رفراندوم اقلیم کردستان | پژوهشهای ایرانی

رفراندوم اقلیم کردستان

بین الملل > خاورمیانه –

درباره همه پرسی استقلال کردستان به جنبه تاریخی و سیاسی آن پرداخته است و می گوید: «اقلیم کردستان بخشی از سرزمین عراق است که همسایه کهن و تاریخی ایران هست و ایران با این ‏کشور درهم تنیدگی قومی و مذهبی و فرهنگی و تاریخی دارد. از طرف دیگر کردها نیز قومی کهن ‏هستند که همواره بخشی بسیار مهم از تمدن ایرانی بوده اند و فرهنگ و تاریخ و زبان مشترک ما را ‏بهم پیوند داده طبیعی است که رفراندوم در اقلیم کردستان، مردم و دولت ایران را در شرایط بسیار ‏سخت و پیچیده ای قرار داده است. شرایط تاریخی خیلی دشوار و سختی است که نباید دچار احساسات و ‏عواطف زود گذر شد باید گذشته، حال و منافع و مصالح آینده منطقه را در نظر گرفت.»

عجم درخصوص تبعات اقدام بارزانی در عراق و منطقه به خبرنگار خبرآنلاین گفت: «رفراندوم ‏به خصوص اگر بدنبال آن کوشش برای جدایی و تجزیه عراق را در بر داشته باشد، عواقب خطرناکی در ‏داخل عراق و منطقه خواهد داشت. جدایی سودان جنوبی در سال ۲۰۱۱ موجی از خشم نسبت به غرب ایجاد کرد و آنرا یک توطئه صهیونیستی و امپریالیستی تلقی کردند و ‏بدنبال آن موجی از ناآرامی خاورمیانه عربی را در برگرفت بطریقه اولی موضوع کردستان حساسیت ‏بسیاربیشتری دارد و عوارض منفی در منطقه ایجاد خواهد کرد.

این پژوهشگر خاورمیانه درباره مواضع جمهوری اسلامی ایران و لزوم برطرف کردن این غائله جدید در منطقه در پایان گفت:

«تمام سعی و کوشش ایران در این ‏موضوع باید متمرکز شود که با وساطت و میانجیگری مانع بروز موج جدیدی از منازعه و جنگ داخلی در منطقه شود.

ایران هم خیر ‏خواه ملت کرد است و هم یکپارچگی سرزمینی عراق برای ایران اولویت سیاست منطقه ای ‏است بنا بر این تصمیم دشواری در راه است منافع کردهای عراق در این است که در داخل عراق ‏بصورت فدرالی یا دولت اتحادی به صلح و سازندگی بپردازند.عراق بیش از اندازه مصیبت و منازعه و ‏تخریب را تحمل کرده است و نباید وارد چرخه دیگری از خشونت شود.‏

رفراندوم اقلیم کردستان ، ایران و کشورهای همسایه را در شرایط بسیاردشواری قرار می دهد

«اقلیم کردستان بخشی از سرزمین عراق است که درهم تنیدگی قومی و مذهبی و فرهنگی و تاریخی با ایران دارد. از طرف دیگر کردها نیز قومی کهن ‏هستند که همواره بخشی بسیار مهم از تمدن ایرانی بوده اند فرهنگ ، تاریخ و زبان از جمله مشترکاتی است که ما را ‏بهم پیوند داده است. ایران هم خیر ‏خواه ملت کرد است و هم یکپارچگی سرزمینی عراق برای ایران اولویت سیاست منطقه ای ‏است. بنا بر این شرایط خیلی دشوار و سختی ایجاد شده که نباید دچار احساسات و ‏عواطف زود گذر شد باید گذشته، حال و منافع و مصالح آینده منطقه را در نظر گرفت.»

