حیدرآباد (= Hyderabad تلوگو = హైదరాబాదు ) یکی از شهرهای بزرگ هند و پایتخت ایالت آندرا پرادش است.
این شهر با وسعت ۶۲۵ کیلومتر مربع وبیشتر از ۶٫۷ میلیون نفر جمعیت ششمین شهر بزرگ هند است. که در ارتفاع ۵۰۰ متری از سطح دریا در فلات دکن واقع شده و بیشتر طبیعت اطراف آن سنگلاخی است. ۳۵٪مردم حیدر آباد مسلمانان سنی مذهبند. قدمت این شهر به حدود ۴۰۰ سال قبل برمی گردد.
حیدرآباد از دو شهر بزرگ حیدرآباد و سکندرآباد تشکیل شده و در این اواخر شهر خیبر آباد نیز به این شهر وصل شدهاست.
در قرنهای پانزدهم و شانزدهم میلادی سلسلهٔ قطب شاهیان در حدود دویست سال بر این شهر حکومت داشتند و مرکز حکومت شان گلکنده بود. بنیانگذار این سلسله سلطان قلی همدانی بودهاست. حیدرآباد بیشتر شبیه شهر مسلمانان است و بنای اولیه آن بر اساس مدل شهر اصفهان بوده است. در شهر زنان با چادرهای سیاه در حالیکه رویهای شان را پوشانیدهاند، دیده میشوند.
این شهر به جهات مختلف سیاسی، فرهنگی، تاریخی، علمی و اقتصادی از شهرهای مهم هند و یکی از قطبهای اقتصادی، سیاسی در جنوب این کشور میباشد. سابقه ۵۰۰ ساله حضور ایرانیان در این منطقه، عامل مهمی در ایجاد تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جنوب هند شده به طوری که امروزه هیچ مورخ و باستان شناسی نمیتواند بدون در نظر گرفتن نقش ایرانیان و پادشاهان مسلمان و شیعه مذهب ایرانی در این منطقه تصویر کامل و درستی از وضعیت گذشته و حال منطقه ارائه کند. اثرات این حضور تاریخی را میتوان در معماری، زبان، فرهنگ، هنر و دیگر ابعاد زندگی مردم جنوب هند به خوبی مشاهده نمود. طی ۱۵ سال گذشته توسعه شهر حیدرآباد در تمامی جهات سرعتی فزاینده یافته و این امر به خاطر توجه روز افزون شرکتها و بنیادهای علمی و فرهنگی کشورهای مختلف به این منطقهاست.
در اواخر قرن شانزدهم میلادی محمد قلی قطب شاه (ایرانی اهل همدان) از سلسله شیعه مذهب قطب شاهیان دکن که بر منطقه وسیعی از این ناحیه هندوستان حکومت میکرد، تصمیم به انتقال مرکز حکومت خود از قلعه گلکنده (که امروز در بخش غربی حیدرآباد و بر فراز کوهی قرار گرفته) به نزدیکترین دشت در حاشیه رودخانه موسی (musi) گرفت و شهر جدیدی را که امروز حیدرآباد نام دارد بنیان گذارد. در سال ۱۶۸۷ میلادی این شهر جدید توسط لشکر اورنگ زیب امپراتور متعصب سنی گورکانی هند فتح شد و حکومت قطب شاهیان به پایان رسید. در سال ۱۷۲۴ نظام الملک آصف جاه با استفاده از ضعف حکومت مرکزی، منطقه تحت سلطه خود و از جمله آن حیدرآباد را مستقل اعلام نموده و سلسله نظام شاهیان حیدرآباد را بنیان گذارد که تا زمان استقلال هند در سال ۱۹۴۸میلادی پابرجا ماند. در سال۱۹۵۳ طی تقسیمات کشوری جدید دولت هند، ایالت آندرا پرادش به مرکزیت حیدرآباد تشکیل گردید.
