمون اصلی و غالب آن می باشد شکل صلیب شکسته در اصل نقش خورشید بوده است که مردمان ماقبل تاریخ از نظر احترام و اهمیتی که نسبت به خورشید قائل بوده اند نقش آن را روی ظروف سفالی می کشیدند که بعدها این نقش بصورت صلیب و سپس صلیب شکسته در آمده است. 

چلیپای شکسته در بسیاری از هنرها و طراحی‌های تاریخ بشری پدیدار می‌باشد، نشان بسیاری از چیزها، همچون خوش اقبالی، خورشید در آئین مهر پرستی، برهما یا هندوها بود. در روزگار باستان، صلیب شکسته در بین سومری‌ها، سلت‌ها و یونانی‌ها استفاده می‌شد.
 
در غرب اما، چلیپای شکسته یا سواستیکا به عنوان نماد نازیسم شناخته می‌شود (به خاطر آنکه به عنوان نشان حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان به‌کار می‌رفت). پس از جنگ جهانی دوم، این نماد وجهه بدنامی در غرب پیدا کرده‌است. چرا که حزب نازی آلمان در سال۱۹۲۰ میلادی این نشان را نمادی برای خود قرارداد. این نشان در پرچمها، مدالها و بازوبندهای این حزب مورد استفاده وسیع قرار گرفت.
نشانه گردونه مهر حک شده بر روی کلاه رسمی پلس های نازی 
بدنامی حزب نازی آلمان برای این نماد به اندازه ای بود که حالا استفاده از آن در بسیاری از کشورهای جهان کاری خلاق قانون و برابر با زندان رفتن است، به عنوان مثال در کشور آلمان  استفاده از این نماد که تداعی کننده نشان‌ها و پرچم‌های مربوط به حزب نازی آلمان است ممنوع و در آلمان جرم تلقی می‌شود. این کار ممکن است منجر به حداکثر ۳ سال زندان یا پرداخت جریمهٔ نقدی شود.
 
همچنین در لهستان نشان دادن عمومی علامت نازی‌های آلمان شامل صلیب شکسته یک جرم کیفری با ۲ سال زندانی است.در برزیل نیز استفاده از صلیب شکسته یا هر چیزی دیگری که اشاره به نازی‌های آلمان داشته باشد از سال ۱۹۸۹ تا کنون جرم تلقی شده و در بهترین حالت از ۲ تا ۵ سال زندانی دارد.
بیشتر بدانید :
  • کتاب خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ و میراث فرهنگی بشریت – دکترمحمد عجم، توپا،پارت، تهران-۱۳۸۳ .منتشر شده توسط مجله گسترش صنعت
  • هرتسفلد ، ارنست . ایران در شرق باستان ، ترجمه همایون صنعتی زاده . انتشارات دانشگاه شهید باهنر کرمان ، ۱۳۸۱ .

۴٫ نگهبان ، عزت اله ، مروری بر پنجاه سال باستانشناسی ایران ، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور ، تهران ، ۱۳۶۴ .

  • خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ و میراث بشریت ۱۳۸۸، صلیب و چلیپاصفحه ۱۲
آیین میترایی  نوشته احسان طبری

در ژرفای واژگان. واژگان پارسی

– ساوش اوستا-
مقاله اینترنتی  فارسی ” ارتباط صلیب و سرو  و یلدا به  میترائیزم  دکتر محمد عجم ” منتشر شده در سال ۱۳۸۳ وبلاگ پرشن بلاگ و کتاب خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ و میراث فرهنگی ۱۳۸۳
منابع انگلیسی:
 

Our walking papers are laid out for us by over a dozen things that Jesus supposedly has in common with Mithras and, by extension, Christianity allegedly borrowed to create the Jesus character. The points are:

  • Mithra was born of a virgin on December 25th in a cave, and his birth was attended by shepherds.
  • He was considered a great traveling teacher and master.
  • He had 12 companions or disciples.
  • Mithra’s followers were promised immortality.
  • He performed miracles.
  • As the “great bull of the Sun,” Mithra sacrificed himself for world peace.
  • He was buried in a tomb and after three days rose again.
  • His resurrection was celebrated every year.
  • He was called “the Good Shepherd” and identified with both the Lamb and the Lion.
  • He was considered the “Way, the Truth and the Light,” and the “Logos,” “Redeemer,” “Savior” and “Messiah.”
  • His sacred day was Sunday, the “Lord’s Day,” hundreds of years before the appearance of Christ.
  • Mithra had his principal festival of what was later to become Easter.
  • His religion had a Eucharist or “Lord’s Supper,” at which Mithra said, “He who shall not eat of my body nor drink of my blood so that he may be one with me and I with him, shall not be saved.”
  1. “His annual sacrifice is the passover of the Magi, a symbolical atonement or pledge of moral and physical regeneration.”
  2. Shmuel Golding is quoted as saying that 1 Cor. 10:4 is “identical words to those found in the Mithraic scriptures, except that the name Mithra is used instead of Christ.”
  3. The Catholic Encyclopedia is quoted as saying that Mithraic services were conduced by “fathers” and that the “chief of the fathers, a sort of pope, who always lived at Rome, was called
  4. ‘Pater Patratus.'”
  1. Sources
  2. Beck.PO — Beck, Roger. Planetary Gods and Planetary Orders in the Mysteries of Mithras. London: Brill, 1988.
  3. Biv.PM — Bivar, A. D. The Personalities of Mithra in Archaeology and Literature. New York: Bibliotheca Persica Press, 1998.
  4. Cum.MM — Cumont, Franz. The Mysteries of Mithra. New York: Dover, 1950.
  5. Frek.JM — Freke, Timothy and Peter Gandy. The Jesus Mysteries: Was the “Original Jesus” a Pagan God? New York: Harmony Books, 1999.
  6. Gor.IV — Gordon, Richard. Image and Value in the Greco-Roman World. Aldershot: Variorum, 1996.
  7. Lae.MO — Laeuchli, Samuel. Mithraism in Ostia: Mystery Religions and Christianity in the Ancient Port of Rome. Northwestern U. Press, 1967.
  8. MS — Mithraic Studies: Proceedings of the First International Congress of Mithraic Studies. Manchester U. Press, 1975.
  9. Spei.MO — Spiedel, Michael. Mithras-Orion, Greek Hero and Roman Army God. Leiden: E. J. Brill, 1980.
  10. Ulan.OMM — Ulansey, David. The Origins of the Mithraic Mysteries: Cosmology and Salvation in the Ancient World. New York: Oxford U. Press, 1989.<
  11. Ver.MSG — Vermaseren, M. J. Mithras the Secret God. New York: Barnes and Noble, 1963.
  12. Wyn.MFC — Wynne-Tyson, Esme. Mithras: The Fellow in the Cap. New
  13. York: Barnes and Noble, 1958.

 

طولانی ترین روز سال را هندوها به کام خود شیرین کردند- (یوگا *تیرگان )

نوشته دکتر محمد عجم

Comments are closed.