راهکارهای نگهبانی از نام و میراث فرهنگی خلیج فارس | پژوهشهای ایرانی

راهکارهای نگهبانی از نام و میراث فرهنگی خلیج فارس

یا  نامیدن  استان بوشهر به خلیج فارس  کدام زودتر و عملی تر است.؟
رهبران قوم گرای عرب  هیچگاه دشمنی خود را با نام خلیج فارس کتمان نکرده اند  و بی س ر و صدا هزینه های هنگفتی برای تغییر این نام انجام می دهند.
اما ما  برای نامیدن استان بوشهر  به استان خلیج فارس  چندین سال است که تعارفات رد و بدل می کنیم .
هزینه ای ندارد نیازی به موافقت این و آن  مقام و نماینده ندارد  کافی است وبلاگ نویسان  و روزنامه نگاران از همین امروز تصمیم بگیرند که بگویند استان خلیج فارس . دولت بعدا  با ان موافقت خواهد کرد نماینده ها هم دنباله روی خواهند کرد  تجربه  موفقی را در مورد   انجام دادیم  دولت هم تبعیت کرد . البته وبلاگ نویسها در ان زمان در مورد روز ملی خلیج فارس سه روز را طرح کردند 1-  29 اسفند روز ملی شدن نفت – 9 آذر برگشت سه جزیره 3- روز اخراج پرتغالی ها .  وبلاگ نویسان سال 1383- 84  هر سه روز را جشن گرفتند تا اینکه دولت گفت  فقط  روز اخراج پرتغالی ها    . ما هم پذیرفتیم و تمام شد.  حالا هم  افکار عمومی یگوید استان خلیج فارس . هزینه ای ندارد هر موقع دولت  وقت داشت به این موضوع هم خواهد رسید.
اختلاف بین عربستان و کویت بر سر جزایر قاروه و ام المرادم، اختلاف مرزی عربستان و امارات متحده عربی در مورد بوریمی و اللیوا، اختلاف بین ایران و امارات متحده در مورد جزایر سه گانه و موارد فراوان دیگر نمونه هایی از اقدامات تفرقه افکنانه بریتانیای استعمارگر است. جزایر بوموسا و تنب در جنوبی ترین نقطه خلیج فارس در تنگه هرمز واقع شده و از آنجا که جزء شش جزیره “قوس دفاعی” ایران محسوب می شوند از اهمیّت فوق العاده ای برخوردارند. تأمین و عبور دو سوم نفت مورد نیاز اروپای غربی، صادرات نفت ایران و 80 درصد تجارت خارجی آن از طریق خلیج فارس و تنگه هرمز بر اهمیّت این جزایر می افزاید.
تاریخچه جزایر سه گانه
با توجه به اسناد انتشار یافته وزارت امور خارجه “ابوموسی” نامی است که عرب هاگذاشته اند واین جزیره  بوم سو  و “بوموسا” یا”بابا موسا” مثل «باباطاهر» یا “بابا کوهی” نام داشته که نامی کاملاً فارسی است . واژه “تنب” نیز واژه ای تنگستانی (ایرانی) و به معنای تپه است. حاکمیت ایران بر جزایر بوموسا، تنب بزرگ و کوچک همانند دیگر جزایر ایران، ریشه در گذشته های بسیار دور داشته است. در دوران امپراتوری های عیلامی، ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی خلیج فارس در حکم دریاچه ایرانی بوده است. پس از اسلام نیز در حکومت های آل بویه، دیلمیان، غزنویان، سلجوقیان، و تیموریان حاکمیت خلیج فارس و جزایر آن در دست ایرانیان بوده است. با ورود پر تغالی ها به دریای پارس، جزایر پارس از جمله بوموسا به تصّرف آنان در آمد تا اینکه در روزگار شاه عباس صفوی جزایر از دست پرتغالی ها آزاد گردید. در زمان نادرشاه افشار لطیف خان دشتستانی به سمت حاکم ایالت دشتستان، شولستان و کاپیتانی کل سواحل و بنادر خلیج فارس منصوب شد و جزایر خلیج فارس از جمله بوموسا را از دست یاغیان خارج نمود. کریم خان زند نیز بر سراسر جزایر خلیج فارس از جمله بوموسا حکومت می کرد. در زمان فتحعلی شاه قاجار نیز جزایر دریای پارس از جمله بحرین، سیری، کیش، بوموسا، تنب بزرگ و کوچک و…. جزء ایالت بیست و ششم یعنی ایالت جزایر و بنادر خلیج فارس محسوب می شدند که بندر لنگه هم از توابع آن بوده است.باز پس گیری جزایر سه گانه
از اواخر دهه هشتم قرن نوزدهم میلادی رقابت کشورهای اروپایی (فرانسه، آلمان، انگلیس، روسیه) به خلیج فارس کشیده شد. انگلستان به دلیل حضور فعّال در اقیانوس هند و مستعمرات خود حضور دیگر کشورها را تهدید جدّی منافع خود به حساب می آورد. از طرفی تلاش مکّرر دولت های آلمان، فرانسه و روسیه تحت عناوین مختلف در جهت نفوذ در خلیج فارس و داشتن پایگاهی در این منطقه و از طرفی به نوعی استقبال ایران از آنها، سیاستمداران انگلیسی را بر آن داشت که در سال 1903 میلادی جزایر سه گانه ایرانی به نام های بوموسا، تنب بزرگ و تنب کوچک را به نام شیوخ شارجه و رأس الخیمه اشغال نمایند. در زمان اشغال اداره امور این جزایر تحت نظر والی بوشهر انجام می شد و قبل از آن نیز شیوخ بندر لنگه به نمایندگی از دولت مرکزی به مدت یکصد سال بر این جزایر حاکم بودند.از زمان اشغال جزایر، دولت ایران علاوه بر اقدامات عملی، بارها ادّعای حاکمیت و مالکیت خود بر این جزایر را طی اعلامیّه- های رسمی به دولت بریتانیا و سایر مراجع بین المللی اعلام نمود تا سرانجام پس از مشاجرات و مذاکرات فراوان ایران با انگلیسی ها در تاریخ 9 آذر 1350 شمسی / 30 نوامبر 1971 میلادی تنب بزرگ و تنب کوچک بدون قید و شرط به ایران بازگردانده شد و حاکمیت جزیره بوموسا نیز بر اساس تفاهم نامه بین ایران و شارجه با حضور نماینده انگلستان به ایران اعاده گردید.

