جولای | 2016 | پژوهشهای ایرانی.دریای پارس.

Archive for: جولای 2016

عوامل و بازیگران دخیل در افزایش بحران در کشمیر

عوامل و بازیگران دخیل در افزایش بحران در کشمیر

  در مرداد ۸, ۱۳۹۵ – ۱۰:۱۱ ب.ظ

عوامل و بازیگران دخیل در افزایش بحران در کشمیر

کارشناس حقوق بین الملل و متخصص شبه قاره

قضیه کشمیر دارای ابعاد و زوایای متعددی و پیچیدگی های زیادی است. مهم ترین ابعاد مشکل کشمیر را می توان حداقل در سه عامل یا سه بعد مهم  بررسی کرد.
 نخست عامل یا بعد جغرافیایی و ژئواستراتژیکی است دومین عامل بعد حقوقی مسئله کشمیر است و سومین عامل، بعد دینی و قومی کشمیر است.
از نظر جغرافیایی، کشمیر در درجه نخست محل تلاقی منافع سه کشور چین، و پاکستان است. ولی سایر بازیگران منطقه ای و بین المللی نیز بر حسب زمان  و  بصورت دوره ای در آن تاثیر گذار هستند. تمام سرزمین کشمیر در کوههای هیمالیا در ارتفاع متوسط بین  هزار تا پنج هزار متر در مناطق کوهستانی واقع شده است و از نظر آب و هوایی به طور کلی با فلات و دشت هموار (که معمولا متوسط بین صد تا دویست متر بالاتر از سطح دریاست،) متفاوت است. اکثر رودخانه های مهم از کوه های هیمالیا سرچشمه می گیرد و بخش بزرگی از اقتصاد و کشاورزی وابسته به همین رودخانه هاست. ده ها دریاچه آب شیرین و یخ زده در این مناطق وجود دارد و بخشی از سال، تمام جاده های این مناطق برف گیر و مسدود می شود و هیچ ارتشی نمی تواند در آن مناطق حضور داشته باشد. در نتیجه، در  هوای ۴۸ درجه زیر صفر معمولا فقط گروه های مسلح در این مناطق از کشمیر در حال تردد هستند. همین عامل باعث می شود ارتش و دولت نتوانددر همه مناطق استقرار دایمی داشته باشد و امنیت برقرار کند.
S
منطقه مرزی جامو و کشمیر  تیر ۱۳۹۲
عامل یا بعد حقوقی
اما بعد حقوقی قضیه که با عامل فرهنگی و دینی پیوند دارد حائز اهمیت بسیار زیادی است. به طور کلی تقریبا در تمام دوره های تاریخی قدیم کشمیرمنطقه ای مستقل بوده است و بیشتر ادامه فرهنگ و است. از دوره گورکانی تحت قلمرو گورکانیان قرار گرفت. گورکانیان که به اشتباه مغولان نامیده می شوند خود خراسانی و فارس زبان و مسلمان بودند و در مسجد سرینگرکشمیر فرمان شاه جهان به زبان فارسی بر روی لوح سنگ زیبایی هنوز موجود هست.
مشکل حقوقی موضوع کشمیر این هست که آیا چین و و پاکستان قانونا و مشروع کشمیر را ملحق ساخته اند یا خیر؟
مشکل اصلی در کشمیر وجود دارد ولی در آینده بر اساس اینکه چه راه حل نهایی به نتیجه برسد می تواند در طرف چین و پاکستان نیز بحران خیز شود.  در واقع در سال ۱۹۴۷ مستقل شد و نظر به درگیری های خونینی که بین مسلمان ها و وها اتفاق افتاد، رهبران انقلاب یا رهبران استقلال طلب توافق کردند که مناطقی که اکثریت مسلمان دارند، کشور مستقل پاکستان را تشکیل د. بنابراین با توجه به این که کشمیر بزرگ در آن زمان در حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد مسلمان داشت، قاعدتا باید جزئی از پاکستان می شد. اما فرمانروای کشمیر، بنام  هری سینگ در اکتبر ۱۹۴۸ اعلام کرد که می خواهد به دولت ملحق شود و در ۲۶ اکتبر همان سال، قرارداد الحاق با را امضا کرد.
این قرارداد بعدا در قانون اساسی در اصل ۳۷۰ گنجانده شد .  جنگ بین و پاکستان درگرفت و بدرخواست سازمان ملل مداخله کرد و دو قطعنامه به شماره های ۱۳ و ۴۷ صادر کرد و شورای امنیت مقرر کرد که ارتش و پاکستان به مناطق اولیه برگردند و برای تعیین سرنوشت کشمیر رفراندوم برگزار شود. برگزاری رفراندوم در سازمان ملل بعدا به عنوان یک قاعده حقوقی برای تمام مستعمرات اکیدا توصیه شد و به بیانیه ۱۵۱۴ سازمان ملل معروف شد. در سال ۱۹۴۹ کمیسیون نظارت بر آتش بس از طرف سازمان ملل در کشمیر مستقر گردید تا بر آتش بس و اجرای رفراندوم نظارت کند، اما با فراز و نشیب ها و کش و قوس هایی که پیش آمد، عملا موضوع رفراندوم به حاشیه رفت و به فراموشی سپرده شد .
در بعد حقوقی، حقوقدانان ی و پاکستانی و جدایی طلبان اختلاف نظرها و تفسیرهای متضاد و خاص خود را دارند که موضوع یک پرونده بسیار مفصل و گسترده ای است.
 به تدریج و با تحولات پیچیده ای که اتفاق افتاد، موفق شد که موضوع کشمیر یا پرونده کشمیر را از سازمان ملل خارج کند و این موضوع را به عنوان موضوعی سه جانبه بین و پاکستان و احزاب کشمیر تبدیل کند و موضوع را از حالت بین المللی خارج کند. ورود به ابعاد پیچیده پرونده حقوقی یا تفسیرهای حقوقی متضاد دو کشور از موضوع رفراندوم موضوع این گفتار ما نیست، چون تفسیر و بحث های دو طرف بسیار مفصل است؛ اما به طور مثال ی ها معتقدند که با توجه به اینکه دولت قانونی کشمیر قرارداد امضا کرده است و طی قراردادی به ملحق شده و پارلمان کشمیر و پارلمان هم آن را تایید کرده است، در نتیجه عملا و قانونا حق تعیین سرنوشت انجام شده و در طی انتخاباتی هم که دولت کشمیر انجام می دهد (و آخرین آن ها در سال ۲۰۱۴ بود) ۶۵ درصد مردم در انتخابات شرکت کردند و نخست وزیر محلی که خانم محبوبه مفتی و همچنین اعضای پارلمان محلی را انتخاب کردند. این موضوع به معنی رفراندوم و تعیین سرنوشت است. و تعیین سرنوشت حتما به معنی جدایی نیست. اما به هر حال پاکستانی ها دیدگاه های مفصل دیگری دارند و معتقدند که باید قطعنامه های سازمان ملل اجرا شود و رفراندوم برگزار گردد. زیرا حق تعیین سرنوشت برای مستعمرات جزو حقوق مسلم و الزامی در حقوق بین الملل هست لذا قرارداد الحاق غیر قانونی است زیرا حاکم دست نشانده استعمار بوده است. لذا با توجه به دیدگاههای متضاد و جغرافیای ویژه کشمیر  همه راه حل هایی که برای حل بحران کشمیر تا کنون مطرح شده است، تقریبا همه با شکست مواجه شده است.
tagourAjam
 با توجه به افراطیونی که در دو طرف دعوا هستند، این موضوع به مشکلی بزرگ در جهان اسلام تبدیل شده است که بر سایر حوادث منطقه نیز تاثیر گذار بوده است. تغییر اوضاع و احوال بین المللی و منطقه ای و تروریزم جهانی شدیدا رسیدن به راه حل در مشکل کشمیر را بغرنج کرده است.
لذا دورنمای روشنی برای این بحران متصور نیست و به عنوان یک کانون بحران خیز در آینده این بحران همچنان ادامه خواهد داشت و احتمالا این پرونده رادیکالی تر هم خواهد شد.
بعد مذهبی و دینی امروزه در بحران کشمیر نقش اول را بازی می کند زیرا  که پرونده حقوقی این بحران در دالان های تفسیرهای مختلف و انفعال سازمان ملل گرفتار شده است و به نوعی به بن بست رسیده است، لذا بعد دینی و قومی قضیه بیشتر نمود پیدا کرده و خود به مشکل دیگری برای رسیدن به راه حل تبدیل شده است. این موضوع از این بابت است که مسلمانان کشمیر داعیه اکثریت را دارند و خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی را دارند و معتقدند که چون ما در اکثریت هستیم، می خواهیم حکومت مورد نظر خود را داشته باشیم . در این قضیه آن ها تقریبا به چهار گروه عمده تقسیم می شوند. کشمیر عملا در حال حاضر به شش منطقه تقسیم شده است.
