نقش ایرانیان در گسترش اسلام به شرق آفریقا و تمدن سواحیلی
( زنگبار کیلوا)
روزنامه همشهری 17 -18 – خرداد 1380-:محمد عجم
مگر با من این بی محابا پلنگ چو رومی و زنگی نباشد دو رنگ
رسیدند چندان سیاهان زنگ که شد در بیابان گذرگاه تنگ
که چون رومی از زنگی آن کین کشید سکندر کجا رخش در زین کشید
بیار ساقی آن میکه رومی وش ست به من ده که طبعم چو زنگی خش ست
شرف نامه نظامی گنجوی
مقدمه
روابط ساکنان خلیج فارس با زنگستان (شرق آفریقا) به هزاران سال قبل مربوط می شود اما اسناد مکتوب در این باره به سنگ نوشته دوران هخامنش و به کتاب تاریخ هرودوت برمی گردد، نویسندگان اروپایی که عموماٌ در قرون اخیر دستاوردهای تمدن را بنوعی بنفع تمدن غرب مصادره می نمایند از نئارک 326 ق. م سردار اسکندر به عنوان اولین فردی که خلیج فارس و دریای عمان را بطور کامل پیموده نام می برند در حالیکه سوابق دریانوردی ایلامی ها و ایرانیان به مراتب قدیمی تر از یونانی ها است و در این زمینه شاید هم پای فنیقی ها و مصری ها باشند. هرودوت 325-485 ق.م شرح سفر دریانوردان پارسی مانند سلاک Scylax ، Sataspes (صد اسب) و هانون و هیمیلکن را در دوره داریوش سال 512 ق. م به شرق و غرب آفریقا شرح داده اند. صد اسب ناوخدای سپاه و نوه داریوش بود که از رود سند تا دریای سرخ و مدیترانه را بخوبی می شناختند و در رابطه با این مناطق دریایی، راهنامه هایی داشتند که اگرچه هیچ اثری از آنها باقی نمانده اما در منابع عربی و لاتین از آنها بنام برید، دستور، رهنامج و ربان یا رهبان نام برده شده است. بادهای موسمی بزرگترین خدمت را به دریانوردان ایرانی که تمام سواحل خلیج فارس و دریای عمان را در اختیار داشتند[1] ارایه می کرد که در مسیر بادهای موسمی از هرمز و سیراف تا چین و از سراندیب تا شرق آفریقا به تجارت و مراوده بپردازند. قدیمی ترین کتب جغرافیایی ایرانی و عربی از آفریقا نام برده اند در ادبیات افرادی چون استخری و زنگستان و زنگبار که معنی سرزمین سیاحان را دارد و بصورت زنجبار معرب شده است در واقع به کل آفریقای سیاه اطلاق می شده است تقریبا همه جغرافی نویسان ایرانی و عربی در مبحث سرزمین ها، رودها و دریاچه ها به دریای حبشه و رود نیل و رود کومر و رود کیرا اشاره کرده اند . و در خصوص سرمنشاء رود نیل یاد آوری نموده اند که این رود از دریاچه ای در سرزمین سیاهان و از کوههای قمر سرچشمه می گیرد بنابر این مصر لیبی سودان و بربرستان ( تونس، الجزایر، مغرب و موریتانی ) برای ایرانیانی چون فردوسی به وضوح شناخته بوده است.[2]
از سواحل دوسوی خلیج فارس تا مگادیشو، زنگبار؛ تنگه، پمبه ؛ کیلوا ، ممباسا و موزامبیک در ۳۶ شهر سواحیلی نشانه هایی از حضور ایرانیان قبل و بعد از اسلام وجود دارد.اولین سند مکتوب در مورد دریانوردی مربوط به ناخدا صداسپ سردار داریوش است که شمال وغرب آفریقا و شرق آفریقا را دریانوردی کرد.
یزد گرد سوم، سی و پنجمین پادشاه ساسانی ، در سال 632 میلادی به تخت نشست، طبری می گوید که پسر شهریار (نوه خسرو پرویز) و مادرش اهل زنگبار بوده است و چون کسی را از خانواده سلطنت نیافتند ناچار او را بر تخت نشاندند وقتی یزدگرد به سلطنت رسید مشکلات فراوانی در مملکت وجود داشت. با کشته شدن یزد گرد در سال 31 هجری قمری سلسله ساسانی پس از 416 سال سلطنت در ایران منقرض شد و ایران به دست مسلمانان فتح شد.
اهمیت خلیج فارس در مراودات دریایی
خلیج فارس که روزگاری یک دریای داخلی ایرانی بود ، گاهواره تمدن جهان و از اولین زیستگاههاى بشر محسوب مىشود. ساکنان این آبراه، کشتى را اختراع کردند و خاور و باختر را به هم پیوند دادند به جرات می توان گفت که ناخدایان این خلیج از سه هزار سال قبل از میلاد با دریای سرخ و شرق آفریقا در رفت و آمد بوده اند .
همه تاریخ نویسان و جغرافىدانان قرون وسطی از خلیج فارس تقریباً به مناسبتی یاد نموده اند و همگی تصویری نیز از آفریقا ارایه نموده اند برخلاف قاره آمریکا و اقیانوسیه قاره آفریقا برای نویسندگان مسلمان و همچنین برای نویسندگان اروپایی شناخته شده بوده و همگی نما و توصیفات کموبیش مشابهى ارایه کرده اند. در این توصیفها قاره آفریقا و خلیج فارس به هم پیوسته و مرتبط است بسیارى از آنها بویژه در اوایل دوره اسلامی ساکنان دو سوی خلیج فارس را فارس زبان توصیف کرده اند بویژه مردمان قطیف ، ظهار (ظفار و اومان)، بحرین و عدن را فارس نامیدهاند. حتى ابنبطوطه (1304 – 1377 م) در سفرهاى خود به مناطق مذکور و حتی در مگادیشو با زبان فارسى با مردمان این مناطق صحبت مىکرده است.
در دوره امپراتورى پارس در سالهاى 559 تا 330 قبل از میلاد خلیج فارس یک دریاچه داخلی ایرانی بود و دریانوردان و تجار ایرانى در سراسر خلیج فارس، دریاى سرخ و اقیانوس هند حضور فعالى داشته و بسیار طبیعى بوده است که از اولین سیاحانى که از آنها کتاب برجاى مانده – مانند فیثاغورث (608 – 509 ق.م از نیارخوس (325 ق.م) تا هرودوت (486 – 420 ق.م)، کیبقرس، کوتوئیس رونوس، بطلمیوس، فلیویوس آریانوس، بلوتحه – جغرافىدان مصرى (90 ق.م) – ابن فقیه، ابن رسته، فردوسى و بزرگبنشهریار رامهرمزى، اناکسیماندر متلى (610 – 546 ق.م) Kleinere Schriften,اثر للول. لایپزیک (1836) ، هکاتئوس ملیتى (549 – 473 ق.م)،. تالس ملیتى (640 – 546 ق.م)، فیثاغورث (608 – 509 ق.م)،(31) کوسماس ایندیکوپلیوس (535 – 500 ق.م) و نیارکوس، دریاسالار یونانى (325 – 242 ق.م) هرودوت (486 – 420 ق.م) بطلمیوس(32) (330 – 270 ق.م) ریاضیدان و ستارهشناس در کتاب «جغرافیاى جهان» که اولین اطلس جهان با 36 نقشه و یک نقشه جهاننما بوده است، کتزیاس (445 – 380 ق.م)، گزنفن (430-352 ق.م)، ایراتوستین سریانى (276 – 187 ق.م) که ریاست کتابخانه اسکندریه را بر عهده داشته است، استرابون، پدر علم جغرافیا(33) (قرن اول م)، هیپارکوس، جغرافىنگار سده دوم ق.م، گوئینوس کورتوس روفوس، کوین توس کورسیوس، تاریخنویس رومى قرن اول میلادى(34) در شرح حال زندگى اسکندر، فلاویوس آریانوس، تاریخنگار یونانى سده دوم میلادى در کتاب آنابازیس(35) یا تاریخ سفرهاى جنگى اسکندر، نویسنده و مورخ رومى، پومونیوس (43 م) در تمام آثار و نقشههایش، دیسئارکوس (325 – 285 ق.م)، سیلاکس کاریانده، سیاح یونانى و نماینده ویژه داریوش هخامنشى، هیپارکوس، جغرافىنگار سده دوم قبل از میلاد، پوزیدوینوس، جغرافىنگار سورى (135 – 15 ق.م) در کتاب اوسئانوس، کراتس مالوسى، دانشمند سده دوم ق.م، پلیبیوس آریان (98 – 171 م)، عیسوب اوسیوس (263 – 340 م) که به پدر تاریخ عیسوى معروف استبا توجه به کوروشنامه گزنفن،، اینها همگی به موضوع دریاى پارس و ارتباط آن با شرق آفریقا پرداخته اند. آگاتانژ (226 – 320 م) تاریخنگار ارمنى، موسى خورن (سده 5 م) در کتاب مارکوارت یا ایرانشهر، واسکودوگاما، مارکوپولو، اچ.بىو. گان، سى.اى.بیدولف، پیتر دو لاوابه ایتالیایى (1621)، فریار اودریک (قرن هشتم هجرى)، وارثمان، ابه رینال، دورات باربوسا، سیاح پرتغالى (1518)، رالف فیتیج، سیاح انگلیسى (1578)، افنرى نیکتیکین، سیاح روسى (1469)، ژان بابتیست تاورنیه فرانسوى (1665)، شوالیه شاردن (1673)، ودن گارسیا دوسیلوا فیگوره اسپانیایى (1617)، سر توماس هربرت انگلیس (1627)، وژ.آ. ماندلسلو (1638) وتونت هلندى (1665)، استرویس (1672)، دکتر ژ.فریه (1676)، لوبرن (1803)، استودارت، دکتر گچ انگلیسى (1628)، دوپره و استاک در قرن نوزدهم، سرهنگ ویلسون، سر پرسى ساکس، لرد کرزن انگلیسى، دیولافوا فرانسوى، کارستن نیبور (1765)، گامب فر (1698) هئیت اوزلى (1810)، سر کربنز (1821)، لیو الکساندر (1826)، بى.توماس، سنت ایپستن، لسترنج گ در «جغرافیاى تاریخى سرزمینهاى خلافت شرقى»، فیلبى، آلفونس گابریل (1928) در «عبور از صحارى ایران»، استانلى و اسپیک و سیاحان و مورخان زیاد دیگرى، همگى در یادداشتهاى سفر خود از خلیج فارس و اقیانوس هند و ارتباط آن با شرق آفریقا و اهمیت آن در مبادلات سخن گفته اند.