گفتنی است معماران ایرانی شهر حیدرآباد تلاش نمودند تا شهر حیدرآباد را مشابه شهر اصفهان بنا کنند و به همین خاطر نام دوم شهر حیدرآباد «اصفهاننو» میباشد زیرا سبک شهرسازی اصفهان در آن مشاهده میشود.
پس از فروپاشی حکومت گورکانیان در دهلی حکومت پادشاهان نظام در جنوب هند (دکن) مرکزی برای تجمع هنرمندان و دانشمندان و محل رونق و شکوفایی فرهنگ و هنرهای اسلامی گردید. وجود معادن متعدد سنگهای قیمتی در این ناحیه ثروت بیحسابی را در اختیار حکومت نظام در حیدرآباد قرار داد تا به راحتی بتوانند مشوق و حامی هنرمندان و دانشمندان باشند.
در اوایل قرن ۱۹ میلادی توسط نیروهای ارتش انگلیس پادگانی در خارج از شهر حیدرآباد بر پا گردید که به نام حاکم وقت سلسله نظام شاهی یعنی سکندرجاه آن را سکندرآباد نام گذاری کردند. به تدریج در اطراف این پادگان شهری به همین نام ایجاد گردید و امروزه هر چند این دو شهر (حیدرآباد و سکندرآباد) کاملا به هم متصل شدهاند ولی هنوز هویت مستقل خود را حفظ کردهاند.
حکومت نظام حیدرآباد پس از استقلال هند نیز تا مدتی ادامه داشت و با تقسیم هند به دو کشور هند و پاکستان عثمان علی خان حاکم وقت سلسله نظام خود را هم پیمان پاکستان اعلام نمود ولی به علت درگیریهای قومی و نیز حمله نظامی دولت مرکزی هند ناحیه تحت حکومت وی تصرف گردید و این ناحیه ضمیمه خاک هندوستان شده و حکومت نظام بر چیده شد.
در قرن هفتم هجری قمری (قرن ۱۳ میلادی) پس از آنکه نواحی شمال هند ابتدا توسط سلطان محمود غزنوی و سپس به وسیله سلطان معزالدین محمد غوری به تصرف مسلمانان درآمد و قطب الدین آیبک با شکست «پریتوی» آخرین ماهاراجه دهلی، سلسله سلاطین مسلمان دهلی را در پایتخت سرزمین افسانهای هند مستقر کرد.
در این زمان راه حرکت مذاهب و تفکر اسلامی به سمت سرزمینهای جنوبی و میانی شبه قاره هموار شد و در قرون بعد به تدریج حکومتهای محلی اسلامی در نواحی جنوب و مرکزی هند تاسیس شد. این حکومتها تماماً پیوندهای خونی و یا فکری و فرهنگی با جامعه ایرانی، اسلامی و شیعی غیر فقاهتی (صوفیانه) داشتند و بیشتر آنها در منطقه دکن متمرکز بودند.
خاندان «بهمنیها» یکی از مهمترین سلسلههای حاکم در دکن بودند که از اعقاب علاءالدین حسن بهمنی خراسانی به شمار میرفتند و نسب خود را به بهمن پسر اسفندیار از سلسله کیانیان ایران میرساندند و حدود ۱۹۰ سال از ۷۴۸ تا ۹۳۴ قمری بر اکثر نواحی دکن فرمانروایی میکردند. خاندان بهمنی با علاقه فراوانی که به فرهنگ فارسی و عرفای ایرانی داشتند بسیار کوشیدند که به حضور شاه نعمتاله ولی و خواجه شمس الدین حافظ شیرازی در دربار خود مفتخر گردند، اما توفیق نیافتند. این سلسله جشنها و اعیاد ایرانی ازجمله نوروز را با شکوه فراوان برگزار میکردند.
