ددرگذشت خُسرو فرشیدوَر، از بزرگان نگارش فارسی و نقد ادبی | خلیج فارس

ددرگذشت خُسرو فرشیدوَر، از بزرگان نگارش فارسی و نقد ادبی

خبرآمد که دکتر ” خُسرو فرشیدوَرد” شاعر و نویسندۀ گرانقدر، چندین روز پیش در خانۀ سالمندان نیکان به دیار باقی شتافتند ؛ شعر زیبای ” این خانه قشنگ است ولی خانۀ من نیست” از سروده های این بزرگمردِ وطن پرست است که پس از سفرهای خارج از کشور،ازذهن پرمسئولیت او تراوش کرده است وتلنگری  گزنده است بروضعیت امروز تمایلات متداول درجامعه ما که…!؟
 
جا دارد که ،هریک به نوبۀ خویش، خبر این سوگ را به دوستان خود در درون وبیرون کشور برسانیم! 
 
 روانش شاد ویاد و تفکر جاری در این اثرش همواره زنده باد!
 
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست؛
این خاک چه زیباست ولی خاکِ وطن نیست؛
آن دختـــــــــــرِ چشم آبیِ گیسوی طلایی،
طنازِ سیه چشــــــــــم، چو معشوقۀ من نیست؛
آن کشور نو، آن وطــــنِ دانش و صنعت،
هرگز به دل انگیــــــــــزیِ ایرانِ کهن نیست؛
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان،
لطفی است که در ” کَلگَری” و ” نیس” و ” پِکَن” نیست؛
در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل” دریای عَدَن” نیست
در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری است که در نافه ی” آهوی خُتَن”نیست؛
آواره ام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که رَوَم، هیچ کجا خانۀ من نیست؛
آوارگی وخانه بِدوشی چه بلایی ست
دردی است که هَمتاش در این دیرِ کهن نیست
من بَهرِ کِه خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست؟
هرکس که زَنَد طعنه به ایرانی و ایران
بی شُبهِه که مغزش به سر و روح به تن نیست!
” پاریس” قشنگ است ولی نیست چو تهران
  ” لندن” به دلاویزی شیرازِ کُهن نیست؛
هر چند که سرسبز بُوَد دامنۀ ” آلپ”
چون دامنِ البُرز، پُر از چین وشکن نیست؛
این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تَجَن نیست؛
این شهرعظیم است ولی شهرغریب است،
این خانه قشنگ است ولی خانۀ من نیست!

unPersian carpet

خسروفرشیدورد حوالی روز چهارشنبه نهم دی (سی ام دسامبر) در خانه سالمندان نیکان در شمال تهران در گوشه تنهایی و بیماری درگذشته است، همه خبرگزاریها هم این خبر را از وبلاگ آقای ترکی نقل کرده اند.

خسرو فرشیدورد، زاده سال ۱۳۰۸ خورشیدی در ملایر بود، تحصیلاتش را تا پایان دوره دبیرستان در زادگاهش انجام داد و برای تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه تهران رفت، در سال ۱۳۴۲ با پایان نامه ای تحت عنوان “قید در زبان فارسی و مقایسه آن با قیود عربی و فرانسه و انگلیسی” به درجه دکترا دست یافت.

پس از پایان تحصیلات، تا سال ۱۳۴۷ در دانشگاه اصفهان تدریس کرد و از آن پس تا هنگام بازنشستی استاد دانشگاه تهران بود.

تخصص اصلی خسرو فرشیدورد دستور زبان و نگارش فارسی بود و در نقد ادبی و سبک شناسی نیز صاحب نظر بود، علاوه بر مقالات متعدد، از او بیش از شانزده عنوان کتاب در همین زمینه ها و همچنین دو مجموعه شعر با عنوانهای “حماسه انقلاب” و “صلای عشق” برجای مانده است، کتاب “صلای عشق” علاوه بر مجموعه اشعار، حاوی مقدمه ای در معرفی شعر فارسی امروز نیز هست.

با اینکه خسرو فرشیدورد بیشتر با عنوان ادیب و محقق در حلقه های ادبی و دانشگاهی شهرت دارد اما میان توده های مردم، پرآوازه ترین اثر او غزلی است با مطلع: این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست …

بسیاری از فارسی زبانان و بخصوص فارسی زبانان دور از دیار و ساکن غربت، این غزل را زبان حال خود می بینند و با آن انس زیاد دارند، اما اغلب آنان نمی دانند که سراینده اش کیست.

بسیاری از آنانی که نام خسرو فرشیدورد برایشان آشنا نیست شاید از یاد برده اند که در کتاب آیین نگارش دوران دبیرستان خود، درسی با عنوان گرته برداری داشته اند که به قلم وی بوده است.

این مقاله، شیوه درست برگردان کردن اصطلاحات و اسامی خاص خارجی را به زبان فارسی به شیوه ای محققانه و عملی به دانش آموزان می آموخت و شاید اگر این درس، خوب خوانده و پس داده می شد و آموزه هایش آویزه گوش می گشت، امروز شاهد بسیاری از نادرستی ها و سردرگمی ها در ترجمه هایی که از متون خارجی در کتابها و رسانه ها می شود نبودیم.

نام خسرو فرشیدورد در عین حال می تواند برای بسیاری از اهل شعر و ادب فارسی، بویژه دوستداران احمد شاملو، یادآور تلخی هایی هم باشد.

نوزده سال پیش که احمد شاملو سفری به آمریکا داشت، طی سخنرانی در مورد شاهنامه فردوسی در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، نظراتی در مورد شاهنامه و فردوسی مطرح کرد که جنجال برانگیز شد، بسیاری از اهل ادب در ایران درصدد پاسخگویی به شاملو برآمدند و حتی عطاءالله مهاجرانی که در آن زمان از معاونان اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت بود، مقالاتی با عنوان “گزند باد” در رد سخنان شاملو در روزنامه اطلاعات منتشر کرد که بعدها مجموعه آنها در قالب کتاب به چاپ رسید.

در آن روزگارانی که اظهارنظرهای شاملو در محافل ادبی توفان به پا کرده بود، نظر خسرو فرشیدورد هم پرسیده شد و او در پاسخ، اشعار شاملو را “تفاله های ادبی” توصیف کرد.

خسرو فرشیدورد بیش از هرچیز دغدغه حفظ میراث کهن زبان فارسی را داشت، شیوه شاعری و دیدگاههای نقادانه اش هم متأثر از همین دغدغه او بود.

با پیدایش آثاری که ارتباطات و مکاتبات اینترنتی بر زبان امروز فارسی گذاشته، خسرو فرشیدورد از جمله استادن زبان فارسی بود که با انتشار بیانیه ای نسبت به استفاده از الفبای لاتین برای نگارش پیامهای فارسی هشدار دادند.

خسرو فرشیدورد بیشتر زندگی خود را در تنهایی سپری کرد و با اینکه شخصیتی گوشه گیر داشت، به نغزگویی و شوخ طبعی مشهور بود. از او فرزندی جز آثارش به یادگار نمانده است.

 

 

 

 

 

 

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>