دردوره پارسی ، دریانوردان ایرانى تا جنوب موزامبیک فعلى نیز پیش رفتند و سیلاکس، سردار اعزامى از سوى داریوش، تا دریاى سرخ و شرق آفریقا، زنگبار، سفالا، نامپولا و حوالى جنوب موزامبیک دریانوردى کرده است. صداسپ Sataspes سردار دیگر داریوش با ناخدایان مصری مدیترانه و سواحل اطلسی تا جنوب موریتانی فعلی و حدود گینه را دریانوردی کرده و با توجه به رویارو شدن با قبایل سیاه و چالاک گینه، بیمناک شده و از ماموریت خود که دور زدن به دو ر قاره آفریقا بوده است منصرف می شوند. شهر بتن اردشیر و شهر هگر یا هجر که امروزه الهفوف نامیده مىشود، و بنیاد اردشیر که امروزه قطیف نامیده مىشود، و جزیره میش ماهیگ (بحرین یا بهرام ) منامه، و شهرهاى سیراف، ابله، مهروبان، ازانیا، اریترا از جمله مراکزى است که در دوره پارسى رونق زیادی داشته است.(38)
در کتابى تحت نام “پریپلوس اریاتریا” سیاح یونانى قرن اول میلادى ضمن شرح سفرهاى دریایى خود، خلیج عرب( دریاى سرخ) ، دریاى اریاتریا، (اقیانوس هند آبهاى سواحل اومان (عمان) و دریاى پارس را بطور دقیقی شرح داده و منطقه بارباروس (بین سواحل یمن و عمان) را متعلق به پارسها مىداند و خلیج فارس را خلیجى طولانى بهدرون خشکى نامیده که در دو سوى آن، پارسیان زندگى مىکنند و در انتهاى آن شهرى است که قانون حاکم است و آن را آپالگوس مىنامند(39) (احتمالاً آپادان یا آبادان امروز که عربها آنرا ابله می گفتند). وى بعد از نیارکوس جزء اولین کسانى است که خلیج فارس را بهطور کامل پیموده و مسافت میان مکانهاى جغرافیایىِ این دریا را شرح داده است. در اواخر دوره عیلامیان و مادها، دوره پارسهاى هخامنشىِ هزاره اول پیش از میلاد، دوره سلوکیان یونانى، دوره اشکانیان پارتى، دوره ساسانیان پارسى، و حتى در دوران سلطه اعراب مسلمان، ناوخدایان پارسى تجارت در تمام کرانههاى خلیج فارس را در انحصار داشتند
از صدر اسلام تا غلبه مغول، در بیش از 30 کتاب جغرافیایى، تاریخى، ادبى، تفسیر، اخلاقى و فقهىِ علماى مسلمان، از اهمیت بحر فارس و ارتباط آن با زنگبار سخن به میان آمده است . ) البلدان یعقوبى (تألیف: 278ق) مسالک و ممالک خردادبه (تألیف 2500ق) و الخراج قدامةبنجعفر (تألیف: 266ق) اعلام النفسیه ابن رسته (تألیف: 290ق) التنبیه و الاشراف مسعودى (تألیف: 332 ق)، صورةالارض ابنحوقل (تألیف: 367ق)، احسن التقاسیم فى معرفة الاقالیم مقدسى (تألیف: 375ق) و مسالک و ممالک استخری از آن جمله هستند .
بطور نمونه ابوالقاسم محمدبن حوقل بغدادی فصلی از کتاب پر ارزش صورة الارض را که در سال 367 هجری به پایان رسانید به اهمیت بحر فارس و مسایل جغرافیایی مربوطه اختصاص داده است و در آن به مبادلات میان مردم فارس با بلاد زنگ اشاره می کند :
بحر فارس از ابله تا بحر قلزم ادامه دارد . ….
باضع جزیره ای است حاصلخیز و دارای خواربار و چهارپا و روبه روی حلی قرار گرفته است و جزیره بجه و بربره روبه روی اعمال عدن است و بیشتر پوستین های دباغی شده مانند پوست گاو و ملمع و چرم سنگین از همین جزیره است. آنگاه دریای پارس به دریای حبشه امتداد می یابد و به پشت شهر نوبه ( سودان)وصل می شود و
سپس به دیار زنگ (آفریقا) منتهی می گردد که از پهناورترین کشورها است.
نقش ایرانیان در گسترش اسلام به شرق آفریقا
فروپاشی امپراطوری پارسی/زردشتی ایران در قرآن پیشگویی شده بود (سوره روم آیات 1 تا6) هزاران نفر از ایرانیان ساکن در خوزستان و سواحل سیستان و بلوچستان و فارسهای عمان در سالهای 30 تا 80 هجری در گروههای کوچک به شرق آفریقا مهاجرت نموده اند اما برخلاف پارسیان هند ، پارسیان آفریقا بطور پراکنده در آفریقا سکونت گزیدند و تا قرن دوم یا سوم هجری تقریبا آثار حضور آنها از میان رفته است .
البته زمینه های حضور فارسها این امکان را برای مسلمانان شیرازی در قرون دهم و یازدهم فراهم نمود که بسرعت در شرق آفریقا قدرتمند شوند.
و بتوانند فدراسیونی از دولتهای سواحیلی مسلمان در شرق آفریقا ایجاد نمایند که به دولتهای شیرازی یا امپراطوری “زنج شهرت داشتند که آنها را دولت شهرهای سواحیلی نیز مینامیدند.آنها بعد از مهاجرت شیرازیها از جنوب ایران به جزیره زنگبار،پدیدار شدند.سرامیکهای بدست آمده در “اونگوجا”unguja قدیمیترین شهر در زنگبار، به حقیقت این موضوع شهادت میدهند. [4] شرق آفریقا هیچگاه توسط سپاهیان اسلام فتح نشده است بلکه مردم اسلام بطور تدریجی و بصورت خویشاوندی پذیرفته اند.
تا قرن های اخیر فاقد آفریقا مرکزی و شرقی مناطق مردمان که از آنجا
کتابت بوده اند در
و دارد وجودزیادی ابهاماتآنها گذشتگان تاریخ خصوص
ایننقایص رفع جهت اخیر سالهای در
.است گرفته صورت زیادی تلاشهای
:بر است متمرکز آفریقا شرق در تاریخی مطالعات اصلی منبع
سفرنامه و شرقی سواحل اتفاقیهدر وقایع نوشتههای -1
.شدهاند وارد سواحیلی تمدن منطقه به که سیاحانی
باستانشناسی یافتههای -2
(انتروپالوژلی)انسانشناسی -3
بومی زبانهای اشتراکات مطالعه و زبانشناسی -4
اعتقادات و افسانهها سنتها ، شفاهی ، داستانهای-5
بومیان
است مسلمانی بازرگانان و تجار مرهون آفریقا شرق در اسلام
تردد هند اقیانوس و آفریقا شرق به فارس خلیج از که
.داشتند
از کمتر در میلادی سال 632 در اسلام پیامبر رحلت از پس
طور به آفریقا شمال و شامات سرزمینایران ، سال 20
.شد فتح یکپارچه
و مصر سرزمین سال 646 شامات ، در و بیتالمقدس سال 636 در
قرن همان 3 در اسلام.شد فتح ایران سال 652سرزمین در
در و یافت گسترش سرعت به آفریقا قاره شمال در هجری اول
آفریقا شمال در را عظیمی اسلامی پادشاهی بربرها سال 1300
.نهادند بنا
تجار تردد.گردید ارائه بتدریج اسلام آفریقا شرق در اما
آفریقا شرق به هند و عمان دریای سواحل و فارس خلیج از
در و دارد دوهزارساله سابقهای ولی است بوده محدود اگرچه
مردمانی اقامت و ورود از نشانههائی اسلام از قبل دوره
.دارد وجود ماداگاسکار سواحل به اندونزیایران و حتی از
سیاهپوستانی آفریقا شرق سواحل در ساکن اولیه مردمان
:میشوند عمده قوم چهار از متشکل که بودهاند
هامیتسها -نیلوتیکها 4 -کوشاتها3 -بانتوها 2 -1
قبل واندونزیایی پارس عرب ، مردمان از معدودی عده سپس
اسلام ظهور ولی سکونتگزیدهاند مناطق این در اسلام از
.میشود محسوب آفریقا به مهاجرت گسترش در عطفی نقطه
از نفر شدند 80 آفریقا شاخ وارد که مسلمانانی اولین شاید
از قریش سختگیریهای اثر در که بودند اکرم رسول یاران
.کردند هجرت حبشه به مکه
شرق به جهت از 4 مسلمانانی میلادی هشتم قرن در سپس
.کردند اختیار سکونت عموما و شدند وارد آفریقا
تنگه طریق از و عربی شبهجزیره از که مسلمانانی -1
خلافت زمان در.شدند آفریقا شاخ وارد بابالمندب
از تعدادی جمله از اعراب از عدهای مروان عبدالملکبن
به جلندی سعید و سلیمان رهبری ازدعمانبه قبیله افراد
.کردند سکونت آنجا در و مهاجرت آفریقا شاخ
حسین زیدبن پیروان از عدهای تا 730 حدود 729 سالهای در
در و هجرت سومالی به بحرین احساء از ابنابیطالب علی بن
.کردند سکونت باراوا و مگادیشو شهرهای
شاخ وارد سرخ دریای طریق از مصری مسلمانان از عدهای -2
.شدند آفریقا
و بازرگانان از عدهای میلادی تا 1000 درسالهای 900 -3
مهاجرت آفریقا جنوب و بهشرق (شیرازی) پارس مردمان
.کردند
میلادی 1100-سالهای 1200 در سومالی مردمان از عدهای -4
عده این میرسد نظر به کردندو مهاجرت افریقا داخل به
اوگاندا -کنیا شمال سوی به که بودند باتوتسی اقوام همان
مسلمان آنها اینکه در و کردهاند مهاجرت رواندا و
.دارد وجود تردید بودهاند
طول 50 اسلامدر گسترش و عربی شبهجزیره در اسلام ظهور
شرق شامات ، ایران ، جمله از مناطق سایر به اسلام صدر سال
محسوب مهاجرت و تردد در عطفی نقطه آفریقا شمال و اروپا
بودن ، جنگلی دلیل به که آفریقا قاره داخل برخلاف و میشود
ستیزهجوئی و مالاریا و تسهتسه مگس و وحشی حیوانات
بود ، مناطق مانده امان در بیگانگان دسترس از قبایل ،
افراد موج اولین ورود میلادیبا سالهای700 از ساحلی
سواحل از مسلمانانی عموما که گردید ، بیگانهمواجه
قانون ، کتابت ، مسلمانان ، این.بودند عربی منطقه و ایران
آفریقا به را روز دانشهای و وعلوم معماری فلسفه ، ادبیات
علوم انتشار و وحدت ایجاد در مهمی عامل اسلام و آوردند
ساحلی منطقه تجارت که هندیها و ایرانیها عربها ، .گردید
با کدام هر اگرچه بودندو مسلمان همگی داشتند دست در را
آداب و دیناسلام ولی داشتند ودشمنیهائی رقابت یکدیگر
.میداد پیوند هم به را آنها مشترک
می مهاجرت به منجر گاهی مسلمانان میان در اختلافات
از ناشی آفریقا به مسلمانان مهاجرتهای از بخشی که گردید
جمله از.بود مادریشان سرزمینهای در آنها دینی اختلافات
قرن اوایل که کرد اشاره زیدی شیعیان به میتوان آنها
.کردهاند سکونت باراوا و مگادیشو در هشتم
وقتی یک گروه از شیرازی ها بین سالهای 900تا 980 وارد شرق آفریقا شدند
قرن تا بتدریج نیافتند سوابق حضور قبلی ایرانیان در این سرزمین خود را بیگانه نیافتند و بین
سواحل تمامی در موزامبیک سواحل تا مگادیشو از دوازدهم
بومی اقوام با ازدواج با آنها شدند ، آفریقاپراکنده شرق
تمدن بر شگرفی تاثیرات و گرفتند خود به بومی اصالت بیشتر
بنادر از دیگری ایرانیهای سپس سواحیلیگذاشتند ،
قوم و پیوستند مجموعه این سیرافبه و کیس و چاهبهار
شهرها از بسیاری در.آوردند بوجود را افروشیرازی
زنگ امپراطوری و کردند برپا حکومت و سلطنت افروشیرازیها
سلطان جمله از سلاطین این از بسیاری.دادند تشکیل را
میکردند ، ضرب سکه خود نام به مافیا و زنگبار کیلوا ،
و فرش و سازی ، حصیرسازی فلزی ، ظروف صنایع تمدن دراین
شکلدهی و عاجی متنوع اشکال ساخت و گرفت شکل پارچهبافی
بویژهشهرکیلوا و یافت ملاحظهای قابل رونق طلا به
سایر به و داده شکل خوبی به را سفالا از وارده طلاهای