یکی دیگر از حکومتهای محلی که پیش از انقراض بهمنیها در اوایل قرن دهم هجری قمری در سرزمین فعلی دکن (ایالت آندرا پرادش ) شکل گرفت و حدود ۲۰۰ سال دوام آورد، سلسله «قطب شاهیان» بود که مرکز آن در قلعه گلکنده قرار داشت و موسس آن سلطان قلی همدانی بود که از همدان ایران و از ترکهای بهارلو به شمار می آمد. وی همراه عمویش الله قلی به هند مهاجرت کرد و از سرداران بزرگ محمد شاه سوم بهمنی محسوب میشد و در سال ۱۴۶۳ میلادی موفق به دفع شورش منطقه تلنگانا در دکن شد و به همین جهت چندی بعد در سال ۱۵۱۸ میلادی همزمان با پادشاهی شاه اسماعیل اول صفوی با لقب قطب الملکی به سمت سوبهدار استقلال خود را در گلکنده اعلام و سلسله قطب شاهیان را تاسیس کرد. این سلسله تا سال ۱۶۸۷ میلادی دوام آورد.
الماس کوه نور که اینک بر تارک تاج سلطنتی انگلستان میدرخشد در سال ۱۶۵۶ میلادی از همین قلعه گلکنده بدست آمد.
روابط قطب شاهیان با پادشاهان صفوی ایران.
قدیمی ترین نوشته موجود در خصوص روابط دوره صفوی مطلبی است راجع به ارسال هدیه برای سلطان محمود بهمنی بیدر که در کتاب تاریخ برهان مآثر آمده و : رسولی از جانب اعلیحضرت گردون رفعت فریدون شوکت جمشید حشمت ستاره سپاه، سلیمان جاه حضرت شاه اسماعیل حسینی صفوی بهادرخان که به ارث و استحقاق، پادشاه ممالک خراسان(افغانستان-تاجیکستان-ترکمنستان و ازبکستان) و ممالک هراق و سایر بلاد ایران و توران بود با تحف و هدایای بسیار از نفایس اقمشه و البسه و جواهر شاهوار و اسپان و … به درگاه شهریار فریدون تبار اسفندیار آثار رسیده به سعادت تقبیل شده سلطنت مستعد گردید…… میر مومن استرآبادی وکیل محمد قلی قطب شاه نوشته است:
گر صفاهان نوشد از شاه جهان عباس شاه – حیدرآباد از تو شد شاها صفاهان نووی
در کتاب عالم آرای عباسی در ذکر احوال شاه طهماسب می نویسد:
در سنه 948 ق گسکن قراسلطان که حاکم بلخ و توابع بود و …. و از جانب سلاطین عظام دکن والی گلکنده و حیدرآباد که دعوی محبت و ولای خاندان حیدر کرار نموده خود را شیعه ایمه …..
نویسنده حدیقه العالم نیز در بیان انتخاب و اعزام سفرای قطب شاهی به ایران مطالبی را نوشته است و همچنین نویسنده عالم آرای عباسی در مورد سالهای 1005 ق و اعزام اسد بیک کرگ یراق تبریزی به عنوان سفیر نزد دکن و بعضی حوادث مطالبی نوشته است. نامه هایی نیز بین پادشاهان صفوی و دکن رد و بدل شده که نذیر احمد در کتاب فرهنگ ایران زمین به آن اشاره کرده است.
بعد از آنکه خبر جلوس شاه اسماعیل صفوی بر تخت سلطنت ایران منتشر شد سلطان قلی قطب شاه که او را مرشد زاده خود میدانست در خطبه نام مرشد خود را مقدم بر اسم خود گردانید و نام خلفای سه گانه را به تدریج از خطبه ساقط کرد. قطب شاهیان با توجه به سابقه قومیت و وطن دوستی و علائق مذهبی روابط بسیار نزدیکی با دربار ایران و شاهان صفوی برقرار نمودند و در برابر دشمنان از آنان یاری میخواستند.