در واقع دو منطقه مهم آن یعنی جامو و کشمیر تحت حاکمیت است و منطقه گیلگیت و بالتیستان یا آزاد کشمیر تحت قلمرو پاکستان است و منطقه ای هم به نام اکسای(اقصی) چین، تحت قلمرو چین قرار گرفته است. بنابراین کشمیر تاریخی عملا  تقسیم شده است این موضوع که کشمیر تاریخی بخواهد با همه سرزمین تاریخی خودمستقل شود، امر بسیار دشواری شده است. به هر حال بحران اصلی اکنون در کشمیر وجود دارد. آنها به چهار گروه عمده تقسیم شده اند: یک عده کسانی هستند که طرفدار دولت هستند، اما آزادی و استقلال بیشتری می خوا و یک حکومت تقریبا شبه مستقل می خوا که در همه امور به جز دفاع خارجی استقلال عمل داشته باشند. هم تا حدودی پذیرفته است که خودمختاری گسترده و موسع  به جامو و کشمیر اعطا کند. گروه دوم، گروهی جدایی طلب هستند و خواهان جدایی از به طور قاطع هستند. جدایی طلبان دو دسته هستند: گروهی که می خوا جز پاکستان باشند و گروهی که می خوا حکومت مستقل ایجاد کنند آنها می خواکشمیر تجزیه شده را متحد کنند و حکومت کشمیر بزرگ با دولتی اسلامی ایجاد کنند. البته در تفسیر این که چه نوع جمهوری اسلامی باید گفت که اصولا گرایش ها و سمت و سوی مبارزین و جهادی ها به سمت یک اسلام سیاسی رادیکال از نوع طالبانی است. در منطقه ای که هم اکنون در اختیار دولت قرار دارد، حدودا ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم مسلمان هستند. یعنی از جمعیت ۱۳ میلیونی جامو و کشمیر، حدود ۷ میلیون یا شش میلیون هم سنی ها هستند. در مجموع از جمعیت ۷۰ درصدی مسلمانان بیست درصد شیعه هستند که در شهرهای لداخ و کارگیل و له زندگی می کنند. شهر جامو اکثریت با وها است و  وها طرفدار دولت مرکزی هستند.
 در خصوص عامل و بسترهای بروز بحران باید گفت که شکاف های قومی، مذهبی و فرهنگی نقش خیلی بارزی دارد، به این دلیل که کشمیر ادامه فرهنگ و تمدن آسیای میانه است و با تمدن ی یا شبه قاره سازگاری کمی دارد و اصولا مردمانی که در منطقه کشمیر هستند، از نظر نژادی با مردم فلات متفاوت هستند. این مردمانی برای خود کلاس بالاتری قائل هستند. یک سری اختلافات قومی، نژادی، تاریخی و تمدنی دارند و از همه مهم تر اختلافات دینی است. به هر حال، مردم این منطقه در اسلام سابقه دیرینه ای دارند و مسلمانان دین داری هستند و به همین خاطر احزابی که در حال حاضر در آنجا مبارزه می کنند، احزابی با انگیزه های دینی مبارزه می کنند و بر خلاف سال های اولیه که بیشتر احزاب ملی گرا در مبارزه  پیشقدم بودند، در حال حاضر احزاب جدایی طلب، همه احزاب با شعارهای دینی و مذهبی هستند که بعضی از آن ها مانند لشکر طیبه و امثال گروه هایی که به نوعی به القاعده یا طالبان وصل هستند، بسیار افراطی هستند. حتی حزب المجاهدین که حدود ده هزار نفر نیروی جنگنده دارد و اخیرا یکی از فرماندهان آن به نام برهان وانی کشته شد و در حدود پنجاه تا شصت هزار نفر تظاهرکننده در شهر سرینگر به طرفداری از او جمع شدند، القاعده و داعش از این گروه ها اعلام حمایت کرده اند. اما گروه های جدایی طلب دیگری هم مثل حریت جدایی طلب میانه رو هستند و سید علیشاه گیلانی رهبر آن است و ارتباط چندانی با عوامل خارجی گروه های تروریستی ندارند، ولی متهم به تمایل به پاکستان هستند.
در مجموع از همین تحول اخیر می توان فهمید که کشمیر هنوز با استقرار صلح و ثبات پایه دار فاصله داریم. وستان تصور می کند با توجه به اینکه و کشورهای حاشیه و سازمان کنفرانس اسلامی یا سازمان همکاری های اسلامی، مدت هاست که در ارتباط با بحث کشمیر بسیار انفعالی و بیشتر حالت کم تحرکی را نسبت به کشمیر دارد، توانسته است به پیروزی بزرگی دست پیدا کند. در حال حاضر بحث کشمیر در بین کشورهای اسلامی به اندازه دهه هشتاد، پر تحرک نیست. بازیگران منطقه ای و به خصوص کشورهای عربی بیشتر حالت انفعالی به خود گرفته اند. تنها کشوری که در این قضیه فعال باقی مانده است، پاکستان است و از طرفی در صحنه بین المللی هم سازمان ملل، خود را از پرونده بیرون کشیده است. کشورهای اروپایی و غربی هم که زمانی بر روی موضوع حق تعیین سرنوشت و رفراندوم تاکید داشتند، در حال حاضر معتقدند که موضوع حق تعیین سرنوشت قابل اجرا نیست و بایستی این موضوع بین پاکستان و و خود گروه های کشمیری حل و فصل شود. از طرفی تناقضات زیادی در گروه های جهادی یا مبارز و استقلال طلب وجود دارد. به خصوص گروه هایی که می خوا کشمیر بزرگ یا جمهوری اسلامی کشمیر بزرگ را ایجاد کنند با سه دولت – چین و پاکستان روبرو خوا بود.  حتی اخیرا بحث خلافت هم مطرح شده است و مسائلی از این قبیل دست به دست هم داده است که  کشورهای اسلامی و سازمان کنفرانس اسلامی، نسبت به آینده کشمیر خوشبینی خود را از دست داده اند. به نظر می رسد که از نظر بسیاری از رهبران کشورهای اسلامی، آینده کشمیر راه حل نظامی ندارد و باید از راه حل سیاسی و اصل برد-برد استفاده کرد، به شیوه ای که طرف ها بتوانند به پیروزی برسند. راه هایی که تاکنون پیشنهاد شده است، شامل طرح چناب است، بر طبق این طرح باید موقعیت میدانی  که در حال حاضر وجود دارد و کشمیری که عملا تقسیم شده است را به رسمیت بشناسند. زیرا این تقسیمات فعلی کشمیر به منطقه پاکستان و چین و غیر رسمی است و در هیچ جا به رسمیت شناخته نشده است. نه سازمان ملل و نه هیچ کشوری در دنیا تقسیمات فعلی جغرافیایی کشمیر را به رسمیت نشناخته است. مرزهای جغرافیایی کشمیر رسمس است و به آن مرز کنترل می گویند یعنی حالت موقتی دارد.
اقلیت شیعی در کشمیر با توجه به اینکه چندان به آینده راه حل نظامی خوش بین نیستند، معمولا دنباله رو راه حل های نظامی نیستند و مدافع از طریق فضاهای سیاسی و حقوقی و گفتگو هستد. شیعیان نقش آن چنان مهمی در تحولات و منازعات کشمیر ندارند و چون در اقلیت هستند، در تظاهرات و درگیری های اخیر هم در حاشیه بودند، و معمولا از شیعیان تلفاتی هم اتفاق نمی افتد، مگر این که در مناطق شیعه نشین مثل کارگیل  در  درگیری هایی که بین ارتش پاکستان و روی می دهد  خانواده های آنها آسیب می بینند و بمباران ها تلفاتی را به جای می گذارد.
از آنجا که بحران های ترس شدیدی در جهان غرب ایجاد کرده است و پدیده ای بنام خطر جهانی تروریزم و به اصطلاح آنها ( خطر اسلام افراطی) را در رسانه ها مطرح می کنند.  بحران کشمیر نیز تحت الشعاع قرار گرفته است بخصوص که داعش و القاعده هر از گاهی از این موضوع بهانه ای برای مشروعیت خود می سازند. لذا می بینید که به آینده کشمیر خوشبینی وجود ندارد. این منطقه می تواند یکی از خوشبخت ترین مناطق جهان باشد زیرا همه موهبتهای الهی را دارد اما نا امنی باعث شده که جذابیت های تاریخی، طبیعی و توریستی آن و عمران و آبادی آن به فراموشی سپرده شود.