صادر اروپا به مصر یا و ایران طریق از حتی و مناطق
شرقی آفریقای سواحل سراسر در پایاپایی تجارت و میکردند
به موسمی ، بادهای شروع با.میگرفت صورت هند و ایران با
تجاراز میگرفت صورت آوریل تا نوامبر از که جنوب طرف
آفریقا وجنوب شرق به (عمان)پارس دریای و فارس خلیج
اکتبر تا می ماه از باد ، که تغییرجهت با و میآمدند
.برمیگشتند فارس خلیج به داشت ادامه
هند سواحل و قارهآفریقا شمالی سواحل در اسلام گسترش با
توسط هند اقیانوس سراسر در تجارت میلادی ، سالهای 1300 از
تجار همین.شد می اداره و کنترل فارس خلیج مسلمانان
اندونزی مالزی ، سواحل تا آفریقا شاخ از را اسلام مسلمان ،
سال در وقتی بطوطه ابن که طوری به دادند گسترش فیلیپین و
را مردم تمامی و کرد بازدید آفریقا سواحل از 1312
که بود ازدواجهایی از ناشی این و یافت معتقدی مسلمانهای
از.میگرفت صورت بومیان وعربیبا ایرانی مهاجرین میان
فرهنگ و زبان بومیان و عربی ایرانی ، فرهنگ اختلاط
.آمد بوجود سواحیلی
سواحیلی تمدن
ساحلی شهر موزامبیک 36 دلگادو کیپ و سفالا تا مگادیشو از
رسوم ، آداب ، دارای آن مردمان که دارد وجود جزیرهای و
تمدن فرهنگ آن به که هستند مشترکی زبان و مذهب فرهنگ ،
آفریقا قاره داخل به تمدن و فرهنگ این میگویند سواحیلی
.دربرمیگیرد را آفریقا شرق منطقه و کرده پیدا نفوذ نیز
از یکی که هستند متفقالقول همگی غربی تاریخنگاران
اسلامی تمدن شکلگیری و ساختار در که اقوامی معروفترین
.بودهاند “افروشیرازیها”داشتهاند نقش سواحیلی
تجار کمک با بلکه نبودهاند تاجر خود اگرچه شیرازیها
تجارت رونق در ولی آمدهاند آفریقا شرق سوی به فارس خلیج
سایر به نسبت شیرازی خاندان.داشتهاند عمدهای سهم
شهرت و نام از آمدند آفریقا شرق به ایرانیکه خاندانهای
در آنها که بود آن دلیل یک شاید شدند برخوردار بیشتری
از و بودهاند برخوردار حکومت و منصب و مقام از شیراز
با و درآمیختند بومیان با آفریقا شرق به ورود ابتدای
واقع مردم احترام مورد و داشتند فامیلی ازدواجهای آنها
بوجود نسلی بومیان و شیرازیها میان ازدواجهای از شدند ،
حدود قوم این میگویند افروشیرازی آنها به که است آمده
هم هنوز و حکومتکردهاند آفریقا شرقی سواحل بر سال 400
.دارند دست در زنگبار در را امور مناصب
که مسلمانانی اولین که دارند اعتقاد غربی محققین از بعضی
از که بودهاند کسانی شدهاند آفریقا شرق وارد
گریختهاند خود بلاد از اسلامی مجازاتهای
تجار بعضی یا و زیدی شیعیان مورد در شاید مطلب این
اما باشد داشته صحت آمدهاند فارس خلیج از که مسلمانانی
که دارد وجود مختلف نظریه شیرازی ، 4 خاندان هجرت مورد در
.نمیشود اسلامی مجازاتهای به مربوط کدام هیچ
آنها مسافرت انگیزه و شیرازی خاندان ورود سال خصوص در
به توجه با تاریخ نزدیکترین شاید ندارد وجود نظر اتفاق
میلادی تا 1000 سال 970 ; باستانشناسی یافتههای بعضی
از فرار برای شیرازی خاندان که دارند اعتقاد بعضی.باشد
به چنگیزخان حمله.کردهاند هجرت آفریقا به مغول حمله
مسیر از وی است گرفته صورت میلادی تا 1221 ایران 1220
.است رفته ترکیهامروزی سوی به تبریز و اصفهان و خراسان
;است نداشته قرار چنگیز حمله معرض در فارس استان بنابراین
اسلام میلادی یازده قرن آفریقا شرق در اینکه علاوه به
از بسیاری که حالی در بود شده تبدیل غالب دین یک به
به وارد مسلمانان اولین جزء را شیرازی خاندان نویسندگان
آنها معماری از آثاری و مساجد حتی و آفریقادانستهاند
.دارد قدمت سال هزار که کیزیمکیزی مسجد مانند دارد ، وجود
تا سالهای 980 حدود که است این تاریخ مستدلترین بنابراین
همراه کشتی با شیرازی سلیمان علیبن سلطان میلادی 1000
آمده منطقه به فرزندانش از نفر و 6 زندگی وسایل و بار با
وی همراه نیز فاطمه بهنام وی دختر فرزندان از یکی است
بن موسی علی ، سلطان دیگر همراهان از یکی.است بوده
وی 4 مهاجرت انگیزه و علت خصوص دراست بوده بدون عمرانی
کتاب در الفهمی عبدالعزیز.است شده ذکر مختلف دلیل
شیعه شیرازیها استکه معتقد “آفریقا شرق در ایرانیان”
به و گریخته شیراز سلجوقیاز طغرل حمله خاطر به و بوده
زنز سایت وب در(میلادی 1055)است کرده سفر آفریقا
:که است شده آورده بارنت
بود دیده ترسناک خوابی (میلادی 975)شیراز حاکم علی سلطان
را وی زندگی زلزلهایوحشتناک که بود این آن تعبیر که
از خود فرزندان تمام با وی لذا.داد خواهد فنا باد به
شد ، آفریقا عازم موسمی بادهای از استفاده با و کشتی طریق
است بوده حبشی و سیاهپوست وی مادر که معتقدند نیز بعضی
.است داده شکل آفریقا به سفر برای را وی انگیزه مطلب واین
را سفر هند به عزیمت قصد به وی دارند اعتقاد نیز بعضی
.است برده آفریقا به را وی موسمی بادهای ولی کرد شروع
شده ثبت که است دیگری دلایل از نیز وسوداگری طلا تجارت
.است
سراغ به و کرد پیاده را کشتی بار کیلوا در وی حال هر به
تقاضای علی سلطان.داشت نام مریمبا او ;رفت دهکده رئیس
به را کیساوانی منطقه مریمبا ، رئیس کرد ، سکونت برای محلی
سپس.کرد دریافت علی سلطان از هدایائی و داد علی سلطان
زندگی و کرد ازدواج مریمبا دختر با علی سلطان
ازدواج ایرانیها اصولا.داشت بومی مردم با مسالمتآمیزی
ازدواجهای باعث موضوع همین و میشمردند جایز را موقت
.است شده آفریقا در ایرانیها متعدد
تبلیغ انگیزه امر درابتدای عموما ایرانی بازرگانان
ادویه ، پارچه ، تجارت دوران این درتمام.نداشتند اسلام
دین داشتوبتدریج ادامه فارس خلیج منطقه از سفالی ، ظروف
ابنشهریار بزرگ.شد واقع نزدیکان پذیرش مورد آنها
خود حکایتی را نقل کرده است که خلاصه آن چنین است یادداشتهای در میلادی ده قرنسیاح رامهرمزی
داستان مسلمان شدن پادشاه و یک قبیله در منطقه شمال موزامبیک
: ناخدا عسلویه برایم تعریف کرد و دوستانش نیز حرف او را تصدیق کردند آنها که یک گروه فارس بودند در سفر به زنگبار گم شدند و سرانجام در منطقه ای که امروز ایرانیاناز گروه و با کیلوا در تجارت بودند این
آنها محلی افراد .شدند پیاده شود می نامیده موزامبیک
اجازه آنها به حاکماما حاکم از کشتن آنها منصرف شد ، بردند منطقه حاکم نزد و دستگیر را
کردند تقاضا حاکم از ناخدا و همراهان دهند خودادامه سفر به که داد
و ناخدا وی را اسیر ولی دهند پاداش او به تا بیایند کشتیآنها به که
عمان به فرد دیگری فروخته شد در وی.رساندند عمان به فروشدر به همراه سایر بردگانی که اسیر کرده بودند
و وی با ارباب خود به بصره و بغداد رفت سپس با کاروان حاجیان خراسانی به مکه رفت از آنجا با کاروان مصری به مصر رفت از مصر پس از ماجراهای زیاد از طریق رود نیل به سودان و ایتیوپی و سواحل کنیا و سپس به موزامبیک برگشت.
ایرانیان همان گروه بعد سال چند قضا از.
برده وی دادگاه به و شده در سفر تجاری دیگری به کیلوا و سفالا به همان منطقه رفته و مجددا گرفتار
چگونه و متعجب میشوندکه وحشتزده شاه دیدن از ایرانیها میشوند ،
وی سوی از سختی انتقام و مجازات برای خودرا و است برگشته
عفو را آنهاپس از شرح چگونگی بازگشت پر مخاطره اش حاکم انتظار ، خلاف بر امامیکردند آماده
و مسلمان شدن وی و سپس اسلام قبیله اش شده اند وی سعادت باعث آنها اقدام که میدارداظهار و میکند
او شرح می دهد که تمام قبیله او نیز دین اسلام را پذیرفته اند و او رهبر اسلامی آنها است
هنرها انواع شکوفائی افروشیرازیها ، اسلامی حکومت دوره در
دوره آن مکان و زمان به نسبت هنرها این.بود خود اوج در
معماری و ساختمانها و داشت را خود خاص شکوه تاریخی ،
گرفت ، رونق آفریقا شرقی سواحل سراسر در اسلامی و ایرانی
شیشهای و سفالی ظروف فرشها ، با و شد ساخته عظیم مساجدی
.گردید مزین ایرانی
خود حدکمال در اسلامی و ایرانی فرهنگ نفوذ سال 1498 تا
علیابن خاندان دورهحکومت در کیلوا دهکده و داشت قرار
تبدیلشد که ساحلی ثروتمند متمدن و شهر یک شیرازیبه حسن
اختیار داشت در را منطقه کل طلای تجارت وکنترل طلا بورس
تا سال 1498 ورود پرتغالی ها فرهنگ ایرانی اسلامی در کیلوا در حد کمال بود و کیلوا به مرکز ثروتمندان تجارت طلا تبدیل شده بود.
علاوه بر تاریخ شفاهی و مکتوب و کلمات فارسی موجود در زبان سواحیلی آثار باستانی به جا مانده نیز صحت ادعاها را در قدمت مراودات میان ایرانیان و شرق آفریقا تایید می کند طی کاوشهای باستانشناسی در کشور تانزانیا نشانه هایی از تمدن ایرانی – اسلامی در چند منطقه از جمله در شهر تاریخی باگومویوی به دست آمده است . شهر تاریخی وقدیمی باگومویو در 50 کیلومتری دارالسلام واقع شده است . این شهر که یکی از مراکز و بازارهای مهم خرید و فروش بردگان بوده از نظر تاریخی مورد توجه مردم و گردشگران خارجی است.
.امپراطوری زنگ یا ”’سلطنت کیلوا”’، حکومتی در سواحل شرقی آفریقا بود ه که در قرن چهارم هجری توسط دریانوردان شیرازی و خانواده علی ابن حسن شیرازی یا سیرافی بنانهادهشد. پایخت این حکومت جزیره کیلوا کیسیوانی بود که در ۲۴۰ کیلومتری جنوب شهر امروزی دارالسلام واقعشدهاست
The Great Mosque of Kilwa Kisiwani, one of the many mosques built by the Persian founders of the Kilwa Sulta
واژه باگومویو از ترکیب دو کلمه باگو یعنی انداختن و مویو به معنی قلب تشکیل شده است . باگومیو یعنی جا گذاشتن و رها کردن قلب و این بخاطر این است که بیشترین خریدوفروش بردگان در این منطقه انجام می گرفته است. از مناطق دیگر و مورد توجه گردشگران منطقه ای به نام Kaole Ruins می باشد. کواله در زبان سواحیلی به معنای ” برویم وببینیم” است واین بخاطر مهاجرت گروهی از ایرانیان ( شیرازی ها) به این منطقه درقرن 13 میلادی می باشد . شیرازی ها برای سالها در این منطقه ساکن شده و بناهایی به سبک معماری ایرانی ساخته اند. وجود دو مسجد و مزار یکی از نیاکان آنها به نام شریف و قبرهای ایرانیان از جمله بناهای تاریخی این شهر می باشد که متعلق به فرهنگ و تمدن ایران زمین است.