بخش «نتیجه گیری» در لایحه کتبی که جمهوری اسلامی ایران در جریان رسیدگی به درخواست رای مشورتی از دیوان بین المللی دادگستری در قضیه اعلامیه استقلال کوزوو به دیوان تسلیم نمود:

Principle of territorial integrity has a great position in international law. The practice of states and international organizations indicates that no derogation is permitted from this principle. States practice since 1945
shows very clearly the opposition of states to recognition or accepting unilateral secession outside the colonial context. In fact, the only exceptions in this general rule are either dissolution of a federation or consensual secession, i.e. with the consent of mother-state.

اصل تمامیت سرزمینی جایگاه عظیمی در حقوق بین الملل دارد. رویه دولتها و سازمانهای بین المللی نشان می دهد که هیچ تخطی از این اصل جایز نیست. خارج از چارچوب کشورهای تحت استعمار، رویه دولتها از سال ۱۹۴۵ به طور بسیار آشکار نشان دهنده مخالفت دولتها با شناسایی یا قبول جدایی طلبی یکجانبه است. در واقع، تنها استثناهای وارده بر این قاعده کلی عبارت است «فروپاشی فدراسیون ها» یا «جدایی رضامندانه» یعنی با رضایت دولت مادر

*******************

استاندارد دوگانه حقوقی وجود دارد
در موضوع تامیل ها با وجود اینکه جنوساید انجام شد و خطر جنو ساید هم بود غرب در مقابل کشتار و انضمام زوری تامیلها به سریلانکا سکوت کرد در مورد کشمیر و صحرای باختری که از بقایای استعمار است و حق ذاتی برای تعیین سرنوشت دارند غرب سکوت کرده ولی در مورد جدایی طلبی کوزوو که بخشی از یک کشور بود صد درصد مغایر با اصول و عرف قبلی عمل کرد یعنی استانداردهای چند گانه در اجرای تعیین حق سرنوشت . حتی صحرای غربی که از سال ۱۹۵۵ در لیست کشورهای واجب التعیین سرنوشت هستند و بقایای استعمار زدایی هستند سازمان ملل و شورای امنیت سکوت کرده

تا قبل از تجزیه یوگسلاوی تمامی اصول حقوق بین الملل و تمامی قطعنامه های مربوط به حق تعیین سرنوشت تاکید بر اجرای حق تعیین سرنوشت در سرزمین های تحت اشغال و استعمار داشتند اماجدایی بوسنی و کرواسی و کوزوو عرف و رویه جدیدی در حقوق بین الملل ایجاد کرد که مطابق تفسیر ان اقلیم کردستان نیز می تواند از حق تعیین سرنوشت خود از طریق رجوع به استفتا و رفراندوم اقدام کند.حتی قطعنامه یا بیانیه امروز شورای امنیت برگزاری رفراندوم کردستان را خلاف عرف و حقوق بین الملل ندانست و این خود یک بدعت جدید بود .

گفتنی است پایان نامه بنده البته به زبان عربی است اما دقیقا همین موضوع ابعاد و وجوه حق تعیین سرنوشت و جدایی طلبی را بررسی کرده است

بعد از فروپاشی یوگسلاوی متاسفانه چند نفر از حقوقدانان معروف یک نظریه جدیدی طرح کردند که علاوه بر کشورهای مشمول تسویه استعمار یا استعمار زدایی سرزمین هایی که خطر جنوساید و یا نقض فاحش حقوق بشر دارند نیز می توانند مشمول حق تعیین سرنوشت شوند یعنی شامل قطعنامه و بیانیه ۱۵۱۴ شوند تا قبل از تجزیه بالکان مطابق دهها اعلامیه و قطعنامه که از سال ۱۹۵۴ صادر می شد حق تعیین سرنوشت را حق ذاتی فقط برای بلاد تحت استعمار می دانست

: همشهری

بحرانهای آفریقایی و حق تعیین سرنوشت: فصلنامه مطالعات آفریقا وزارت خارجه شماره ۲۲  اسفند ۱۳۸۹ 

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.