واژگان کلیدی: عوامل بحران در کشمیر، بحران کشمیر، بازیگران ، ، پاکستان، کشمیر

بیشتر:

** 

** جایگاه و اهمیت ایران از نگاه هند چیست؟

**روابط هند و چین

**قتصاد جهشی در هند و چین

دستاوردها و  کاستی های مدل توسعه ای ایران  در مقایسه با چین و   هند              نویسنده : دکتر محمد عجم

**  

اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۵ – ۹:۴۵

دکتر محمد عجم
استاد دانشگاه و کارشناس هند
در رابطه با سابقه روابط عربستان و هند می توان به طور خلاصه گفت که این روابط از گذشته های بسیار دور و از قبل از اسلام وجود داشته …

پرونده قناتهای ایران ثبت یونسکو شد

پیشتازی کشور عمان در ثبت قنات!

مجید لباف خانیکی کارشناس مرکز بین المللی قنات وسازه های آبی  می گوید:قنات فقط به عنوان ارزش تاریخی و موزه ای مطرح نیست، بلکه حتی امروزه بسیاری از مناطق روستایی و فعالیت های کشاورزی بر مبنای آب حاصل از قنات ادامه‌ وجود می‌دهند. همه‌ این ویژگی ها، قنات را سزاوار ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو کرده است. به همین دلیل سازمان میراث فرهنگی کشور با همکاری مرکز بین المللی قنات و سازه های تاریخی آبی در سال های قبل پرونده ای را برای ثبت چند قنات شاخص ایران آماده و تسلیم یونسکو کردند. هر چند پیش از ایران، کشور عمان اهمیت این موضوع را دریافته و موفق شده است که ۵ رشته از قنات های آن کشور را به ثبت  درفهرست میراث جهانی یونسکو برساند که عبارتند از: قنات الختمین (به طول ۲۴۵۰ متر)، المالکی (به طول ۱۴۸۷۵ متر)، دارس (به طول ۷۹۹۰ متر)، جیلاو المیسر (به طول ۵۷۸۳). یکی از مهمترین انگیزه های دولت عمان برای ثبت این قنات ها، رونق بخشیدن به گردشگری و استفاده از این فناوری بومی آب برای جذب بازدیدکنندگان بیشتر بوده است. اتفاقاً یکی از اشکالاتی که کمیته‌ فنی یونسکو (ایکوموس) به پرونده‌ قنات ایرانی وارد کرد، این بود که قنات قبلاً توسط عمان به ثبت رسیده و تفاوتی میان این دو پرونده دیده نمی‌شود.
مرکز بین المللی قنات و سازه های تاریخی آبی در پاسخ به این اشکال، اذعان داشت: قنات های عمان در سه گروه قنات های عینی، غیلی و داوودی طبقه‌بندی می‌شوند که بیش از ۷۰ درصد از قنات های آن کشور را قنات های عینی و غیلی تشکیل می‌دهند. قنات های عینی و غیلی در واقع با تعریف قنات در ایران تفاوت دارند زیرا اساساً ارتباطی با آب زیرزمینی نداشته و صرفاً کانال هایی هستند که منابع دیگر آب از قبیل آب رودخانه یا چشمه را از نقطه ای به نقطه ای دیگر منتقل می‌کنند.
 آثار و فایده های ثبت جهانی قنات ایران

تصویر کاریز  رهن گناباد

ajamGonabadRahn

۱-با ثبت قنات‌های کشور و قرار گرفتن آن ها  روی نقشه پراکندگی میراث جهانی یونسکو، بسیاری از گردشگران به بازدید از قنات‌ها به عنوان آثار اصیل و ثبت شده ترغیب می‌شوند. بنابراین ثبت قنات‌ها به طور مستقیم به رونق گردشگری کمک خواهد کرد.

۲-کشورهای عضو یونسکو از جمله ایران سالیانه حق عضویت به یونسکو پرداخت می‌کنند. همچنین برخی از خیران و نیکوکاران بین المللی مبالغی را برای صرف در امور فرهنگی و تربیتی به یونسکو اهدا می‌کنند. در عوض یونسکو می‌تواند تا حدی برای حفاظت یا مرمت آثار ثبت شده هزینه کند. پس با ثبت قنات ها، بخت برخورداری از کمک‌های مالی یونسکو بیشتر خواهد شد.