براساس وقایع نگاری “کیلوا”،kilwa chronicle “، آمده است که مسلمانان شیرازی در نتیجه یک خشکسالی سخت از فارس مهاجرت نموده و با توجه به آوازه ای که از سیاحان فارسی از زنگبار یا زنگستان (سرزمین سیاهان ) شنیده بودند سفر به زنگ را بر سفر به هند ترجیح دادند و این مسلمانان پس از ماهها سفر دریایی بلاخره در کیلوا ساکن شدند و محلی را ساختند که برخی از مساجد و خانوادههای مسلمان هم اکنون در آنجا اقامتدارند.
رهبر شیرازیهای مهاجر به جزایر شرق آفریقا، حاکم سابق ایالت شیراز، حسن بن علی شیرازی نامداشت. او در سال 956م با مادر اتیوپیایی و هفت پسرش، علی، محمد، باشت، سلیمان، حسین و داوود در زنگبار ،پمبه ( پنبه) ، تنگه ، تومبتوv و جزایر کومور ساکن شدند.آنها یک فدراسیون اسلامی در جزایر شرق آفریقا ایجاد کردند و محور تجارت آزاد میان موگادیشو در شمال و سوفالا در جنوب را شکل دادند.زنگبار بهعنوان یک خط میانی بین موگادیشو و سوفالا بود که به شکل یک مرکز تجاری کالاها را به کشورهای خلیجفارس و هندوچین صادر میکرد.اغلب تجار ایرانی در فصل بادهای موسمیشمال شرق، به زنگبارzangebar میرفتند و از این منطقه دیدار میکردند. آنها با کشتیهای بزرگ چوبی که از ابتدا تا انتهایش به طورجذابی کندهکاری شده بود به زنگبار میرفتند و با خود ماهیخشک، فرش، نمک، چادر (در زنگبار بهBuibui معروف است) خرما وچرم میبردند.
اهمیت
نگاهي به تاریخچه تجارت دریایی و اهميت خليج فارس در تجارت دريايي با هندو شرق آفریقا
در کتاب وقایع نگاری کیلوا آمده است:
برخی از تجار ایرانی در زنگبار اقامت گزیدند و برخی دیگر با کشتیهای خود تیرهای چوبی برایساخت خانه و روغن نارگیل به ایران بردند.از وقتی که این تجارت و نیز اقامت مسلمانان برای قرون متمادی ادامه یافت، فرهنگ لغات سواحیلی زنگبار از زبانهای عربی و فارسی قدیم شکل گرفت.
وقایعنگاری پمبه نیز از یک سری مهاجرتها و اقامتهای مسلمانان شیرازی به ما گزارش میدهد. براساس وقایع نگاری نوداگونی و کیلوا، رهبر آنها درهشDarhash بن شاه بن علی بن ابراهیم بن محمد بن حسین بن درهش شیرازی با دو پسر عمو و سه پسرش فیهمfihmshah یا فهیم شاه، یوسف شاه و حاجیشاه و با گروهی از همسایگان و دوستانش به زنگبار آمد.براساس این وقایعنگاریها گفته شده است که پسر عموهایش شاه بن علی و داوود بن علی در پمبه و زنگبار اقامت گزیدند.خواهران درهش بن شاه نیز یکی به نام خدیجه بنت شاه در زنگبار و دیگری تاتو بنت شاه در تومبتو، جزیره همسایه زنگبار، اقامت کردندxi.
تومبتو یک جزیره مستقل اسلامی بود که توسط ملکهMwana Khadijah حکمرانی میشد. بهترین ساختمان حفاظت شده در تومبتو مسجد مخروبه آن است.بر اساس گفته یکی از مسئولین استعمارگر انگلیس در زنگبار(1914-1922) این مسجد از روی مسجد زینب در قاهره و مسجدالاقصی دربیتالمقدس الگو برداری شده است، یک بالکن مشبک نیز برای استفاده زنان در آن وجود دارد.او همچنینتوصیف کرده است که درهای ورودی مسجد تومبتو بهترین خصوصیات معماری شیرازی را در شرق آفریقا نشانمیدهد.
بر اساس وقایعنگار محلی تومبتو ،شهر Makatoni در تومبتو توسط سلطان یوسف بن علی شیرازی که در سال1204 از شیراز آمده ساخته شده است.
علی، برادر یوسف، جانشین او شد و سپس پسر یوسف، اسماعیل جای علی را گرفت.تومبتو به خاطرعبدالله دومین پسر سلطان یوسف بن علوی که سلطان کیلوا بود روابط سیاسی قدرتمندی با کیلوا داشت.اوهمچنین با ملکه “کاراندا” Qaranda دختر رییس “یائو” Yao ازدواج کرد.
کیلوا نیز همچون تومبتو با “کیزیمکازی”//- /یا
کاظم قاضی kizimkazi که حدود 10 مایل ازطرف جنوب با ” Ungujaukau ” قدیمیترین شهر زنگبار فاصله دارد، روابط سیاسی محکمی داشت. این موضوع به این دلیل بود که سلطان کیزیمکازی یعنی سعید بن عبدالله بن سعید با سلطان کیلوا نسبت داشت و از او هدایایی از قبیل ظرف نگهداری شیر و طبل گرفته بود. هدیه دومیکه بخشی از نشانههای سلطان است هنوز در موزه زنگبار نگهداری میشود.
یکی دیگر از سلطانهای کیزیمکازی، سید بن ابو عمران بن موسی بن حسن بن محمد در دهکده “دیمبانی”Dimbani ، مسجد کیزیمکازی را ساخت.این قدیمیترین مسجد در آفریقای شرقی و مرکزی است و شهرت آن به خاطر خطوط کوفی گلکاری شده آن است و تاریخ ساخت آن به سال 500 هجری قمری میرسد (1107میلادی). آیاتی از سوره بنیاسراییل ( آیه 80 تا 82 ) و آیه 18 از سوره توبه در اطراف محراب این مسجد به چشم میخورد.
مسجد کیزیمکازی یادآور تاریخی از فرهنگ شیرازی اسلامیاست. خط، هنر و محراب ساخته شده ازسنگ و خشت آن مشابه بسیاری از مساجد قدیمیدر قسمتهای مختلف ایران است.
این طور به نظر میآید که خطوط کوفی این مسجد از سوی فردی که مسجد کیزیمکازی را ساخته اهداشده است. در یکی از نوشتهها بدین مضمون است: “این شیخ بزرگ سید ابوعمران پسر محمد (که عمرش دراز باد ودشمنانش نابود باد) دستور ساخت این مسجد را در روز یکشنبه از ماه ذیالقعده در سال 500 ه.ق صادر کرد”.
بر اساس سنتهای کیزیمکازی ،سید بن ابو ابن عمران، معماری را بهنام ”Kizi” استخدام کرد تا مسجدی بسازد.او خیلی ماهر و زبر دست بود از آن زمان شهر و مسجد به افتخار اوKizi-Mkazi (کیزی زبر دست) نام گرفت. شهر کیزیمکازی محل تولد شیخ ثابت کومبوجچا الشیرازی (فوت 1986) بنیانگذار انجمنشیرازی است(1939-1957).[5]
روایات همچنین میگویند که سلطان سعید بن ابو عمران دستور دادکیزی را بکشند، شبیه داستانی که به امپراطور مغول ،شاه جهان در هند نسبت داده میشود ،کسی که گفته شده دستور داد دست و پای همه معماران تاجمحل را ببرند. یکی از قدیمیترین نمونه خط کوفی گلدار که در ایران وجود دارد، و به خوبی نشان میدهد چگونه از خط برای تزئین بنا استفاده شده، نوشتههای مسجد جامع نائین که به تاریخ 288 هجری مورخ میباشد.
در این نوشتهها ابتدا و انتهای حروف با نقوشی شبیه به برگ خرما تزئین شده و باین طریق خواندن آن کار آسانی نیست. کتیبه مسجد نائین به طریق زیر خوانده میشود : امن با لله و الیوم.
دویست سال بعد در مسجدی در زنگبار که بوسیله ایرانیانی که با آن کشور مهاجرت کرده بودند ساخته شده، همین کتیبه با تزئینات بیشتر و پیچ و خم های زیادتر، زینت دیوار گردیده. خواندن کتیبه زنگبار بسیار مشکل تر از قرائت کتیبه نائین است و تحول خط کوفی را در عرض دو قرن نشان میدهد. تقریبا یکصد سال بعد از مسجد زنگبار در روی دیوار برجی که بافتخار سلطان مسعود سوم (462-507 هجری) ساخته شده کتیبه زیبائی، مخلوط با نقوش هندسی، به شیوه کاخ اشکانی در مشطه روی آجر تراشیده شده که بمنزله یکی از شاهکارهای هنر خط نویسی روی ابنیه میباشد و قابل مقایسه با کتیبه مدرسه نظامیه در خار گرد است که بنام نظام الملک ساخته شده است
در کنار مسجد کیزیمکازی قبرهای خانم فاطمهMwana mwatima ، دختر سلطان مهدی Mfal memadi الشیرازیه. سایر اعضای خانواده در این قبرستان عبارتند از شریف بن حسن و شیخ سعید بن عبدالله بن علی بن عمر شریف، یک نجار یک پا که بهخاطر تقوایش به طور افسانهای به او قدرتی (اعجاز و شفابخشی) نسبت داده شده و دارای شهرت است.[6] در این قبرستان همچنین قبر سلطان سعید بن عبدالله بن سعید احمد نیز وجود دارد. وی همان کسی است که هدایایی از سلطان کیلوا دریافت کرد. در هر دو شهر کیلوا و زنگبار قبرهایی با نوشتههایی وجود دارد که متخصصین زبانهای عربی و سواحیلینمیتوانند آنها را بخوانند. مسجد جامع کیلوا در قرن 11 میلادی و در زمان سلطنت حسن بن علی اولین، حاکم ایرانی کیلوا ساخته شده است . بر اساس وقایعنگاری “نداگونی” Ndagoni chronicle یک گروه شیرازی از “پاجه” paja، به “پمبا” pemba سفر کردند.آنها مسجد جمعه را درRas Mkumbuu وChwaka و سپس چهار شهر دیگر رادر سال 1488،یعنی ده سال قبل از ورود واسکودوگاما و برادرش پالو دوگاما به زنگبار ساختند. قبل از آن که واسکو دوگاما وارد زنگبار شود، علمایی از یمن در آنجا بودند که بیشترشان از نزدیک Makullaو عدن آمده بودند، برخی نیز از Saywum ،Dawan، Inat ،Chufa ،Huragda Taris،و احتمالا Zinjibar یعنی زنگبار نزدیک عدن آمده بودند.به هر ترتیب بسیاری از عربهای زنگبار از حضرالموت، (محل تولد هود پیامبر) بودند. در آنجا عربهای دیگری همچون “مشاریف” Masharifهستند که از نوادگان دختری پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) هستند. آنها برجستهترین خاندان مشاریف در شرق آفریقا، و معروف به خانوادههای عبدالقادر و جمالاللیل هستند.ایشان پس از محمد جمالاللیل به این نام شهرت یافتند.جانشینان جمالاللیل در زنگبار مسجدمعروف Gofa را ساختند که یادآور مدرسه نظامیه در بغداد است. بر اساس منابع مکتوب و از جمله برخی داستانهای سعدی شیرازی می توان گفت که در سالهای 1300 تا 1600 میلادی نه تنها تجارت میان ایرانیان سواحل خلیج فارس و آفریقا بلکه تجارت آفریقا از سوی سواحل خلیج فارس تا مناطق دریای خزر و دریای سیاه نیز امتداد داشته است.