ایران نیز پذیرفت کشور امارات متحده عربی که بعد از این تاریخ تأسیس می شد را به رسمیت شناسد و از طرفی امنیّت خلیج فارس را بر عهده گیرد. پس از باز پس گیری جزایر توسط ایران در 1971 میلادی کشورهای عراق، لیبی، یمن جنوبی و الجزایر علیه ایران به شورای امنیت شکایت نمودند که به درخواست نماینده سومالی از اعضای اتحادیه عرب پرونده از دستور کار خارج شد. بعد ازانقلاب اسلامی و با گذشت 21 سال از بازپس گیری جزایر سه گانه توسط ایران دولت امارات متحده عربی به پشتیبانی و تحریک برخی از کشورهای عربی و غربی در اکتبر 1992 میلادی ادّعای حاکمیت بر این جزایر را در محافل عربی و مراجع بین المللی مطرح نمود.

از آن تاریخ به بعد تقریباً هر ساله چنین ادعایی را از طریق شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب و حتی مجمع عمومی سازمان ملل پیگیری نموده وهیچگاه حاضر به مذاکره با طرف ایرانی در فضایی دوستانه برای رفع این سوء تفاهم نشده و همواره بر طبل توهم خود کوبیده است. کشوری تازه تأسیس با سابقه 40 ساله ادّعای حاکمیت جزایر کشوری با سابقه 7000 ساله را دارد.

تشکیل استان خلیج فارس
ساده ترین کار تغییر نام استان بوشهر به استان خلیج فارس است. اصلا درست نیست که نام مرکز استان و نام استان با هم یکی باشد. در همه ایران نام استان با مرکز استان متفاوت است فقط تهران و بوشهر  این اشتباه ادامه داشته است.
در خلیج فارس 130 جزیره وجود دارد که ایران با 33 جزیره (15 جزیره مسکونی و 18 جزیره غیر مسکونی) بیشترین مساحت سرزمینی را علاوه برطول سواحل بندری و مرزهای آبی خود دارا است. جزایر تحت اختیار ایران علاوه بر ذخایر نفت و گاز و منابع معدنی و دریایی، مزیّت های خاص خود را دارا هستند، بطوریکه اقتداری تام و موقعیتی ممتاز را نصیب ایران نموده است.

