آیا ۲۵ دسامبر واقعا سالروز تولد حقیقی عیسی مسیح (ع) است؟
پاسخ قانع کننده ای وجود ندارد.
صلیب یا چلیپای ایرانی هزاره چهارم قبل از میلاد تمدن تل باکون فارس
تل باکون دارای آثار ارزشمند ماقبل از تاریخ است و بعضی آیکون ها و بت های ایرانی در آن کشف شده بت ها کاربرد آیکونیک داشته و معنی خدای خالق و پروردگار را ندارد. زیرا در آیین ایرانی پروردگار خدایی مافوق قدرت است .
-
- تعدادی از سنت های آیین میترایی که در آیین نوپای مسیحیت به منظور پذیرفته شدن آن توسط عامه مردم وارد شده است :
- ۱ –
- میترا (نماد خورشید) از باکرهای متولد شد در شب ۲۵ دسامبر در غار با مراقبت عده ای از چوپانان
- ۲ –
- از او به عنوان استاد و معلم بزرگی که به همه جا مسافرت میکرد نام برده شده
- ۳ – او ۱۲ مرید یا همنشین داشت
- ۴ – به پیروانش قول جاودانگی و ابدیت داده شده بود
- ۵ – او معجزه هایی داشت که نشانشان میداد
- ۶ – به عنوان «گاو نر بزرگ خورشید» او خود را برای آرامش و صلح دنیا قربانی کرد.
- ۷ – او را در خاک مدفون کردند اما سه روز بعد از مرگ زنده شد و برخاست.
- ۸ – قیام یا زنده شدن او هر سال جشن گرفته میشد.
- ۹ – از او با عنوان «چوپان نیکوکار» نام برده میشد و همچنین به او بره و شیر هم لقب دادهاند.
- ۱۰ – به او لقب راه حقیقت و روشنایی یا نجات دهنده و رهایی بخش داده اند.
- ۱۱ – روز مقدس در آیین او یکشنبه بود، روز خورشید یا خداوند، آنهم صدها سال پیش از مسیحیت
- ۱۲ – میترا جشن بزرگی داشت که بعد ها به صورت «عید پاک» تبدیل شد.
- ۱۳ – میترا عشا ربانی یا روز شکر گذاری داشت که در آن گفت: «هر کس از گوشت بدنم یا خونم نخورد نجات نخواهد یافت.»
- ۱۴ – همانند مجوسیان مراسم قربانی سالانه برگزار میکرد که نمادی از کفاره دادن و احیای دوباره روح و جسم بود.
- ۱۵ – در متون مقدس میتراییسم، کلماتی مشابه آنچه بعدها در کتاب مقدس مسیحیت آمد. یافت میشود به طوری که تنها فرق آنها کلمه میترا به جای عیسیاست.
- ۱۶ – دائره المعارف مسیحیت کاتولیک اینطور عنوان میکند: مراسم و تشریفات میتراییسم توسط پدرها رهبری میشد که پیشرو یا بالاترین پدرها، شخصی بود مثل پاپ که همیشه در روم میزیست و «پاتر پاتراتوس» نامیده میشد.
پیروان میتراییسم خیلی از نمادها و داستانهای مربوط به میترا را به عنوان اسطوره پذیرفته بودند اما پیروان فرمانروایی آیین نوپای تثلیث در زمان کنستانتین با نابود کردن بسیاری از متون و انجیل های نوشته شده، تمام آن سمبولها و اسطوره ها را نه به عنوان اسطوره و افسانه بلکه به عنوان واقعیت محض به عیسی نسبت دادند و به این ترتیب به قول خودشان با بت پرستی و خرافه پرستی مبارزه میکردند که این مبارزه وحشتناک تا پایان قرون وسطی طول کشید. حالا شاید شما بهتر بت پرست واقعی را شناخته باشید و اینکه به اسم مبارزه با بت پرستی چگونه با افکار و عقاید واقع گرایانه و متفاوت مبارزه میشد و میشود و چه دانشمندان و دگراندیشانی که به خاطر همین مسیحیت در آتش نسوختند. اکنون نیز مسیحیان و حتی پروتستانها نیز چشم و گوش خود را به راحتی با یک تفسیر ساده یک کشیش یا روحانی به روی علم و دانش میبندند و دیگران را گمراه و بت پرست تصور میکنند
مهر- بانان – مهر – یاران – چشمه خورشید – آتشی که نمیرد همیشه در دل ما است. حافظ.