۳- ثبت قنات‌ها در فهرست میراث جهانی یونسکو، الزام بیشتری برای محافظت و نگهداری آن ها ایجاد می‌کند. زیرا با ثبت قنات‌ها، پایش‌های بین المللی آغاز خواهد شد و دولت برای حفظ جایگاه خود توجه بیشتری به این گونه قنات‌ها خواهد کرد.

۴-ثبت قنات‌ها توجه پژوهشگران بیشتری را جلب خواهد کرد و بودجه‌های تحقیقاتی در سطح ملی یا بین المللی برای کاوش ابعاد پنهان آن ها تعریف خواهد شد.

۵-با ثبت قنات‌ها نقش ایران در میراث جهانی پر رنگ تر و بر تعداد آثار ثبت شده‌ کشور افزوده می‌شود. جایگاه فرهنگی بالاتر در میان کشورهای عضو یونسکو، اعتماد به نفس ملی را ارتقا می‌بخشد.
۶ – مردم، بخش خصوصی و دولتی توجه بیشتری به حریم قنات‌های ثبت شده معطوف و کمتر حریم آن ها را مخدوش می کنند.

۷ – آسیب پذیری قنات‌های ثبت شده در برابر پیامدهای طرح‌های توسعه کاهش می‌یابد.
  مزایای ثبت آثار جهانی

۱-به واسطه ثبت شدن در فهرست حافظه جهانی، شأن یک میراث مستند به نحو قابل ملاحظه ای افزایش می یابد . این ثبت شدن عامل مهمی در ارتقای آگاهی دولت ها، سازمان های غیر دولتی، بنیادها و عموم مردم از اهمیت میراث خود خواهد بود و دریافت اعتبار و بودجه را از دولت ها و حامیان تسهیل می کند.

۲-ثبت یک اثر در فهرست میراث جهانی باعث می شود تا خواه ناخواه توجه بیشتری چه از سوی متخصصان و چه از سوی مردم نسبت به آن جلب شود. در ضمن سازمان یونسکو و سایر سازمان های جهانی مرتبط با میراث مستند نیز کمک های علمی و فنی خود را در صورت نیاز در اختیار کشور صاحب اثر می گذارند. همچنین صندوقی جهت حمایت های مالی از آثار تاریخی ثبت جهانی نیز وجود دارد.

۳-به هر یک از آثاری که توسط یونسکو واجد شرایط شناخته شود، گواهی بین المللی اعطا خواهد شد و به عنوان یک ابزار تبلیغاتی دارای کیفیت و اصالت در بازارهای جهانی معرفی می شود.

۴-شرکت در Website یونسکو و بازار فروش الکترونیکی آثار.

۵-حمایت از این آثار جهت ثبت در سازمان مالکیت های معنوی.
۶ –  آثار میراث جهانی در بروشورها، کتاب ها، کاتالوگ ها و … یونسکو تبلیغ می شوند.

۷ – علاوه بر مزایای اقتصادی، اثر جهانی امکان بهره گیری از حمایت های جهانی را نیز دارد. همچنین بسیاری از دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی و علمی نسبت به آن اثر حساس شده و ماندگاری آن اثر تبدیل به دغدغه ای برای آنها می شود.

ونسکو، قنات ایرانی به عنوان میراث فرهنگی جهانی ثبت شد.

اولین مقاله منتشر شده در مورد قنات در اینترنت

 /?p=1371

  گناباد.

روند  ثبت جهانی قنات .
درحدود سال ۱۳۶۹تا۷۰اقای دکترلباف خانیکی پژوهشهایی باهدف شناساندن قنات قصبه بعنوان شاهکاربشری برای مسولین استانی وکشوری انجام دادند.که مورداستقبال مسولین وقت سازمان گردشگری(اقایان مهندس بهشتی ریس سازمان وطه هاشمی ریس پژوهشکاه) قرارگرفت.و به ایشان ماموریت دادندکه مدارک اولیه وموردنیازبه منظور ثبت جهانی راجمع اوری کنند.درهمین زمان بحث ثبت ملی قنات پیگیری ودرسال  ۱۳۸۱به ثبت رسید.در  سال ۱۳۸۳ سمینار  ملی قنات در گناباد برگزار شد .  درسال ۱۳۸۷سازمان میراث فرهتگی کشورپیش شماره ثبت جهانی قنات را ازیونسکواخذ می کنند.ودرسال ۱۳۸۹اسنادومدارک موردنیاز
باهمکاری اداره میراث شهرستان تکمیل ودرسال۱۳۹۱گروه باستان شناسی به سرپرستی اقای محمودبختیاری شهری درشهرستان مستقر واقدام به گمانه زنی درمجاورت میله چاههای قنات نموده که پس ازبررسی کارشناسی وانجام ازمایشات لازم وجمع او ری مدارک موجوداعم ازسفال وغیره ..قدمت قنات قصبه حدود۲۵۰۰سال تعیین شد..واین مستندات ضمیمه پرونده شده و پس تکمیل٬ بررسی نهایی درایران به یونسکوارسال شد. وارزیاب یونسکودرشهریور۹۴جهت بازدید ازقنات به شهرشتان عزیمت وپس بازدید وگزارش خودراارایه وسرانجام دراواخرسال۹۴ پرونده تکمیل شده قنات به یونسکوارسال میگردد. نهایتادرچهلمین اجلاس جهانی یونسکو تیرماه ۹۵ بااکثریت ارابه تصویب رسید.

چرا ایران و هند باید روابط خود را گسترش دهند؟

 چرا روابط ایران و هند روال ثابتی ندارد

شناسه خبر: ۸۷۰۷۸سرویس:۲۱ تیر ۱۳۹۶ – ۱۱:۰۴
چرا ایران و هند باید روابط خود را گسترش دهند؟
روابط بین دو کشور ایران و هند یک داستان کهنه تاریخ عالم است، بلکه می‌نماید که از این هم قدیم‌تر بشماریم. حالا باید این داستان کهن را از کلک عزم و ثبات و مداد ائتلاف بر صفحه گیتی مجدداً بنگاریم و این باده قدیم را در محبت جدید، از سر نو بیندازیم.

روابط بین دو کشور ایران و هند یک داستان کهنه تاریخ عالم است، بلکه می‌نماید که از این هم قدیم‌تر بشماریم. حالا باید این داستان کهن را از کلک عزم و ثبات و مداد ائتلاف بر صفحه گیتی مجدداً بنگاریم و این باده قدیم را در محبت جدید، از سر نو بیندازیم.

 این جمله‌ای است که جواهر لعل نهرو، اولین نخست وزیر هندوستان پس از استقلال این کشور، در مورد ایران بر زبان رانده است. سخن غریبی نیست و فرهنگ ایران و هند چنان در هم آمیخته و ریشه دوانده است که اشتراکات آن بسیار بیش از افتراقات آن است. روابط ایران و هند چه در دوران کشورگشایی‌های پادشاهان ایرانی، چه در دوران استعمار هند توسط انگلستان و چه پس از پایان دوران استعمار و آغاز دوران استقلال همواره گره‌های سفت و محکمی برخود داشته است. در تمامی نقاط مختلف هندوستان می‌توان ردپایی از حضور ایران در هند را دید.

