آثار فارسی در کشمیر شهر سرینگار | پژوهشهای ایرانی

آثار فارسی در کشمیر شهر سرینگار

          آثار فارسی در  کشمیر شهر سرینگار:  نویسنده محمد عجم

کشمیر نیز مانند بسیاری دیگر از شهرهای شبه قاره هند آثار تاریخی و هنری فارسی دارد بخصوص در سبک معماری و خط فارسی،  کشمیر آنقدر به فرهنگ ایرانی نزدیک است که آنرا ایران کوچک می نامند.

 در هند 15 هزار سنگ نوشته فارسی وجود دارد که بعضی بطور کامل فارسی و بعضی با آیات قرانی و احادیث آمیخته اند بخصوص در آرامگاهها و سنگ قبرها که  آیه الکرسی  و شعر یا نوشته ای از فارسی همواره به چشم می خورد. در کشمیر همه زیارتگاهها و آرامگاههای عارفان  و قبر بزرگان با خط و شعر فارسی تزئین است و هنوز هم این روش کم و بیش ادامه دارد.  یک نمونه سنگ نوشته های فارسی در مسجد جامع سرینگر قرار دارد.

کلنگ مسجد بزرگ و زیبای جامع کشمیر در سال ۱۳۹۸ میلادی( ۸۰۱ قمری) بدست سلطان سکندر زدہ شد  برای  ساخت و تعمیر آن یک استاد از خراسان بنام خواجه صدرالدین خراسانی به کشمیر دعوت شد و مسجد زیر نظر وی تکمیل گردیده است ۔ سنگ نوشته فارسی این بنا یک سنگ یکپارچه مرمر سیاه است که فرمان شاه جهان بر آن نگارش شده است شاه جهان ( ۱۵۹۲-  ۱۶۶۶)  مانند پدر بزرگش اکبرشاه عاشق هنر و معماری و شعر و ادب فارسی بود.و بخصوص به شاه عباس صفوی علاقه خاصی داشت بطوریکه دستور داد خوابش را که در عالم رویای  شاه عباس را بر روی کره زمین ملاقات می کندو شیر و بره در کنار آندو با صلح و صفا زندگی می کنند به تصویر کشیدندکه تابلو هنرمندانه آن اکنون وجود دارد. هیچ پادشاهی در طول تاریخ هند به اندازه شاه جهان از خود کارهای عظیم معماری و هنری برجای نگذاشته در این خصوص تنها کافی است به شاهکار تاج محل و آرامگاه اعتمادالدوله – قلعه آگرا و قلعه سرخ دهلی و باغ شالیمار لاهور  اشاره کرد که شهرت جهانی دارند. از او فرمان هایی زیادی باقی مانده که همگی به زبان فارسی است اما فرمان او در مورد کشمیر که بر روی سنگی در مسجد سرینگر نیز  حک شده است قابل توجه خاصی است زیرا از معدود فرمان های اوست که دارای لوح سنگی است.

در این لوح سنگی  سفر شاه جهان است برای عنایت به مردم کشمیر و  دستور لغو شدن مظالم  حاکم محلی  و فرمان اینکه  از میوه و گوسفندان مالیات نگیرند و به زور مردم را برای چیدن زعفران نبرندو مردم را به بیگاری نکشند. این فرمان طولانی است ولی در مجموع سند بسیار با ارزشی است. نکته جالب که ماهها را به سبک ماههای ساسانی نوشته یعنی اسفندارمز ماه  آذرماه و … در حالیکه سایر سنگ نوشته ها ماهها یا قمری است یا با نامهایی مانند ماه شمار امروزی در  افغانستان : قوس  میزان  سنبله  تموز – و …

   

 بخش اول فرمان: شاه جهان پادشاه عادل غازی(جنگجو)

الله اکبر

 نقل فرمان سعادت نشان حضرت سلیمان مکانی صاحبقران ثانی که بتاریخ هفتم اسفندارمز ماه الهی حسب الالتماس کمترین خانه زادان احسن ا… المخاطب بظفرخان در باب برطرف نمودن بدعتهایی که در زمان صوبه داران سابق در بلده دلپذیر کشمیر شده بود و باعث خرابی رعایا و سکنه این دیار بود شرف ورود یافته چون همگی همت والا منت، مصروف و معطوف بر رفاهیت خلق است بنابرین بعضی امور که در خطه دلپذیر کشمیر باعث آزار سکنه آن دیار میشد حکم فرمودیم که برطرف باشد.