سال نو میلادی ۱۰ روز خطای محاسباتی دارد. مبنای اصلی سال نو همان بزرگترین شب و کوتاهترین روز سال یعنی شب یلدا است. اما در قرون سوم و چهارم این خطای محاسباتی و جمع شدن آن با ایدیولوژی مسیحیت روز دقیق را تغییر داده است. بهتر است با توجه به علم جدید سال نو میلادی همان روز ۲۰- ۲۱ دسامبر(۳۰آذر) باشد.
روز کریسمس آیینی است که با هیچ چسبی نمی توان آن را به زاد روز تولد عیسی مسیح (ع ) مرتبط کرد. امروزه در سراسر جهان این روز را جشن می گیرند و تقریبا در تمام جهان شناخته شده است و تازه با ۵ روز اختلاف آغاز سال میلادی و سال نو اکثر کشورهای دنیا است اما مبنای علمی و تاریخی و مذهبی آن تقریبا دروغ است.
این خود نشان می دهد که در مراسم های سنتی فلکلوری عموم مردم بیشتر جنبه آیینی آن را در نظر دارند و نه جنبه علمی و واقعی آن را .
اگر به کتب های مقدس و داستان تولد عیسی دقت کنید می بینید که همه رویدادهای حاشیه ای داستان بگونه است که نشان می دهد تولد در فصل هوایی ملایم و گرم اتفاق افتاده است. و نه در هوای سرد زمستان. در حالیکه در ۲۵ دسامبر تمامی منطقه مدیترانه و فلسطین و بیت اللحم دارای آب و هوایی بسیار سرد است.
مِهرپرستی یا میترائیسم، آیینی رازآمیز بود که بر پایه پرستش ایزد ایرانی، خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، یعنی میترا (مهر) در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. در دوران پانصد ساله حکومت پارتها(اشکانیان) مهرپرستی آیین رسمی امپراتوری ایران بود و دست کم یک قرن پیش از تولد مسیح، لژیون های رومی که با پارتها می جنگیدند آیین میترا راکه با سنتهای ملی و آرمانی آنان سازگار بود با خود به روم بردند.دلیل اینکه امروز بابا نوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر می شود و همچنین برپا داشتن درخت سرو و ستاره بالای آن در ایام کریسمس همگی یادگار و یادمان و یاد آور آئین میترائیسم است.
با توجه به توصیفات انجیل ها به احتمال زیاد عیسی در تابستان به دنیا آمده است و تا امروز هم محققین جهان مسیحیت و غیره نتوانستند تاریخ دقیق تولد مسیح را پیدا کنند. دلیل اینکه روز تولد میترا را برای زادروز عیسی مسیح انتخاب کردند، دلیلی است تاریخی که آئین میترائیسم قبل از ظهور مسیح و حتی تا سال ۳۵۴ میلادی آئین غالب امپراتوری رم بود.
پس از آنکه کنستانتین امپراتور روم آیین مسیحت را به عنوان کیش رسمی امپراتوری اعلام کرد، مخالفت با آیین میترایی شروع شد. میترایی یا مهر پرستی با خرافات عدیده ای در رم گسترش یافته بود و بدترین نوع خرافات آن آیین قربانی بود که به مرور با رواج مسیحیت طرفداران آن به مسیحیت گرویدند اما این کیش جدید نتوانست حتی با حمایت امپراتوری بر نفوذ سنت های بجای مانده خاتمه دهد و در نهایت کوشید به جای جنگیدن با این کیش با آن به تعامل و همزیستی روی آورد. به همین منظور به جای تدوین سالروزها و سنتهای جدید کوشید همان سالروزها و سنت های شناخته شده و آشنای میترایی را به مسیحیت منتقل کند که معروفترین آنها تعیین روز تولد عیسی مسیح در ۲۵ دسامبر است. و این همان روزی است که از صدها سال پیش از آن به عنوان روز یلدا – تولد مهر ( خورشید ) در امپراتوری روم جشن گرفته می شد.