کتاب «نقش پارسی بر احجار هند» نوشته دکتر علی‌اصغر حکمت که برای اولین بار در سال ۱۳۳۵ چاپ شد حاوی ۸۰ تصویر از نقاط مختلف هند بود که در چاپ جدید آن به کوشش دکتر محمد عجم، تصاویر آن بالغ بر ۱۲۰ تصویر از سنگ‌نوشته‌های فارسی است که در نقاط مختلف هندوستان وجود دارد. همچنین در شاهنامه فردوسی نیز بیش از صدبار  نام هند و سِند  و مکران آمده است که نشان از ارتباط دیرینه دو فرهنگ دارد.

رابطه فرهنگی ایران و هند تنها مختص به صدور زبان فارسی  به هند نبوده است. احتمالاً کتاب کلیله و دمنه نیز اثرگذارترین اثر فرهنگی هند در ادبیات ایران است که توسط چندین نفر، چندین بار از زبان سانسکریت به زبان فارسی برگردانده شده است. کتابی که بارها و بارها حکایات پندآمیز آن برای آموزش اخلاقیات و مراودات جمعی به دانش‌آموزان ایرانی تدریس شده است. حکایاتی که نشان عملی آن را می‌توان در پیوند نزدیک و رواداری ایرانیان و هندیان دید. روابط نزدیک مردم ایران و هند، فارغ از رابطه حکومت‌ها و دولت‌ها، به گونه‌ای بوده است که در تمامی قرون و دهه‌های گذشته مردم دو کشور به قصد زندگی و کار به سرزمین دیگر مهاجرت کرده‌اند. اکنون هم نشانه‌های حضور ایرانیان در هند و هندی‌ها در ایران مشهود است.

روابط سیاسی دو کشور به طور جدی پس از استقلال هند شروع می‌شود. زمانی که هند در سال ۱۹۴۷ میلادی (۱۳۲۶ شمسی) استقلال خود را بازمی‌یابد، یک هیات ایرانی برای شرکت در کنفرانس آسیایی راهی دهلی نو می‌شود و روی خوش به هند تازه استقلال یافته نشان می‌دهد. دو سال بعد نیز تفاهمنامه دوستی و مودت بین دو کشور برقرار می‌شود که بر اساس آن دو کشور علاوه بر تاکید بر صلح، گشایش کنسولگری همکاری‌های تجاری را در دستور کار قرار می‌دهند.

هند و تحولات اقتصادی شگرف

هند با توجه به مشکلات اقتصادی شدید، فقر گسترده، اختلافات قومیتی و مذهبی و جمعیت بسیار بالا تا اوایل دهه ۱۹۹۰ در اقتصاد جهانی حرفی برای گفتن نداشت. در این شرایط بود که هندوستان برای پایان دادن به وضع نابسامان اقتصادی خود دست به اصلاحاتی زد که باعث جهش اقتصادی این کشور شد. اصلاحاتی که اگرچه با کمک بانک جهانی صورت گرفت اما با مدیریت صحیح و درست هندی‌ها و بدون اتلاف وقت و هزینه و چانه‌زنی روی مسائل حاشیه‌ای به مسیر صحیح هدایت شد تا هند نمونه موفقی از اصلاحات ساختاری اقتصاد را به نام خود ثبت کند.

یکی از عوامل موفقیت هند در اصلاح ساختار، استفاده از یک اقتصاددان با مدارج علمی قابل توجه و اعطای اختیارات ویژه به او برای تغییر و تحول در ساختار معیوب، پیچیده، فاسد و بی‌هدف هند بود. اقتصاد هند تا پیش از اصلاحات درس گرفته از فلسفه اقتصاد شوروی، سوسیالیسم و کنترل دولت بود. خود هندی‌ها اصطلاح معروفی اختراع کرده بودند که می‌گفتند دولت باید از نظر صنعتی و بانکی و حمل و نقل هوایی و راه‌آهن در قله فرماندهی (Commanding Height) باشد. این وضعیت در حالی در هند برقرار بود که کشورهای شرق و جنوب‌شرق آسیا دارای بازارهای آزاد اقتصادی بودند و در مسیر رشد و رونق قرار گرفته بودند. اقتصاد هند به‌ شدت دولتی و بسته بود. نظام بانکی کاملا تحت سیطره دولت قرار داشت و پوپولیسم در تخصیص منابع حرف اول را می‌زد. نکته مهم دیگری که در اقتصاد هند پیش از اصلاحات وجود داشت تعدد مجوزهای مختلف برای هرگونه فعالیت و کسب‌و‌کار بود. از شروع کار تا توسعه و بسط آن برای هر کاری، فعالان اقتصادی مجبور بودند از دولت طی یک فرآیند پیچیده مجوز بگیرند. بحران هند با شروع جنگ عراق در سال ۱۹۹۰ و افزایش قیمت نفت آغاز شد و در نیمه‌های سال ۱۹۹۱ هند به یک کشور ورشکسته تبدیل شد. عدم اعتماد داخلی و خارجی به هند باعث شد دولت از هر جهت تحت فشار قرار بگیرد. نهادهای بین‌المللی و دولت‌های خارجی نیز تحت هیچ شرایطی حاضر به پرداخت وام به هند نبودند مگر اینکه اقتصاد خود را از بیخ و بن اصلاح کند.