 از جمله آن مقدمات یکی آنست که وقت چیدن زعفران مردم را به عنف می بردند که زعفران بِکَّنند و قلیلی نمک بعلت اجوره آن  بآن مردم میدادند و ازینجهت بآنجماعه آزار بسیار میرسید. حکم فرمودیم: که تکلیف چیدن زعفران اصلاً بکسی نکنند و آنچه تعلق بخالصه شریفه داشته باشد مزدوران را راضی ساخته اجوره واقعی بدهند و آنچه تعلق بجاگیردار داشته باشد کل زعفرانرا بجنس حواله جاگیردار نمایند تا به هر طریقی که خواهند بچینند . مقدمه دیگر آنست که در زمان بعضی از صاحب صوبهای کشمیر بر سر خروار شالی دو دام بعلت هیزم میگرفته اند و در عمل اعتقاد خان چهار دام بآن علت بر سر خرواری گرفته میشد چون ازینجهت آزار بسیار نیز برعایا میرسد بنابرین حکم فرمودیم که بالکل رعایا را از طلب این وجه معاف دارند و بعلت هیزم هیچ چیز نگیرند . مقدمه دیگر آنست که دهی که جمع آن زیاده از چهارصد خروار شالی بوده باشد ازآن ده دو گوسفند حکام آنجا هر ساله میگرفته اند و اعتقاد خان در ایام صاحب صوبکی خود بجای گوسفند بر سر هر گوسفندی شصت و شش دام میگرفته چون ازینجهت نیز رعایا آزار تمام میرسید بالکلیه حکم فرمودیم که برطرف باشد نه گوسفند بگیرند و نه نقد باینعلت و رعایا را از گرفتن این وجه معاف دارند دیگر اعتقاد خان در ایام صاحب صوبکی خود سراسری نموده بر سر هر ملاحی خواه جوان خواه پیر خواه خردسال هفتادوپنج دام میگرفت و معمول قدیم آن بوده که بر سر جوانی شصت دام و بر سر پیری دوازده دام و بر سر خردسالی سی و شش دام میگرفته اند حکم فرمودیم که دستور سابق را معمول داشته بدعتی که اعتقادخان کرده برطرف دانند و بمقتضای آن عمل نکنند . مقدمه دیگر آنست که صاحب صوبها در وقت میوه در هر باغ و در هر باغچه که میوه خوبی که گمان داشته اند کسان خود را تعیین مینموده اند که آن میوه را بجهت آنها محافظت نمایند و نمیگذاشته اند که صاحبان آن باغها و باغچها آن میوه را متصرف شوند ازینجهت ازار بسیاری بانجماعه میرسیده چنانچه بعضی از آن مردم درختهای میوه را دور ساخته اند حکم فرمودیم که هیچ صاحب صوبه فرق میوه باغ و یا باغچه یی نکنند می باید که حکام گرام و دیوانیان کفایت فرجام و عمال حال و استقبال صوبه کشمیر این احکام جهانمطاع را مستمر و ابدی دانند و تغییر و تبدیل بقواعد آن راه ندهند و هر کس که تغییر و تبدیل را راه دهد بلعنت خدا و بغضب پادشاهی گرفتار خواهد  شد. 

   تحریراً فی تاریخ بیست و ششم آذر ماه الهی .

 در مسجد بلبل شاه کشمیر نیز که مسجدی قدیمی  و حدود 700 ساله یک کتیبه فارسی وجود دارد .