از جمله تاثیر پذیری های مسیحیت از میترائیسم میتوان به نمونه های زیر اشاره کرد:
عروج میترا و مسیح و بازگشت آنها به آسمان
دوازده نشانه آسمانی از یاران میترا بودند که به حواریون تبدیل شدند
تولد مقدس میترا ۲۱ دسامبر در تاریکترین شب سال است و جشن مقدس عیسی نیز همانطور است
صلیب مقدس، میترائیست ها و خورشید پرستان صلیب را در دایره با چند شعاع (سمبول قدیمی خورشید) رسم می کردند و چهار گوشه ی صلیب ، نقطه ی اساسی و بنیادی راه سالانه ی خورشیدی است. به مرور چرخ گردون و یا چرخ خورشید به صلیب با ۴ شعاع تبدیل شد و یا بصورت صلیب شکسته و بطور کلی صلیب علامت مقدسی نزد میترایی ها بوده است صلیب شکسته نزد هندوان نیز مقدس است . بزرگترین صلیب کنده شده بر دل کوه و شاید قدیمی ترین چلیپا ۴ صلیبی است که در کوه مهر یا در نقش رستم در نزدیکی تخت جمشید شیراز وجود دارد.
گورهایی به شکل صلیب یا محلی برای پرستش در نقش رستم و کعبه زرتشت
نان و شراب شیرین، مراسم مقدس میترائیست هاست. نشانه ی سفره ی پر برکت میترا و مددیاران اوست.
حتی تا به امروز اسقف های اعظم کلاه قرمزی دارند که “میترا” نام دارد که به آنها “متروپولیت ” لقب می دادند. این واژه ها و اصطلاحات نشانی دیگر از زنده بودن ایده های میترایی در مسیحیت است.
همچنین اعتقاد به تثلیث ،استفاده از ناقوس،استفاده از آواز در عبادتگاه،شام آخر،آب مقدس،غسل تعمید،خوردن نان و شراب،خویشتن داری و پرهیز و زهد،قربانی کردن،وجود هاله نور در شمایل مسیح،خدمت به نزدیکان و حمایت از تمامیت جهان مجسم،مبارزه جاودانی بین خوبی و بدی با پیروزی اولی بر دومی،رستاخیز و داوری هم برگرفته از مذهب اسطوره ای میترائیسم استحتی اسامی روزهای هفته با تغییرات گویشی و نوشتاری از میترائیسم به وجود آمده.
دوشنبه (مه شید) از خدای ماه یا «مون»، مون دیmonday
سه شنبه (بهرام شید) روز «تی ویس» و در انگلیسی «تیوزدی»
چهارشنبه (تیر شید) روز «وودین» و در انگلیسی «ونزدی»
پنجشنبه (برجیس شید) روز «تور» و در انگلیسی «ترزدی»
آدینه (ناهید شید) روز خدای باروری یا «اریر» و در انگلیسی «فرای دی»
شنبه (کیوان شید) روز کیوان یا «ساتورن» و در انگلیسی «ساتردی»
یکشنبه (مهر شید) روز خورشید SunDay و در انگلیسی «سان دی» و در آلمانی «سون تاگ» که توسط کنستانتین در سال ۳۲۱ میلادی روز خورشید (مهر) تعطیل هفتگی شد.
نقشی از تاق بستاندر کرمانشاه ایران.
در ارمنستان صلیب هایی وجود دارد که اگرچه منسوب به مسیحیان است اما قدمت تاریخی آنها به قبل از میلاد مسیح برمی گردد.