به نظر می رسد با توجه تحریکات کشورهای غربی و عربی و اشتهای حاکمان اماراتی و از طرفی نجابت دولتمردان ایرانی، می رود تا این مسئله به موردی حاشیه ساز در امنیّت ملّی تبدیل گردد. اهمیّت موضوع و شرایط موجود می طلبد که مسئله یکبار و برای همیشه حل گردد. بی شک یکی از مهم ترین و اصولی ترین راهکارهای سیاسی موجود عزم جدّی برای توسعه همه جانبه جزایر خلیج فارس بخصوص جزایر سه گانه بوموسا، تنب بزرگ و تنب کوچک در قالب تشکیل استانی بنام استان خلیج فارس به مرکزیت یکی از جزایر مستعد می باشد. البته بدیهی است چنین اقدامی علاوه بر تلاش و هماهنگی قوای سه گانه و نیروهای سیاسی، نظامی و امنیتی، عزمی ملّی و پشتوانه ای مردمی را طلب مینماید.

××××××××××××××××××××××××××××××××××××
مطلب شده است :
مجددا یادآوری می شود.


هنوز در ایران افرادی که به عمق اهمیت حراست از نام میراثی خلیج فارس پی برده باشند بسیار اندک هستند هنوز زیادند افرادی که معتقدند که این نام یا آن نام چه فرقی می کند؟؟! اینگونه مسایل جزو اولویتها نیستند.

ولی چند سالی است که بویژه ادعاهای واهی امارات مسئولین را از این غفلت بزرگ بیدار نموده است.

1- اگرچه مازندران در ادبیات ایران از قدمت برخوردار است ولی از آنجا که سابقه ای از این نام در تاریخ و ادبیات سایر کشورهای حاشیه دریا وجود ندارد لذا برای تبعیت از مصوبات کنفرانس یکسان سازی اسامی جغرافیایی سازمان ملل ، بهتر است ایران اصراری بر کاربرد بین المللی نام مازندران ننماید  و نام تاریخی خزر و کاسپین را برسمیت بشناسد.
2- در مورد خلیج فارس از آنجا که این یگانه نام در طول 3هزار سال بطور مستمر در تمام جهان مورد استفاده بوده است از همه دولتها، سازمانهای بین المللی و همه نویسندگان، روشنفکران میخواهیم که از کسانی که بخاطر دریافت پول به تخریب این نام اقدام می کنند تبعیت ننموده و به حکم ادب و احترام به میراث اجدادی خود نام این آبراه را بطور کامل و صحیح بکار برند.
به دلیل صرف هزینه های کلان و پرداخت رشوه های انبوه به مدیران بعضی از رسانه های گروهی و بدلیل حجم گسترده تبلیغات کشورهای عربی، در سالهای اخیر بسیاری ار اطلسها، دایره المعارف ها و لغت نامه ها خلیج فارس و خلیج عربی را بطور هم زمان با هم و یا فقط کلمه خلیج و یا خلیج عربی بکار برده اند و اخیراً نیز رسانه های گروهی جهان  بجای نام تاریخی خلیج فارس فقط کلمه خلیج بکار می برند. و این یعنی دفن و به خاک سپاری بخشی از هویت تاریخی یک ملت . تقریباً تمام کتب و مقالاتی که از زبانهای زنده دنیا به زبان عربی ترجمه می شوند بدون رعایت اصول مالکیت معنوی کلمه خلیج فارس در ترجمه عربی به خلیج عربی حک می شود که این سرقت علمی و تاریخی باعث زوال تدریجی نام خلیج فارس خواهد شد. متاسفانه سفارتخانه های ما و سایر ایرانیانی که در خارج هستند در این موارد و مواردی که سرقت ادبی محسوب می شود با حساسیت و حمیت برخورد نکرده اند. صدا و سیما، مطبوعات، روشنفکران ، علما و دانشمندان ما، دانشجویان ما و مقامات ما در این مورد سکوت ذلت باری داشته اند و این اجازه را به استعمار و عوامل محلی آن دادند تا به تخریب این میراث تاریخی که یاد آور گذشته پر افتخار تمدن باستانی منطقه بود بپردازند بدلیل وجود مشکلات اساسی تری مانند جنگ تحمیلی 8 ساله و پاره ای مشکلات اقتصادی و خصومت قدرتهای بزرگ در ایران بسیاری از کارهایی که در این رابطه باید انجام می گرفته است، متاسفانه یا اصلا انجام نگرفته و یا در حد ضعیف و در ابعاد محدود و با رعایت ملاحظه نرنجاندن سارقان و تخریب کنندگان این نام بوده است. در حالیکه عده ای عقیده دارند که اگر مقامات ما باحمیت و شجاعت رفتار نموده و مثلا وزارتخارجه تهدید به فراخوانی سفرای خود از اینگونه کشورها می کرد و یا ریاست جمهوری رسماً طی پیامی از همتایان خود خواستار رعایت این نام تاریخی می شد و اگر این نام مدافعان عاقلانه ای می داشت قطعاً استعمار و عوامل محلی آن تا این حد نسبت به تخریب هویت تاریخی ما گستاخانه عمل نمی کردند. در عین حال با رعایت همه این موارد انتظار داریم مقامات ما بهوش آیند کمی از دعواهای جناحی بکاهند و زره ای هم به فکر دفاع از هویت و ریشه های خود باشند و حداقل مواردی از قبیل مسائل ذیل که برای حفظ این نام قابل اجرا است را عملی سازند و آنرا به عنوان یک پروژه ملی در سر لوحه امور قرار دهند:
1- تهیه دفاع نامه ای جامع و کامل در خصوص نام خلیج فارس به دو زبان عربی و انگلیسی و ارسال آن به تمامی سازمانهای بین المللی و از جمله کنفرانس یکسانسازی اسامی جغرافیایی سازمان ملل ، موسسات کارتوگرافی و انتشاراتی مشهور جهان و درخواست برای قرائت و کتابت صحیح این نام.
– نام گذاری تعدادی از بلوارها و میادین اصلی شهرهای بزرگ ، نام تعدادی از کشتی ها ، زیر دریایی ها، تعدادی از دانشگاهها و دبیرستانها و فرستنده های تلویزیونی، ورزشگاهها، فروشگاه ها، فرودگاه ها و شرکتها به نام خلیج فارس پرشن گلف ، سینوس پرسیکوس و دریای پارس .
– برگزاری المپیاد بین المللی دوسالانه دانشجویی در رشته های تاریخ و جغرافیا و اقیانوس شناسی تحت نام “ المپیاد خلیج فارس ”.