معروفترین فرمانروای این سلسله محمد قلی قطب شاه پنجم بود که به مدت ۳۲ سال حکومت کرد و زمان وی اوج بالندگی سلسله قطب شاهیان به شمار میرود. از مهمترین اقدامات وی بنای شهر فعلی حیدرآباد است. وی در دوران حکومت خود به ترویج زبان فارسی در منطقه دکن اهتمام ورزید و خود به زبان تلگو (زبان محلی ایالت آندرا پرادش) و زبان فارسی شعر میگفت. به طوری که او را موسس ادبیات دکنی نامیدهاند. از شخصیتهای معروف دربار وی میر محمد مومن استرآبادی است که خواهر زاده میر فخرالدین سماکی، فاضل خوش قریحه و مربی و معلم شاهزاده سلطان حیدر میرزا، فرزند شاه طهماسب صفوی بود.
در زمان محمد قلی قطب شاه، روابط سیاسی میان دکن و ایران بسیار نزدیک بود و سفیرانی همچون «اسد بیک کرک یراق تبریزی» و«اغرلو سلطان» از دربار ایران به حضور وی رسیدند و از جانب دکن نیز «حاجی قنبر علی» و «قاضی مصطفی و مهدی قلی» به دربار شاه عباس صفوی گسیل شدند و مکاتباتی میان شاهان صفوی و امرای دکن صورت گرفت. سلطان محمد قطب شاه، نوه ابراهیم قلی ششمین فرمانروای دکن از سلسله ایرانی الاصل و شیعه قطب شاهی به شمار میرود که تحت تعالیم و تربیت میرمومن استرآبادی رشد کرد و بزرگ شد و از امیران بسیار مومن و دیندار این خاندان محسوب میشود که مکه مسجد، بزرگترین مسجد جنوب هند را در سال ۱۶۱۷ میلادی در حیدرآباد بنا نمود. وی از نسخه شناسان خبره کتابهای خطی بهشمار میرفت. وی در دوران حکومت ۱۴ ساله خود اهتمام فوقالعادهای در ترویج مذهب تشیع و زبان فارسی بهعمل آورد.
در دوران وی چند سفیر از جمله حسین بیک قبچانی و قاسم بیک از سوی شاه عباس به حیدرآباد آمدند و پیامهای وی را تسلیم نمودند و متقابلا سلطان محمد قطب شاه نیز محمد ابن خاتون عادلی را (که اصالتاً ایرانی بود و بعداً به مقام صدارت قطب شاه رسید) به دربار شاه عباس روانه کرد.
در دوره ۴۶ ساله حکومت پسر وی (عبدالله قطب شاه) قلمرو قطب شاهیان وسعت بیشتری یافت اما در سالهای ۱۶۳۶ تا ۱۶۵۶ میلادی قلعه گلکنده تحت فشار شدید قشون حکام گورکانی دهلی قرار گرفت و خسارات بسیاری به بار آمد و از این زمان است که سلسله قطب شاهیان به علت درگیری با دربار دهلی رو به افول گذاشت. بهویژه آنکه عبدالله قطب شاه تحت فشار شاه جهان، پادشاه گورکانی هند مجبور شد تا نام ائمه اطهار و نیز نام والی ایران را از خطبههای نماز جمعه حیدرآباد حذف کند. با این حال روابط عبدالله قطب شاه با دربار ایران بسیار صمیمانه بود و مبادله سفیر بین دو کشور ادامه یافت.
زبان رسمی دربار بهمنی ها فارسی بود.