اقتصاد دانانی که اقتصاد هند را از نو بنا کردند

بی‌تردید اقتصاد هند در دوران رشد و شکوفایی خود علاوه بر کمک‌های بانک جهانی مرهون تلاش‌های مانموهان سینگ است. دولت تازه هند در سال ۱۹۹۱ زمانی ‌که روی کار آمد با کنار گذاشتن برخی مقررات در انتصاب وزرا، مانموهان سینگ را به عنوان وزیر دارایی و آیجی پتل را به عنوان رئیس بانک مرکزی انتخاب کرد. سینگ اقتصاد خوانده کمبریج بود و با سوابقی که داشت دولت‌های خارجی و نهاد‌های بین‌المللی به او اعتماد داشتند. آیجی پتل نیز سابقه ریاست مدرسه اقتصادی لندن را در کارنامه خود داشت. این اقتصاددانان به محض روی کارآمدن با برنامه‌ای که از یک سال قبل و به دلیل ناراضی بودن از شرایط اقتصادی کشورشان تهیه کرده بودند، دست به کار اصلاحات اقتصادی شدند. در این زمان رئیس بخش عملیات و مطالعات اقتصادی هند در بانک جهانی نیز دکتر جواد شیرازی، اقتصاددان ایرانی و فارغ‌التحصیل دانشگاه هاروارد بود. با برنامه‌ای که خود هندی‌ها برای اصلاح ساختاری اقتصادشان تهیه کرده بودند و کمک‌ها و مشاوره‌های مستقیم بانک جهانی، این کشور توانست در مدت کوتاهی تغییرات بزرگی در ساختار اقتصاد خود ایجاد کند. یکی از اولین اقدامات اصلاحی جدید کاهش تعرفه‌ها بود. در اقتصاد شدیداً دولتی و بسته هند نرخ تعرفه تا ۲۰۰ درصد افزایش یافته بود و به طور متوسط کالاهای وارداتی به این کشور مشمول ۱۱۰ درصد تعرفه می‌شدند. حتی برای ورادات مواد اولیه مورد نیاز نی به طور متوسط ۹۵ درصد تعرفه وجود داشت. طی مدت سه سال بالاترین نرخ تعرفه در هند به ۶۵ درصد رسید. این نرخ برای کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای نیز به ترتیب ۳۰ و ۳۵ درصد شد که تغییر بزرگی محسوب می‌شد. یک سال ‌و نیم بعد از آغاز اصلاحات نظام چند نرخی ارز در هند تغییر کرد و نرخ ارز شناور شد. نکته مهم دیگری که می‌تواند به عنوان یک درس برای اقتصاد ایران نیز تلقی شود روند حذف مجوزهای مازاد بود. در حالی که حتی برای واردات پیچ و مهره، در صورتی که تولید داخل وجود نداشت باید مجوزهای متعدد و سختی اخذ می‌شد، اصلاحگران اقتصاد هند در کمتر از یک ماه تمام مجوزهای مازاد را حذف کردند و زمینه را برای بهبود صنعت و تجارت فراهم کردند. در عین حال با باز شدن فضای اقتصاد، نظارت بانک مرکزی هند روی بانک‌ها و موسسات پولی و بازارهای پولی بسیار شدت گرفت و کمیسیون نظارت روی بورس ایجاد شد. دکتر جواد شیرازی در زمینه نظارت بانکی در میزگردی که در شماره ۶۵ تجارت فردا چاپ شد می‌گوید: « دولت هند هیچ‌گاه به ذی‌نفعان اعتبار مثل گروه‌های صنعتی اجازه تاسیس بانک نداد و تنها حرفه‌ای‌ها بودند که مجوز تاسیس بانک گرفتند. به بانک‌های دولتی نیز گفته شد که از این پس باید با بانک‌های خصوصی رقابت کنند و منابع مورد نیاز برای افزایش سرمایه خود را از بازار جمعآوری کنند. به این ترتیب بانک های دولتی به تدریج به سمت خصوصی شدن حرکت کردند.»

مجموعه عوامل ایجاد شده باعث شد تا نرخ رشد اقتصادی هند که تا قبل از اصلاحات پایین و در حد سه تا چهار درصد و بسیار متزلزل و پرنوسان بود، اوج بگیرد. از اواسط دهه ۱۹۹۰ تولید ناخالص داخلی هند رو به فزونی گذاشت و با هدایت صحیح توانست این روند را تداوم بخشد و جایی برسد که در بین ۱۰ اقتصاد بزرگ دنیا از نظر تولید ناخالص داخلی قرار گیرد. رتبه‌ای که بدون شک در سال‌های پیش‌رو بهبود خواهد یافت.

ایران و هند، غریبه‌های آشنا

مراودات اقتصادی ایران و هند در سال‌های پس از انقلاب بیشتر معطوف به فروش نفت بوده است و در مقابل ایران مقادیری برنج و چای به طور معمول از این کشور وارد کرده است. مراوداتی که هرگز در حد و اندازه پیوندهای دو کشور و ظرفیت‌های اقتصادی آنها نبوده است. در اواخر سال‌های دهه ۱۳۸۰ حضور هندی‌ها در اقتصاد ایران رو به رشد گذاشت و شرکت‌های بزرگ هندی برای حضور در صنعت نفت و گاز ایران اعلام آمادگی کردند. قرار گرفتن اقتصاد ایران در حلقه تحریم‌های بین‌المللی، روابط رو به رشد اقتصادی ایران و هند را تحت تاثیر قرار داد و حضور پیمانکاران هندی در بندر چابهار، میدان گازی فرزاد ب و دیگر پروژه‌های توسعه‌ای را کمرنگ کرد. با این همه هندوستان با وجود فشارهای متحد سیاسی و یکی از شرکای بزرگ اقتصادی‌اش، آمریکا، همچنان به خرید نفت از ایران ادامه داد. تنها مشکلی که در این بین ایجاد شد مساله انتقال پول نفت از هندوستان به ایران بود که باعث تجمیع پول نفت در بانک مرکزی هند شد. در آن دوره و با توجه به فشارهای موجود قرار شد، هند بخشی از پول نفت ایران را به یورو پرداخت کند و بخشی از آن نیز به صورت کالاهای مورد تقاضای ایران به کشور بازگردد. همچنین طرح مبادله با ریال-روپیه نیز مطرح و پیگیری شد که در نهایت با وقت‌کشی از هردو طرف نتیجه خاصی حاصل نشد.

با روی کار آمدن دولت یازدهم و توافق هسته‌ای بار دیگر روابط ایران و هند در حوزه اقتصاد رو به بهبود گذاشت. مساله مطالبات ایران در هندوستان مطرح شد و شریک صبور و مداراگر ایران، اعلام کرد که تمام این مطالبات را به ایران بازخواهد گرداند. هند حتی به طور مداوم خرید نفت خود از ایران را افزایش داد. مهم‌ترین توافقات اقتصادی بین ایران و هند در سفر خردادماه نارندرا مودی به ایران حاصل شد. پس از توافقاتی که در جریان سفر وزیر نفت و گاز هند به ایران حاصل شد، نخست وزیر این کشور نیز وارد ایران شد و در جریان دیدارهای رسمی خود با حسن روحانی، ۱۲ سند همکاری به امضا رساند. سندهایی که می‌تواند با اجرایی شدن، جهشی در روابط دو کشور ایجاد کند.

چشم‌انداز آینده

چندی پیش بود که پیشنهاد محمد مهدی بهکیش در میزگرد هفته‌نامه تجارت فردا در شماره ۱۹۰ مبنی بر توجه و تمرکز بر ارتباط با هند برای افزایش صادرات مطرح شد. بهکیش معتقد است که ایران برای توسعه صادرات و افزایش رشد اقتصادی منجر به ایجاد اشتغال باید با کشوری چون هند همکاری کند چرا که بازار اروپا برای ما افزایش صادرات در پی ندارد. از طرفی سفیر هند در ایران نیز در گفت‌وگو با تجارت فردا (در صفحات بعد می‌خوانید) اعلام کرد که به زودی قرارداد تجارت ترجیحی بین دو کشور نهایی می‌شود و به مرحله اجرا می‌رسد. قراردادی که می‌تواند گلایه تجار و فعالان اقتصادی دو طرف را از تعرفه‌های نسبتاً بالای دو طرف رفع بکند. این در حالی است که سوراب کومار اعلام کرد قرارداد حذف مالیات مضاعف نیز برای تشویق و ترغیب سرمایه‌گذاری‌های مشترک بین دو کشور به زودی به مرحله امضا می‌رسد. این گام‌ها برای ممزوج کردن دو اقتصاد ایران و هند، که با توجه به ترکیب واردات و صادرات خود مکمل یکدیگر هستند می‌تواند متضمن رشد پایداری در سال‌های آتی برای هر دو کشور باشد.