– چاپ تمبر بین المللی با نام خلیج فارس. هر سال به مناسبت روز خلیج فارس
– برپایی غرفه ای در نمایشگاه بین المللی تهران در ایام نمایشگاه تحت عنوان غرفه صنایع دستی و ابزارهای صیادی در خلیج فارس، این غرفه می تواند با نقشه های تاریخی خلیج فارس تزئین گردد.
– نظر به اینکه بعضی شرکتهای خصوصی ایرانی در نقشه ها و برشورهای تبلیغی خود خلیج فارس را بدون نام ترسیم می کنند باید طی بخش نامه ای جلو این اقدام غیر مسئولانه گرفته شده و هیچ نقشه ای در ایران نباید بدون درج کامل نام خلیج فارس به فارسی و لاتین توزیع شود.
– برگزاری مسابقه صنایع دستی ( قالی،گلیم و جاجم بافی )خلیج فارس و اعطای جایزه به بهترین صنایعی که خلیج فارس را ترسیم کرده باشند و یا نقشه های جهان مربوط به یونانیان را بصورت قالی بافته باشند.
– برپایی نمایشگاه سالانه اسناد و نقشه های تاریخی خلیج فارس در دفتر مطالعات وزارت خارجه هر سال به مدت 20 روز.

نامگذاری بعضی شهرک های تازه احداث شده در شهرهای ساحلی خلیج فارس با نام شهر خلیج فارس
– تحریم کالاهای شرکتهایی که نام جعلی بکار می برند مانند نشریات  انگلیستان  و نشریات فلیپس
– نظر به اینکه در کشورهای عربی ماهنامه هایی تحت عنوان تحقیقات علمی خلیج عربی و یا باستان شناسی و بیولوجی در خلیج عربی منتشر می شود لازم است که وزارت ارشاد از ماهنامه های علمی که در ارتباط با محیط زیست و یا مسائل و موجودات دریایی هستند بخواهد که پسوند های همانند “خلیج فارس، دریای پارس، پرشن گلف ، سینوس پرسیکوس ویا وازه های مشابه استفاده کنند. اینها بخشی از اقدامات عملی است که می توان انجام داد هر یک از امور فوق را وزارتخانه و یا سازمان مربوطه می تواند انجام دهد و هماهنگی این امر می تواند به کمیته یکسان سازی اسامی در سازمان نقشه برداری واگذار گردد تا با کمک سازمانهای دولتی ذیربط به این امور بپردازد .

26/7/1381

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.