قرآن قدس نسخهای است از ترجمه فارسی قرآن که گفته میشود کهنترین ترجمه قرآن به فارسی است این قرآن در سال ۱۳۴۵ در موزه آستان قدس شناسایی و نظر کارشناسان را جلب کردو معلوم شد ترجمه بسیار ارزشمند تاریخی است و در سال ۱۳۵۵ در یک جلد چاپ گردید و در سال ۱۳۶۴ علی رواقی آن را در دو جلد بزرگ منتشر نمود. اندکی از آغاز این ترجمه از ابتدای قرآن تا آیه ۲۱۳ سوره بقره و اندکی از انتهای آن تعدادی از سورههای کوچک قرآن در دست نیست.
اهمیت آن در این است که مشخص شد قدیمی ترین ترجمه فارسی از قرآن است که تا کنون باقی ماندهاست. خط آن کوفی است اما با جوهر رنگی اعراب گذاری شدهاست اعراب گذاری روی خط کوفی (حیرهای) خود بر اهمیت این اثر میافزاید اما از همه مهمتر اینکه در ترجمه فارسی آن واژگان بسیار زیادی از زبان پهلوی وجود دارد و حتی بدیهی ترین واژگان عربی مانند کافر و مومن نیز بصورت کژ اندیشان و باور داران ترجمه شدهاست که نشان میدهد در زمان ترجمه این قرآن مردم هنوز با بدیهی ترین و معروفترین واژگان عربی آشنا نبودهاند.
و بنا بر این قدمت کتابت را به اوایل دوره اسلامی و بین سالهای ۲۵۰ تا ۳۵۰ هجری قمری نشان می دهد.
دوم اینکه در این قرآن کلماتی مانند بهشت و بد بصورت گهشت و گد نوشته شده که نشان میدهد که در فارسی میانه حرف “گ” نه تنها در آخر کلمات (مانند خانگ = خانه) بلکه در ابتدای کلمات نیز حذف و یا تبدیل شدهاست.
به گفته علی رواقی (که این قرآن به کوشش ایشان منتشر شدهاست،) : «ترجمه قرآن قدس، نمونهای روشن از یک ترجمه بسیار دقیق و آگاهانه از قرآن است. و از نظر تاریخ زبان و اتمولوژی نیز از ارزشهای ویژه و کم مانندی بهرهور است.» ۷۵ صفجه اول کتاب به توضیحات علی رواقی در مورد واژگان و زبانشناسی اختصاص دارد. زبان ترجمه این قرآن کهن به گویش سیستانی و جنوب خراسان نزدیک میباشد. در پایین صفحههای کتاب برابری واژگان ترجمه کهن و فارسی نو آورده شدهاست. باید توجه کرد که در این نسخه و همه نسخههای قدیمی نقطه نداشتن بعضی واژگان مانند: نپذیرفتن (نپدیرفتن)- حشنود= خشنودو… و یا نگارش متفاوت مانند جهن (جهان) – بگه (بگو) ورتا شید (ورپاشید) ترسید (تا رسید) نشانه غلط نگارشی است و نه اینکه در آن دوره بدان گونه سخن میگفتهاند.
دیرینگی
بنا به قرائن و نشانهای زبانشناسی، زمان کتابت آن بین سالهای ۲۵۰ تا ۳۵۰ هجری قمری است. البته ژیلبر لازار بر این نظر است که کاربرد صورت ادات فعلی «می» و حرف اضافه «در» به جای «همی» و «اندر» در این متن به رغم دیگر نشانههای کهنگی، دلالت بر این دارد که این متن از قرن پنجم قدیمیتر نیست و ترجیحاً به نیمه دوم این قرن تعلق دارد.
چند نمونه از واژگان فارسی باستان در این ترجمه:
کافر = کژ اندیشان
مومن = باورمندان – باورداران
گهانه = بهانه
گهیشت= بهشت
گویشتر= بیشتر
خون گها=خونبها
واز گرفتن = بازگرفتن
بسندکاری = خشنودی
انوز= هنوز
ورنشستگان = سواران
یک دو کردن = اضافه کردن
إشناسی= بشناسی
بزه کر= بزهکار
نکهید = نکاهید
گوهان= گواهان
گمامند نشید= گمان مند نشوید
دویر= کاتب و نویسنده
ورمنه varmone = برمن نه (برمن بگذار)
وادم = پایان
میگهند= میگویند
وستام کن = اعتماد و توکل کن
رامشتی شداران= شادمانان
میرامشت= شادی و به به (بهجه) میکرد.
خواندار= آواز خوان
گرویشت (گرایش)= ایمان
گورده = کمر
خوردان=(کوچک ان) کودک ان
بپایان= برپا دار
میزدک بر= مژده ده بشارت دهنده
زوش (zosh)= درشت و محکم
نگه وان= نگهبان
دهن بستان= دهن بسته (بی زبان و لال)= چارپایان
ورخیزید= برخیزید
سرهنگ= سردار و سالار
خجاره= اندک
سیدگر= سه دیگر= سوم
گراگر= برابر
نمون= نمونه همتا
خزینه= گنجینه
ایار= یار-عیار
زاریدن= تضرع کردن
اورها= ابرها
پرستون کنید= بپرستید
وازکنی = باز کنی
منبع: parssea.org
آخرین دیدگاهها