در همین زمینه مطالعات اولیه از سوی تعدادی از اقتصاددانان مانند محمد مهدی بهکیش، موسی غنی نژاد، داود سوری و… روی ظرفیت‌های اقتصاد دو کشور از وجوه مختلف با حمایت اتاق بازرگانی ایران انجام گرفته است که می‌تواند ظرفیت بالای همکاری‌های عمیق بین دو کشور را نشان دهد.

منبع : مجله ی تجارت فردا

ابشار اورتوکند .ارتکند و ابشار قره سو کلات نادر

دیدنی های خراسان :  آبشارهای خراسان رضوی – کلات نادری

شهرستان مشهد دارای چندین آبشار زیبا است که در سالهای اخیر  مورد توجه زوار  ایرانی و خارجی و توریستها  نیز قرار گرفته است. آبشار اخلمد و آبشارهای کوچک ییلاقی شاندیز و چناران  نزدیکترین آنها است. در مسیر کلات سه آبشار قرار دارد. به ترتیب   آبشار آبگرم  در مسیر مشهد به کلات  حدود ۶۰ کیلومتر و یا در ۷۵ کیلومتری نرسیده به شهر کلات است . برای رسیدن به آبشار، پس از عبور از روستای آبگرم، در مسیری که امکان تردد وسایل نقلیه سبک وجود ندارد، پس از طی کردن راهی حدود نیم ساعت به آبشار زیبای آبگرم خواهید رسید.  اما دو آبشار  ارتکند و قره سو  در شهرستان کلات زیبایی های خاصی دارد.

دریای پارس عجم

آبشار ارتکند

اصولا اگر مدیریت اب در مشهد  به سطح مطلوب برسد نیازی به نگرانی از نبود آب در سد دوستی ندارد چند ماه از سال اب رودخانه های شاندیز و طرقبه هرز می رود. همچنین آب رود ارتکند سه ماه از سال تماما هرز می رود. که در صورت ساخت مخازنی در   مناطق پیرامونی و برداشت آن در سه ماه  هرز روی(دی تا خرداد. )  می توان آن را برای سه ماه تیر و مرداد و شهریور در مشهد  ذخیره کرد .

از مشهد بلوار خواجه ربیع و بلوار بهمن در فاصله ۱۰۷ کیلومتری  و یا  ۴۰ کیلومتر نرسیده به کلات  جاده  سر رود  و یا ارتکند وجود دارد که حدود ۲۰ کیلومتر  فرعی منتهی به اردوگاه ارتکند و تنگل ارتکند می شود . چند کیلومتر مانده به  اردوگاه ارتکند خاکی است. روستای سر رود دارای حوضچه های متعدد پرورش ماهی است.

روستای اورتکند با طول جغرافیایی ¢ ۵۱ ° ۵۹ و عرض ¢ ۴۸ ° ۳۶ ارتفاع ۱۴۸۰ متر از سطح دریا در ۵۹ کیلومتری جنوب کلات قرار دارد.  رود اورتکند (سررود) که از کوه هزار مسجد سرچشمه می‌گیرد، از میان آبادی می‌گذرد. کوههای تکه خانه در ۵ کیلومتری جنوب غرب و سرشاو در ۴ کیلومتری شمال شرق آبادی است.

این آبشار در حوزه اداری  بخشداری زاوین است و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا ۱٬۴۰۰ متر و متوسط بارندگی سالیانه ۲۴۷ میلی متر است.

تنگه ارتکند منتهی به  غاری می شود که آبشار اصلی در درون آن غار وجود دارد. زیبایی این تنگه دو آبشار درون غاری است . و چند آبشار بیرون غار. زیبایی و خنکی آب باعث نشاط مسافران می شود برای رسیدن به آبشار اصلی حدود دوساعت باید در داخل تنگه و از میان رودخانه عبور کنی . مسیر عبور خنک و دلپذیر است و دو طرف رودخانه دیوارهای بلند کوهستان ادامه می یابد و سایه است. برای رسیدن به آبشار اصلی باید از نردبان های فلزی عمودی خطرناکی عبور کنید که برای افراد مسن  احتمال خطر بسیار زیاد هست و در چند سال گذشته حدود ۴ نفر کشته شده اند.

در ۱۱۰ کیلومتری شمال مشهد، پس از طی کردن حدود پانزده کیلومتر مسیر فرعی به روستاهای سررود و ارتکند خواهید رسید.

بعد از روستا جاده ای فرعی و خاکی وجود دارد که بعد از دو ساعت راهپیمایی به آبشارها می رسد. در ابتدای این جاده چند مجموعه پرورش ماهی و شالیزارهای برنج معروف و خوش عطر کلات خودنمایی می کنند.

همچنانکه در امتداد رودخانه و به سمت بالای آن حرکت می کنیم آب شفاف تر و دره باریک تر می شود و کم کم علف های بلند و درختان انبوه حالتی نیمه جنگلی را بوجود می آورند.

آبشار اول در انتهای غاری ۱۰ متری واقع است که در کنار صخره ای لزج و خیس واقع است.

۲-  آبشار   شهر کلات .

 

کلات یا کلاته  که عربی شده ان می شود قلعه در زبان عربی معمولا  ک و گ  فارسی به ق تبدیل می شود در زبان ترکی نیز همین شیوه گاهی وجود دارد یعنی ک و گ فارسی به ق تبدیل می شود.   به روستایی بر روی بلندی و معمولا  منطقه قله کوه گفته می شود. طبیعت زیبا وآب و هوای ییلاقی، وجود هشت آبشار در  تنگه قره سو آبشارهای بلند با دره‌های تنگ، موقعیت قره سو را ممتاز می‌کند.
ارتفاع متوسط این منطقه از سطح دریا حدود ۱۱۹۰ متر می‌باشد.
نامطلوب بودن آب داخل کلات، نادر شاه افشار را بر آن داشت تا با استفاده از توان مهندسان خود، آب شیرین و گوارای  تنگل قره سو را که حدود ۵ کیلومتر با عمارت خورشید فاصله داشت را به آنجا هدایت نماید.

آبشار قره سو کلات نادر..

در شهر کلات  بنای کاخ خورشید قرار دارد

Sun house.jpg

در سال ۱۱۵۱ هـ.ق، به دستور نادرشاه جهت اقامت و خزانه برای جواهرات و غنایم درکلات ساخته شده‌است. کلات به معنی قلعه و برج و بارو است (قبل از اسلام تقریبا تمامی شهرها را به شکل کلات می ساختند که در آنها مساله نظام طبقاتی رعایت می شده است.این طبقات اجتماعی پیشتر سه طبقه بوده که بعدها به چهارطبقه تبدیل شده است که شامل ارتشداران موبدان استریوشان و صنعتگران بوده است این ها هر کدام در شهر جای خود را داشتند). این بنا پس از بازگشت نادر از فتح هند شروع شده است و تا سال

۱۱۶۰ هجری قمری در دست ساخت بوده‌است.زیرا کتیبه ثلث بسیار زیبای «سوره نباء» که در قسمت دور تا دور فضای گنبد نوشته شده به همین تاریخ اشاره دارد.
بلندی آن در گذشته، حدود ۲۵ متر بوده‌است اما در حال حاضر به علت خرابی طبقه سوم، ارتفاع آن بیش از ۲۰ متر نیست. این بنا بر اساس الگوی معماری گورکانی ساخته شده است

معماری گورکانی یا معماری ماگولی هند یک نوع معماری است که از  مخلوط هنرهای معماری ایرانی/ اسلامی و هندی شکل گرفته است. بنای همایون تمب و  تاج محل  بر اساس معماری گنبدی ایرانی ساخته شده است که معمولا آن را به اشتباه معماری مغولی یا موگولی می گویند. زیرا گورکانیان را به خاندان تیموری و مغولی نسبت می دهند. اما گورکانیان فارس زبان بودند.