زنگبار یک نمونه از اسلام گرایان در آفریقا
اسلام برای اولین بار در سال 72 هجری به أهالی زنگبار عرضه شده است و تشیع نیز در این منطقه موضوعی قدیمی است اما تاریخ شیعیان فعلی ساکن در زنگبار به حدود 200 قبل می رسد
در زنگبار بقایای مساجدی است که تاریخ آنها به بیشتر از هزار سال می رسد ، که بنظر می رسد نمازگزاران اولیه آن شیعیان وارده از خلیج فارس بوده اند چنانچه قبر بعضی از نوادگان نبیّ صلّى الله علیه وآله که تاریخ آنها به حدود 600 تا 700 سال قبل می رسد در منطقه وجود دارد و مورد احترام و زیارتگاه افراد می باشد.[7].
در دوره عیاربه و ال سعید زنگبار تحت حاکمیت سلطان عمان در آمد ممباسا ومالیندی ومگادیشیو وأسمَرة و شهرهای ساحلی زیادی تحت قیادت عمان قرار گرفت « وندل فیلیب مستند به اسناد اروپایی، تولید طلا در ساحل شرق أفریقیا نصف ملیون پوند سترلینی در سال برآورد کرده بعلاوه اینکه تجارت برده نیز درآمد قابل توجهی داشته است در سال 1828 میلادی سلطان سعید بن سلطان حاکم عمان مرکز حکومت خود را به جزیره زنگبار منتقل نمود
تا روز 11 کانون الثانی سال 1964، زنگبار به رهبری السلطانجمشید بن عبدالله بوسعید، یکی از نوادگان السلطان سعید بن سلطان اداره می شد . در نبردهای خونین که بیست هزار کشته بر جای روز 12 کانون الثانی 1964به سلطه اعراب پایان داده شد . در حالیکه بیشترین مردم در فقر دست و پا می زدند در قصر سلطان بیشتر از هزار خدمتکار وجود داشت و تجارت برده درآمد سرشار 80 هزار پوند در سال برای وی ایجاد کرده بود .در سال 1964 میلادی یک ماه پس از اعلام استقلال این کشور انقلاب تانزانیا شکل گرفت و طی آن سلطان زنگبارسقوط کرد . بعد از مرگ سلطان سعید بن سلطان در 19 تشرین الأول 1856، بین برادران وی جنگ قدرت در گرفت و زنگبار بین آنها تقسیم شد و بلخره در سال 1886م جزیرة بین بریطانیا وفرنساوآلمان تقسیم شد .
تانزانیا ازکشورهای مشترک المنافع انگلستان است که از اتحاد دو سرزمین تانگانیکا و زنگبار درسال 1964 به وجود آمد. در قسمت زنگبار این کشور از اوائل دوره های اسلامی سلسلههای رقیب عرب و فارس بر این جزیره حکومت می کردند و قسمت تانگانیکا نیز تحت تسلطایشان بود. در قرن شانزدهم پرتغالی ها به این دو سرزمین پا نهاده و آن را تصرفکردند. در قرن هفده نیز ارتش سلطان مسقط که عموما جنگجویان بلوچ بودند با شکست پرتغالی ها بر این دو سرزمین مسلط شد. در سال 1856 زنگبار از عمان جدا شد و در اواخر قرن نوزدهم تا سال استقلال در تصرفانگلیسی ها بود. قسمت تانگانیکا نیز در سال 1885 به تصرف آلمان درآمده و پس از آنتحت قیومیت انگلستان (پس از جنگ جهانی اول) قرار گرفت
در سال 1961م تنگه نیکا مستقل شد و زنگبار نیزاستقلالش را در سال 1963 بدست آورد . در سال 1964 با انقلاب زنگبار تنگانیکا و زنگبار با هم متحد شدند و تانزانیا شکل گرفت زنگبار از دو جزیره زنگبار و پمبه (پنبه) تشکیل شده و جمهوری خود مختار است ..
اسلام در حال حاضر
در طول سه سال گذشته بویژه پس از انفجار سفارت آمریکا در تانزانیا و کنیا رسانه های غربی نسبت به افزایش نشانههای گرایش به اسلام، نظیر هجوم نمازگزاران به مساجد در روزهای جمعه و پوشش اسلامی زنان در منطقه «زنگبار» در کشور «تانزانیا» اعلام خطر نموده اند .[8] غربی ها از اسلام سیاسی که در شرق آفریقا بسرعت در حال گسترش است شدیدا نگران هستند و این نگرانی را بارها مقامات غربی اظهار داشته اند .مسلمانان در زنگبار
بهترین راهحل برای برای عدالت و سعادت را بازگشت به ارزشهای دینی اسلام می دانند.» آنها تأکید میکنند که تنها عامل تحقق وحدت در منطقه «زنگبار» دین اسلام است.
به اعتقاد علمای دینی «تانزانیا»، پدیده افزایش گرایشات دینی در این کشور فرصت مناسبی است تا مقامات حکومتی به جای توسل به دمکراسی به رعایت شریعت اسلام و عمل به آن بیندیشند.
این گزارش میافزید: مبلغین اسلامی در این منطقه خواهان اسلامی کردن سیستم حکومتی و جامعه هستند و گروههای مرتبط با آنان که غالباً میانه خوبی با غرب و آمریکا ندارند، دامنه فعالیتهایشان را توسعه میدهند.
در زنگبار به عدد معصومین چهاردهگانه حسینیه ساخته شده است از جمله آنها ( حسینیّةالمأتم ) گه به اهتمام فرمانده ایرانی سپاه عمان ساخته شده است و تاریخ آن به 140 سال قبل برمی گردد.
منطقة « کیبوندا » ـ از مناطق قدیمی و شیعه نشین زنگبار است شیعةی دارای قدرت قابل توجهی در در زنگبار هستند و مشاور رئیس جمهوری آنجا شیعی است .
شیعیان خوجه اهتمام زیادی به مراسم شیعی دارند و هزینه های قابل توجهی برای
لقد منطقة « کیبوندا » ـ از مناطق قدیمی شیعة در شهر زنگبار است که بدلیل مهاجرت شیعیان در حال زوال و خراب است و برای آثار باستانی آن از سوی حکومت و یونسکو اقدامی به عمل نیامده-است..
3 ـ شیعیان خوجة در شرق وجنوب إفریقیا از وضع مالی و اقتصادی خوبی برخوردار هستند و معمولا هر چند سال یکبار به مشهد و کربلا سفر می کنند تلاشهایی از سوی آنها برای احیاء مکانهای قدیمی شیعی در زنگبار صورت گرفته است .
مراسم اربعین در زنگبار
در زنگبار خانواده سلطان عمان از الخوارج اباضیّة بودند و تعدادی شیعه نیز از قدیم وجود داشته است که از مهاجرین هندی ، إیرانی وبحرین وعمان، هستند دارای دو مسجد بزرگ و 4 حسینیه بزرگ و 20 حسینیه کوچک و یک درمانگاه هستند دارای یک مهمانسرا بنام دارضیافت هستند کهشیعة تازه وارد بطور مجانی در آن پذیرایی می شوند حاج رحمة الله تیجانی آنرا پایه گذاری نموده است . درمانگاه را ناصر نور محمد، ودار تولید را داتو حمانی پایه گذاری نموده و موقوفاتی نیز برای این موسسات دارند حسینیّة ماتم در سال 1850 در عهدالسلطان برغش، برای نظامیان ایرانی وی ساخته شد سلطان برغش پیروزی های خود را مدیون ایرانیان بود و به آنها اجازه مراسم عاشورا و سایر مراسم شیعی داده بود مسیحیان در تانزانیا 44% از کل 36 ملیون ساکنان آنجا را تشکیل می دهند در حالیکه 97% ساکنان زنگبار مسلمان هستند
20% مردم زنگبار ایرانی و عرب تبار هستند 10% هندی تبار و 50% بانتو آفریقایی و 97 درصد مردم مسلمان هستند 70درصد کلمات سواحیلی ریشه عربی و فارسی دارند مثل حکومت ووزارت، « وسانتی سانیا »، « أحسنتَ صَنیعاً »، مساجد الجامع الکبیر ومسجد حنفی ومسجد مالیندی مساجد اصلی و بزرگ منطقه هستند و مرکز تجمعات سیاسی و نماز جمعه ها است [9].
مراسم محرم و اربعین برای شیعیان زنگبار اهمیت بزرگی دارد حدود هشتصد نفر از شیعیان در مراسم شرکت می کنند افراد در روزهای عاشورا تاسوعا و اربعین بعد از برپایی نماز عشا در حسینیه ابوالفضل عباس و حسینیه ماتم گردهم آمده و به نوحه خوانی و سینه زنی می بردازند این مراسم تا یک بامداد ادامه می یابد سپس دسته های سینه زنی از خیابانهای محله های و حسینیه های شیعی عبور و با رسیدن به هر مسجد و حسینیه لحظه ای متوقف می شوند و به عزاداری می پردازند سپس مسیر خود را بسوی حسینیه دیگر ادامه می دهند این مراسم تا ساعت 2 پگاه ادامه می یابد . نوشته محمد عجم ١٣٨۶
* 1. (957 م علی بن حسن شیرازی
* 2 (؟) محمد بن علی (” علی” Bumale، ) – حکومت چهل سال.
* 3 (996) علی بن باشت د.
* 4. (ج 1001)
* 5. (ج 1005) خالد بن بکر .
* 6. (1005/07 حسن بن سلیمان بن علی ، برادرزاده داوود)
* 7. (1023) علی بن داوود (پسر داوود، برادرزاده الحسن) – حکومت: 60 سال.
* 8. (1083) علی بن داوود II (نوه علی بن داوود) – حکومت به 6 سال، یک مستبد آشفته، عزل مردم Kilwa، و محکوم به مرگ در چاه.
* 9. (1106)الحسن بن داوود ، برادر علی بن داوود دوم)
* 10 (1129) سپتامبر 1113 محاسبه سلیمان عزل و به سر بریده توسط مردم Kilwa پس از تنها دو سال.
* 11 (1131) داوود بن سلیمان (پسر قبلی) کار اصلی و ثروت خود را در Sofala، ساخته شده، قبل از اینکه به یاد می آورد به Kilwa به جای پدرش. حکومت 40 سال است.
* 12 (1170)، سلیمان بن الحسن بن داوود یکی از بزرگترین سلاطین Kilwa، اعتبار برای غلبه بر بسیاری از [[سواحیلی ساحل]]،
* 13. (1189) داوود بن سلیمان (پسر قبلی) حکم 2 سال است.
* 14. (1190) Talut بن سلیمان حکم 1 سال
* 15. (1191) حسین بن سلیمان (برادر قبلی) – حکم 25 سال است. درگذشت بدون وارثان.
* 16 (1215) خالد بن سلیمان – حکم 10 سال
* 17. (1225)؟ بن سلیمان (””، استخوان سلیمان برادرزاده قبلی، پسر؟) – حکومت: 40 سال
* 18. (1263-7) علی بن داوود (ارتباط نامشخص) – حکم 14 سال.
پایان دوره پارسی شیرازی دودمان C. 1277،
شروع سلسله مهدعلی
* 19. (1277) الحسن بن Talut،
* 21 (1308) داوود بن سلیمان .