مطرح شده و اهمیت زیادی دارد واثبات آن می تواند در دنیای مسیحیت واکنش های سختی را در پی داشته باشدهنوز اسنادعلمی محکمی این فرضیه را پشتیبانی نمی کند. وی دیواره عظیم نقش رستم را صلیب ایرانی یا چلیپای ایرانی یا میترایی نامیده که به عبارتی گردونه مهر یا سواتسیکا نیز گفته میشود در کوه باستانی مهر یا محل کعبه زرتشت یا نقش رستم ۴ عدد بنای کنده شده بشکل صلیب به ارتفاع بیش از ۶۰ متر در دیواره کوه حک و تراشیده شدهاست. که گورهای پادشاهان هخامنشی است شاید هم مقبره و هم محل و محل نیایش مغان و یا پیر و مرشد دینی بوده است . به هر حال دیواره پر رمز و رازی است که هنوز زوایای پنهان آن کشف نشده خود بنای کعبه شکل آنجا را هم کعبه زرتشت و هم مکان نگهداری مقدسات دانسته اند از مکان چارطاقی تعیین زمان هم سخن گفته شده ولی هنوز هیچ یک از فرضیه ها کامل نیست بدون تردید این مکان چند منظوره بوده و مکان بسیار مهم و مقدسی بوده است صلیب که عربی شده چلیپا میباشد سمبل و تندیس خورشید و مهرپرستی بودهاست.بنا براین می توان این صلیب را صلیب میترایی نامید.بعضی آنرا از نشانه های خدای تموز نامیدهاند خدای تموز نیز در واقع نام دیگر خورشید است(آفتاب چله تموز) در لغت نامه دهخدا آمده است: صلیب . [ ص َ ] (ع اِ) چوبی است که ترسایان در زنار بندند و به فارسی آنرا چلیپا گویند و نوشته اند که صلیب معرب چلیپ است .(غیاث اللغات ). البته مصحح برهان قاطع ذیل کلمه ٔچلیپا به غلط توضیح داده که چلیپامأخوذ از آرامی صلیبا (عربی صلیب ) است. این توضیح نادرست است زیرا در فارسی حرف ص عربی به چ تبدیل نمیشود بلکه بر عکس چ فارسی در زبان عربی به ص یا س و ش و تش تبدیل می شودمانند:(چین = صین – چغندر= شمندر- چراغ = سراج) فردوسی گوید:
گردنبند ایرانی با (چلیپا) صلیب شکسته که در گیلان پیدا شده و دارای قدمت حدود یک هزار سال قبل از میلاد میباشد،
مهر چلبپای شکسته از تمدن هندو در موزه بریتانیا
کار برد صلیب به عنوان نماد مسیحی بصورت دایره ای بصورت دوپایه در پایین و دو پایه در بالای دایره اولین بار در میان مسیحیان مصر و قبطی ها دویست سال بعد از میلاد مسیح ظاهر شده است که این نوع صلیب دایره دار همان صلیب خورشید پرستان است بنا بر این بنظر می رسد که صلیب نیز همانند درخت سرو که یکی دیگر از نمادهای میترایی یا پارسی است به مسیحیت راه پیدا کرده و مسیحی شده است.
تل باکون،کاشان،بسطام،همدان،سمرقند ،اصفهان و بلغارستان و یونان نیز این نشانه به وفور دیده شده است. گردودنه مهر و صلیب در معابد قبل و بعد از اسلام گاهی دیده شده است
اما هیتلر چون حکومت خود را اریایی به حساب می اورد در قوانین ان زمان علامتها و رفتار و نشانه هایی را از اقوام ایرانی و اریایی برای خود و افرادش و مردم المان برداشت و به عنوان یه علامت اریایی که با بقیه ملل تفاوت دارد برای خود برگزید، چرا که این صلیبی که به صورت شکسته می بینید علامت خورشید و چهار عنصر طبیعت می باشد،و ضمنا” بد نیست بدانید که چرا هیتلر با ایران روابط خوبی داشت و با پادشاهان قاجاری و شخص رضا شاه کبیر بده و بستان راحتی داشت : چون ایرانیان را نیز بخشی از آریایی ها قبول داشت ومی گفت فقط فقط نژاد ژرمن ها و اریا یها نژاد برتر هستند و باید رهبری دنیا را بدست گیرند، و بقیه نژاد ها را پست و عقب افتاده می شناخت و برای همین هم با دنیا وارد جنگ شد
نکته دیگه ای که باید برای خواندن این مقاله بدانید این است که المانها از نظر تاریخی شاخه ای از آریایها و شاخه ای از خاندان اشکانی به حساب می آیندلوگو یا ایکون پرچم اشکانی ها صلیب بود صلیبی که خیلی شباهت به صلیب های امروزی دارد . اشکانی ها با ژرمن های خویشاوند محسوب می شوند
ناسیونالیست های المانی با تحقیق در رفتار و آداب و روسم اریایی ها در تاریخ خیلی مسائل را از انها اقتباس نمودند از آن جمله به غیر از علامت خورشید در وسط پرچم می توان به علامت سلام آریایی که به سلام خورشید موسوم است اشاره کرد। هیتلر علامت سلام نظامی و غیر نظامی را که با جمله معروف ( های هیتلر ) در بین طرفداران خود جا انداخته بود به این شکل بود که دست چپ بالا برده می شد و کف دست به نشانه خورشید و روشنایی مقابل شخص مقابل قرار می گیرفت و برای شادی و سلامتی هیتلر سلام می فرستاند। । اریایی ها نیز به این شکل به یکدیگر سلام می کردند و دست چپ را که از قبل بر امده است را بالا می بردند و کف دست را به معنای مهر ورزی و سلامتی ( بر گرفته شده از خواص خورشید ) که گرمی خورشید و مهر آن به زمین به سمت شخص مقابل می گرفتند و بر او سلام می دادند