مسجد حضرت بال:

 مسجد حضرت بال(مو) در کنار دریاچه تال سرینگر قرار دارد. در اینجا یک تار موی که گفته می شود متعلق به پیامبر اسلام است نگهداری می شودو به همین دلیل این مکان زیارتگاه و مقدس است.  موى منسوب به رسول در صندوقى شیشه‌اى نگهدارى می‌شود و هر ساله در سالروز میلاد پیامبر و معراج وى و چند مناسبت دیگر در معرض بازدید و زیارت جمعیت انبوهى قرار می‌گیرد كه از سراسر كشمیر با این هدف به سرینگر می‌آیند شخصى با منصب «نشان‌ده» مسئولیت به نمایش گذاشتن موى مقدّس را برعهده دارد. مراسم نشان دادن مو، كه باشكوه تمام برپا می‌شود، مناسبات اجتماعى و اقتصادى گسترده‌اى میان روستانشینان و شهرنشینان مسلمان كشمیرى و نیز مردم شهرها با یكدیگر ایجاد كرده است. به هنگام برپایى این مراسم و در بیرون حضرت بال، بازارهاى دوره‌اى تشكیل می‌شود و براى بازرگانان و صنعت‌گران فرصتى فراهم می‌گردد تا كالاهاى خویش را عرضه كنند. زیارت‌كنندگان حضرت بال و موى مقدّس، رفع حوائج گوناگون خویش (چون درمان بیماریها، بچه‌دار شدن، طول عمر، و محافظت در برابر سیل و قحطى و بلایاى دیگر) را خواستارند و نذرها و هدایایى نیز براى تحقق خواستهایشان به این درگاه  تقدیم می‌كنند امروزه مردم براى تبرك، به دست و بدن و حتى لباس كسانى كه موى مقدّس را به نمایش می‌گذارند دست می‌كشند . مسجد حضرت بال  کتیبه فارسی ندارد اما چند پاره از نسخه قران بسیار قدیمی با ترجمه فارسی دارد که با توجه به شیوه نگارش تاریخ آن(نداشتن گ- ژ -پ ) باید بیشتر از هزار و دویست سال قبل باشد سبک ترجمه آن شباهت زیادی به قران قدس (قرانی در موزه آستانقدس)دارد که گمان می رود 1200 سال قدمت داشته باشد.  این قران را علمایی که از ایران به کشمیر آمده اند همراه آورده اند. 

 بخش هایی از یک  برگ قرآن در حضرت بال سرینگر ترجمه فارسی آن در زمره  قدیمی ترین ترجمه است.

برگرفته از کتاب: نقش پارسی بر بناهای فاخر هند” ،  که بر اساس کتاب پارسی بر احجار هند باز نگارش شده است. تابلو نقاشی از خواب شاه جهان برای دیدار با شاه عباس صفوی نقشه کره زمین  و خورشید در این تابلو جالب  

در کشمیر بسیاری از آرامگاهها و سنگ قبرها هنوز هم با شعر و خط فارسی تزئین می شوند بطور نمونه به قبر پدر و مادر فاروق عبدالله ” وزیر در دولت هند در کناره دریاچه  تال(دال) سرینگر نگاه کنید :

مزار الشعراء در کشمیر:  

در شهر سرینگر پایتخت کشمیر، در محله ی موسوم به درگ جان (Drug-jan)، در مشرق دریاچه معروف دال (تال)،  بر سر تپّه ی مرتفعی که متجاوز از یکصد پا ارتفاع دارد محلّی است محصور و اطراف آن سبزه و گل فراوان و در وسط پنج قبر نمایان است که بعضی بکلی ساده و بدون خط و سنگ نوشته، و یک قبر که نقش های اندکی بر آن باقی مانده ولی بکلّی نا خوانا است؛ و این آرامگاه ، هم اکنون به “مزار الشعرا” معروف می باشد.

   در سرینگر مشهور است که بعضی شعرای عهد جهانگیری و شاهجهانی در اینجا مدفون شده اند. این پنج قبر ظاهراً متعلّق ست به:

الف- کلیم همدانی

ب- محمّد قلی سلیم

ج- طغرای مشهدی

د- قدسی مشهدی

هـ- نفر دیگر نامعلوم است، که ممکن است شیخ فتح الله شیرازی باشد. نویسنده ی این سطور، در تیرماه 1334 شمسی به زیارت آن آرامگاه  نایل گردید و از اولیای دولت کشمیر تقاضا نمود که لوحه ای شامل اسامی این بزرگان و سال وفات ایشان را در آنجا نصب نمایند.