* 22. (1310) ابو Mawahib الحسن بن سلیمان (برادر قبلی) –
* 23. (1333) داوود بن سلیمان
* 24 (1356)، سلیمان بن داوود
* 25 (1356) حسین بن سلیمان آل Mat’un (عموی قبل)
* 26. (1362) Talut بن داوود
* 27. (1364) سلیمان بن داوود
* 28. (1366) سلیمان بن سلیمان بن حسین (عموی قبل) – حکومت: 24 سال
* 29. (1389) حسین بن سلیمان (پسر قبلی) – حکم 24 سال
* 30. (1412) محمد بن سلیمان بن عادل
* 33. (1454) وزیر سلیمان (وزیر قبلی) در مرگ سلطان اسماعیل،
* 34. (1454) محمد بن الحسین بن محمد بن سلیمان آل مظلوم
* 35 (1455) احمد بن سلیمان
* 36 (1456) الحسن بن اسماعیل (پسر سلطان اسماعیل 32)،
* 37. (1466): سعید بن al-Hassan/Hussein
* 38. (1476) سلیمان ابن محمد ابن حسین (وزیر سلیمان)
* 39. (1477) عبدالله بن حسن (برادر سلطان سعید 3
* 40 (1478) علی بن حسن (برادر قبلی).
* 41 (1479) الحسن بن سلیمان، (فرزند وزیر سلیمان)،
* 42. (1485) Sabhat بن محمد بن سلیمان (‘Xumbo’،
* 43 (1486) الحسن بن سلیمان (بار دوم)
* 44 (1490) ابراهیم بن محمد
* 45 (1495): محمد بن Kiwab (‘امیر محمد Kiwabi،
* 46. (1495) آل Fudail بن سلیمان (‘Alfudail’، برادرزاده ابراهیم، در نتیجه خون سلطنتی)
پایان سلسله Mahdali ج. 1495 آغاز غاصبان پرتغالی.
سفر نامه آفریقا و هندوستان
قنات میراث فرهنگی و علمی ایرانیان سمینار ملی قنات 1383 گناباد
http://www.irna.ir/html/1392/13920209/80634819.htm
مقدمه
در دهه های اخیر به برکت و پیشرفت علوم دیگر از جمله زیست شناسی، باستان شناسی و انسان شناسی بسیاری از فرضیه های تاریخی ، بکلی دگرگون شده است، تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود که از عمر کره زمین فقط 6 هزار سال میگذرد حال آنکه امروزه مشخص شده است که تنها از عمر انسان امروزی یک میلیون و هشتصد هزار سال میگذرد و با کشف ابزارهای سنگی و فلزی جدید محاسبات قبلی در مورد عصر سنگ و آهن نیز هزاران سال به عقب برده شده است بعلاوه اینکه در چندین نقطه در خود ایران اسکلت هایی پیدا شده است که فرضیه مهاجرت اقوام آریایی به ایران را هزاران سال به عقب تر میبرد و اثبات می کند که آریایی ها هزاران سال قبل از فلات ایران بسوی شمال مهاجرت و در حدود 3 تا 4 هزار سال قبل مجددا به علت سردی و یخبندان طولانی به فلات ایران مهاجرت نموده اند.
تعریف قنات
کانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان که جهت جمع آوری آب شیرین و انتقال و مدیریت آن به سطح زمین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و در بسیاری از کشورها ، قنات و کاریز می گویند. قنات کلمه ای پارسی معرب شده است. بعضی ان را از کندن می دانند و بعضی از کانو که در لغت به معنای نیزه است . در برخی متون به معنی کانال آب و مجرای آن و معادل کاریز به کار میرود. این کلمه در زبان اکدی و آشوری به شکل کانو/ قانو، در عبری به صورت قنا و قانو (لوله) در لاتین نیز به صورت کانا دیده میشود. که کلمهی لاتین کانالیس به معنای نی و با مفهوم لوله و کانال از آن مشتق شده است. در شمال آفریقا و سوریه کلمهی فوقرا برای قنات به کار میرود که از ریشهی فقر به معنی حفر کردن است. در ایران نیز قنات به معنای کاریز و کهریز است ولی امروزه بیشتر در قسمتهای شرقی ایران و افغانستان و بلوچستان به کار میرود. در اصفهان کلمهی «کی» و در روستاهای جنوب شرقی «که» به مفهوم قنات به کار میرود این کلمه در زبان پهلوی «کهس» بوده است.
بسیاری از فلاسفه و جغرافی نویسان اروپایی باستان از 2600 سال قبل تا کنون و بسیاری از مورخین مسلمان و سیاحان قرنهای اخیر به کاریزو قنات در ایران اشاره کرده اند.
تالس ملیتی Thales Melitus (546-640 قبل از میلاد)، آناکسی ماندر Anaximender (546-640 ق. م )، فیثاغورس Pythagore ) ) زایش 608 پیش از میلاد درگذشت 509 ق. م) ، کوسماس ایندیکوپلیوس (500-535 ق م) ، هکاتوس (Hecataus 500ق.م) ، نیارکوس دریاسالار یونانی ( 242- 325 ق .م) که سواحل مکران و هرمز تا رود فرات را مورد بازدید قرار داده و ….. بسیاری از این پژوهشگرا ن تاریخ حفر قنات را به دوره هخامنشی نسبت می دهند در حالیکه علم باستانشناسی، مردم شناسی و زبان شناسی رازهای نهفته زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است.
تاریخچه قنات
بیشترین و طولانی ترین و قدیمی ترین قناتهای جهان در فلات ایران قرار دارد بنابر این بی جهت نیست که پژوهشگران باتفاق باور دارند که بهره برداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و سپس در دوره هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و شاخ آفریقا نیز راه یافت آنگاه مسلمانان آنرا به اسپانیا بردند. مهمترین و قدیمی ترین کاریزها در ایران ، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در 34 کشور جهان قنات وجود دارد ولی 40 هزار قناتهای فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قناتها در سایر کشورهای جهان است. مهمترین قناتهای ایران در استان های کویری خراسان، یزد، کرمان ، مرکزی و فارس وجود دارد.
قنات یا کاریز یکی از شگفتانگیزترین کارهای دسته جمعی ، تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آبرسانی به مناطق کم آب و تامین آب شرب انسان ، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامه ریزی به وجود آمده است . این پدیده شگفتانگیز آبرسانی از دیر باز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تامین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران روبرو بوده اند، نقش کلیدی و موثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفائی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیتهای متعدد شهری و روستائی و باعث آرامش مردم بوده است.
برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامه فردوسی، هوشنگ مخترع آتش و قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر ، بیل و ادوات کشاورزی است می دانیم که شاهان پیشدادی بر اساس داستانهای شفاهی تا دوره زرتشت و فردوسی در میان مردم رواج داشته این داستانهای شفاهی ریشه 7 تا ده هزار ساله دارد.
در وندیداد که زرتشتیان آن را کتاب الهی می دانند چنین جملاتی وجود دارد:
“ سوگند یاد می کنم به جاری کردن آب خنک در خاک خشک ( کاریز) و عمارت راه و سوگند یاد می کنم به زراعت و کاشتن درخت میوه”.
هرودت آورده است که آناهیتا خدای آب نزد ایرانیان از آن بابت مقدس است که آبهای روان را جاری می کند و سبزی و خرمی ایجاد می کند و چون آب پاک است نباید آلوده شود.کالیستنس مورخ یونانی که در لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران همراه او بود و رویدادهای روز و مشاهداتش را به طور منظم یادداشت میکرد در یادداشتی که بعداً با محاسبات تقویمی معلوم شده که متعلق به سپتامبر ۳۲۸ پیش از میلاد است نوشته است: در اینجا (ایران)، در دهکدهها که آب را بر حسب نوبت به کشاورزان برای زراعت میدهند، یک فرد از میان آنان (کشاورزان) انتخاب میشود تا بر زمان نوبت (و تقسیم زمانی سهام) نظارت داشته باشد. این فرد در کنار مجرای اصلی آب و محل انشعاب آن میان کشاورزان، بر سکویی مینشیند و ظرفی فلزی را که سوراخ بسیار ریزی در آن تعبیه شده است در ظرفی بزرگتر و پر از آب قرار میدهد که پس از پر شدن ظرف کوچک (یک بار و یا چند بار) که به آهستگی و طبق محاسبه قبلی ابعاد سوراخ آن صورت میگیرد، آب را قطع و آن را به جوی کشاورز دیگر باز میکند و این کار دائمی است و این وسیله (ساعت آبی) عدالت را برقرار کرده و از نزاع کشاورزان بر سر آب مانع میشود.
در فرهنگ باستان ایران سرو نماد اهورا مزدا و نخل و بعدها شکل صلیبی آن، نماد میترا و نیلوفر نماد آنا هیتا بوده است، بنا بر این کاشت درخت و دایر نمودن پردیس ( فردوس، ) یا باغ امری بسیار مقدسی بوده است.
بر اساس کتب تاریخی در کاشمر درخت سرو مقدسی بوده است و مردم به آن پارچه گره می زدند ،آنرا تزیین می کردند و حاجت می طلبیدند ولی به امر خلیفه متوکل عباس آن را بریدند و تنه آن را به بغداد ( بغ+ داد) بردند مردم نسبت به این عمل غیر شرعی نفرین کردند و چون خبر مرگ این خلیفه را شنیدند مسرور شدند و پنداشتند که که او سزای عمل خود دیده است، هنوز در بسیاری از مناطق ایران از جمله در در دهستان زیبد گناباد درخت سرو چند هزار ساله زیبد را مقدس می شمارند و تنه اصلی نخل مراسم محرم را از سرو درست می کنند و با سرو نیز آنرا تزئین می کنند سرو زیبد و نخل درب صوفه که گفته می شد بر قبر پیری و یا عارفی روییده اند نمونه های اینگونه تقدسهای بجا مانده از دوران قبل از اسلام بود که در حال حاضر از سال 1357 نذر کردن و آش نذری پختن در این دو مکان منسوخ شده است.
پولیپیوس مورخ یونانی سده سوم پیش از میلاد متذکر شده است که در زمان هخامنشیان آن کس که کاریزی حفر یا زمینی را آباد می کرد یا کاریز خشکی را بازسازی می نمود مالیات 5 نسل بر او بخشوده می شد. در سیاحتنامه فیثاغورس به باغهای مصفا که با دولاب آبیاری می شده اشاره شده که داریوش و کوروش خود ساعتی را در آن به کشاورزی می پرداخته است.[1]
ایرانی ها در کندن کاریز و کانل مهارت خاصی داشتند در مورد حفر کانال سویز ، در موزه باستان قاهره سنگ نوشته ای نگهداری می شود ( نگارنده شخصاً از آن عکس گرفته ) که بخش اعظمی از نوشته های آن از میان رفته ولی بخشی از آن چنین است: من داریوش به همراه پارسی ها مصر را گرفتم امر کردم این کانال رابکنند تا از نیل مصر به دریای پارس بروند .
آقای گوبلو ، دانشمند فرانسوی که حدود بیست سال در ایران اقامت داشته و در زمینه آب در ایران کار کرده است و موضوع دکترای خود را قنات انتخاب میکند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از 534 منبع علمی، تحقیقی کتاب یا تز دکترای خود را تحت عنوان « قنات فنی برای دستیابی به آب در ایران » نوشته است او در این کتاب ثابت میکند که قنات اختراع ایرانیان است و دهها قرن هم قدمت دارد در حالی که چینیها فن قنات را تازه چند قرن پس از ایرانیان آموختهاند.
پس از اسلام ، دیلمیان و سامانیان در پیشرفت آبیاری در ایران کوشیده و در دوره صفویان نیز به سدسازی و آبیاری و کندن قناتها و لایروبی قناتهای موجود توجه واقع شد. در دوره قاجار، تجدید حیات قنوات به خصوص ، با گزینش تهران (طهران) ، به عنوان پایتخت جدید کشور از سوی آقامحمدخان قاجار تسهیل شد. در دوره پهلوی قناتهای جدید به دلیل افزایش جمعیت و کمبود آب به طور مشخص، ساخته نشد و در عوض ، کانالی به طول 53 کیلومتر از رودخانه کرج به سوی تهران کشیده شد. که این کانال آب مشکلات بهداشتی فراوانی ایجاد نمود و بویژه باعث شیوع سریع بیماری وبا در چند نوبت شد.در این برهه به دلیل تمایل به مدرنیزه کردن تجهیزات کشور، از جمله در زمینه آب به سوی فنون جدید روی آوردند. اما به زودی بعضی الزامات جغرافیائی و شهری ثابت کرد که نمیتوان از مزایای فنون قدیم چشمپوشی کرد و سدهای مدرن نیز نمیتوانند به هیچ وجه، جایگزین بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و کاریزی شوند. تا حدود 50 سال پیش، قبل از آنکه سیستم آبرسانی به شکل امروزی ایجاد شود، آب آشامیدنی و مصرفی مردم، از طریق قناتهایی تامین میشد که نوع معماری و مهارت در ساخت آنها، شهره جهانیان بود و مشخصه ذوق و ابتکار مردم ایران زمین به شمار میرفت. نیاز به انتقال آب از مناطق پر آب به سایر مناطق، موجبات طرحریزی و اجرای ساخت و ساز قناعتها را به شکلی استثنائی و ماندگار فراهم آورد.