به احتمال زیاد خود صلیب مسیحیان نیز بر گرفته از چلیپای دوره میترایی
است زیرا صلیب هایی در مناطق ایران و روم در ارمنستان و گرجستان هست که به قبل از میلاد می رسد از جمله انها صلیب های عظیم دیوار کنده شده نقش رستم در مسیر شیراز هست
Our walking papers are laid out for us by over a dozen things that Jesus supposedly has in common with Mithras and, by extension, Christianity allegedly borrowed to create the Jesus character. The points are:
- Mithra was born of a virgin on December 25th in a cave, and his birth was attended by shepherds.
- He was considered a great traveling teacher and master.
- He had 12 companions or disciples.
- Mithra’s followers were promised immortality.
- He performed miracles.
- As the “great bull of the Sun,” Mithra sacrificed himself for world peace.
- He was buried in a tomb and after three days rose again.
- His resurrection was celebrated every year.
- He was called “the Good Shepherd” and identified with both the Lamb and the Lion.
- He was considered the “Way, the Truth and the Light,” and the “Logos,” “Redeemer,” “Savior” and “Messiah.”
- His sacred day was Sunday, the “Lord’s Day,” hundreds of years before the appearance of Christ.
- Mithra had his principal festival of what was later to become Easter.
- His religion had a Eucharist or “Lord’s Supper,” at which Mithra said, “He who shall not eat of my body nor drink of my blood so that he may be one with me and I with him, shall not be saved.”
- “His annual sacrifice is the passover of the Magi, a symbolical atonement or pledge of moral and physical regeneration.”
- Shmuel Golding is quoted as saying that 1 Cor. 10:4 is “identical words to those found in the Mithraic scriptures, except that the name Mithra is used instead of Christ.”
- The Catholic Encyclopedia is quoted as saying that Mithraic services were conduced by “fathers” and that the “chief of the fathers, a sort of pope, who always lived at Rome, was called
- ‘Pater Patratus.'”
- Sources
- Beck.PO — Beck, Roger. Planetary Gods and Planetary Orders in the Mysteries of Mithras. London: Brill, 1988.
- Biv.PM — Bivar, A. D. The Personalities of Mithra in Archaeology and Literature. New York: Bibliotheca Persica Press, 1998.
- Cum.MM — Cumont, Franz. The Mysteries of Mithra. New York: Dover, 1950.
- Frek.JM — Freke, Timothy and Peter Gandy. The Jesus Mysteries: Was the “Original Jesus” a Pagan God? New York: Harmony Books, 1999.
- Gor.IV — Gordon, Richard. Image and Value in the Greco-Roman World. Aldershot: Variorum, 1996.
- Lae.MO — Laeuchli, Samuel. Mithraism in Ostia: Mystery Religions and Christianity in the Ancient Port of Rome. Northwestern U. Press, 1967.
- MS — Mithraic Studies: Proceedings of the First International Congress of Mithraic Studies. Manchester U. Press, 1975.
- Spei.MO — Spiedel, Michael. Mithras-Orion, Greek Hero and Roman Army God. Leiden: E. J. Brill, 1980.
- Ulan.OMM — Ulansey, David. The Origins of the Mithraic Mysteries: Cosmology and Salvation in the Ancient World. New York: Oxford U. Press, 1989.<
- Ver.MSG — Vermaseren, M. J. Mithras the Secret God. New York: Barnes and Noble, 1963.
- Wyn.MFC — Wynne-Tyson, Esme. Mithras: The Fellow in the Cap. New
- York: Barnes and Noble, 1958.
آخرین دیدگاهها