الف- ابوطالب کلیم:

در کتاب «اسرار الأخیار» معروف به «تاریخ حسن» که از اسناد مهمّ تاریخ کشمیر است. و نسخه ی خطّی نفیسی از آن در کتابخانه ی دولتی کشمیر وجود دارد، در جلد سوم، قسمت چهارم، در شرح حال هر یک از شعرای مذکور اشاره به مدفن آنان نموده از آن جمله، در زیر میرزا طالب کلیم چنین نوشته است:

«… آخر عمر، او را برای نظم کردن شاهنامه ی شاهان جغتاییه به کشمیر فرستادند و در آنجا رسیده بعد از چند گاه، از جهان در گذشت و در مزار شعرا مأوا گرفت».

ملّا طاهر غنی کشمیری، در تاریخ فوت ابوطالب کلیم، این قطعه را گفته است:

حیف کز دیوار این گلشن پرید      طالبا آن بلبل باغ نعیم

رفت و آخرخامه را از دست داد     بی عصا طی کرد این ره را کلیم

اشک حسرت چون نمیریزد قلم   شد سخن از مردن طالب یتیم

هر دم از شوقش دل اهل سخن     چون زبان خامه میگردد دو نیم

عمرها در یاد او زیر زمین             خاک بر سر کرد قدسی و سلیم

عاقبت در اشتیاق یکدیگر      گشته اند این هر سه در یکجا مقیم

گفت تاریخ وفات او غنی             «طور معنی بود روشن از کلیم» 1061 هـ.

ب- قدسی مشهدی :

از مشاهیر شعرای شاهجهانی و در «تاریخ حسن» سابق که قبلاً ذکر آن رفت، و به طور خلاصه چنین گفته:

«حاجی محمّد جان قدسی، وطنش مشهد مقدّس رضوی است. به جهت انصرام بعضی مهمّات به هند آمد باریاب صحبت شاه جهان گشت. و ملک الشعرای وقت شد؛ گویند به موجب وفات فرزند خود محمّد باقر محزون شد؛ به وطن بازگشت نکرده «ظفرنامه»ی شاه جهانی را به نظم آورده و همچنین، مثنوی در تعریف و توصیف کشمیر و سختی راه آن سروده و بسیار خوب گفته است. آخر عمر به کشمیر آمد و در آنجا اقامت گزید. در مزار شعرا، متّصل به پل درگ جان به خاک آرمید.»وفات او در سال 1056 اتّفاق افتاده است.

ج- محمّد قلی سلیم

قبر سوم، ظاهراً منسوب به محمّد قلی سلیم است که او نیز در زمان شاه جهان ایران به هند آمده و ملازمت نوّاب اسلام خان – وزیر اعظم- را داشته. این بیت از اوست:

کمتر نیم از قیصر و فغفور که من نیز
در هند سیه بختی خود شاه سلیمم

 

او یک مثنوی دارد به نام «قضا و قدر» و همچنین، مثنوی در «تعریف کشمیر» از اوست. در تاریخ أسرار الأخیار معروف به تاریخ حسن در آخر شرح حال او می نویسد:

«آخر عمر به تقریب رفاقت بعضی امرا به کشمیر آمده در آنجا طبع سلیمی سقیم شده در مزار شعرا به خاک فنا آمیخت».

تاریخ وفات او را ارباب سیر و تذکره ها 1057 هجری ضبط کرده اند. نام او را گرچه بعضی علی قلی ثبت کرده اند، ولی ظاهراً محمّد قلی صحیح باشد. نویسنده ی این سطور از جناب مولانا آزاد وزیر فرهنگ هند شنیدم که در موزه ی دولتی سرینگر سنگ قبر سلیم موجود است. از این رو، به موزه ی مکور رفته به جستجوی آن سنگ برآمدم. مشاهده شد که بر لوحه ی سنگی به خطّ نستعلیق جدید نوشته شده است «قد توفّی الفاضل … ابن محمّد صالح محمد سلیم الطهرانی فی سنه 1074» که با ملاحظه ی تاریخ فوت سلیم معلوم شد که این سنگ قبر، متعلّق به محمّد قلی سلیم نیست.