اکتشافات باستان شناسی بخوبی ثابت می کند که تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییر مسیر رودخانه ها توانسته است باعث نابودی کامل و یا مهاجرت تمامی ساکنان یک منطقه (مانند اقوام اولیه شمال آفریقا) و در ایران مانند شهر سوخته در زابل شود اما در مناطقی مانند گناباد مردم سخکوش پس از یک دوره خشکسالی و یا تغییر آب و هوایی بجای مهاجرت به حفر چاه و قنات مبادرت کردند.
بر اساس تاریخ بلعمی، بهرام چوبین برای جنگ با شا بشاه در بلخ از مسیر اهواز . تبس جنابذ( گناباد) به بلخ رفت. بر اساس کتاب فتوح البلدان البلاذری ص 443 یزدگرد پس از حمله اعراب به اصفهان، استخر فارس، کرمان و سیستان رفت و از آنجا به سویی خراسان و مرو عزیمت نمود ماهویه مرزبان مرو نیزک ترخان را به جنابذ (گناباد) به استقبال او فرستاد او یکماه نزد یزدگرد بود و از دختر شاه خواستگاری نمود اینکار را بر شاه سخت گران آمد که به جنگی خونین منجر شد. محل اسکان یزگرد قلعه زیبد بوده است این قلعه معروف به قلعه شاه نشین است. این قلعه از آب چشمه شهاب گبر تامین می شده و در پایین قلعه نیز چاه مادر قنات زیبد قرار داشته است .
بنظر می رسد قبرستان گبرها در کلاته شهاب همان گورستان کشته شدگان سربازان یزدگرد سوم در جنگ نیزک ترخان باشد . شاه آنگاه به مرو رفت و توسط آسیابانی به قتل رسید.
ابوالفداء در تقویم البلدان و ابن حوقل 331 قمری در صوره الارض ص 180 و استخری متوفی 346 قمری در مسالک و الممالک ص 223 و ابوزید سهل بلخی متوفی 322 قمری در صور الاقالیم از کاریز جنابد (گنابد) ینابذ نام برده اند اما ناصر خسرو در مسیر تبس به تون چنین می گوید : و چون از شهر تون برفتیم( 21 ربیع الاخر 444 ) قمری آن مرد گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به گنابد می رفتیم، دزدان بر ما غلبه کردند، چند نفر از بیم خود را در کاریز افکندند از آن جماعت یکی را پدری مشفق بود ، بیامد و یکی را به مزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او را بیرون آورد چندان ریسمان و رسن که آن جماعت داشتند حاضر کردند و مردم بسیار بیامدند 700 گز رسن فرو رفت تا آن مرد به بن چاه رسید. رسن در آن پسر بست و او را مرده بر کشیدند و آن مرد چون بیرون آمد گفت که آبی عظیم در این کاریز روان است و آن کاریز چهار فرسنگ می رود و آن را گفته اند که کیخسرو فرموده است کردن.” [2]
در حال حاظر عمیقترین قنات ایران، قنات قصبه گناباد با حدود 340 متر عمق مادر چاه آن است ، طولانیترین قنات در منطقه یزد است با طول در حدود 100 کیلومتر پرآب ترین قنات ایران ، قنات آکبرآباد فسا است و عجیبترین قنات ایران قنات دو طبقه مون اردستان است که حدود 800 سال پیش احداث شده این قنات چاههای مشترک ولی مادر چاههای متقاوت و مظهر متفاوت دارد. قناتهای تهران و ری که دشت ورامین را آبیاری می کردند تا 30 سال قبل جزء پر آب ترین قناتهای دنیا بودند ولی در 20 سال گذشته بدلیل تخریب ماد چاهها و عدم لایروبی از رونق افتاده اند. این قناتها عموماً حفر آنها به دوره صفوی و قاجاریه برمی گردد. در تهران حدود 300 قنات وجود دارد که بعضی از آنها یکدیگر را بصورت ضربدری قطع می کنند قناتهای تهران در منطقه محمود آباد بدلیل خاکبرداری های زیاد کوره پزخانه ها و بدلیل عمق کم به صورت روباز مسیر خود را تا ورامین ادامه می دهند.دو عدد از این قناتها در محمود آباد تهران بدلیل خاکبرداری در سال 1355 به هم وصل شدند و حجم زیاد آب تخریبهای زیادی را بوجود آورد تا اینکه با وسایل مکانیکی این دو قنات مجدداً از هم جدا و به مسیر اصلی اولیه هدایت شدند اما در سالهای اخیر، مادر چاههای این قناتها در مناطق مسکونی واقع شده اند و بسیاری از آنها بر اثر سیلاب یا دخالت انسان پر شده اند وکسانی برای بازسازی و تامین هزینه آنها پیش قدم نشده است و این قناتها بکلی خشک شده و بلا استفاده شده اند.[3] در حال حاضر در ایران حدود 40000 قنات به طول 272000 کیلومتر وجود دارد که فقط در استان خراسان 7230 رشته قنات با آبدهی 1850000000 سانتی متر مکعب در ثانیه وجود دارد یعنی 9 برابر ذخیره سد کرج و 140 برابر ذخیره سد طرق وجود دارد در تهران ، دست کم 300 رشته قنات شناخته شده، خفتهاند. که طول بعضی از آنها 18000 متر میرسد.[4]
ج ـ نقش قنات در شکلگیری تمدنها و پیدایش دولت و توسعه اقتصادی
بر اساس حقایق تاریخی قناتهاو سرچشمه ها اولین پایه و اساس مدنیت، مدیریت و کار جمعی هستند، مارکس معتقد است که جوامع آسیایی بدلیل شرایط جغرافیایی و نیازی که به مشارکت در امر مدیریت آب (تهیه ، توزیع، نگهداری و مرمت قناتها) داشتند مجبور به انتخاب رئیس و رهبر شدند و نیاز به اینگونه کارهای دسته جمعی پایه و اساس تشکیل حکومت بوده است. فیثاغورس Pythagore ) ) زایش 608 پیش از میلاد درگذشت 509 ق. م) یکی از 7 فیلسوف جهان باستان که فلسفه را از تالس و آناگزیماندر و از مصریان و مغهای ایرانی فرا گرفته است و در حمله کمبوجیه (کامبیز ) در مصر اسیر و به بابل آورده شد سپس به شوش رفت و در معیت داریوش از پارسه گراد و تخت جمشید بازدید کرد شاید سیاحتنامه او اولین کتابی است که به خلیج فارس و قناتهای ایران و اسبهای تربیت [5]یافته برای کشیدن گاریهایی که برای قصر شاه آب حمل می کرده اند و تشکیلات اداری سازمان یافته ایرانیان اشاره کرده است. گیرشمن محقق فرانسوی نیز وظیفه اصلی دولت مقتدر و امپراتوری هخامنشیان را حفر قنات و تهیه و تقسیم آب دانسته است. پرفسور لمبتول و خواجه نظام الملک نیزوظیفه اصلی دولت ایران را تهیه و تقسیم عادلانه آب دانسته اند هرودوت نیز نظرات مشابهی دارد [6].
اهمیت این شبکه مهم آبرسانی در زندگی مردم این مرز و بوم آنچنان است که داستانهای زیادی از چگونگی به وجود آمدن قنات بر سر زبانها است و در اکثر جاها از تشابه عجیبی برخوردار است و نشان میدهد که پدیده قنات در فرهنگ ایران جایگاه ویژهای دارد. در این داستانها گاه ساخت قنات را به شخصیتهای محلی خاص نسبت دادهاند و گاه آنها را به شخصیتهای اساطیری منسوب داشتهاند . از جمله میتوان به گفته ناصر خسرو در کتاب سفرنامه اشاره داشت که میگویند قنات سگزآباد و قنات گناباد ساخته کیخسرو کیانی است.
استفاده از آب قنات، مستلزم تقسیم آب آن به شیوهای عادلانه است به طوری که هر سهامداری از نوع تقسیم رضایت داشته باشد. واین نیاز موجب اختراع ساعت آبی یا فنجان آب شده است که اولین دستگاه سنجش دقیق زمان بوده است.
سازمان قنات
کاریز همانند یک شرکت تعاونی سهامی و محصول یک کار جمعی بوده است ابتدا هیئت موسس اقدام به برنامه ریزی برای حفر چاهها و اتصال آنها به همدیگر می کردند روزی که کاریز افتتاح می شد مرحله بعد که مدیریت توزیع و نگهداری است شروع می شد، بطور کلی تقسیم و توزیع به دو شیوه انجام میگیرد:
1ـ تقسیم زمانی آب ، تقسیم زمانی آب در قناتهایی که سهامداران محدود و خاصی داشتند براساس شبانهروز انجام میگیرد که در گذشته براساس گردش خورشید و ستارگان بود ولی بعدها فنجان جای آن را گرفت امروزه ساعت جای آنها را گرفته است.
فنجان اولین ساعت دقیق جهان
بسیاری گمان می کنند اسطرلاب(استاریاب) دستگاه ستاره شناسی و تعیین زمانها بوده اما واقعیت این است که استاریاب با توجه به دانش ناقص مردم از ستارگان، بیشتر جنبه خرافی و جادویی و تعیین اقبال و بخت داشته است. اما فنجان دقیق ترین دستگاه سنجش زمان بوده مثلا میر آب بدرستی می توانست روزهای برابری شب و روز اول( نوروز)، چله، چله بزرگ، روز برابری شب و روز دوم و بزرگترین روز و بزرگترین شب(یلدا ) را تعیین کند. خانه فنجان در روستای زیبد همواره منبع اصلی تعیین اینگونه روزها بوده است. آب آنقدر در این منطقه اهمیت داشته که شمارش دقیق فنجان سهم هریک از اهالی ده اهمیت بسیار زیادی داشته شمارش دقیق فنجانها در طول شبانه روز تجربه های ارزشمندی را برای تعیین اوقات شرعی داشته است. به هر حال تقسیم محاسبه مقدار آبی که هر فرد استفاده می کرده بر اساس کنتور دستی (فنجان ) تعیین می کردند . تقسیم سهام آب در شبانهروز در کاریزهای با سهامداران عام ، براساس واحدهای کوچکتری صورت میگرفت که در مناطق گوناگون دارای نامهای خاصی است . از جمله میتوان به طاق ، نیم طاق، سرجه ، دانگ ، طسوج، نیچه و …. اشاره داشت. شمارش دقیق تر این واحدها با فنجان صورت می گرفته است . هیئت موسس که مدیران و مهندسان و کارگران کاریز بودند خود بخشی از سهامداران اولیه بودند و سپس سهامداران دیگری نیز در قنات شریک می شدند سهام بر اساس فنجان تعین می شد فنجان کاسه ای مسی و مدرج بود که ته آن روزنه ای به قطر بند انگشت کوچک داشت این فنجان را در داخل یک دیگ مسی یا ریگی قرار می دادند و هر موقع که فنجان پر آب می شد در آب فرو می رفت و به کف دیگ بر می خورد بلافاصله فنجان را خالی از آب نموده و مجدداً بر روی آب دیگ قرار داده و با هر بار پر شدن فنجان یک تشله سنگ را در کنار دیگ می گذاشتند و در پایان تعداد و شمارش سنگها نمایانگر تعداد فنجانهایی بود که فرد از آب قنات استفاده کرده است. هر قنات فنجان خاص خود را داشت و فنجان ها چون دست ساز بودند استاندارد یکسانی برای تمام کشور وجود نداشت. پس از اختراع و رایج شدن ساعت های امروزی میر آبها هر فنجان را بر اساس ساعتهای فعلی محاسبه نمودند و کم کم فنجان یا اولین ساعت های زمان به کنار گذاشته شد مثلاً بر اساس ساعت های فعلی معلوم شد که هر فنجان در قنات زیبد 7 دقیقه و هر فنجان 7 دونگ یعنی هر دونگ 1 دقیقه بوده است.