هزاران دستنوشته و سند و کتیبه فارسی در منطقه حکومت قطب شاهیان وجود دارد از جمله آنها می توان به کتیبه مسجد جامع حیدرآباد که با خط نستعلیق بر بالای در ورودی مسجد بر سنگ سیاهی نگارش شده و به متن کتیبه مقبره پتن چیرو و قبر سید عبدالقادر حسنی حسینی در پتن چیرو و مزار نیکنام خان از درباریان عبدالله قطب شاه و فرمان ابوالحسن تاناشاه در گلکنده اشاره نمود است
از شاعران مشهور فارسی بهمنی می توان به عبدالممالک عصامی- آذری اسفراینی- خواجه محمود گاون- خواجه گیسو دراز – سید اکبر حسینی و سید امین الدین نام برد که دیوان اشعار آنها باقی مانده است. از شاعران دوره قطب شاهی می توان به علی بن طیفور بسطامی – محمد بن خاتون عاملی – حسین بن علی الفرسی – محمد امین شهرستانی لشاره کرد. در دوره آصفجاهیان نیز زبان فارسی همچنان زبان اداری بود. و اسناد – فرمانها – کتابها و لوحه هایی به زبان فارسی باقی مانده از جمله می توان به سنگ مزار خواجه عابد جد آصفجاهیان و کتیبه های مقبره محمد فخر الدین خان و چند کتیبه دیگر در” پایگاه ” و همچنین ساختمان جوبلی هال اشاره کرد.
شهر حیدرآباد به واسطه محوریت ویژه فرهنگی خود در جنوب هند و حاکمیت پادشاهان مسلمان در چند قرن گذشته، مرکزی برای جمع آوری کتابهای ارزشمند اسلامی و چاپ و ترجمه این کتابها به زبانهای اردو، هندی و دیگر زبانهای متداول هند بودهاست. همین امر موجب شده که در حال حاضر نیز هزاران جلد از نسخ خطی به زبانهای فارسی، عربی و اردو در کتابخانههای دولتی و شخصی این شهر یافت شود. در سالهای اخیر با کمک نهادهای فرهنگی ایرانی مستقر در هند تلاشهای موثری برای حفظ و مرمت این کتب صورت گرفتهاست. برخی از کتابخانههای مهم این شهر عبارتند از:
۱-کتابخانه کتب شرقی (اورینتال): این کتابخانه که بزرگترین مجموعه نسخ خطی شهر حیدرآباد میباشد در ساختمانی که در مجموعه دانشگاه عثماینه واقع شده قرار دارد و یکی از کتابخانههای دولتی ایالت آندراپرادش محسوب میشود. در این کتابخانه بیش از ۲۸ هزار جلد کتاب خطی به زبانهای فارسی، عربی، اردو، هندی، سانسکریت و تلگو نگهداری میشود و کار مرمت، تهیه میکروفیلم و فهرست نویسی کتابهای این کتابخانه از ابتدای سال ۱۳۸۶ آغاز گردیدهاست.
۲- کتابخانه مرکزی دولت آندراپرادش (آصفیه): ساخت بنای این کتابخانه در سال ۱۹۳۲ در دوره حکومت نظام آغاز گردید و در سال ۱۹۳۶ کار خود را آغاز نمود. در سال ۱۹۶۷ بیش از ۱۷ هزار کتاب نادر خطی این کتابخانه که متعلق به قرون پنجم و ششم هجری میباشد به کتابخانه کتب شرقی (اورینتال) منتقل گردید. در حال حاضر این کتابخانه دارای بیش از ۴۶۶ هزار جلد کتاب چاپی به زبانهای هندی، انگلیسی، فارسی، تلگو، عربی، تامیلی و اردو میباشد که از سال ۱۹۶۰ دسترسی عموم مردم به این کتابها آزاد اعلام شد اما در عین حال اجازه خروج کتاب از کتابخانه داده نمیشود. کار دیجیتالی نمودن کتب کتابخانه آصفیه با همکاری کتابخانه دانشگاه کارنیج ملون آمریکا مدتی قبل آغاز گردیده و در حال حاضر نیز ادامه دارد.
۳- کتابخانه دانشگاه عثمانیه: ساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه عثمانیه که خود یکی از ابنیه تاریخی شهر حیدرآباد است علاوه بر دارا بودن هزاران جلد کتاب علمی، بیش از ۸ هزار کتاب خطی را نیز در خود جای داده که از این تعداد قریب به ۵ هزار جلد آن از نسخ خطی فارسی میباشد.