این کاخ مجموعاً دارای ۱۲ اتاق است که داخل هراتاق نیز تزئیناتی از نقاشی و گچ بری دیده می شود. تا چند دهه پیش در میان این تزئینات، تصاویری از شاهزادگان نادری نیز وجود داشت. موزه خراسان در کوهسنگی مشهد، با الگوبرداری از کاخ کلات طراحی شده است.

معماری گورکانی یا معماری مغولی به معماری دوره سال‌های ۱۵۳۰ تا ۱۸۵۰ در هند گفته می‌شود که دوره حاکمیت پادشاهان گورکانی در هند بود. شاخصه‌های این سبک معماری، کاخ‌ها و مسجدها و آرامگاههای گنبدی و کارهای تزئینی پُرجزئیات است.  آرامگاه  تاج‌محل مشهورترین نمونهٔ آن می‌باشد.

علت نام‌گذاری این سبک در زبان‌های غربی به نام مغولی این بود که بابر و جانشینانش اگرچه فارسی‌زبان بودند اما خود را به خاندان تیمور لنگ و چنگیز خانمغول منسوب می‌کردند. همایون تمب، لال قلعه یا رد فورت، تاج محل، قلعه اگرا،بلند دروازه در فتح پوری، مسجد جامع دهلی نمونه اینگونه معماری است. بناهای معماری گورکانی همگی دارای گنبدهای مدور بیضی است که تقلیدی از معماری ایرانی است.

parssea.org Ajam

تابلویی در کنار مسجد شاهی در چندی چوک دهلی . جایی که نادر دستور کشتن ۷۰۰ یاغی اشرف افغان را صادر کرد.

بیشتر بدانید:

نسب نادر شاه – فارس – تورک یا کرد

سوء استفاده از نام خلیج فارس

هرگونه نظر سنجی برای تغییر نام های بین المللی مورد اتفاق جهانی توسط اشخاص و موسسات جغرافیایی غیر قانونی است . مرجع اینگونه کارها سازمان ملل و UNGEGN می باشد.

همانطور که بارها به اطلاع هموطنان گرامی رسیده است مجدد
به آگاهی دوستداران نام و هویت خلیج فارس و  میراث فرهنگی می رساند آگهی و تبلیغ بنفع سایت http://www.persianorarabiangulf.com/index.php با نام دروغین نظر سنجی گوگل نادرست است . این وب سایت احتمالا با کمک دلارهای نفتی راه اندازی شده و از سال ۱۳۸۸ صفحه ای به این نام برای نظر خواهی باز کرده است هرچقدر بیشتر کلیک شود میزان دریافت آگهی تجاری آن سودمند تر می شود. نظر سنجی آن ربطی به هیچ موسسه ای ندارد و صفحه ای جعلی است به ان توجه نکنید. این وب سایت متعلق به یک جوان تاجر سوری در مالزی است. ما اینگونه نظر سنجی های را غیر قانونی و خلاف رویه حقوق بین المللی می دانیم لذا از هموطنان می خواهیم این صفحه را تحریم کنند . و هر گونه تحول مهم در رابطه با نام خلیج فارس را در انتهای این صفحه:

 و یا با و یا سایت دریای پارس اخرین تحولات را در این موضوع دنبال کنید. ۱۲ تیر ۱۳۹۵

توصیه ناشیانه رسانه های عربی و از جمله پایگاه خبری مصری به رای گیری دروغین با نام گوگل

-وقتی جهالت و تعصب قومی و قبیله ای دست بدست هم می دهد روزنامه معروف مصری گول تبلیغ سایت یک تاجرعرب می خورد که مدعی است نظرسنجی سازمان ملل و گوگل هست بدون انکه حتی نگاهی سطحی به سایت بیندارد ادامه:

پایگاه خبری الیوم السابع در گزارشی با عنوان «: خلیج عربی را نجات بدهید قبل از آنکه تبدیل به خلیج فارس بشود ”
فوری
….رای گیری روی گوگل به نفع ایران تاکنون و غیبت اعراب از این عرصه …..نیاز به آغاز طرحی برای پیروزی در این نبرد» با اشاره به وجود مختلف جنگ در عرصه های نظامی و اقتصادی و علمی و نقش پیشرو مصر در حمایت از هویت امت عربی در مقابل خطرات فراروی آن از جمله خطر نگاه ایران به خلیج فارس (م) بعنوان امتداد ایران و بهره برداری از هر فرصتی برای تغییر نام (باصطلاح) «خلیج عربی» به «خلیج فارس» در تداوم نبرد در دو عرصه عراق و سوریه، به دریافت پیامی از دکتر جمیل توفیق دانشمند و محقق مصری مقیم آمریکا درباره فراخوان ایرانیان در اعتراض به گوگل در بکارگیری پسوند عربی برای خلیج فارس، از بی توجهی و غیبت اعراب در توجه به این موضوع و مقابله با تلاش ایران برای تغییر نام (باصطلاح) خلیج عربی انتقاد کرده است و با قرار دادن لینک نظرسنجی گوگل، خواستار مشارکت مخاطبان برای حمایت نام جعلی برای خلیج فارس (م) شده است.
گفتنی است مرکز مطالعات خلیج فارس قبلا در چند نوبت و اخیرا طی گفتگویی با دکتر محمد عجم نویسنده کتاب اسناد نام خلیج فارس از سابقه این نظر سنجی دروغین پرده برداشته و علت غیر قانونی و بی ارزش بودن انرا توضیح داده و خواستار تحریم ان توسط ایرانیان شده است.
http://m.youm7.com/story/2017/1/5/أنور-الرفاعى-یکتب-انقذوا-الخلیج-العربى-قبل-أن-یتحول-إلى/۳۰۴۱۶۸۱

أنور الرفاعى یکتب: “انقذوا الخلیج العربى” قبل أن یتحول إلى خلیج فارس.. التصویت على جوجل یجرى لصالح إیران حتى الآن والعرب غائبون عن المشهد.. ونحتاج لتدشین حمله یقودها الشباب لکسب المعرکه – الیوم السابع
أصبح معلوما لدى الکافه على وجه الأرض أن الصراعات لم تعد حروبا عسکریه فقط، ولکنها اتخذت أبعادا مختلفه ومتباینه منها الحروب الاقتصادیه والعلمیه والسیاسیه

 

  • [[]]

drajam%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%d8%b9%d8%ac%d9%85

جمال عبدالناصر مشوق تغییر نام خلیج فارس نبود.