فنجان خانه یا خانه فنجان یا مدیریت توزیع معمولاً در ساختمانی دو طبقه در بلند ترین نقطه مسکونی شهر یا روستا واقع می شد که میرابها بطور 24 ساعته و بصورت کشیک و چشم دوخته به فنجان در آن اقامت داشتند آبیاری بر اساس مدار یا چرخش 15 یا 30 روز از یک منطقه شروع می شد و کسانیکه در آن منطقه آب و زمین داشتند به ترتیب حرکت آب در مدیریت آب که خانه فنجان نامیده می شد حاضر می شدند و به نوبت به سر آب می رفتند و آب را از نفر قبلی تحویل می گرفتند عموماً برای اینکه میر آب دقیقاً زمان تحویل و تحول آب را بداند و میزان شمارش فنجان را تعیین کند کسی که آب را تحویل دیگری می داد باید لحظه تحویل به دیگری با صدای بلند و با جار زدن حرفی قراردادی که از شهری به شهر دیگر متفاوت بوده است را جار می زده است میراب با شنیدن این صدا شمارش فنجان را برای فرد بعدی شروع می کرده است. معمولا همیشه در خانه فنجان تعدادی از افراد حضور داشتند ولی نگهداری فنجان و حساب و کتاب سهامها بر عهده میراب بوده است هر میراب حساب کتاب را که با شمارش فنجانها با تعدادی سنگ ریزه یا تشله انجام می شد به میراب بعدی تحویل می داده است هر کاریز حد اقل دو میراب اصلی و چند خرده میراب داشته است. میرابها دقیقاً از طلوع آفتاب تا غروب و از غروب تا طلوع آفتاب را بر حسب فنجان محاسبه می کرده اند و بر اساس همین فنجان طولانی ترین وکوتاه ترین شب و روزها تعیین می شده است در بسیاری از مناطق موقع اذان ها را نیز با فنجان که دقیقاً نقش ساعت امروزی را داشته است تعیین می کردند.
در تقسیم حجمی آب از واحدی بنام سنگ یا سنگ آب استفاده میکنند که در مناطق گوناگون میزان آن متفاوت است مثلاً سنگ تهران با سنگ قزوین از نظر میزان تفاوت دارد. این واحد خود به واحدهای کوچکتری مانند سیر تقسیم میشود. از نظر این که آب قنات به تمام افرادی که در قنات سهم دارند برسد مجبور به تعیین مدار گردش آب میشوند.
قنات و آب انبارها که در سراسر کویر ایران آرامش و لذت را بر کام مسافران خسته و کاروانهای و حیوانات می نشاندند عامل مهمی در بقای تنوع زیست محیطی و حفظ گونه های مختلف حیوانات و گیاهان بودند. نگارنده بارها در سالهای 1350 تا 53 شاهد استراحت آهوها ، بز کوهی و روباه در سایه های آب انبارهای کویری در دشت زیبد بوده ام این آب انبارها به گونه ای بود که هم انسان و هم حیوان می توانست از آب آن استفاده کند این آب انبارهای صحرایی در آواخر زمستان توسط افراد نیکوکار از سیلابها پر می شد و راه پله های آن بگونه ای بود که حیوانات براحتی از آن پایین می رفتند و آب می نوشیدند این آب انبارها نمادی از فرهنگ انسانی و اخلاق نیک ایرانی نسبت به حیوانات بود افسوس که با از میان رفتن این آب انبارها دیگر از آن آهوان و خرگوشها و گورخرهای زرد دشت زیبد و کوهای براکوه خبری نیست. چشمه رکن آباد شیراز که سعدی و حافظ در اشعار خود از آن نام بردهاند، از کوههای اطراف آرامگاه سعدی سرچشمه می گرفت و در گذشته تا منطقه گلگشت و مصلی و حوالی آرامگاه حافظ و سپس به سمت دروازه قرآن امتداد داشته است. قنات رکن آباد در قرن چهارم هجری توسط حسن رکن الدوله دیلمی از امرای آل بویه حفر و چشمه و قنات به نام وی مشهور شد. چشمه رکن آباد شیراز یکی از قدیمیترین آب های جاری مرکز ایران است که حافظ در شعر معروف خوشا شیراز و طرف بیمثالش از زلالی آن نام میبرد: «ز رکن آباد ما صد لوحش الله / که عمر خضر میخواهد زلالش. » آب این چشمه سابق در گذشته علاوه بر سیراب کردن منطقه گلگشت و مصلی و حافظیه، در باغ جهان نما نیز جاری بود. در حال حاضر سرچشمه این رود در آرامگاه سعدی قرار دارد و با حفر کانالهایی از میان سفرخانه سنتی میگذشت و در طرح بازسازی آرامگاه سعدی به جلوی آن هدایت شده است.
در حال حاضر در ایران حدود 40000 قنات به طول 272000 کیلومتر وجود داردفقط در استان خراسان 7230 رشته قنات با آبدهی 1850000000 سانتی متر مکعب در ثانیه وجود دارد یعنی 9 برابر ذخیره سد کرج و 140 برابر ذخیره سد طرق وجود دارد در در منطقه تهران ، دست کم 300 رشته قنات شناخته شده، خفتهاند. که طول بعضی از آنها 18000 متر میرسدتهران تا سال ۱۳۲۰ بیشترین تعداد قنات را دارا بود بطوریکه هر محلهای قنات خاص خودش را داشت. قناتهای تهران و ری که دشت ورامین را آبیاری می کردند تا سال 1340 جزء پر آب ترین قناتهای دنیا بودند ولی در توسعه شهری و بدلیل تخریب مادر چاهها و عدم لایروبی از رونق افتاده اند. حفر قناتهای تهران به دوره صفوی و قاجاریه برمی گردد. در تهران حدود 300 قنات وجود دارد که بعضی از آنها یکدیگر را بصورت ضربدری قطع می کنند و طی نشستها تخریب و در حال حاضر در جنوب شهر به صورت روباز مسیر خود را تا ورامین و یا اطراف شهر ری ادامه می دهند.دو عدد از این قناتها در محمود آباد خاوران تهران بدلیل خاکبرداری در سال 1355 به هم وصل شدند و حجم زیاد آب تخریبهای زیادی را بوجود آورد تا اینکه با وسایل مکانیکی این دو قنات مجدداً از هم جدا و به مسیر اصلی اولیه هدایت شدند.هنوزهم قنات خاوران و محمود آباد ورامین از پر آب ترین و مهمترین قناتهای تهران و ایران است. سرچشمه های بعضی از قنات ها در توسعه شهری از میان رفته و این باعث شده است که زه کشی آب تهران در جنوب شهر با مشکل روبرو شود اگرچه کانال زه کشی در منطقه ۱۷ شهریور و میدان خراسان تا حدودی نشست و بالا آمدن آب را کاهش داده است. . قنات مهرگرد از قدیمیترین قنوات تهران است ولی با توجه به برخورد مسیر کورهی آن با خطوط ١ و ٢ متروی تهران در میدان امام خمینی آسیب شدیدی را متحمل شد. سر چشمهاش هم از دو محل پارک بهجت آباد و دیگری در شمال غربی میدان ولی عصر قرار دارد.
یکی دیگر از قناتهای مهم تهران قنات شاه یا آب شاه بوده که آب گوارای آن بسیار معروف و مشهور بود تا آنجا که آب شاهی یا آب قنات شاه ضربالمثل گردیده بود. درتهران سه نوع قنات هست. یکی قناتهای دولتی که مخصوص باغها و قصرها و کلاً داراییهای دولت بودند. دوم قناتهای خصوصی مثل قنات فرمانفرما و حاج علیرضا که بعدها وقف شدند و نوع سوم قناتهای وقفی. مثل وقفنامهی قنات شاه
: قنات و صنعت گردشگری
قنات ها رمز و رموز زیادی را در خود دارند و و درسهای زیادی در خصوص آداب و رسوم و عقاید گذشتگان را می توان از روی آن فهمید درس پشتکاری ، همیاری و تعاون و دور اندیشی و انجام کارهای پر هزینه برای بازدهی و استفاده نسلهای آینده و اعتقاد و تقدس آب و نور و کشاورزی از درسهایی است که از حفرکنندگان قنات می توان آموخت.
باتوجه به این که تمام این قناتها به دست کاوشگران زحمتکش بینام و نشان این سرزمین با کمترین امکانات و بیشترین خطرات حفر شدهاند، مبین بزرگترین سرمایههای و در حکم گنجینههای با ارزش، مفاخر ملی و میراث فرهنگی کشور ماست که حاصل هزاران سال تلاش، تجربه و ممارست انسانها است.
وجود قنات های کهن و باستانی در گناباد و یا هر شهر کهن دیگری این فرضیه را تقویت می کند که روزگاری در این شهرها یک تمدن و فرهنگ غنی و یک پایگاه حکومتی مقتدر و مدبر وجود داشته است حفر قناتی به طول 33 کیلومتر یک مدیریت و حکومت مقتدر و یک دوره ثبات و آرامش و عدالت را می تواند نشان دهد.
بر اساس آمار منتشره از سوی سازمان ملل متحد در سال 2006 تعداد 842 میلیون جهانگرد در دنیا سفر کردهاند.
جهانگردی یکی از مهمترین صنعت ها است و تا سال 210 بیش از 43% اشتغال جهان و بیشترین درآمد به بخش توریسم مربوط خواهد شد. جهانگردی در میان مسلمانان نیز اهمیت زیادی دارد چنانکه در 26 آیه قرآن مردم تشویق به مسافرت ( سیروا فی الارض) شده اند. درآمد سالانه توریسم در حال حاظر 600 میلیارد دلار است که هرسال فزونی می یابد سهم ایران از این مبلغ تنها 200 ملیون دلار است در حالیکه ترکیه در همسایگی ما و مصر دو کشور مسلمان هرکدام سالانه بیشتر از 10 میلیارد دلار درآمد توریستی داشته و تنها 450 هزار ایرانی سال گذشته به ترکیه مسافرت کرده اند و جمعاً 3 ملیون ایرانی سالانه به خارج سفر می کنند تعداد خارجیهایی که به ایران می آیند هنوز به ملییون نرسیده این در حالی است که ایران بدلیل تنوع آب و هوایی، اقلیمی ، قومی ، فرهنگی و تاریخی مقام پنجم میراث فرهنگی جهان را دارد. از نظر جهانگرد در ردیف 67 قرار دارد. تبلیغات منفی رسانه های بیگانه ، عملکرد منفی و برخورد منفی و بعضی سختگیری ها و ترس از نفوذ فرهنگی توریست و توهم اینکه توریست در ایجاد فساد و فحشاء نقش دارد و مسائلی از این قبیل از عوامل بازدارنده گسترش صنعت توریسم در ایران است. قنات های مناطق حاشیه کویر ایران را می توان به یکی از جاذبه های منحصر به فرد جلب محققین و توریستهای غربی و یا اسلامی تبدیل نمود.
تلخیص از مقاله دکتر محمد عجم ارائه شده به دومین کنفرانس ملی قنات
گناباد 1383
آخرین دیدگاهها