 د- طغرای مشهدی:

قبر چهارم، ظاهراً متعلّق به طغرای مشهدی در شرح حال او در تاریخ حسن چنین نوشته است:

«شاعری خوش فکر و معنی یاب و منشی طبیعت و از ملازمان شاهزاده «مراد بخش» بود و او را مدح گفته. مثنوی نیز در وصف کشمیر دارد. آخر عمر به تحریک میرزا ابوالقاسم دیوان مشهور به قاضی زاده به کشمیر آمده، در محلّه ی «ناید بازار» در یک دکّانی دیوانه وار سکونت می کرده و به معنی سنجی شاغل می بود. چون رحلت نمود، در مزار شاعران محلّه ی “درگ جان” به خاک آسود».

هـ- شاه فتح الله شیرازی

ظاهراً قبر پنجم (که در حقیقت، قبر اوّل و از همه قدیمی تر است) متعلّق است به شاه فتح الله شیرازی که از شعرای زمان اکبر است؛ صاحب «تاریخ حسن» در شرح او می نگارد:

«شاه ابوالفتح (کذا) از علمای ایران، صاحب طبع و خوش بیان بود، از ولایت به دکن آمده در مصاحبت اکبر شاه تقرّب حاصل نمود. در سنه  ی 995 با اردوی پادشاه به کشمیر آمده در آنجا توقّف نمود و عاقبت به تب شدید و سوزان مبتلا گشته از جهان درگذشت، و در مزار شاعران متصّل به پل «درگجن» بالای بلندی آسود. شیعیان، قبر او را مطاف و مرجع خود کرده اند.»

 در کشمیر مناطق شیعه نشین  معروف لداخ و له قرار دارد که در ارتفاعات هیمالیا است و در منطقه ای بسیار دور افتاده و صعب العبور قرار دارد اما در این منطقه مردم خود را ایرانی تبار می دانند.

نویسنده :محمد عجم

برگرفته از کتاب نقش پارسی بر بناهای فاخز هند یا   چاپ سوم

/?p=3848

 –

توضیح: صاحبقران = دارای گرانی و  شکوه . اجوره= اجر و کارمزد. المخاطب = مشهور به – صوبه داران = بخش داران کدخدایان – صوبه = سو، مکان، منطقه- عنف = زور خشونت- تکلیف = اجبار بیگاری- بعلت = بخاطر- برای – مزدوران = کارگران- مقدمه = آنچه تقدیم و ارایه شده .

  – کلیم  ترکیب بندی دارد در رثاء قدسی که در دیوان او در تهران طبع شده است و در آنجا مادّه تاریخ، فوت قدسی را چنین گفته:

به چمن گریه کنان رفته ز گل پرسیدم         به چه تاریخ برون قدسی از این بستان شد؟

گل ز شبنم همه تن اشک مصبت شد و گفت   «دور از آن بلبل قدسی چمنم زندان شد»

1056

 – به «تاریخ ادبیات ایران» تألیف پروفسور براون، و «کلمات العشرا»ی سرخوش، و «تاریخ حسن» مراجعه شود.

 – شاه فتح الله مدفون در مزار الشعراء سرینگر (کشمیر) شیرازی که در شعر و ریاضیات و عربیت، صاحب علم بوده؛ به عضدالدّوله لقب یافته و در 998 هـجری در کشمیر وفات کرده است. (به تحفه الکرام علی شیرقانع و تاریخ اعظمی کشمیر مراجعه شود). و از قراری که مورّخان نوشته اند، شاه فتح الله شیرازی در سوم شوال 997 در کشمیر وفات یافت، و در نوزدهم شوال همان سال، حکیم ابوالفتح گیلانی در بین راه کشمیر به کابل، جهان را بدرود گفت.

و این رباعی، در تاریخ وفات آن دو تن که هر دو ایوانی و شیعی و عالم بوده اند گفته شده است:

امسال دو علاّمه ز عالم رفتند. رفتند مؤخّر و مقدّم رفتند. چون هر دو موافقت نمودند به هم تاریخ بشد که «هر دو با هم رفتند» 997 هـ.

در همین زمینه  از همین نویسنده :

همشهری آنلاین: مسجد جامع دهلی و سنگ نوشته‌های مرمری زیبای فارسی آن          

 

 کتاب  نقش پارسی بر بناهای فاخر  هند

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.