۴-کتابخانه موزه سالار جنگ: این کتابخانه نیز یکی از مجموعههای بی نظیر نسخ خطی و چاپی است. در کتابخانه این موزه بیش از ۵۰ هزار جلد کتاب وجود دارد که حدود ۹ هزار جلد آن کتابهای خطی و اغلب آنها به زبان فارسی است.
۵- کتابخانه اداره ادبیات اردو: اداره ادبیات اردو در سال۱۹۳۰ با هدف ترویج زبان و ادبیات اردو و تالیف کتب مورد نیاز این زبان تاسیس گردید. در حال حاضر علاوه بر آموزش زبان اردو در کتابخانه این مرکز بیش از ۳۸۰۰ جلد کتاب خطی وجود دارد که بیش از ۱۶۰۰ جلد آن به زبان فارسی و مابقی به زبانهای اردو، اردوی دکنی و عربی میباشند.
قلعه گلکنده در شهر حیدرآبادهند
قلعه گلکنده (Golconda Fort) که در زمان سلسله کاکاتیا در سال ۵۳۸ ه. ق تاسیس و در زمان قطب شاهیان به عنوان پایتخت برگزیده شد دارای بناها، برجها و استحکامات زیبا و هشت دروازه میباشد. بقایای این قلعه هنوز هم بر فراز تپهای واقع در منطقه گلکنده در جنوب غربی حیدرآباد، مهمترین مرکز توریستی شهر بهشمار میرود. قلعه گلکنده با اصول مهندسی برگرفته از سبک معماری ایرانی – هندی احداث گردیده و دارای جایگاههای حفاظتی و دیدهبانی در بالای دیوارهٔ بلند این قلعه میباشد. قلعه گلکنده دارای چند دروازه اصلی و راههای ورودی و خروجی مخفی متعددی است که هر چند تخریب گردیده ولی هنوز جذابیتهای خود را برای گردشگران از دست ندادهاست.
هفت گنبدان قطب شاهی (Qutb Shahi Tombs) مجموعهای است از ۹۲ بنای تاریخی شامل مساجد، مقابر، حمام و دیگر ابنیه تاریخی که آرامگاه برخی پادشاهان سلسله قطب شاهی در آن قرار دارد. ازجمله آرامگاه محمد قلی قطب شاه، سلطان قلی، جمشید قلی، ابراهیم قلی و عبداله قطب شاه در این مجموعه واقع است. این مجموعه که در نزدیکی قلعه گلکنده قرار دارد به اعتقاد باستانشناسان یکی از مجموعههای بینظیر تاریخی است که در صورت مرمت و بازسازی میتواند با بناهای تاریخی مهم هند و جهان در جذب گردشگران رقابت کند اما متاسفانه طی سالهای متمادی مورد بیتوجهی قرار گرفته و در حال حاضر از وضعیت مناسبی برخوردار نیست.
پادشاهی عاشورخانه (Badshahi Ashurkhana) یا عاشوراخانه پادشاهی یکی از مهمترین عاشورخانههای پرشمار حیدرآباد است. در شهر حیدرآباد ۱۱ هزار عاشورخانه وجود دارد که ۵ هزار از آنها در اختیار شیعیان و ۶ هزار آن در اختیار اهل سنت است و در حال حاضر تحت نظارت سازمان اوقاف ایالت آندرا پرادش میباشد. تاسیس این عاشورخانهها به زمان سلطان ابراهیم قطب شاه یعنی سال ۱۵۷۸ م برمیگردد که سنت برگزاری مراسم اربعین علی و عزاداری شیعیان در حیدرآباد مرسوم شد. در این زمان عاشورخانههای متعددی تاسیس شد تا در آنها مردم در ایام محرم به عزاداری بپردازند. یکی از عاشورخانههای مهم که در بخش قدیم شهر حیدرآباد واقع شده عاشورخانه پادشاهی است.
آرامگاه محمد قطب شاه Tomb of Muhammad Qutb Shah in Hyderabad, India.
آخرین دیدگاهها